#گزیده_کتاب_شهید_نوید📕
#شماره_۲۱
#آخرین_حضور_شهیدنوید_درحرم_اباالجواد💐
من شنیده ام می گویند هرکس غصه ای دارد بیاید حرم شما {امام رضا}. شنیده ام می گویند زیارت شما غبار غم را از دل می برد. شنیده ام می گویند شما دوست دارید روی لب های زائرتان خنده باشد. اما دیگر فکر نمی کردم دخترم برایم تعریف کند شبی که به همراه پیکر برادرش آمدند #مشهد شما انگار که شب عروسی #نویدم💙 باشد همین قدر شاد بودند.
می گفت آرامشی که کنار #پیکر_نوید🌷 داشتیم خیلی عجیب بوده، تا جایی که حتی یکی از زائزهایی که این صحنه را می بیند نمی تواند درک کند که چرا ما جیغ و داد و بی تابی نمی کنیم، می آید جلو و می پرسد :
«این آرامش عجیب نیست؟ می شه بگید دلیلش چیه؟ »
دخترم می گفت در جوابش گفتم : « #برادرم باعث سربلندی ماست، بهترین راه رو رفته،👌 بهترین عاقبت رو داشته، چرا باید ناراحتش باشیم؟! »
این هم از کرامت شماست. دل های مرده را زنده کردن از دست شما بر می آید فقط.
دخترم می گفت: توی حرم دنبال تابوت #نوید🌷 می رفتیم.می گفت چادر مریم کشیده می شد روی زمین. مریم تازه عروس نوید است.🕊
می گفت من چادرش را می گرفتم و جمع می کردم. می گفت بی اختیار وقت پر چادرش دستم بود برگشتم و به مریم گفته ام: «شبیه عروسا شدی مریم. یکی باید دنبال سرت بیاد چادرت رو جمع و جور کنه»
#به_نقل_از_مادر_شهیدنوید🌷
📚کتاب شهیدنوید صفحه ۴۴
#نویدانه
#مادرانه💕
#خواهرانه
#همسرانه💞
#به_ما_بپیوندید 👇
🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری
🌱 @SHAHIDNAVID_safari
#عکس_نوشته_سخنان_پدر_شهیدنوید🌷
#درخصوص_روضه_حضرت_علی_اکبر
{یا سیدالشهدا} خجالت می کشم باور کنید وقتی مداح جلسه به من نگاه می کند و #روضه_ی_علی_اکبر 😢 شما را می خواند از خجالت آب می شوم. من کجا و شما کجا.
ولی راستش روزی که توی #معراج_شهدا🌹 نشستم کنار #پیکر_نوید، همه روضه هایی که تا آن سن و سال از #علی_اکبر شما شنیده بودم برایم زنده شد.
💔تازه فهمیدم وقتی این همه سال روضه خوان می گفت که شما کنار پیکر جوان رشیدت نشسته ای وگفته ای :
{یاعلی} عَلَی الدُنیَا بَعدَکَ العَفَا، چه حالی داشتی.😭
تازه نوید من کجا و #علی_اکبر شبه پیمبر شما کجا؟ ولی خُب. ما پدرهای شهدا دلمان به همین خوش است.
به اینکه ذره ای از دریای داغ شما را چشیده ایم. فقط ذره ای.
🔸آن روز توی معراج {شهدا} نمی دانم چرا دلم خواست کنار پیکرش دراز بکشم و بغلش کنم. توان نشستن نداشتم اصلاً.
دستم را انداختم دور کفن پیچ شده اش و با صدای بلند گریه کردم.😭
مثل بچه ای که مادرش را از دست داده باشد. بوسیدمش، قربان صدقه ی قد و بالایش رفتم. منزل جدیدش را تبریک گفتم، چه روزی بود.
#ابوالشهید_اخ_الشهید_حاج_رحیم_صفری
🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری
🌱 @SHAHIDNAVID_safari
#عکس_نوشته_سخنان_پدر_شهیدنوید🌷
#روضه_حضرت_علی_اکبر
#بازنشر↪️
{حسین جان💔} خجالت می کشم باور کنید وقتی مداح جلسه به من نگاه می کند و #روضه_ی_علی_اکبر شما را می خواند از خجالت آب می شوم. من کجا و شما کجا.
ولی راستش روزی که توی #معراج_شهدا🌹 نشستم کنار #پیکر_نوید، همه روضه هایی که تا آن سن و سال از #علی_اکبر شما شنیده بودم برایم زنده شد.
تازه فهمیدم وقتی این همه سال روضه خوان می گفت که شما کنار پیکر جوان رشیدت نشسته ای وگفته ای :
{یاعلی} عَلَی الدُنیَا بَعدَکَ العَفَا، چه حالی داشتی.😭
تازه نوید من کجا و #علی_اکبر شبه پیمبر شما کجا؟ ولی خُب. ما پدرهای شهدا دلمان به همین خوش است.
به اینکه ذره ای از دریای داغ شما را چشیده ایم. فقط ذره ای.
🔸آن روز توی معراج {شهدا} نمی دانم چرا دلم خواست کنار پیکرش دراز بکشم و بغلش کنم. توان نشستن نداشتم اصلاً.
دستم را انداختم دور کفن پیچ شده اش و با صدای بلند گریه کردم.😭
مثل بچه ای که مادرش را از دست داده باشد. بوسیدمش، قربان صدقه ی قد و بالایش رفتم. منزل جدیدش را تبریک گفتم، چه روزی بود.
#اولین_سالگرد🏴
#ابوالشهید_حاج_رحیم_صفری
🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری
🌱 @SHAHIDNAVID_safari
هدایت شده از فاطمه(س) فاطمه است.
| ﷽ |
#عکس_نوشته_سخنان_پدر_شهیدنوید🌷
#درخصوص_روضه_حضرت_علی_اکبر
#بازنشر_بمناسبت_شب_روز_هشتم ↩️
#منتسب_به_حضرت_علی_اکبر
{یا سیدالشهدا} خجالت می کشم باور کنید وقتی مداح جلسه به من نگاه می کند و #روضه_ی_علی_اکبر 😢 شما را می خواند از خجالت آب می شوم. من کجا و شما کجا.
ولی راستش روزی که توی #معراج_شهدا🌹 نشستم کنار #پیکر_نوید، همه روضه هایی که تا آن سن و سال از #علی_اکبر شما شنیده بودم برایم زنده شد.
💔تازه فهمیدم وقتی این همه سال روضه خوان می گفت که شما کنار پیکر جوان رشیدت نشسته ای وگفته ای :
{یاعلی} عَلَی الدُنیَا بَعدَکَ العَفَا، چه حالی داشتی.😭
تازه نوید من کجا و #علی_اکبر شبه پیمبر شما کجا؟ ولی خُب. ما پدرهای شهدا دلمان به همین خوش است.
به اینکه ذره ای از دریای داغ شما را چشیده ایم. فقط ذره ای.
🔸آن روز توی معراج {شهدا} نمی دانم چرا دلم خواست کنار پیکرش دراز بکشم و بغلش کنم. توان نشستن نداشتم اصلاً.
دستم را انداختم دور کفن پیچ شده اش و با صدای بلند گریه کردم.😭
مثل بچه ای که مادرش را از دست داده باشد. بوسیدمش، قربان صدقه ی قد و بالایش رفتم. منزل جدیدش را تبریک گفتم، چه روزی بود.
#ابوالشهید_حاج_رحیم_صفری 🤎
#یاد_کنیم_از_همه_شهدا
#علی_اکبر_های_ایران_اسلامی
#شہیدنویدصفرے🌹
✦࿐჻ᭂ🖤჻ᭂ࿐✦
🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری
🌱 @SHAHIDNAVID_safari
✦࿐჻ᭂ🖤჻ᭂ࿐✦
(( بسم رب الشهداء و الصدیقین ))
#عکس_نوشته_سخنان_پدر_شهیدنوید🌷
#درخصوص_روضه_حضرت_علی_اکبر
#بازنشر_بمناسبت_شب_روز_هشتم ↩️
#منتسب_به_حضرت_علی_اکبر
{یا سیدالشهدا} خجالت می کشم باور کنید وقتی مداح جلسه به من نگاه می کند و #روضه_ی_علی_اکبر 😢 شما را می خواند از خجالت آب می شوم. من کجا و شما کجا.
ولی راستش روزی که توی #معراج_شهدا🌹 نشستم کنار #پیکر_نوید، همه روضه هایی که تا آن سن و سال از #علی_اکبر شما شنیده بودم برایم زنده شد.
💔تازه فهمیدم وقتی این همه سال روضه خوان می گفت که شما کنار پیکر جوان رشیدت نشسته ای وگفته ای :
{یاعلی} عَلَی الدُنیَا بَعدَکَ العَفَا، چه حالی داشتی.😭
تازه نوید من کجا و #علی_اکبر شبه پیمبر شما کجا؟ ولی خُب. ما پدرهای شهدا دلمان به همین خوش است.
به اینکه ذره ای از دریای داغ شما را چشیده ایم. فقط ذره ای.
🔸آن روز توی معراج {شهدا} نمی دانم چرا دلم خواست کنار پیکرش دراز بکشم و بغلش کنم. توان نشستن نداشتم اصلاً.
دستم را انداختم دور کفن پیچ شده اش و با صدای بلند گریه کردم.😭
مثل بچه ای که مادرش را از دست داده باشد. بوسیدمش، قربان صدقه ی قد و بالایش رفتم. منزل جدیدش را تبریک گفتم، چه روزی بود.
#ابوالشهید_حاج_رحیم_صفری🌹
#یاد_کنیم_از_همه_شهدا
#علی_اکبر_های_ایران_اسلامی
#شہیدنویدصفرے🌷
#نـღـویدانه #شـღـیدانه
┈┈••✾•🇮🇷🇵🇸🇮🇷🇵🇸•✾••┈┈•
#شهیدمدافع_حرم_حضرت_زینب
🌷 کانال رسمی شهید نوید صفرے
🌱 @SHAHIDNAVID_safari
┈┈••✾•🇮🇷🇵🇸🇮🇷🇵🇸•✾••┈┈•