eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نیـم ࢪخت نیمہ ماھ🌙 ࢪا ڪامل مےڪند🌸🦋 🌸🦋 کپی با ذکر یک صلوات بر امام زمان (عجل الله) آزاد است.🕊🥀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‹🐾🐼› - - تَـا‌سُف‌آوَر‌اسـت‌‌‌💔 ڪار‌اِنسانِۍ‌ڪِه،بَـرآۍِسَبڪ‌ڪَردَن‌ بَـدَنَش‌دوسـاعَت‌بَـرروۍ‌ِتِـرِدمیݪ‌مِیدوَد اَمّا..🕐 بَـراے‌ِسَبُڪ‌ڪَردَن‌بـار‌ِگُنـاهانَـش‌دو‌دَقیقِہ دَربَـرآبَـر‌ِپَـروَردگـار‌نِمۍ‌ایستَـد:-) ♥️🙂 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_38166001.mp3
11.74M
🎵 🎶 🔴 📌 قسمت۸۷ 🔸«نزدیکی فرج»🔸 شرح یک روایت 🌺 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز تولد شهید حسن عسکری 🌸 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
*بسم الله الرحمن الرحیم* 🍃یکمین روز از شهریور، چشم هایش را باز کرد و به دنیا قدم گذاشت. از همان اول نذر علی بن موسی الرضا شد و آنچنان در راه شناخت دین قدم برداشت که اگاهی اش به درجات بالایی رسیده بود؛ تا جایی که اورا «شیخ حسین» صدا میزدند. 🍃هم نام ارباب بی کفن بود و نماز های اول وقتش را هم به غریبِ فاطمه(س) اقتدا میکرد!مانند آن زمانی هایی که وسط میادین شهر، نیروها را به صف میکرد و صف باشکوه نماز جماعت را به پا میکرد.حسین بود و اطاعت امر خدا. حسین بود و دویدن هایش برای لبخند لب های مهدیِ زمان... 🍃اصلا او متولد شده بود تا بیاید، راه زندگی کردن را نشان بدهد و مسیر رستگاری را برایمان روشن کند. حال تولد زمینیِ اوست و این ما هستیم که به دنبال نشانه هایش راه را در پیش گرفته ایم و اورا صدا میزنیم. حسین شهرامفر، روشن کننده راه عشق، میلاد زمینی ات مبارک باشد♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱٣٢۶ 📅تاریخ شهادت : ۶ مرداد ۱٣۶۰ 📅تاریخ انتشار : ۲ شهریور ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : بانه 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
ࢪفـاقت تـا شہادت ان‌شاءاللّٰہ😻🕊 🌸🦋 کپی با ذکر یک صلوات بر امام زمان (عجل الله) آزاد است.🕊🥀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز تولد شهید ابراهیم عشریه🌸 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃بابا مردم نمیدانند هرچقدر هم عروسک و هدیه بدهند جای خالی ات پر نمیشود، اخر دلتنگی برای پدر خیلی سخت است، مثل دلتنگی های حضرت رقیه سلام الله علیها... این قسمتی از نجواهای صادقانه ی رقیه ای در زمانه ی ماست💔 🍃فرزند شهید ابراهیم عشریه. پدری که سه دختر خود را نذر حضرت رقیه کرد و برای دفاع از حریم بانو به رفت. و دختری که بعد از شنیدن خبر شهادت پدر بی تابی هایش را به رقیه سلام الله علیها تشبیه کردند. اینکه از تعلقات دنیا بگذری و بروی سخت است اما گذشتن از سه دختر که هر یک به گونه ایی آیینه جلال خداوند هستند سخت تر.‌‌.. 🍃اینجاست که بعضی ها مانند ابراهیم آسمانی میشوند و قربانی بزرگشان در راه خدا اینگونه مقبول واقع میشود و می‌شوند عزیز کرده خدا. گلی که خدا از روزگار زمینیان می‌چیند. همه می گویند آسمانی شدن ابراهیم دلیلی جز اینکه حب اهل‌بیت‌ در تمام رگ های بدنش جاری بود نداشت... 🍃 اول وقتش هرگز ترک نمیشد. همسرش می‌گوید در زندگی مشترکمان هرگز به مجلس نرفته بودیم اما قبل از شهادت به مجلسی دعوت شدیم که ابراهیم نه تنها خودش آماده رفتن شده بود بلکه به بقیه اهل فامیل هم گفته بود که بیاییند تا دیداری تازه شود. و برای بار اخر خداحافظی کنند در دلم میگویم این گونه انسان ها شهید نشوند حیف است، زمین که جای آسمانی ها نیست. 🍃عاشق ولایت فقیه بود و میگفت خوب است در منزل بحث سیاسی بشود تا فرزندان با امام و انقلاب اشنا شوند. سرانجام پس از مجاهدت ۳۵ روزه و با بردباری و در برابر دشمن حین عملیات خط شکنی برای بازپس گیری منطقه العیس شهد شیرین نوشیدند🕊 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ شهریور ۱٣۵۶ 📅تاریخ شهادت : ٢۰ فروردین ۱٣٩۵ 📅تاریخ انتشار : ۲ شهریور ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید : شهرستان نکا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید سید مجید شوشتری🌾 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃در میان نفس های پربرکت ماه رجب، روز ولادت امام علی، به دنیا آمد. از همان لحظه گوشت و پوست و استخوانش با حبّ علی عجین شد. بزرگ شد و قد کشید تا جایی که دم و بازدمش در ذکر علی خلاصه شد.روزی دلش برای غریبی امام حسین و عصر گرفت و روزی دلش به دنبال یوسف گمگشته زمان، امامش پر زد و از هجر غیبت ترک خورد و شکست. 🍃مدتی بعد غیرتش حکم کرد و سنگر علم را رها کرد و هوای سنگر جبهه به سرش زد. در مقابل بی تابی های مادرش گفت: فردای قیامت در جواب چه می خواهید بگویید؟ راضی کرد پدر و مادرش را، مسئول اعزام هم راضی شد البته با شناسنامه ای که نوجوان ۱۳ ساله آن را دستکاری کرده بود. پنج سال در جبهه جنگید و در نهایت در مبارزه با ضدانقلاب ها، با خون خود وضوی شهادت گرفت و عاقبت بخیر شد. مادر سی و چند ساله اش آماده شد تا پیکر پسر جوانش را در آغوش بگیرد. 🍃گفته بود بعد از شهادتم به من نگویید جوان ناکام. آری آقا مجید، خوشبحالت. شما که در رکاب امام زمان بودی و دنیا و آخرت به کامت؛ وای بر ما که ناکامیم؛ ناکام از دیدار امام زمان، ناکام از سربازی برایش. اقا مجید بخوان تا یوسف گمگشته برگردد و کلبه احزان ما گلستان شود... ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢۰ مرداد ۱٣۴۵ 📅تاریخ شهادت : ۱ شهریور ۱٣۶۴ 📅تاریخ انتشار : ۲ شهریور ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : دیوان دره 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💞 📚 _غرق در افکارم بودم که یدفعه بابا وارد اتاق شد بہ احترامش بلند شدم إ اسماء بابا هنوز آماده نشدے؟ از بابا خجالت میکشیدیم سرمو انداختم پاییـݧ و گفتم_الاݧ آماده میشم باشہ حالا بیا بشیـݧ کارت دارم _چشم اسماء جاݧ بابا اگہ تا الاݧ نیومدم پیشت و درمورد انتخابے کردے نظرے بدم یا باهات حرف بزنم واسہ ایـݧ بود کہ اطمیناݧ داشتم دخترے کہ مـݧ تربیت کردم عاقلانہ تصمیم میگره و خانوادشو روسفید میکنہ. _الاݧ میخوام بهت بگم بابا مـݧ تا آخر پشتتم اصلا نگراݧ نباش مامانتم همینطور دستمو گرفت و گفت: چقد زود بزرگ شدے بابا _بغضم گرفت و بغلش کردم و زدم زیر گریہ نمیدونم اشک شوق بود  یا اشک غم اشکامو پاک کرد و گفت إ اسماء مـݧ فکر کردم بزرگ شدے دارے مث بچہ ها گریہ میکنے؟ _پاشو پاشو آماده شو الاݧ از راه میرسن.. کمدمو باز کردم  یہ مانتوے سفید با روسرے گل بهے کہ مامان بزرگ از مکہ آورده بودو سر کردم _با یہ چادر سفید با گلهاے ریز صورتے زنگ خونہ بہ صدا در اومد از پنجره بیرونو نگاه کردم علے با ماماݧ و باباش و خواهرش جلوے در وایساده بودݧ یہ کت و شلوار مشکی با یہ پیرهن سفید تنش بود _یہ دستہ گل یاس بزرگ هم دستش بود سرشو آورد بالا و بہ سمت پنجره نگاه کرد سریع پرده رو انداختم و اومدم اینور صداے یا اللہ هاے آقایوݧ و میشنیدم _استرس داشتم نمیتونستم از اتاق برم بیروݧ ماماݧ همراه با ماماݧ بزرگ اومدݧ تو اتاق مامان:بزرگ بغلم کردو برام "لا حول ولاقوه الاباللہ" میخوند _ماماݧ هم دستمو گرفت و فشرد و با چشماش تحسیـنم میکرد وارد حال شدم و سلام دادم. علے زیر زیرکے نگاهم میکرد _از استرس عرق کرده بودو پاهاشو تکوݧ میداد مادرش و خواهرش بلند شدند اومدند سمتم و بغلم کردند پدرش هم با لبخند نگاهم میکرد _بزرگتر ها مشغول تعییـݧ مهریہ و مراسم بودند مهریہ مـݧ همونطور کہ قبلا بہ مادرم گفتہ بودم یک جلد قرآن چندشاخہ نبات و ۱۴سکہ بهار آزادے بود سفر کربلا و مکہ هم بہ خواست خوانواده ے علے جزو مهریم شد _همہ چے خیلے خوب پیش رفت و قرار شد فردا خطبہ ے محرمیت خونده بشہ تا اینکہ بعدا مراسم عقد رو تعییـݧ کنــن بعد از رفتنشوݧ هر کسے مشغول نظر دادݧ راجب علے و خوانوادش شد بے توجہ بہ حرفهاے دیگراݧ دست گل و برداشتم گذاشتم تو اتاقم _مث همیشہ اتاق پر شد از بوے گل یاس شد احساس آرامش خاصے داشتم . ساعت ۸ و نیم صبح بود مامانینا آماده جلوے در منتظر مـݧ بودݧ تا بریم محضر چادرم و سر کردم و رفتم جلوے در اردلاݧ در حال غر زدݧ بود: اسماء بدو دیگہ دیر شد الاݧ میوفتیم تو ترافیک دستشو گرفتم کشوندمش سمت ماشیـݧ و گفتم:ایشالا قسمت شما خندید و گفت :ایشالا ایشالاـ _علے جلوے محضر منتظر وایساده بود... ادامــه.دارد.... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 اي قبله ي نمازگزارانِ آسمان هجر تو کرده قامتِ اسلام را کمان خورشید تابه کی به پس ابرها نهان عجِّل علي ظهورکَ ياصاحب الزمان سلام امام زمانم ✨ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🦋 رفیق! حواست‌ بہ‌ جوونیت‌ باشه، نکنہ‌ پات‌ بلغزه قرار‌ه‌ با‌‌ این‌‌ پاھا‌‌ تو‌ گردان‌ صاحب‌الزمان‌‌ باشۍ! 🌿 سلام صبحتون شهدایی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گنہ‌ازجانب‌مانیست‌😍 اگر‌مجنونیم گوشہ‌چشم‌تونگذاشت‌🖐🏻 کہ‌عاقل‌باشیم...!ジ✨ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شہــادٺـــ... داستان‌ِماندگارے آنانیسٺــ ڪھ‌دانستند‌دنـیا،جاےِماندن‌نیسٺــ^^! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
"پلاکش" ࢪا بࢪاے ما جا گذاشت، تا ࢪوزے بدانیم، از جنس ما بود... "هویتش" خاکے بود! اما "دلش" ࢪا به آسمان زد...(: گمنامے ࢪاز عجیبے است ...!❥ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_172109576.mp3
2.85M
🎵 🎶 🔴 📌 قسمت ۸۸ 🔸«حال امام زمان رو نگیریم»🔸 🌺 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج قاسم سلیمانی: نباید تردید کنیم که شهدا مثل اولیای الهی دارای اعجازند. اینکه به قبور آنها توسل می‌کنیم و استمداد می‌طلبیم برای این است که آنها مثل قطره‌ای به دریا وصل و جزئی از ائمه(ع) شده‌اند... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
|♥ دل را بہ هـواے دلبرے خوش ڪردیم سر را بہ هـواے سرورے خوش ڪردیم پا را بہ رڪاب صفدرے خوش ڪردیم جان را بہ فداے رهـبرے خوش ڪردیم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh