eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28هزار عکس
6.4هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
"به آسمان که رسیدند، رو به ما گفتند: زمین چقدر حقیر است، آی خاکی ها..." 🌷شهید حسن باقری 🔸سایز استوری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تعجیل حاج قاسم برای خواندن نماز شب در روضه مسجدالنبی(ص) 🔺محمود خالقی، هم‌ر‌زم سردار شهید سلیمانی در برنامه "مسافر بهشت" رادیو معارف: 🔸در سال ۷۱ به حج مشرف شدیم، من و سردار مسئولیتی در بعثه مقام رهبری داشتیم البته کاروان‌های ما مستقل بود؛ کاروان حاج قاسم به مسجدالنبی(ص) نزدیک‌تر بود و من شب‌ها به محل استقرار کاروان ایشان می‌رفتم. 🔸آن زمان درب‌های مسجدالنبی(ص) از ۱۱ شب تا یک ساعت قبل از اذان صبح بسته می‌شد، زائران از دو ساعت قبل از اذان پشت درهای بسته می‌ایستادند تا به محض بازگشایی به سرعت وارد شوند؛ من و حاج قاسم جزء اولین نفرها بودیم که می‌ایستادیم و به محض آنکه درها باز می‌شد به سرعت داخل می‌شدیم و هدفمان این بود که به بخش روضه مسجد برویم و نماز شب را بخوانیم. 🔸روزها هم مشغول کار می‌شدیم، در مکه هم مشغول امور بودیم حاج قاسم معمولاً روز عرفه را با نذر قصد روزه می‌کرد و آن زمان که عرفه در فصل گرمای عربستان بود، روزه‌دار بود یکی دو باری که غار حرا مشرف شدیم از سکوت و خلوتی آنجا بسیار خوشش آمد./ شبستان. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
عُمری زِ غم کربلا خون جگر خورد ... قربان دل و چشم ترِ حضرت باقر 💔 🏴 (ع) تسلیت باد . 🖤(ع) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - بغض تو گلوم با خونه - کریمی.mp3
10.86M
🔳 (ع) 🌴بغض تو گلوم با خونه 🌴آسمون چشام گریونه گریونه گریونه 🎤 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید نوید صفری 🌻 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♡ولاتحسبن_الذين_قتلوفي_سبيل_الله_امواتا_بل_أحياء_عند_ربهم_يرزقون_📖 . 📩به مناسبت :سالروز تولد ⚘شهید_نوید_صفری . 🔰تاریخ تولد : ۱۶ /۴/ ۱۳۶۵ . 🚩تاریخ شهادت : ۱۸ /۸/ ۱۳۹۶ .دیرالروز سوریه . 🚩مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۵۳ ⬅به نام او که بی نگاهش، هیچ نباشیم . 🎈دلا طمع مبر از لطف بی نهایت دوست 🎈چو لاف عشق زدی سر بباز چابک و چست . 💠می دانی؟ سرشار گشته ام از خوف و رجاء. سرشار از امید به وجود فرصت اثبات ادعا و بیم از وسوسه های وهم آلود بی امان. سر شار از امید به 💠 لطف بی نهایت دوست و بیم از غرور و طمع و شایبه ی این، خود .😞 سرشار از امید به و بیم از گرفتاری. سرشار از امید به شبیه شدن به 💓عشاقی چون نوید که همچون ⬇ ✔خون_خدا، آن دایره دار عشق ابدی و عزیز ، نفس کشید و کوشید و چون او ، سر و جان به پای سخن عاشقی باخت. و بیم از به خاکسترنشینی_جان و آزردگی_عشق. . 💠می دانی؟ سرشار گشته ام از خوف و رجاء. و همین حیرت است که عاشق حقیقی را هویدا می کند و یاوه گویان جاهل را، رسوا.😥 . 👌به راستی، من در کدامین جرگه ام؟ جاهل یا عاشق؟ یاوه_گو یا دل داده؟ . ⚘تو در کدامین جرگه ای؟ "خود" را بکاو. خالص شو. 💔دل را، از دالان سهمناک و سیاهش، رهایی ده و رنگ عشق را، ارزانی اش دار. رنگ خون را. در سرای ما، منتهای عشق، خون است! . پ.ن: *جناب حافظ . <الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج> برای سلامتی امام عصرعجل الله... ارواح مطهرشهداوامام شهدا وشهدای مدافع حرم آل الله..... 🌷صلـــــــــــــــوات🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شعار دادن با دستی که قطع شده بود صبح روز عملیات به یک ستون، در حال حرکت بودیم؛ بچه‌هائی که برای تصرف یکی از پایگاه‌های دشمن رفته بودند، دچار مشکل شدند و از ما کمک خواستند. هنوز به مواضع دشمن نزدیک نشده بودیم که با آتش شدیدی مواجه شدیم. آتش دشمن لحظه‌ای هم قطع نمی‌شد و این موضوع ما را آزار می‌داد. درست در همین اوضاع، چشم‌مان به دو نفر از برادران امدادگر افتاد که مجروحی را روی برانکارد قرار داده و روی زمین درازکش بودند تا در فرصتی مناسب که آتش سنگین فروکش کرد، به عقب بروند. به آن برادر که روی برانکار افتاده بود نگاهی کردم، تمام بدنش غرق در خون بود. مچ یک دستش نیز قطع شده بود. وضعیت ناگوار او دل بچه‌ها را ریش کرد، حال‌مان بدجوری گرفته شد. او که دید روحیه‌مان با دیدن او خراب شده، دردش را فراموش کرد و همان دستی که از مچ قطع شده بود را بالا برد و شروع کرد به شعار دادن که «لااله الا الله» و «الله اکبر» و مرگ بر صدام. وقتی همه روحیه‌اش را این گونه دیدند لبخند بر صورت بچه‌ها جوانه زد و به مسیر ادامه دادیم. راوی: مفید اسماعیلی سراجی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
. موج انفجار رزمنده را گرفته برای جلوگیری از صدمات احتمالی دست و پایش را بسته‌اند تا او را به بیمارستان منتقل کنند.. عکاس : سعید صادقی [ غرب طلاییه ساحل شرقی هورالهویزه اسفند ۶۳] - مدیون خون شهدائیم تا ابدالدهر😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💌 🌕شهید مدافع‌حرم عبدالحسین یوسفیان ♨️اینم عاقبت تأخیر در نماز صدای اذان را که می‌شنید، دست از کار می‌کشیــــد؛ وضو می‌گرفــــت و بااخــــلاص در درگاه خدایش نمــــاز می‌خواند. نمازخواندنش دیـــدنی بـــود؛ تا به حال کسی را با این حــــال و خلــــوص ندیده بودم😍 یک روز مأموریتی داشتیم که به لشکر رفته بودیم؛ کارهایمان که تمام شد، سوار ماشین شدیم. صــــدای اذان را می‌شنیدیم که عبدالحسین گفت: «پیــــاده شوید تا نمازهایمان را اول وقت بخوانیم و برویــــم!» یکی از دوستان گفت: «تا گردان راه زیادی نیســــت؛ در گــــردان نمازمان را می‌خوانیــــم»🤨 در طول مسیــــر، عبدالحسین دائمــــاً می‌گفت: «اگر در زمــــانِ نماز اول وقت تأخیــــر بیفتد، در تمام کارها تأخیــــر میُفتد!» یکهــــو برای ماشین اتفاقی افتاد و بدلیل آن مشکل، توقّف کردیم. عبدالحسین خنده‌ای کرد و گفت: «اینم عاقبت تأخیــــر در نمــــاز»😏 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🎊اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
۳ دقیقه در قیامت 🔹 ▪️سفر کربلا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ . ما‌منتظر‌لحظہ‌‌دیدار‌ بھاریم!💕🌱 آرام‌کنید‌این‌دلِ‌ طوفانے‌مارا...😭 عمریست‌همہ‌‌ در‌طلب‌وصل‌تو‌هستیـم پایان‌بدهـ‌این‌حالِ‌ پریشانے‌مارا..😔💔 حُجَّة‌اللّٰهِ‌فِى‌أَرْضِهِ✋🏻 🍂⃟꙰ صَدْ ݜُڪرْ کہ اݫ ٺبآر زهڔاٮیم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
تمام صبح هایم ⛅️ با تو بخیر میشود ..♡.. تو آنی که با هر تبسمت 😍 خورشید طلوع میکند..☀️.. ‍‎‌‌‎ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج احمد آرام دستش را بالا آورد و به انتهای افق اشاره کرد و گفت: "بسیجی آنجا انتهای افق است... من و تو باید پرچم خود را در آنجا در انتهای افق برافرازیم. هروقت پرچم را آنجا زدی زمین آن وقت بگیر و راحت بخواب... ولی تا آن وقت نه !!" 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید قاسمعلی صادقی 🍂 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊⚘هُـــــــــــوَالشَــــــــهید🕊⚘ ✳به مناسبت سالروز شهادت ✳شهید_شهید_قاسمعلی_صادقی ✳تاریخ تولد : / / ۱٣٣۱ ✳تاریخ شهادت : ۱٧ /۴/ ۱٣۶۴ 🕊محل شهادت : بیمارستان شهید مصطفی خمینی 🥀مزار شهید : گلزار شهدای روستای پهناب 💉داستان از جایی آغاز شد که نوزادی چراغ خانه ی پدرو مادر شد. در کنار بازیگوشی های بچه گانه اش آشنایی با قران اورا به خدا نزدیک تر کرده بود. *تقوا* مشخصه ی اصلی او بود و همین خصلت باعث شد زمانی که به خواستگاری رفت جواب مثبت بشنود. ⬅آرام و قرار نداشت! تمامی لحظه هایش را صرف خدمت میکرد و محال بود صدایی بشنود و به کمک نرود.او آمده بود برای اسلام...! برای سربازی و برای خدا...! 👌خلوص نیتی که داشت کارهایش را دلنشین تر میکرد و اصلا همین خالص بودن اورا عزیزِ همه کرده بود. از افراد سست ایمان و ریاکار متنفر بود و با اینکه از فعال ترینِ نیروها بود آنچنان خودرا حقیر خالقش میدانست که به نفسش مجال مغرور شدن نمیداد! 🌺علاقه اش به بسیجیان را هم نمیشود کتمان کرد به طوریکه میگفت:«اگر بسیجی به من فحش بدهد مثل این است که دعا کرده است.» هرچند بعید است فحش دادن یک بسیجیِ واقعی به فرمانده ی والایی چون او! آنقدر اخلاقش زبانزد بود که همرزمش میگفت:«کسی نبود که با قاسمعلی صادقی کار کند و شیفته اخلاق او نشود.» 🌺آرزو داشت فرزندانش هم همچون خودش وقف اسلام و انقلاب‌ شوند؛ به دخترش سپرده بود :«درس مایه سربلندی است اگر میخواهی به جایی برسی باید درست را خوب بخوانی و پیشرفت کنی» 🌌شب قبل از شروع عملیات با 🎤نوای گرمش همه را به یاد شهادت انداخته بود ؛ با هق هق یاداوری میکرد که باید راه ⛳کربلا باز شود و به وعده شان عمل کنند! میگفت:«رفقا!امام حسین امشب منتظر ماست » دور از ادب بود اربابش را منتظر نگه دارد ؛ میان عملیات با انفجار خمپاره مجروح شد و پس از مدتی در بیمارستان به لقاء معشوقش پیوست. باشد که بیاموزیم جهاد را، خدمت را‌ و بیاموزیم عاشق شدن را... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید محمدرضا شیبانی مجد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh