🌷شهید نظرزاده 🌷
میثم یک #ادکلن داشت که خیلی دوستش داشت🌹 وقتی #میرفت به او گفتم دلـم که برایت تنگ شد چه کار #کنم؟😭
#عاشقانه_های_شهدا❤️
🔰از این که دقیقا چه فعالیتهایی دارد خیلی تعریف نمیکرد❌ ولی میدانستم که #تکاور است. همان سالهای اول ازدواجمان💞 از فعالیتهایی که در محل کارش انجام میداد، فیلم تهیه🎥 و به من نشان داد.
🔰من خیلی خوشحال شدم، هر کسی دیگر هم جای من بود #افتخار میکرد که همسرش تکاور است😍 دوست داشتم آن را به دیگران هم نشان بدهم #ولی او به من گفت: «اگر بخواهی این فیلم را به خانوادهات نشان دهی، دیگر نمیتوان🚫م فیلم #کارهایم را نشانت دهم».
🔰چون دوست نداشت⭕️ کسی از کارهایی که انجام میداد، مطلع باشد. بعد از #شهادت_میثم بود که خانوادهام متوجه شدند که او تکاور بوده، آموزشهای زیادی دیده و #خیلی فعالیت داشته است👌 داوطلبانه هم به #سوریه رفت.
#شهید_میثم_نجفی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷قدرت بدنی خوبی داشت. بدون اینکه از #کمبود نفرات نق بزنه، جعبه مهمات ها رو به دوش می کشید و توی ماشی
#تو از آسمـــــان بودی
و فقط برای اینکه زمیـ🌎ـن لحظه ای داشتنتــ👤 را تجربه کند
آمدی و حـــال زمین مانده با #حسرتـــ دوباره داشتنت😔
#شهید_احمد_حاجیوند_الیاسی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#تو از آسمـــــان بودی و فقط برای اینکه زمیـ🌎ـن لحظه ای داشتنتــ👤 را تجربه کند آمدی و حـــال زمین
0⃣9⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠فرشته_نجات
🔰بنده در سنین جوانی(حدود ۱۸ سالگی) قبل از اینکه وارد #حوزه علمیه امام جعفر صادق(ع) اندیمشک بشوم توسط عده ای از افراد شهر👥 وارد #بد وادی شده بودم بگونه ای که نسبت به #رهبری و #حکومت_اسلامی بسیار بدبین شده و جزء مخالفان شده بودم
🔰تا اینکه #شهید احمد حاجیوند الیاسی آشنا شدم. او در چند باری که همدیگر رو دیده بودیم😍 باهام صحبت میکرد بگونه ای که عقیده ام از این رو به اون رو شد و عاشق مقام معظم رهبری و دین و حکومت شده بودم ، انگار #خداوند این شخص را برای نجات من👤 فرستاده است
🔰بعد ها که وارد حوزه علمیه شدم بارها #شهید رو دیدم و خداروشکر میکردم که با چنین شخصی دوست شده ام💞 نمیدونم اگر او نبود الان وضعیتم چگونه بود⁉️(شاید ضد دین و خداو...)
🔰زمانی که #خبرشهادتش رو شنیدم باور نمیکردم که #احمد رفته است و خیلی ناراحت شدم😔 شهادت #احمد🌷 باعث قویتر شدن عقیده ام در این مسیر شد. الان هر موقع به سرمزارش میروم، نمیتوانم تحمل کنم و شروع به گریه کردن میکنم😭
#شهید_احمد_حاجیوند_الیاسی
#فرشته_نجات
#ارسالی_مخاطبین
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مادرانه....❤️
دلم از #نبودنت پراست
هرروز خاطراتم را الک میکنم
وجز دلتنگی💔 تو چیزی برایم نمیماند😔
✘نه #تو آمدی
✘نه فراموشی
خیالی نیست🗯
من کوه میشوم✊ و پای #نبودن_هایت میمانم
💥اما ای کاش میدانستی بی تو تمام شدم😔
#مادر_شهید_دهقان_امیری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#گناهان_را_پاک_کن
🌾بعضی ها می گویند: ما چون گرفتار فلان #گناه شدیم ، دیگر نماز هم نمیخوانیم❌ چون #سودی ندارد❗️
🌿اینطور نیست، مثل بعضی ها نباش که وقتی دو تا از #چک هایشان بر می گردد ، می ترسند و فرار میکنند 👣
🌾در #قرآن داریم که اگر گناه کردی🔞
#حتمانمازبخوان.
🌿اگر ما #گناه کردیم قرآن می گوید:
💠" اِنَّ الحَسَناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئات "
🔖 [ سوره هود/ آیه ۱۱۴ ]
⚜یعنی با نماز📿 و کارهای خوب دیگر، آن را #بشوی.
🔴چون آنها روی یکدیگر اثر دارد و خوبی ها میتواند #بدی ها را از بین ببرد.✅
🌹 حضرت #فاطمه_الزهرا (سلام الله علیها):
💠" فَجُعلَ اللهُ الصَّلاهَ تَنزیهاً لَکم عَن الکِبرِ "
⚜خدای تعالی #نماز را برای خضوع و دوری از تکبر و خودخواهی قرار داد.✅
📚احتجاج طبرسی/ج۱/ص ۲۵۸
#لطفانشردهید....
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠 #پیامبران و #مهدویت(51) 🌐قسمت هشتم: #حضرت_عیسی علیه السلام 1⃣ تولد و ظهور عیسی علیه السّل
❣﷽❣
💠 💠 #پیامبران و #مهدویت(52)
عیسی علیه السّلام به عنوان آخرین اتمام حجت بر بنی اسرائیل به شکلی معجزه وار و از مادر طاهر و باکره ای به نام مریم متولد شد و در میان ایشان ظهور نمود.
تولد ایشان بدون پدر-آنچنان که قرآن کریم نیز تأیید می کند-می تواند نشانه ای بر این امر باشد که در آن دوره قوم یهود به درجه ای از انحطاط رسیده بود که هیچ کفوی از میان آنان برای همسری بانوی پاکی چون مریم مقدس وجود نداشت.
پیش از تولد وی یحیی این بشارت را به قوم داده بود که البته می تواند بشارت به ظهور پیامبر و منجی آخرالزمان و به طور کلی-همان گونه که یحیی گفته بود-نزدیک شدن ملکوت آسمانها نیز تلقی شود. خود عیسی مسیح نیز مأموریت اصلی خود را بشارت به نزدیک شدن ظهور پیامبرآخرالزمان و معرفی ایشان می داند.
ضمن این که در انجیل فعلی به موارد زیادی برمی خوریم که مصداقی جز بشارت بر ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ندارد.
در روایاتی در خصوص وجود مقدس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از جهاتی به برخی انبیای بزرگ تشبیه شده اند. به نظر می رسد ضمن این که این روایات در پی بیان بهره وجودی هر کدام از پیامبران از این وجود مقدس می باشد، بیانگر شرایط مشابهی است که در هر مقطع برای این بزرگواران وجود داشته است.
در تاریخ یکی از موارد این شباهت سخن گفتن در بدو تولد است و در روایات، شباهت امام عجل الله تعالی فرجه الشریف با عیسای مسیح علیه السّلام در سیاحت عنوان شده است.
در خصوص شباهت نخست باید گفت ظاهراً بزرگان تاریخ انبیاء همواره از وجود وصی، وزیر و به هر حال تأیید کننده ای در کنار خود بهره برده اند. حضور عاصف در کنار سلیمان علیه السّلام، و هارون در کنار موسی علیه السّلام، و امیرالمؤمنین علیه السّلام در کنار پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم از مواردی است که در قرآن کریم بدان اشاره شده است.
با این حال گهگاه شرایطی در تاریخ انبیاء به وجود آمده است که طی آن، جریان امور به حدی سخت شده و زمین به اندازه ای از وجود اولیای الهی کم بهره شده، که پیامبر با امام تازه تولد یافته بایستی خود بار تأیید خود را از همان بدو تولد به دوش کشد. این شرایط ظاهراً در دوران تولد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و عیسای مسیح علیه السّلام مشابه بوده است.
قتل یحیی علیه السّلام به عنوان بشارت دهنده ظهور عیسی از حوادث مهم منجر به شکل گیری این شرایط در آن دوره است. اشاره قرآن کریم نیز به سخن گفتن عیسی علیه السّلام در نوزادی و بزرگسالی -که لااقل بخش بزرگسالی آن نباید معجزه ای عجیب باشد-نشان می دهد که این پیامبر بزرگ با سخنان خود در دو فتنه بزرگ (زمان تولد و دوره رجعت آخرالزمان) به مدیریت جریان حزب الله کمک می کند.
اما در خصوص مشابهت دوم یعنی سیاحت بایستی به نکته تأمل برانگیزی اشاره کرد. در برخی تعابیر لقب “مسیح” را نه به معنای مسح شده از جانب خداوند که به معنای شخصی گرفته اند که بسیار سیاحت می کنند. این موضوع البته در تاریخ زندگی عیسی علیه السّلام کاملاً مشهود و معروف است. آنچه در این میان کنجکاوی و دقت بیشتری را طلب می کند، پی بردن به سبب این سیاحت های پیامبرانه است که البته در طی آن، موعظه و انس با آفرینش نیز برای پیامبر بزرگی چون عیسی علیه السّلام اتفاق می افتاده است.
در تاریخ این مقطع داریم که ایشان همواره از سوی یهود و به تحریک آنان از سوی رویمان در حال تعقیب بودند و ناچار بودند دائماً مکان خود را تغییر دهند و سرانجام در همین تعقیب و گریز بود که جریان ظاهری دستگیری ایشان و داستان عروج اتفاق افتاد. در اینجا این پرسش به جد رخ می نماید که آیا روایت یاد شده در صدد بیان شرایطی مشابه برای امام مظلوم ما عجل الله تعالی فرجه الشریف نیست؟ آیا مورد تعقیب بودن امام تنها منحصر به دوران نزدیکی تولد و دوره غیبت صغری است؟ یا با آنچه ما از استمرار-ولو تبعی-از حزب شیطان می دانیم، این تعقیب و گریز بایستی در طول تاریخ جریان داشته باشد؟
🔻🔻🔻 #ادامه_دارد. . .
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
سفرِ پر ماجرا_32.mp3
7.48M
#سفر_پرماجرا ۳۲
✨هر چیزی رو که
میخوای با خودت ببَری؛
باید همینجا،در درونت ریشه دارش کنی!
✔️محاله چیزی جزو باورت نباشه؛
و قلباً بهش یقین نداشته باشی و...
بتونی با خودت بِبَرید👆👆
🎤🎤 #استاد_شجاعی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
زندگــے ... از #شہادت آغاز میشود آنانڪہ یڪ عمر #مرده_اند ، 💥یڪ لحظہ هم شهید #نخواهندشد❌ #رزقک_شه
یڪ جهان شعر سرودم📝
ڪہ بفــهمے #تنها
محض #لبخندتـــو
شاعر شدهام خوش انصاف☺️
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
👆خواهر و برادر بزرگوار شهید بیضایی معتقد بود #شهادت مزدِ کسانی است که در راهِ خدا #پُر_کارند ✅پس ب
🍂دلا #یاران عاشق❣ زود رفتند
🍃از این وادی همه #خشنود رفتند
🍂من و تو مثل یک مرداب #ماندیم
🍃خوشا آنان که مثل رود رفتند😔
#شهید_محمودرضا_بیضایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂دلا #یاران عاشق❣ زود رفتند 🍃از این وادی همه #خشنود رفتند 🍂من و تو مثل یک مرداب #ماندیم 🍃خوشا آن
1⃣9⃣9⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠نماز شب
🔸معمولا من و محمودرضا در اتاق پذیرایی درس📚 می خواندیم. پذیرایی ما اتاق بزرگی بود که فقط مواقعی که مهمان داشتیم و یا زمانی که قصد #درس خواندن داشتیم اجازه ورود به آنجا را داشتیم .
🔹یک شب بعداز نصف شب🌖 برای درس خواندن به اتاق پذیرایی رفتم و دیدم قبل من #محمودرضا آنجاست. اما نه برای درس! داشت #نماز می خواند. آن موقع 13 سالم بود جا خوردم😦 آمدم بیرون و رفتم به اتاق خودم.
🔸فردا شب باز محمودرضا در پذیرایی بود و در حال نماز📿چند #شب پشت سر هم همین طور بود. یک شب در نظر گرفتمش ، حدود دو ساعت⏰ طول کشید. صبح بهش گفتم: #نمازشب خواندن برای تو ضرورتی ندارد. کمبود خواب پیدا می کنی ! در مدرسه چرت می زنی !
🔹تازه گذشته از آن تو هنوز خیلی سنت پایینه و شاید نماز های #یومیه هم بر تو واجب نشده باشد🚫 چه برسه به نماز شب، آن هم اینجوری.
صحبت که کردیم فهمیدم یکی از دوستان #طلبه اش در مورد فضیلت نماز شب برای محمود رضا صحبت کرده و محمود رضا چنان از حرف های آن طلبه تحت تاثیر واقع شده بود که تا یک هفته #مرتب نماز شب را ادامه می داد.
🔸اما به هر حربه ای بود مانعش شدیم و فعلا از نماز شب خواندن منصرفش کردیم 💥ولی هنوز چهره و حالت زیبای #نوجوانانه اش سر نماز شب را فراموش نمی کنم🗯
#شهید_محمودرضا_بیضایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠#راز_کانال_کمیل ✫⇠در کانال کمیل چه گذشت؟😭 0⃣1⃣ #قسمت_دهم 🔻موانع ✨تپه های دوقلو را دور زدیم، رسی
﴾﷽﴿
📚 #داستان_واقعی
#راز_کانال_کمیل
✫⇠ در کانال کمیل چه گذشت؟😭
1⃣1⃣ #قسمت_یازدهم
🔻کانال اول
✨اولین کانال مرزی فکه حدود صد کیلومتر از شرهانی تا چزابه و دارای پنج تا شش متر عرض و سه تا چهار متر عمق بود. این کانال با سه ردیف سیم خاردارهای حلقوی، نبشی های نوک تیز و مین های والمری مسلح بود. کسی جرات ورود به این کانال را نداشت. در اطراف کانایل تعدادی بشکه آتش زا یا همان فوگاز درون زمین جاسازی شده بود. انفجار این بشکه ها تا شعاع بیست متری زبانه می کشید و نفرات را کاملا می سوزاند. خاک کف کانال هم از جنس رس بود که بخاطر بارندگی در زمستان تبدیل به گل و لجن شده بود. عبور از کانال بدون پل بسیار سخت و دشوار بود. همینطور به کانال و موانعش نگاه می کردم و می گفتم خدای من چه باید کرد؟
✨بچه ها به سختی پل را روی کانال قرار دادند. بچه ها شروع به عبور از روی پل کردند. هنوز چند نفر رد نشده بودند که بخاطر خیس خوردگی لبه جلویی کانال، پل حدود یک متر به داخل کانال سقوط کرد و چند نفر به داخل کانال افتادند و لای سیم خاردارها گیر کردند. عجب اوضاعی بود. سرما، گلوله ها و خمپاره هایی که به سوی ما می آمد، کم شدن تعداد نفرات و ... واقعا کار سخت شده بود.
✨سقوط پل کار را سخت کرد، مانده بودیم چه کنیم. ابراهیم هادی دید ممکن است بچه ها قتل عام شوند، به همین خاطر رفت سمت لبه جلویی پل ایستاد و به بچه ها گفت بیایید. وقتی آنها به انتهای پل می رسیدند، ابراهیم با گرفتن فانسقه نیروها، به سرعت آنها را به سمت بالا هل می داد و از روی پل که سقوط کرده بود عبور می داد. یکی از جاهایی که بدن ورزیده ابراهیم کارساز شد همین جا بود.
👈 #ادامه_دارد...🖊
📚منبع :کتاب راز کانال کمیل
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
✫⇠#راز_کانال_کمیل
✫⇠در کانال کمیل چه گذشت؟😭
2⃣1⃣ #قسمت_دوازدهم
🔻تعویض لباس
✨بچه ها که به کمک ابراهیم هادی از کانال رد می شدند، منتظر می ماندند تا بقیه بچه ها برسند. همین چند دقیقه بهترین فرصت برای استراحت نیروها بود. البته بخاطر گلوله هایی که از سمت دشمن شلیک می شد، بچه ها فقط می توانستند به حالت درازکش به زمین بچسبند. برادر شکریز از این فرصت استفاده کرد و خواست لباسش را با لباس نویی که مدتی پیش گرفته بود، عوض کند!
✨مسئول دسته با این کار او به شدت مخالفت کرد، اما او مدام خواهش می کرد. بالاخره فرمانده دسته اجازه داد. اما مسئول دسته فرصتی پیدا نکرد تا قضیه تعویض لباس را بپرسد. برادر شکرریز خیلی سریع پیراهنش را عوض کرد و هنوز فرصت باقی بود و شلوارش را هم عوض کرد. احمد بویانی آهسته به علی گفت باید دلیل تعویض لباس را به مسئول دسته می گفتی. اما برادر شکرریز گفت نمی خواهم ریا شود.
✨بعدها برادر بویانی راز تعویض لباس را برملا کرد. او گفت: بیست روز قبل از عملیات که در خط پدافندی فکه مستقر بودیم، آبی برای استحمام نبود و بدن بسیاری از رزمندگان بوی عرق می گرفت. برادر شکرریز هم لباس نوی خود را از قبل مختصر گلابی زده بود و آرزو داشت در لحظه شهادت، آن لحظه ای که لایق زیارت ارباب بی کفن خود می شود، بدنش بوی عرق ندهد. او همیشه می گفت: دوست دارم در لحظات آخر زندگی ام و در آن زمان که مولایم سرم را به دامن میگیرد، از بوی بد عرق بدنم شرمنده و خجالت زده نباشم!! علی شکرریز لباس هایش را عوض کرد و لباس نو و معطر پوشید. او در همین عملیات شهید شد و به آرزویش رسید، آرزویی که مدتها انتظارش کشیده بود.
#ادامه_دارد...🖊
📚منبع :کتاب راز کانال کمیل
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5878807473619468399.mp3
2.57M
#شور
🔸لباس خاکیمو بیار #مادر
🔹جبهه #علمدار و علم میخواد
🔸بزار برم که #عمه_سادات
🔹بازم #مدافع حرم میخواد 😭💔
🎤🎤 #حاج_مهدی_رسولی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh