🌷شهید نظرزاده 🌷
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 💫شهید گمنام 💫قسمت 8⃣1⃣ 💫شهید حمید(حسین) عرب نژاد 🌹✨ا
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠
💫شهید گمنام
💫قسمت 9⃣1⃣
💫باور داشته باش
🌹✨قرار شد سه شهید گمنام در شهرستان چترود کرمان تشییع و خاکسپاری شوند. تشییع شهدا قبل از ظهر، باشکوه خاصی برگزار شد. عصر همان روز مراسم دیگری برای شهدا برگزار شد.
🌹✨جوانی بلند شد از جمعیت و گفت می خواهم مطلب مهمی را بگویم. او گفت: امروز صبح که برای مراسم تشییع می آمدم پر از تردید بودم! زمانی که زیر تابوت یکی از شهدا بودم با خودم حرف می زدم: یعنی اینها چه کسانی هستند. مشتی استخوان و ... به جای تکرار جملات مداح به شهدا می گفتم باید چیزی نشان من بدهید تا اطمینان پیدا کنم. صحبت های درونی من تا زمان تدفین ادامه داشت.
🌹✨ظهر بعد از نماز به خانه رفتم. به محض خوابیدن جوان زیبایی را دیدم که به سمت من می آمد. بعد به من اشاره کرد و گفت: باور داشته باش! من همان شهیدی هستم که زیر تابوت من گلایه می کردی. آمده ام بگویم امیدوار باش، باور داشته باش. آرامش خاصی پیدا کردم. خوشحال شدم.
🌹✨رو به شهید گفتم: شما خواسته مرا اجابت کردی. من را از تردید خارج کردی. آیا من می توانم برای شما کاری انجام بدهم؟ جوان نگاه پرمحبتی و گفت: آری، من هادی هستم! بچه اهواز فلکه چهارشیر کوچه... نشان به آن نشان که مرا در محل به نام دانشجوی مفقودالأثر می شناسند! به مادر پیرم بگو منتظر من نباش. نشانی من را به او بده.
🌹✨بعدش با آن جوان صحبت کردم. پیگیر بنیاد شهید در خوزستان شدم. گفتن همه گفته ها صحیح است. با هم به اهواز رفتیم. آدرس را پیدا کردیم. زنگ خانه را زدیم. پیرزن رنجوری با قد خمیده در را باز کرد. بی مقدمه گفت: از هادی من خبر آوردید؟!
📚برشی از کتاب شهید گمنام
📖 انتشارات شهید ابراهیم هادی
شادی روح شهدا #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠
💫شهید گمنام
💫قسمت 0⃣2⃣
💫شهید مهدی شریفی
🌹✨ بعد از عملیات والفجر مقدماتی پیکر شهیدی را آوردند که شناسایی نشده بود. بدنش سالم بود اما هیچ نشانه ای نداشت. پس از مدتی او را در جوار آیت الله اشرفی در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپردیم.
🌹✨چهار سال گذشت برای زیارت رفتم مشهد. یکی از دوستان مرا دید و بدون مقدمه پرسید: آیا در کنار مزار آیت الله اشرفی شهید گمنام دفن شده؟! با تعجب گفتم: بله، چطور مگه!؟ بعد بی مقدمه گفت: آن شهید دیگر گمنام نیست! تعجب من بیشتر شد. او گفت: نام این شهید مهدی شریفی است!
🌹✨بعد ادامه داد: مادر این شهید خیلی به خاطر فرزندش بی تابی می کرده. شبی در عالم خواب می بیند که وارد گلستان شهدا می شود.
🌹✨در کنار مزار آیت الله فاضل هندی پله هایی در مقابل او نمایان می شود. از پله ها پایین می رود. بعد هم باغی در مقابل او نمایان می شود. در باغ محفل نورانی علمای اصفهان برقرار بوده. آیت الله ارباب و خوانساری و... حضور داشتند. آنان را قسم می دهد که در مورد فرزندش او را کمک کنند.
🌹✨مرحوم آیت الله خراسانی که سالها قبل از دنیا رفته به این زن می گوید: مزار فرزند شما را آقای مکی نژاد می داند. به ایشان بگویید مزار شهید گمنامی که در جوار آیت الله اشرفی دفن کردید به شما نشان دهد. این مزار فرزند شماست. وقتی از مشهد برگشتیم سنگ قبر شهید گمنام را عوض کردیم. روی آن مشخصات شهید شریفی را نوشتیم.
📚برشی از کتاب شهید گمنام
📖 انتشارات شهید ابراهیم هادی
شادی روح شهدا #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_6010329615719989769.mp3
2.61M
🎵#صوت_شهدایی
همسنگرای خوبم بار سفر ببستید
با اون نگاه آخر قلب مرا شکستید
من مانده ام سیاهی ، مشتاق آفتابم
دلتنگ خاطرات آن لحظه های نابم😭
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
🌼عاقبت او #ظهور خواهــــــد کرد
🌿خاک را غرق نور💫 خواهد کرد
🌼روزے از این کویر این برهــوت
🌿ابر #رحمت عبور خواهــد کرد
🌼دل ما♥️را که خشک و پژمرده است
🌿همــچو باغ #بلور خواهد کرد
🌼آه سوگند میـــــخورم✋ اے دل
🌿عاقبت او #ظهور خواهــــــد کرد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - حکایتی کوتاه در باب مقام رضا - حجت الاسلام عالی.mp3
489K
♨️حکایتی کوتاه در باب مقام رضا
#سخنرانی بسیار شنیدنی👌
🎙حجت الاسلام #عالی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌼🍃🌺🍃🌸 ✨ خانه مان #روضه امام حسین (ع) بود...مصطفی آن زمان 4 سال داشت. اواخر #روضه نزدیک اذان ظهر بود
💔💔
#خــاطره✍
ایام #فاطمیه
❣سال اول زندگیمون بود،
آقا مصطفی، اون زمان، بیش تر در گیر کارهای هیئت حضرت ابوالفضل علیه السلام بود. که به دلیل ارادت ویژه وخاصی که به حضرت ابوالفضل(ع) داشتن😍
باسختی های زیاد هیئتی رو با همین نام تاسیس کردن☺️
❣روز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قرار بود، دسته عزاداری بیرون ببرن. 😔
دیدم آقا مصطفی قبل از اینکه برن سمت هیئت، دارن مطلبی رو برای مداحی آماده میکنن!!!
❣با حالت تعجب سوال کردم.
آقا مصطفی!!! شما که مداحی نمی کردید.😳
گفتن:
"روز شهادت بی بی فرق میکنه"😔
مخصوصا امسال!!!😓
❣گفتم: امسال مگه چه فرق می کنه؟ گفتند:
آدم تا چیزی رو درک نکنه، اون رو نمیفهمه😔
❣من امسال که شما پیشم هستی، و من به اندازه ذره ای از محبت بین حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمومنین علیه السلام را چشیدم
"فهمیدم فاطمیه، یعنی چی"😭😭
✨هر چند ناچیز، ولی حالا درک میکنم که چه بر سر امیرالمومنین علیه السلام آوردند.😭😭😭
🎙 راوے: همسرشهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم
لحظه اصابت گلوله به شهید مدافع حرم، #شهید_مصطفی_صدرزاده و فریادهای " نحن شیعه علی بن ابی طالب" دقایقی قبل از شهادت ....
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_روز_تاسوعا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کلام_شهید 🔻 🕊 والله ازمهمترین شئون #عاقبت_بخیری رابطه قلبی، دلی و حقیقی ما با این حکیمی است، که ام
بیایید #مروج_مرام و #سیره رفتاری
حاج قاسم شویم.
وقتی حکیم دانای انقلاب و جهان تشیع حضرت آقا می فرمایند #مکتب_حاج_قاسم، یعنی ابعاد #عملی و #شخصیتی این شهید والامقام آنقدر بزرگ است که ظرفیت آن را دارد #جذب حداکثری نماید.
#شهید_قاسم_سلیمانی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 #کتاب_صوتی
ذوالفقار
خاطرات #حاج_قاسم_سلیمانی
👌 این مجموعه ساده و کوتاه روایتی ست از مردی که ذوالفقار علی بود در نیام عشق و غیرت
اینبار از #حاج_قاسم بشنویم
5⃣ #قسمت_پنجم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🔴فوری/فرمانده بسیج دارخوین شادگان ترور شد!
🔻فرمانده حوزه بسیج دارخوین شادگان در جنوب استان خوزستان توسط افراد ناشناس ترور شد💥 #عبدالحسین_مجدمی فرمانده حوزه بسیج شهر دارخوین از توابع شهرستان شادگان استان #خوزستان بامداد چهارشنبه توسط افراد ناشناس و نقابدار مورد ضرب مستقیم گلوله اسلحه قرار گرفته است./عصر جنوب
🔻 گفته میشود این #فرمانده_سپاه پاسداران طی حمله مسلحانه به منزلش که توسط افراد ناشناس صورت گرفته، #شهید شده است🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۱۷۱ استاد پرهیزگار .MP3
786.8K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه اعراف✨
#قرائت_صفحه_صدوهفتاد_ویک
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊♥️🕊♥️🕊 #همسران_شهدا💞 در جلسه ی اول خواستگاری با هماںْ شرم و حیای☺️ همیشگی پرسید: حوصله ی بزرگ کر
فرماندهان گردان #یازهرا..
#شهید محمد رضا تورجی زاده دفاع مقدس
#شهید مسلم خیزاب مدافع حرم
هر دو #عاشق حضرت زهرا(س)
هر دو پهلوهایشان ترکش خورد و مانند #حضرت_زهرا به آسمان پر کشیدند.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌾چقدر سخت است، حال عاشقی♥️ که نمی داند #محبوبش نیز هوایش را دارد یا نه؟😔 🔹یک جمله از دل نوشته هایت✍
💠زیارت عاشورا
🔹مدتی از شهادت سید گذشته بود. قبل از محرم در خواب سید را دیدم. پیراهن مشکی به تن داشت. گفتم: «سید چرا مشکی پوشیدی!؟» گفت:«محرم نزدیک است.» بعد ادامه داد: «اینجا همه جمع هستند. شهدا، امام (ره) و ...» سید گفت: «در حضور همه شهدا و بزرگان، حضرت امام (ره) به من فرمودند: برو مداحی کن.»
🔸بعد از آن با سید خیلی درد و دل کردم. گفتم سید ما را تنها گذاشتی و رفتی. گفت: «چرا این حرف را می زنی؟ هر مشکلی و غمی دارید، با نام مبارک مادرم برطرف می شود.» بعد ادامه داد: «اگه دردی دارید، حاجتی دارید زیارت عاشورا بخوانید. زیارت عاشورا درد شما را درمان می کند. توسل پیدا کنید و اشک چشم داشته باشید.»
📚کتاب علمدار
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠زیارت عاشورا 🔹مدتی از شهادت سید گذشته بود. قبل از محرم در خواب سید را دیدم. پیراهن مشکی به تن داشت
8⃣2⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا
💠 دعوت شده
🌷فردی که انگار اهل آبادان بود. سوار تاکسیم شد. گفت میرم آرامگاه. تا نشست داخل ماشین عکس سید را که چسبانده بودم روی شیشه را دید دستی روی آن کشید و شروع کرد به گریه کردن.
🌷با تعجب پرسیدم: «آقا، قضیه چیه؟!» گفت: «من این سید را نمی شناختم. رفته بودم قم، داخل پاساژ چشمم افتاد به عکس سید، ناخودآگاه به سمت چهره معصومانه عکس کشیده شدم. رفتم داخل مغازه. عکس و نوارهای مداحی سید را خریدم. شب و روزم شده بود گوش دادن به نوارهای مداحی سید.»
🌷او ادامه داد: «شبی در خواب سید را دیدم که به سمت من آمد. دعوتم کرد که سر مزارش بیایم و زیارت عاشورا را بخوانم. به سید گفتم: من اصلا تا حالا شمال نرفته ام. چه جوری بیام و پیدایت کنم. گم می شوم. نرفتم و فراموش کردم.
🌷چند وقت بعد دوباره آمد به خوابم و گفت: چرا نمی آیی سر مزارم؟! از خواب که بلند شدم وسایلم را جمع کردم و راه افتادم. توی راه خوابم برد. ماشین هم داشت از ساری عبور می کرد.
🌷 سید آمد و تکانم داد و گفت: پاشو رسیدی. ناگهان چشم هایم را باز کردم. همان موقع راننده گفت: ساری جا نمونید.» وقتی فهمید پسر دایی و داماد خانواده سید هستم تعجبش بیشتر شد.
🌷رساندمش آرامگاه. بعد ماندم و گفتم: «شما زیارت عاشورا بخوان من منتظرم. باید برویم منزل سید.» گفت: «اصلا غیر ممکنه.» گفتم: «در خانه سید به روی کسی بسته نیست چه برسد به اینکه خودش دعوت کرده باشد.
📚کتاب علمدار
#شهید_سیدمجتبی_علمدار 🌷
#ذاکر_اهل_بیت
#جانباز_شهید
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
💠 چادر وصله دار حضرت زهرا (علیهاالسلام)
✅ علامه مصباح یزدی: "بنده در دل خود، اینگونه احساس میکنم که چادر حضرت زهرای مرضیه (سلاماللهعلیها) که چندين وصله داشت، ارزش آن از همه کهکشانها بیشتر است... همه عالمیان آرزو می کنند سایه ای از آن چادر مبارک به سرشان بيفتد...
✍ خداوند متعال چنين بانویی را به ما داده است، چه مقدار در زندگی خویش به یاد ایشان هستیم؟!
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
در چطوری دلش آمد که به بازو بزند.mp3
16.74M
🎤مداحی های ماندگار فاطمیه
💔در چطور دلش آمد که به پهلو بزند.. "روضه"😔😭
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh