سلام دوستان
مهمون امروزمون برادر حسین هست🥰✋
*وفاے به عهد...*🌙
*شهید حسین جمالی*🌹
تاریخ تولد: ۱ / ۷ / ۱۳۶۵
تاریخ شهادت: ۱ / ۸ / ۱۳۹۴
محل تولد: فارس/فسا ،خورنگان
محل شهادت: سوریه
*🌹مادر شهید← بعد از ماه محرم و صفر قرار بود داماد شود🎊 اما خواست خدا بر این بود که بجای رخت دامادی خلعت شهادت بپوشد🕊️حسینم در ماه محرم متولد شد 🎊ما به رسم هر ساله در روز تاسوعا نذری میپزیم🍲 و بانی آن حسین بود، آن روز تمام وسایلهای نذر را خرید🍲سپس لباسهایش را جمع کرد و درون ساک گذاشت.🥀از زیر قرآن ردش کردم و آب را پشت سرش ریختم💦 با یک چشم پر از غم و عمیق نگاهم کرد و رفت سوریه🥀سوم محرم زنگ زد گفت مادر چه خبر از حسینیه⁉️گفتم: مادر کی میای ؟ گفت: روز تاسوعا خانه هستم🕊️همرزم← شب عملیات بود.💥 قرآن در دست گرفته بودم و بچه ها از زیر آن میگذشتند🌙حسین با موتور چهارچرخ در حال گذشتن از زیر قرآن بود که گفت: دعا کن فردا اولین شهید روز تاسوعا باشم🕊️مادر ← روز تاسوعا شد و ما طبق روال هر ساله، در آشپزخانه حسینیه نذر را بار گذاشتیم🍲هر که میآمد میپرسید حسین کجاست؟⁉️ میگفتم: زنگ زدم گوشیش خاموشه حتما توی راهه💫اما همان روز خبر شهادتش را آوردند🕊️گفت تاسوعا بر میگردم برگشت اما جور دیگر🥀او با سر بند یا فاطمه الزهرا(س) با اصابت تیر به پهلو🥀در روز تاسوعا🏴 شهید🕊️و به سیمرغ محرم شهدای عملیات محرم ملقب گردید*🕊️🕋
*شهید حسین جمالی*
*شادی روحش صلوات*
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#هوالعشق
#معجزه_زندگی_من
#نویسنده_رز_سرخ
#قسمت_نوزدهم
.
.
یه صبحونه سبک خوردم و سریع برگشتم اتاقم
هنوز گرسنم بود ولی چاره نیست باید تا ناهار صبر کنم
کلا شکمو هستم
دوست ندارم زینب منو این طوری ببینه . دیشب که تو بدترین حال صدامو شنید😐 بیخیال مهم نیست البته تازگیا خیلی احساس راحتی میکنم باهاش وگرنهه محال بودتو اون حال باهاش حرف بزنم یا ازش بخوام بیاد پیشم مطمعنم گزینه خوبیه برای حرف زدن و کمک کردن...
کیف ارایشمو دراوردم و مشغول شدم
صورتم صاف بود نیازی به کرم پودر و این چیزا نبود
بیشتر رو چشمم کار کردم
خط چشم قشنگی کشیدم
یکم هم ریمل زدم
اخیش حالا بهتره
با یه رژ صورتی ارایشمو تکمیل کردم
حالا شدم شبیه حلما همیشگی...
ولی هر کاری کردم غم تو چشمام معلوم بود
لباسم رو هم عوض کردم
گوشیمو برداشتم به زینب زنگ بزنم ببینم کجاست
دوتا بوق خورد و جواب داد
_سلام زینب جووون کجایی
زینب_سلام عزیزم تو ماشین 5دقیقه دیگه فکر کنم برسم
_باشهه😍منتظرم
زینب_فعلا😘
.
.
از اتاقم اومدم بیرون
_ماماان
کوشی؟
مامان_آشپزخونم حلما بیا این میوه هارو بزار رو میز
_باشه میگما بابا دیشب چیزی نگفت؟🙁
مامان_ناراحت بود... نگرانته حلما منم نگرانتم ما خیروصلاحتو میخوایم اگه بابات میگه پسر حاج کاظم خوبه مطمعن باش از همه لحاظ سنجیده
حلما_پس بابا گفته منو قانع کنی😂😏
مامان_وا این چه طرز حرف زدنه مگه ما دشمنتیم
منو بابات چی جز خوشبختی توو حسین میخوایم اخه😔
حلما_میدونم عزیزدلم میدونم قشنگم فقط شما مشکلتون اینه که از دیدخودتون همه چیزرو میبینین و تصمیم میگیرین...ولییی من...
صدای زنگ در اومد بحث رو دیگه کشش ندادیم
گفتم میرم درو باز کنم
خدا خیر بده زینبو به موقه رسید وگرنه میشد مثل دیشب
_خووش اومدی خانووووم😍
زینب_ممنون عزیزم😘
مامان_به به زینب جان سلام دختر قشنگم خوش امدی
زینب_سلام خاله جون ممنون ببخشید زحمت دادم بهتون☺️
مامان_این چه حرفیه شما رحمتییی خیلی خوش حالم کردی
_راحت باش زینب جان عمو و حسین نیستن تا شب
زینب_چشم 😘
حلما_زینب بیا بریم اتاقم چادرتو وسیله هاتو بزار بیایم ناهاررر من کلی گرسنمه😋
زینب_باشه😂بریم
.
.
رو تخت نشسته بودم زینب مشغول عوض کردن لباسش بود
_میگما زینب😁😁
زینب_جونم
_بدون حجاب چقدر ناز تری😍😬
زینب_چشمات ناز میبینه😍😍
_واقعا دلت نمیخواد موهاتو بریزی بیرون؟
زینب_نوچ😊
_راستی بگو ببینم تو چت بود دیشب
تا صبح تو فکرت بودم چرا گریه میکردی؟
حلما_اوومم خیلی مفصله بعد ناهار برات تعریف میکنم
زینب_باشه اون کاری که گفتم و انجام دادی دیشب؟
حلما_نه☹️بیرون که نمیشد برم نمازم حسو حالش نبود 🙄🙄🙄🙄
_پاشو بریم بیرون حالا بعدا حرف میزنیم باهم😊
زینب_بریم😉
تا مابریم مامان میز غذارو آماده کرده بود 😋😋😋نشستیمو مشغول غذا خوردن شدیم من ساکت بودم تقریبا زینبو مامان مشغول حرف زدن بودن
غذامون که تموم شد میزو جمع کردم
مامان و زینب همچنان مشغول حرف زدن بودن ظرفارو هم شستم 😁چقدر من خانومم اخه
مامان_دستت درد نکنه عزیزم
حلما_دست خودت درد نکنه خوشگله بااون قرمه سبزی خوشمزت
زینب_واقعا خیلی خوشمزه بود ممنون خاله 😍😍
مامان_نوش جونتون
_میخواین راحت باشین برین تو اتاقت حلما جان
حلما_اره زینب پاشو بریم
مامان_یکم دیگه بیا چای و میوه ببر بخورین
حلما_چشم😘😘شماهم به فیلمت برس😁😁
.
.
.
زینب_خب حالا که ناهارم خوردیم کسی هم که نیست تعریف کن ببینم چیشده به توو
نکنه عاشق شدی😄😄
حلما_نبابا عشق چیه. ازکجا بگم برات خب
اووم میدونی من یه مدته...
#سلام_امام_زمانم 💚
چشم دیدار ندارم شده ام کورِ #گناه
رو که رو نیست ولی تشنهدیدار توام
آرزو بر من آلوده روا نیست ، ولی ..
کاش یک روز ببینم که ز انصار توام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
صلوات خاصه امام سجاد علیه السلام
🔹اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ سَیِّدِ الْعَابِدِینَ الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ وَ جَعَلْتَ مِنْهُ أَئِمَّةَ الْهُدَی الَّذِینَ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ اخْتَرْتَهُ لِنَفْسِکَ وَ طَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ وَ اصْطَفَیْتَهُ وَ جَعَلْتَهُ هَادِیاً مَهْدِیّاً اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّةِ أَنْبِیَائِکَ حَتَّی یَبْلُغَ بِهِ مَا تَقَرُّ بِهِ عَیْنُهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَزِیزٌ حَکِیم
🏴شهادت مولا و سرور چهارم شیعیان امام سجاد(علیه السلام) را تسلیت عرص می نمائیم.
🏴اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🏴
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🇮🇷⚘بسمہ رب الشهدا والصدیقین⚘🇮🇷
.
🚩بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟!🚩
.
سردار ابوالفضل علیجانی در سوریه به شهادت رسید
سردار ابوالفضل علیجانی سحرگاه دیروز به شهدای مدافع حرم ملحق
.
شهید ابوالفضل علیجانی از افسران دانشکده پیاده دانشگاه علوم و فنون حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) نیروی زمینی سپاه پاسداران در اصفهان و از مستشاران نظامی در سوریه بود که سحرگاه دیروز در مأموریت مستشاری سوریه به شهادت رسید و به خیل عظیم همرزمان شهیدش پیوست.
وی اصالتاً اهل درچه شهر شاهد نمونه کشور میباشد.
برای سلامتی آقاامام زمان عجل الله تعالی.
ارواح مطهرشهدا....شهیدسرافراز
ابولفضل علیجانی ....برای سلامتی وآرامش
خانواده محترمش شهید...
🏴صلــــ ـــواتــــــــ🏴
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
"وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ
⚘به مناسبت سالروز تولد:
⚘شهید حسین خرزای
⚘تاریخ تولد:1336/6/1
⚘تاریخ شهادت:1365/12/8
⚘وضعیت تأهل:متأهل،دارای یک فرزند پسر
⚘مکان شهادت:منطقه عملیاتی5
⚘محل مزار:گلزارشهدای اصفهان
✍وی در طول جنگ در عملیاتهای طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان، والفجر ۴، بدر و والفجر ۸، حضوری فعال داشت.
💌خرازی در خلال عملیات خیبر در پی برخورد ترکش، دست راست خود را از دست داد،
💌ولی پس از مدتی به صحنه نبرد بازگشت و سرانجام در عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه به آرزوی دیرینه اش رسید ،
🎈ازدواج شهید حسین خرازی🎈
شهید حسین خرازی با مزاح به مادرمی گوید: «من فقط پنجاه هزار تومان پول دارم⭐ و می خواهم با همین پول خانه و ماشین بخرم و زن هم بگیرم!⭐او که ایّام زندگی اش را دائماً در جبهه سپری کرده بود، بانویی پارسا را به همسری برگزید و خطبه ی عقدشان را رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (رحمه الله علیه) قرائت کردند و ⭐شهید خرازی پیراهن سبز سپاه را به عنوان لباس دامادی برگزید و دوستانش به میمنت آن شب فرخنده، یک قبضه، تیربار گرنیوف را به همراه سی فشنگ کادو کرده و به وی هدیه دادند و بر روی آن چنین نوشتند: «جنگ را فراموش نکنی!»
⭐شهید خرازی تیربار را به پادگان بازگرداند و با تکیه بر وجود شیرزنی که شریک زندگی اش شده بود به جبهه بازگشت.
⚘فرازی از وصیتنامه شهیدسرافراز⚘
⭐از مردم می خواهم که پشتیبان ولایت فقیه باشند، راه شهدای ما، راه حق است،
اول می خواهم که آن ها مرا بخشیده و شفاعت مرا در روز جزا کنند و از خدا می خواهم که ادامه دهنده ی راه آن ها باشم.
⭐آن هایی که با بودنشان و زندگی شان به ما درس ایثار دادند، با جهادشان درس مقاومت و با رفتنشان درس عشق به ما آموختند
🤲خدایا! استغفراللّه،
خدایا ! امان، امان از تاریکی و تنگی و فشار قبر و سوال نکیر و منکر در روز محشر و قیامت، به فریادم برس.
.
<< برای سلامتی امام عصر عجل الله...>>
هدیه به ارواح مطهر شهدا....امام شهدا....
شهیدسرافراز<<حسین خرازی>>
<<صلــــــــــوات>>
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گلزار_شهدای_کرمان
#گزارش_ناب
#حجاب
💠هدیه، یک چادر است.
چادری که حاج قاسم به
دخترشهید شیخ شعاعی
هدیه داده است....
و حالا زائرین میخواهند
آن را بپوشند..
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
گفتم حاجی راستی چقدر حقوق میگیری؟ حاجی مبلغی را گفت که من بسیار تعجب کردم زیرا او یک سردار و فرمانده نظامی بزرگ در ایران بود. گفتم حاجی این حقوق یک افسر جزء است نه یک فرمانده! یک سردار مثل شما در عراق سه برابر این حقوق میگیرد؛ با مزایای فراوان! حاجی به من گفت: شیخنا! مهم نیست فرمانده چقدر از کشورش میگیرد. مهم این است که چه چیزی به کشورش میدهد و خدای متعال چند برابر آن را به او خواهد بخشید و این یک سنت الهی حتمی است. شیخنا! ما به صورت موقت در این دنیا هستیم و ما و شما به سوی پروردگار کریم خود رهسپاریم.
راوی: «سامی مسعودی» از فرماندهان حشد الشعبی
برگرفته از کتاب مدرسه درس آموز حاج قاسم به نویسندگی محمد جان نثار
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
┄═❤️🌱═┄
سخنان و خاطره مادر بزرگوار شهید صدرزاده
#سیدابراهیم
#شهیدسیدمصطفےصدرزاده
#اللهمعجللولیکالفرجبحقعلے
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
☘برادر شهید ابراز می دارد:
وقتی پیکرش را داخل قبر گذاشتم،از طرف همسر معززش گفتند محمود رضا سفارش کرده است چفیه ای که از آقا گرفته همراه او دفن شود؛جا خوردم؛نمیدانستم از آقا چفیه گرفته؛ رفتند چفیه را از داخل ماشین آوردند.
☘یکی از دوستانش جمله ای عربی برای من پیامک کرده بود و اولش نوشته بود:این سخنی از محمودرضاست. آن جمله این بود: اذا کان المنادی زینب(س) فاهلا بالشهاده یعنی: اگر دعوت کننده زینب (س) باشد سلام بر شهادت!
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#نمازشب
#شهیدمحمدرضاتورجےزاده
🍃برادر شهید:
دوساعت قبل از اذان صبح مشغول عبادت و شب زنده داری میشد.
در حال نماز شب و راز و نیاز خیلی #گریه میکرد ؛ به طوری که گاهی من و یا پدرومادر از صدای گریه ی او بیدار میشدیم.
🍃شب هایی که اصفهان بود ، رخت خواب پهن نمیکرد و روی زمین میخابید و فقط پتو را به عنوان روانداز استفاده میکرد دلیل آن هم این بود که راحت تر برای #نمازشب بیدار شود.
🌱همرزم شهید هنگامی که رزم شبانه داشتیم ،موقع سحر که می شد برنامه تمرین و آموزش راقطع و همه را برای نمازشب مرخص میکرد و با برشمردن فضیلت نمازشب؛ همه را برای خواندنش تشویق میکرد.
🌱محمد خیلی اهل نماز شب بود و به عبادت و انجام #مستحبات خیلی مقید بود؛ ولی بااین همه میگوید اگر میتوانستم شب ها را نمیخوابیدم و روزها را روزه میگرفت.
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
▂▃▅▇█▓ بسمہ تعالے▓█▇▅▃▂
سلام دوستان...
مهمون امروزمون برادر حمزه هست🥰✋
*زندگے در ڪانادا و شهادتــــ در سوریه*🕊️
*شهید حمزه علی یاسین🌹*
تاریخ تولد: ۷ / ۱۱ / ۱۳۷۲
تاریخ شهادت: ۳ / ۵ / ۱۳۹۳
محل تولد: کانادا
محل شهادت: سوریه
*🌹راوی← مهم نیست اهل کجایی...🪐مهمّ این است که در راه حقّ باشی،🌙عشق و علاقه به سیدالشهدا و اهل بیت فقط مختص به کشور ایران و اطراف آن نیست🍃حمزه یکی از آنهاست که در شهر مونترال کانادا🌙در خانوادهای لبنانی الاصل به دنیا آمد💫شهر مونترال، دومین شهر بزرگ کشور کانادا🌙 پس از پایتخت این کشور است که در شرق کانادا و جنوب غرب استان کبک قرار گرفته است🍁این شهر بهدلیل وجود تعداد قابل توجه مهاجر ایرانی و لبنانی دارای شیعیان زیادی است🌙خانواده حمزه اصالتا از اهالی روستای عباسیه، واقع در جنوب لبنان هستند💫و از اقوام همسر دبیرکل حزبالله یعنی سید حسن نصر الله بهشمار میروند🌙حمزه چند سال قبل از شهادت به لبنان برگشت🕊️ و به عضویت حزبالله لبنان درآمد💫 با آغاز جنگ علیه تروریستهای وهابی در سوریه🥀 حمزه جهت شرکت در جنگ💥 برای دفاع از حرم مطهر حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) عازم این کشور شد🕊️ و در تاریخ ۳ مرداد ۱۳۹۳ در سن ۲۱ سالگی💫ندای هل من ناصر ینصرنی سیدالشهدا را لبیک گفت🌙و در این جهاد مقدس به شهادت رسید🕊️ پیکر مطهر این شهید بزرگوار در وطن پدریاش💫 به خاک سپرده شد*🕊️🕋
*شهید حمزه علی یاسین*
*شادی روحش صلوات*
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#هوالعشق
#معجزه_زندگی_من
#نویسنده_رز_سرخ
#قسمت_بیستم
حلما_یه مدتیه که باخودم درگیرم
میدونی انگار راهمو گم کردم
هیچی خوش حالم نمیکنه
الانم که موضوع خواستگار عصبیم کرده
هیچی آرومم نمیکنه؟
حتی دیگه با دوستامم بهم خوش نمیگذره
میدونی فقط وقتایی که به حسن زبان یاد میدم حالم خوبه...
وقتی حرف ازدواج میاد وسط یهو جوش میارم
بهش که فکر میکنم میبینم معیاری ندارم برای همسر آینده نمیتونم کسی رو دوست داشته باشم😢😢😢
زینب_ عزیز دلم . میفهممت همه آدما گاهی خسته میشن از زندگیشون ولی هر کی یه هدفی داره که بخاطرش نا امید نشه
_حلما جونم تو باید خودت رو پیدا کنی
بعد مسیر زندگیت رو انتخاب کنی
اونوقت میدونی از زندگیت چی میخوای
باورات که پیدا شه میتونی انتخاب درست داشته باشی هم تو هدف هم عشق و ادمایی که باید تو زندگیت باشن
حلما_نمیدونم شاید همینطوره که میگی😕😕😕
گوشیم زنگ میخوره نگینه..
_سلام نگین
نگین_سلام رفیق بامعرفت خوبی
_خوبم تو چطوریی از سپیده چخبر
نگین_منم خوبم سلامتیی سپیده هم خوبه میگفت قرار بود خبر بدی یه روز بریم بیرون😂هنوز هم قراره خبر بدی
حسااابیییی از دستت شاکیه ها ببینتت کچلت میکنه😂😂😂
حلما_ اخ اخ به کل یادم رفت اصلا حواسم نبود🙁🙁
خو حالا که چیزی نشده فردا بریم من قبلش کلاس دارم زودترتعطیل میکنم میام میبینمتون
نگین_کلاس چیییی؟
حلما_زبان درس میدم😊
نگین_اوهووو کجا
حلما_حالا مفصله میگم برات نگین جون من مهمون دارم ساعتشو جاشو برات اس ام اس میکنم
نگین_باشه عزیزم فلا
حلما_خدافظ
گوشی رو قط کردم دیدم زینب داره نگاهم میکنه
چیشده؟؟
زینب_چرا قیافت شبیه اینایی که به اجبار میخوان جایی برن
حلما_هان نه😑 به اجبار نیست فقط یکم از دستشون ناراحتم
مهم نیست حالا
...
حلما پاشم برم میوه بیارم بخوریم و ادامه حرفامون😝😉😉
تا غروب با زینب بودم کلی باهام حرف زد
بعد هم علی اومد دنبالش و رفتن
حرفای زینب عجیب فکرمو درگیر کرد
کلی بهم کتاب معرفی کرد بگیرم بخونم..
اوه یاد فردا افتادم قرار شد به نگین خبر بدم
باز باید دروغ بگم به خونواده😐😐😐
فردا که قراره بریم خونه حسن اینا
یکم زودتر از اونجا میرم به مامام میگم میخوام کتاب بگیرم که حسینم نفهمه😒😒
تازه داره فراموش میکنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری |
از امام باقر علیه السلام روایت شده است:
زیارت مرقد امام حسین (ع) و زیارت قبر رسول خدا (ص) و زیارت مزار شهیدان، معادل است با حج مقبولی که همراه رسول خدا (ص) بجا آورده شود.
📚 کامل الزیارات صفحه ۱۵۶
#اربعین #محرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
دستــٰابــٰالاواِلابــیحـرکـَـت😐🔫
همـهسپــٰاهیــٰاوبسیـجیــٰاریخـتنایـنتــو😁
منــونگــٰانکـنبعضـوتــوش🤓👇
https://eitaa.com/joinchat/3421765759Cd6f46e477f
بـدودیــگه😐👆
یااللهبگوحاجی👳🏾♂📿