مداحی آنلاین - هدایتگری امام هادی - حجت الاسلام رفیعی.mp3
4.55M
🏴 #شهادت_امام_هادی(ع)
♨️هدایتگری امام هادی(ع)
#سخنرانی بسیار شنیدنی👌
🎙حجت الاسلام #رفیعی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❁﷽❁
#ياامام_هادے_ع🏴
◈ما #سامرا نرفتہ گداے تو مےشويم
●اے مهربان امام #فداےتو مےشويم
◈ #هادےِخلق کورے چشمان گمرهان
●پروانگان شمع #عزاےتو مےشويم
#شهادٺ_امام_علےالنقی_ع💔
#برعموم_شیعیان_تسلیٺ_باد🏴
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5870500993984103117.mp3
9.22M
🎵 #روضه جانسوز #امام_هادی(ع) و ماجرای #دلقک دربار متوکل ملعون
🔻اگر چشمانتان بارانی شد؛ برای فرج #امام_زمان (عج) دعا کنید ...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰این #اواخر کمتر حرف میزد. زمانی که از تهران برگشته بود بیشتر مشغول #خودسازی بود. از خودش کمتر میگ
🔹سال 1367 بود که #محمدهادی یا همان هادی به دنیا آمد. او در #شب_جمعه و چند روز بعد از ایام فاطمیه🏴 به دنیا آمد.
🔸وقتی تقویم🗓 را که می بینند درست مصادف است با #شهادت_امام_هادی (علیه السلام ) بر همین اساس نام او را محمدهادی می گذارند😊
🔹عجیب است که او #عاشق و دلـ❤️ـداده #امام_هادی (علیه السلام) شد و در این راه و در شهر امام هادی (علیه السلام) یعنی #سامراء به شهادت🌷 رسید.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍شهید آوينى براى اونوشته بود: 💢آن #آستين خالى كه با باد اين سوى و آن سوى میشود نشان مردانگیست. گاهى
قهر کرده اید انگار❗️
درست نمیگویم⁉️
#حاجی دیگر نمیخندی ...!
چه شده آن #لبخندهای دائمت؟
حاجی
آنطور #درخودت رفته ای
دلمـ💔 غصه اش میشود
سرت را بالا بگیر😢
به چه می اندیشی⁉️
از چه #دلگیری؟😢
#شهید_حسین_خرازی
#سالروز_شهادت 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
قهر کرده اید انگار❗️ درست نمیگویم⁉️ #حاجی دیگر نمیخندی ...! چه شده آن #لبخندهای دائمت؟ حاجی آنطو
#دلنـــوشتـــــــه 📝
حاجی از چه دلگیری؟ ...
🌾راستی حاجی ! قبلا ها یه عده ای میگفتند شماها رفتید #بجنگید که چه بشود⁉️ خودتان خواستید ،خودتان هم #شهید شدید😕
🌿آن وقتها جبهه میگرفتم👊 و #جوابشان را میدادم.حالا خودمانیم حاجی، بینی و بین الله #رفتی_که_چه_بشود؟ رفتی که آزادی داشته باشیم؟
🌾رفتی که عده ای #مانتوهایشان روز به روز تنگ تر و #روسری هایشان روز به روز کوچکتر شود؟😔
🌿رفتی که #ماه_محرمی هم پارتی بگیرند و جشن های آنچنانی🔞؟
🌾رفتی که عده ای #دختروپسر به هم که میرسند دست بدهند📛 و اگر ندهند به هم بگویند #عقب_مانده ؟
🌿حاجی جان ؛ جای #پلاکت را این روزها زنجیرهای قطور گرفته 😔!
🌾جای #شلوارخاکی ات را شلوارهای 👖پاره پوره و چاک چاک گرفته (که به زور پایشان نگهش میدارند)!
🌿جای پیراهن ساده ی " #مردانه ات" را تی شرت های👕 مارک دار گرفته(بعضا آب رفته اند) !
🌾پسرانمان👱 زیر ابرو بر میدارند !
دخترمان👩 ابرو تیغ میزنند !
🌿اوضاعی شده دیدنی ... پارکها ، سینماها ، پاساژها شده اند #سالن_مد !👈 و البته دوست یابی📛!
🌾حاجی تو رفتی که #خودت را پیدا کنی و #خدایت را.اینها مانده اند و دارند #خودشان را گم میکنند😞 !
🌿حاجی ؛ گلوله 💥دست شما را زخم انداخت و بعدها برد ، اینجا #خودشان بر سر و صورت و دست و بازویشان زخم و نقش می اندازند که #زیبا شوند ... 🚫!!!
#شهید_حسین_خرازی 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
Quran_Page (191).mp3
826.5K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه توبه✨
#قرائت_صفحه_صدونود_ویک
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
2_5377584425104049559.mp3
4.99M
📖مناجات هر روز ماه رجب
🎤 #میثم_مطیعی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ #خاطره_شهدا 🌷شهید حمید سیاهکالی مرادی به عنوان خادم الشهدا برای شهدا و زائرانشان خدمت میکردند. اخ
🔸اگه یه وقت مهمون داشتیم و نزدیک ترین #مغازه به خونه🏡 بسته بود، جای دیگه نمیرفت🚷 برای خرید.
🔹میگفت این بنده خدا به گردن ما حق داره. #حق_همسایه رو باید بجا بیاریم و از ایشون وسیله بخریم چون نزدیک منزل ما هستن👌
🔸بعد از #شهادتش هر وقت بخوام برای نذری چیزی بخرم نگاه میکنم و نزدیک ترین رو به مزار شهدا🌷 انتخاب میکنم که حق همسایگی #همسرمو به جا بیارم.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✨🌺✨🌺✨🌺 🔹جانباز قطع نخاعی ناصر توبهای در سن ۲۱ سالگی فرماندهی یکی از گردانهای لشکر ۴۱ ثارالله کرما
🍂 #نماز_شبش هیچ وقت ترک نمیشد هیچ وقت ندیدم نماز شب شهید قاسم سلیمانی قطع شود❌ آن هم نه نماز شبی عادی
🍂نماز شبهای او #همیشه با ناله و اشک و اندوه😭 به درگاه خدا بود، من با #شهید_سلیمانی رفت و آمد داشتم حتی بارها در منزلشان خوابیدم، اتاق مهمانان🚪 با اتاق حاج قاسم فاصله داشت اما من با اشکها و صدای نالههای او برای #نماز بیدار میشدم.
📎آخرین عکس شهید حاجقاسم سلیمانی در حال خواندن #نماز_شب قبل از شهادت در هواپیمای✈️ دمشق به بغداد.
راوی: سردار معروفی
#شهید_قاسم_سلیمانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#اطلاعیه
💢 مستند زندگی نامه
#شهید_اصغر_پاشاپور
ساعت 19:35 از شبکه دو سیما
تهیه شده توسط سپاه حضرت سیدالشهداء (ع) استان تهران
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#لیلة_الرغائب
#اعمال اولین شب جمعه ماه رجب
#خادمین_کانال محتاج دعای خیرتون هستند🌺🌸
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سبک_زندگی_مؤثرتر_از_آگاهی_و_ایمان 9⃣ #استاد_پناهیان 🔻 🔹اندکی ایمان و علاقههای خوب، برای انجام رفت
#سبک_زندگی_مؤثرتر_از_آگاهی_و_ایمان 0⃣1⃣
#استاد_پناهیان 🔻
🔹اگر خیلی از اوقات، مقام عمل کمتر از علم تلقی میشود، برای این است که «اثر رفتار، دیر ظاهر میشود» اما در عوض، اثرش قطعی است!
🔹عمل و رفتار، اثرش را زود نشان نمیدهد و این یک حُسن است، زیرا انسان را صبور بار میآورد و رشد میدهد
🔹هنوز همۀ درسهای حوزه «ترمی،واحدی» نشده؛ اگر همه «ترمی،واحدی» بشود دیگر به سختی میتوان انتظار پرورش «مجتهد» داشت!
🔹چرا اجازه میدهیم غذاهای ما را عوض کنند؟ چرا باید از سبک غذاخوردن و لباسپوشیدن دیگران تقلید کنیم؟ چرا اینجاها تعصّب نداریم؟! یککمی خودت باش! چرا به موسیقیِ کشور خودت که متناسب با فرهنگ و خاک توست، تعصّب نداری؟
🔹چرا هر موسیقیای را گوش میکنی؟ چرا موسیقیای که برای یک فرهنگ و یک سرزمین دیگر است، به خوردِ خودت میدهی؟!
________
#علیرضا_پناهیان
⭕️ اگر خیلی از اوقات، مقام عمل و رفتار کمتر از علم و آگاهی تلقی میشود، بهخاطر این است که «اثر رفتار، دیر ظاهر میشود» اما در عوض، اثرش قطعی است. مثال واضحش «ورزش» است؛ کسی که تازه ورزشکردن را آغاز کرده، هر روز نباید عضلات خودش را اندازهگیری کند تا ببیند چند سانت تغییر کرده است؟ باید ورزش را ادامه بدهد تا کمکم به نتیجه برسد.
⭕️ اینکه عمل، اثرش را زود نشان نمیدهد، معمولاً یک عیب یا «امتیاز منفی» برای عمل تلقی میشود، ولی انصافاً این عیب نیست بلکه حسن است. عمل این امتیاز مثبت را دارد که شما را صبور بار میآورد و رشد میدهد. یکی از نقایص فرهنگی و فکری جامعۀ ما این است که وقتی به عمل بها ندادیم و برای کنترل عمل برنامهریزی نکردیم، کلاً آدمهای بیحوصله و عجولی میشویم و کلاً دوست داریم از همهچیز، زود نتیجه بگیریم.
⭕️ اگر آنطور که باید و شاید، به رفتار، بها میدادیم آنوقت این باور برایمان جا میافتاد که «در این دنیا، کلاً همهچیز طول میکشد و همهچیز با تدریج و تأنی انجام میشود» اگر این تدریج و تأنی را نپذیری، نمیتوانی درست زندگی کنی! در روایات، فرمودهاند که اگر خواستی از یک رفتار خوب، اثر بگیری باید حداقل یکسال آن را ادامه بدهی! (مَنْ عَمِلَ عَمَلًا مِنْ أَعْمَالِ الْخَيْرِ فَلْيَدُمْ عَلَيْهِ سَنَةً وَ لَا يَقْطَعْهُ دُونَهَا؛ دعائم الاسلام/1/214)
⭕️ امام باقر(ع) میفرمود: من دوست دارم کاری را که میخواهم انجام بدهم، ادامه بدهم. اگر شب بنا بوده انجامش بدهم و انجام ندادم، روز قضایش را بهجا میآورم و بالعکس (اصول ستهعشر/237) از آقای بهجت پرسیدند: چهکار کنیم به نماز شب مداومت پیدا کنیم؟ فرمود: هرشب نتوانستی بخوانی، روز بعد، قضایش را بهجا بیاور!
⭕️ در ادامه روایت میفرماید: محبوبترین کارها، عملِ مداوم است...اگر خواستی نفست را به یک عمل عادت بدهی، یک سال آن را ادامه بده (اصول ستهعشر/237) کمکم بحث ما دارد به مفهوم سبک زندگی نزدیک میشود، یعنی سراغ رفتارهایی میرویم که استمرار دارند و معنای سبک زندگی در اینجا خودش را نشان میدهد.
⭕️ هرکاری را انسان بخواهد انجام بدهد، معمولاً طول میکشد تا به نتیجه برسد. قبلاً در دوران دبستان به بچهها میگفتند «لوبیا بکارید» اینکه بچهها با کاشت یک محصول آشنا شوند خوب است، اما کاش در مدسه به بچهها بگویند، یک درخت میوه هم بکارید! اگر یک دانشآموز مثلاً چهار سال تحمل کرد تا درختش رشد کند، اصلاً خودش هم بزرگ میشود، و به یک بلوغی میرسد.
⭕️ یکی از ابعاد رشد شخصیت انسان و یکی از ابعاد رشد انسان-حتی در زمینههای ذهنی و فکری- همین صبر است. آدم بیصبر، نمیتواند از نظر فکری رشد کند!
⭕️ درسخواندن هم باید مداوم و قطرهای باشد تا مطلب برای انسان جا بیفتد. وقتی دانشآموز، دانشجو یا طلبه، در شب امتحان حجم بالایی از درس را میخوانَد، در واقع علم و خلاقیت خودش را نابود میکند. طلبههای گرامی هم متأسفانه به این سیستمِ ترمی واحدی و امتحاندادن، ملحق شدهاند. وقتی امتحان دادی، یعنی آن درس را تمامش کردی و دور ریختی! ذهن انسان بعد از امتحان، اکثرِ آن داراییها را دور میریزد.
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
روی پای خدا_8.mp3
7.78M
#روی_پای_خدا 8 👣
💢درک مراتب #توکل، آرام آرام، تو را بسمتِ یقینِ قویتر به پیش میبرد.
هر قدر توکلت قویتر میشود
و از غیر خدا بیشتر میبُری👌
یقینِ تو به الله و مسیرِ پیش رویت بیشتر شده و شک و تردیدها از وجودت، رخت برمیبندند.
#استاد_شجاعی👆
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
دلمهواے ..
#شلمچہ کردہ
سرزمین #عشق
سنگرهاےنــ✨ـور
لالہهاے🥀خونین
خاک #مقدسجبهه
ڪه..↓
بوے #بهشت میدهد😌
دلم قدم گذاشتن👣
به #آسمان را میخواهد،
اما!
من، #جاماندهام😔😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_28176919.mp3
3.47M
🎵 #شور احساسی #شهدا
✨باز تو سینه دل نمیشه بند
✨رفته تا شلمچه و اروند
🎤🎤 #مجتبی_رمضانی
👌 #بسیارزیبا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#فرمانده_شجاع 🌷| در یکی از #عملیات_ها 💥در شهر حلب، تکفیری ها با موشک های پیشرفته ی (کورنت) و (تاو)
🍂خوش به حال #مدافعان_حرم
🍃پرکشیدند🕊 از میان حرم
🍂بین سجده میان سرخی #خون
🍃آرمیدند با اذان حرم
🍂مثل #عباس با قدی رعنا
🍃شده بودند پاسبان حرم💫
🍂چه قدر #عاشقانه جان دادند
🍃در ره دوست عاشقان حرم
🍂روی شنگ مزارشان🌷 باید
🍃بنویسند خادمان حرم
🍂کم نشد از سر یکایکشان
🍃سایه ی لطف #عمه_جان حرم
🍂پرچم یا حسین🚩 را دادند
🍃اربعین دست زائران حرم
🍂وای برما که بالمان بسته است😔
🍃 #ما کجا و مدافعان حرم
🍂هر چه شد عاقبت که #جاماندیم
🍃نزدیم پر در آسمان حرم
🍂ما که در دیم #ایهاالارباب
🍃پس چرا نیامد "امام زمان" حرم
🍂یادم آمد فرار می کردند
🍃از خیمه دختران حرم💔
🍂آه! شیطان دوباره آمد و زد
🍃تازیانه به #حوریان حرم
🍂شمر و خولی دوباره افتادند
🍃نیمه شب بی عمو به جان #حرم
#مدافعان_حرم
#شهید_مهدی_صابری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#رمان #نخل_سوخته 📚 📖قسمت 2⃣4⃣ 📚📖به اصرار حسین اون رو به بیمارستان کرمان منتقل کردند.حال و هوای ع
#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 3⃣4⃣
📚📖یادمه یه بار با حسین در گلزار شهدا بودیم،او یک یک،قبرهای دوستای شهیدش رو نشون میداد و خاطرات مختلفی از اونا نقل می کرد.اونجا هنوز اینقده وسعت نداشت ،همینطور که میون قبور شهدا قدم می زدیم،یه مرتبه ایستاد.
🌟رو به من کرد و گفت:هادی یه چیزی می خوام بگم.-گفتم:خب بگو.-گفت:من شهید میشم و من رو توی این ردیف دوم خاک می کنن.
✳️اون روز متوجه حرفش نبودم،دوسال بعد از شهادتش وقتی به زیارت قبرش رفتم باز یاد حرفش افتادم. دیدم قبرش هونجایی هست که اشاره کرده بود با توجه به اینکه انتخاب محل دفن شهدا در اختیار خانوادشون نبود و بنیاد شهید طبق نقشه خودش قبور رو تعیین می کرد،خیلی عجیب بود که پیش بینی حسین کاملا درست از آب دراومده بود.
✅هیچوقت حرفی که یه شب بهم زد رو فراموش نمی کنم. من سرباز بودم و تازه به مرخصی اومده بودم.نیمه شب به خونه رسیدم،برای اینکه اهل خونه بیدار نشن،بی سرو صدا به اتاقی رفتم،خیلی خسته بودم و می خواستم بخوابم.
✨لحظه ای نگذشته بود دیدم در باز شد و آقا حسین اومد تو.از دیدن هم خوشحال شدیم و باهم رو بوسی کردیم.دقیقه ای رو نشستیم و حرف زدیم ولی چون خسته بودیم نمی تونستیم بیدار بمونیم.حسین پتویی برداشت و به گوشه ای رفت خوابید ، عادت داشت پتو رو روی سرش بکشه.
🌟ده دقیقه ای نگذشت که سرش رو از زیر پتو بیرون آورد و بی مقدمه گفت:هادی هیچوقت تا بحال شده جای خودت رو ببینی؟.واقعا جا خوردم.-گفتم:یعنی چی جای خودم رو ببینم؟-گفت:یعنی جای خودت رو ببینی که چطور هستی،کجا هستی؟
‼️من اصلا از حرفاش سر در نمی آوردم با تردید گفتم:نه.-گفت:من جای خودم رو دیدم.می دونم کجا هستم.نمی فهمیدم چی میگه،از طرفی خسته بودم و خوابم میومد. گویا حسین هم متوجه شده بود چون دیگه حرفش رو ادامه نداد.
✳️بعدها وقتی بیشتر به صحبت های اون شب فکر کردم خیلی از کارم پشیمون شدم.ناراحت بودم چرا از حسین معنی حرفاش رو نپرسیدم.احساس بی لیاقتی کردم.واقعا فرصت نابی رو از دست داده بودم چون حتما اسرار زیادی در اون حرفها نهفته بود.
✔️به روایت از محمد هادی یوسف اللهی
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 4⃣4⃣
📚📖هفته های آخر آمادگی برای عملیات بود،یه روز ما دیدیم ماشینی اومد و در محوطه ی اردوگاه توقف کرد.در باز شد و آقا حسین با دوتا عصا پیاده شد.
✳️همه تعجب کرده بودیم. هیچکس فکر نمی کرد اوبا اون مجروحیت سختی که داشت دوباره به منطقه برگردد.بچهها از خوشحالی نمی دونستن چیکار کنن.
✅حسین با اونکه هنوز نمی تونست به درستی راه بره و با تنی مجروح،برای شرکت در عملیات اومده بود،بدنش به شدت ضعیف شده بود.اصلا توانایی لازم رو نداشت.
🌟کاملا مشخص بود به جهت دیگه ای اومده بود جبهه گویا می دونست که این آخرین دفعه است.چون واقعا از لحاظ جسمی در موقعیتی نبود که به منطقه بیاد.معلوم بود از بدن نحیف و زخم خورده اش ملتمسانه خواسته بود که این عملیات رو با او بیاد و تحمل کنه.
✳️هرچه به عملیات نزدیک می شدیم حال و هوای حسین هم تغییر می کرد. دیگه از اون فرد شوخ و شلوغ خبری نبود. نه اینکه زخمها و جراحاتش خستش کرده باشه،بلکه حالت خاصی داشت.
✨بیشتر توی خودش بود.در کلیه ی فعالیت ها حاضر و ناظر بود اما زیاد محوریت نداشت.در واقع داشت بچهها رو برای بعد خودش آماده می کرد.سعی می کرد در تصمیم گیری ها نقش کمتری داشته باشه می خواست راه رو برای بچهها باز کنه تا در غیابش بتونن کارارو بگردنن.
✳️و سعی می کرد خودش نیز برای عملیات آماده کنه او هیچوقت دوست نداشت که سربار کسی باشه و نمی خواست جلوی دست و پا رو بگیره وبر مشکلات واحد اضافه کنه. برای باز کردن گرهی اومده بود و باید توانش رو بالا می برد.
✔️به روایت از مجید آنتیکی
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh