🌷شهید نظرزاده 🌷
#علمدار_عشق تنها #دل بیچاره ی من، نقش زمین شد! یا هر که #نگاهش به تو افتاد چنین شد؟! #شهید_علمدار
3⃣1⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠پول بابت مداحی
🔰 #سید اعتقاد عجیبی به ائمه(ع) داشت. به این خاندان عشـ❤️ـق میورزید. مداحی که می کرد در ازایش مبلغ یا به قولی پاکت نمی گرفت📛.
🔰 وضعیت مالیش آگاه بودم. حقوقی💰 که از #سپاه دریافت می کرد کافی نبود. از آن پول هم باید اجاره منزل را می داد و هم امورات خانواده را می گرداند و حتی از این پول #انفاق هم می کرد. ولی با این حال بابت مداحی🎤 پول و پاکت نمی گرفت.
🔰یک روز به سید به #شوخی گفتم: «راستی سید مداحی هم می کنی پاکت می گیری.»
گفت: «من برای چیز دیگری می خوانم. من هیچ چیز را با خانم #حضرت_زهرا(س) عوض نمی کنم🚫.
🔰 من اگر برای مداحی پول بگیرم، دیگر نمی توانم در حضور #مادرم حضرت زهرا (س) بگویم که من خالصانه✨ برای شما مداحی می کردم؛ چون ایشان می توانند بگویند که #اُجرت مداحی ات را گرفته ای.»
🔰 یکبار رفته بودیم #مشهد بعد از مداحی، خانمی با اصرار به سید مقداری پول داد💰 و گفت خرج #خودت کن. سید برای اینکه آن زن ناراحت نشود پول را گرفت ولی بعدها خرج #بیت_الزهراء کرد.
📚کتاب علمدار/صفحه 125 الی 126
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
7⃣6⃣4⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠براى شهيد شدن بايد شهيد زندگى كرد!
🌷خیلی کم اتّفاق می افتاد که حقوق💰 ماهیانه ی #عیسی به منزل 🏡برسد. او وقتی از #سپاه حقوق می گرفت، به سراغ مستمندانی که می شناخت، می رفت و ضمن احوالپرسی و دلجویی از آنها، #همه ی مقرّری ماهیانه اش را میان آنها تقسیم می کرد
🔰و آنگاه با دست خالی،⚡️امّا شادمان ☺️و راضی از #وظیفه ای که انجام داده بود، به خانه می آمد.علاقه ی عیسی به #انفاق و نیکوکاری آنقدر زیاد بود.
🌷از وسایل #موردنیاز خود نیز در این راه چشم می پوشید. او برای رفت و آمد به محلّ کار خود، موتوری🏍 داشت که کارهای خانه🏡 را هم با همان موتور انجام می داد.
#سردارشهيد_عيسى_خدرى
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌸🌺🌸🌺🌸🌺 دمدمای غروب یک مرد #کُرد با زن و بچه اش مانده بودند وسط یه #کوره راه، من و #علی هم با #تویوت
#انفاق
📎ﺑﺮﺍﯾﺶ #ﮐﻔﺸﻬﺎﯼ ﻧﻮ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ.
ﺭﻓﺖ ﺑﯿﺮﻭﻥ.
🖇ﻭﻗﺘﯽ ﺁﻣﺪ ﯾﮏ ﺟﻔﺖ ﺩﻣﭙﺎﯾﯽ #ﮐﻬﻨﻪ ﭘﺎﯾﺶ ﺑﻮﺩ
ﮐﻔﺸﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﭘﺴﺮ ﺳﺮﺍﯾﺪﺍﺭ ﻣﺪﺭﺳﻪ!
#سردار_شهید
#ﺷﻬﯿﺪ_ﻋﻠﯽ_ﭼﯿﺖ_ﺳﺎﺯاﻥ🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻همسر شهید: ❣همیشه در فکر #اصلاح خودش بود.خیلی وقتها از من می پرسید: «فاطمه! من چه اخلاق #بدی دارم؟
🍃🌺🍃🌺🍃
✨از مال دنیا هرچه داشت #انفاق می کرد. مرتضی سن زیادی نداشت اما سرپرستی دو #یتیم و یک #بدسرپرست را برعهده داشت و از حقوق کمی که دریافت می کرد، #کمک_خرجی آنان را هم پرداخت میکرد.
✨ او یک بار زندگی اش را در واقع #حراج کرد تا بتواند #شش_خواهر دم بخت یکی از دوستانش را راهی خانه شوهر کند و دست آخر #ماشین خود را فروخت تا یک دوست نیازمندش را #سرپناه بدهد!
✨از او پرسیدم: «خودت چی؟» جواب داد: «ماشین که کمبود نیست این همه ماشین عمومی مال منه دیگه!»
📚کتاب فرمانده نابغه
#شهید_مرتضی_حسین_پور🌷
#فرمانده_شهید_حججی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣5⃣1⃣ به یاد #شهید_میثم_مدواری🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
8⃣9⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰بعد از شهادت مسعود عزیز، خانواده تصمیم به تغییر مکان گرفتن در شهرک #ویلاشهر ساکن شدن. میثم عزیزم🌷 خصوصیات اخلاقی منحصر به فردی داشتن👌 از همان دوران نوجوانی بسیار چشم پاک و #معصوم بودن
🔰علاقه خاصی به مسائل دینی و قرآن📖 داشت و همیشه در این #میسر قدم برمیداشت👣 در مدرسه و مسجد قاری قرآن بودن و با صوت زیبای خود🎤 دل هر کس را به لرزه💓 وامیداشت.
🔰میثم در دوران #تحصیل هم اول بود و شاگرد ممتاز مدرسه ی خود بود هم در #اخلاق هم در درس📚 از دیگر اخلاق های نیکوی میثم دستگیری از افتادگان و سرکشی به #نیازمندان بود
🔰میثم عزیزهیچگاه به این دنیا دل نداشت❌ و از هم چیز خود میگذشت در راه #انفاق برای فقرا. حتی از لباس تن👕 خود میگذشت و در راه خدا ایثار میکرد ومانند مولای خود #امیرالمومنین دست گیر افتادگان بود البته در خفا و پنهانی.
🔰پدر بزرگوار این شهید فرمانده پایگاه #بسیج امام محمد باقر(ع)بودن و همین امر کمکی شد برای میثم تا با بسیج آشنا شود ودر بسیج #نوجوانان ثبت نام کرد📝 و یکی از بسیجیان فعال پایگاه شد. بعد از گرفتن دیپلم در سال 79 - 80 وارد #سپاه شد به طور رسمی شروع به کار کرد
🔰در همین دوران به طور مستمر برای تفحص شهدا🌷 به مناطق جنوب میرفت و #پیکر_شهدای عزیز را تفحص میکردن در همین دوران بود که تصمیم به ازدواج💍 گرفت و در سال 87 همسر اختیار کرد و ثمره این زندگی هشت ساله #دو_دختر دردانه به نامهای فاطمه زهرا❣ و فاطمه کوثر❣ است.
🔰میثم با شروع شدن جنگ #سوریه با داعش👹 به این جبهه اعزام شدن و ازسال 89 به دفاع ازدین و اسلام پرداخت بعد از #رشادت های بسیار در این زمینه و دفاع از حرمین شریفین آخرین باری که اعزام شدن به مدت #چهل_روز مقاومت در برابر کفار داعشی در صبــ☀️ـح روز 16/8/94 پس از هشت ساعت درگیری سخت و طاقت فرسا به فیض #شهادت نائل آمدن و شهد شیرین شهادت🌷 را نوشید .
#شهید_میثم_مدواری
#سالروز_شهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌼🌼🌴🌼🌼🌴🌼🌼
[#قـــــرآنبخــــوانیمــــــــ ]
🌴👈🏼و شما هر چه #انفاق کنید،
#خداوند به شما عوضِ آن را میبخشد.[سبأ۳۹]
🌼 محال است بارانی🌨 از محبت 💞
به کسی هدیه کنی
و#دستهای خودت خیس نشود.
🌴 شاید بهترین #صدقه
دراین روزها دادن #ماسک
به نیازمندانی است که از
وضعیت #زندگیشان باخبر هستیم.
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🔹هر چه میتوانید در این دنیا #دستگیری کنید و #انفاق نمایید که این کار مانند هرس کردن شاخههای اضافی درختان میوه در فصل پاییز میماند که باعث رشد و باروری بیشتر و در نهایت عاقبت به خیری شما خواهد شد.
🌹 فرازی از #وصیتنامه شهید مدافع حرم #شهید_محمد_معافی
#بچه_های_آسمان🌷
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔸 بخوانید و از بزرگواری رئیسجمهور شهیدمان شگفتزده شوید...
#متن_خاطره|بابت تولیت حرم مطهر امامرضا علیهالسلام یک ریال هم برنداشته بود. وقتی من به عنوان تولیت حرم جایگزین ایشان شدم، به او گفتم: تمام حق تولیت شما آمادهی تحویل به شماست؛ به دوستان حرم گفتهام در آن تصرف نکنند، تا به شما تقدیم کنیم. اما آقای رئیسی فرمودند: من این پول را نمیگیریم و نمیخواهم. گفتم: حق شماست؛ با آن چه کنیم؟ ایشون گفتند: اگر میشه چند زمین از طرف حرم معین کنید، و با پول حق تولیت من برای مردم چند درمانگاه بسازید... و ما هم اینکار را انجام دادیم و شهید رئیسی با پولی که حق مسلّم خودش بود؛ برای مردم چند درمانگاه ساخت...
👤خاطرهای از زندگی رئیسجمهور شهید سیدابراهیم رئیسی
🗣 راوی: حجتالاسلام مروی( تولیت حرم امامرضا) در یک برنامه تلویزیونی
●واژهیاب:
#شهیدرئیسی #انفاق #اخلاص #امام_رضا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh