eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
8⃣9⃣1⃣1⃣ 🌷 🔰بعد از شهادت مسعود عزیز، خانواده تصمیم به تغییر مکان گرفتن در شهرک ساکن شدن. میثم عزیزم🌷 خصوصیات اخلاقی منحصر به فردی داشتن👌 از همان دوران نوجوانی بسیار چشم پاک و بودن 🔰علاقه خاصی به مسائل دینی و قرآن📖 داشت و همیشه در این قدم برمیداشت👣 در مدرسه و مسجد قاری قرآن بودن و با صوت زیبای خود🎤 دل هر کس را به لرزه💓 وامیداشت. 🔰میثم در دوران هم اول بود و شاگرد ممتاز مدرسه ی خود بود هم در هم در درس📚 از دیگر اخلاق های نیکوی میثم دستگیری از افتادگان و سرکشی به بود 🔰میثم عزیزهیچگاه به این دنیا دل نداشت❌ و از هم چیز خود میگذشت در راه برای فقرا. حتی از لباس تن👕 خود میگذشت و در راه خدا ایثار میکرد ومانند مولای خود دست گیر افتادگان بود البته در خفا و پنهانی. 🔰پدر بزرگوار این شهید فرمانده پایگاه امام محمد باقر(ع)بودن و همین امر کمکی شد برای میثم تا با بسیج آشنا شود ودر بسیج ثبت نام کرد📝 و یکی از بسیجیان فعال پایگاه شد. بعد از گرفتن دیپلم در سال 79 - 80 وارد شد به طور رسمی شروع به کار کرد 🔰در همین دوران به طور مستمر برای تفحص شهدا🌷 به مناطق جنوب میرفت و عزیز را تفحص میکردن در همین دوران بود که تصمیم به ازدواج💍 گرفت و در سال 87 همسر اختیار کرد و ثمره این زندگی هشت ساله دردانه به نامهای فاطمه زهرا❣ و فاطمه کوثر❣ است. 🔰میثم با شروع شدن جنگ با داعش👹 به این جبهه اعزام شدن و ازسال 89 به دفاع ازدین و اسلام پرداخت بعد از های بسیار در این زمینه و دفاع از حرمین شریفین آخرین باری که اعزام شدن به مدت مقاومت در برابر کفار داعشی در صبــ☀️ـح روز 16/8/94 پس از هشت ساعت درگیری سخت و طاقت فرسا به فیض نائل آمدن و شهد شیرین شهادت🌷 را نوشید . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
پست اینستاگرامی به مناسبت چهلمین روز رجعت پیکر مطهر شهید: بسم الله خنده ام می‌گیرد از چشم روشنی هایی که این چهل روز شنیده ام و هر بار با شنیدنش لبخند به لب به چشمانت خیره می‌شوم لبخندی معنادار☺️ خودمانیم ها! خوب سرم را شیره مالیده ای! شاید همه باور کرده اند که تو اما من که می‌دانم ... من که با چشم خودم دیدم که چقدر شده بودی😔 آنقدر کم که با دستان کوچکش هم می‌توانست تو را بلند کند تعجب می‌کنم، همه تو را به نظم و تمیزی ات می‌شناسند💥اما تو چرا این طور بودی و این قدر پراکنده و پخش و پلا حالا جایی برای قرارمان داریم. اما من خوب می‌دانم که هنوز هم مادرت زهرا♥️ بالای سر بقیه پیکری که در جا گذاشته ای حاضر است میدانی که من هنوز هم حواسم هست که چه در سر تو می‌گذرد ...خوب می‌شناسمت❤😉 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ ‍ ▪️در روز مرگی ها گرفتار شده ام . دلم زخم خورده از دنیا و آدم هایش و بغض هایم😢 سر ناسازگاری گذاشته اند. زمان را مدتی است به دست فراموشی سپرده ام⏱ و غرق شده ام در که برای دنیای خودم ساخته ام.. ▪️اگر عکس و شعر معروفش نبود، منِ جامانده از زمان، نمی دانستم تا مُحرم باقی است. بازهم مثل همیشه سر موقع به دادم رسید.. ▪️مُحَرم ، مَحرم ِحرف های در دل مانده و مرهم درد های دل است... خیمه ای است که می توانی در گوشه ای از آن بنشینی اشک بریزی و دلت را آرام کنی. ▪️اما امسال نمی دانم خیمه ای باشد، هیئتی باشد و روضه ای خوانده شود😔 محروم شده ایم از همه چیز ...شاید هم قدر ندانستیم ها را... ▪️حاج عمار .. شما که راه را شناختی، عاشق شدی، همت شدی، باکری شدی و هم نشین شهدا🌷 کاری کن...🙏 ▪️در جاذبه ی های زمین مغلوب شده ام..دستم را بگیر و به سوی آسمان ببر ....🕊 ▪️برایم روضه بخوان. از کربلا بگو، از شش ماهه و تیر سه شعبه. از علی اکبر بگو و بدن اربا اربا. از فرق شکافته بگو و مشک پاره پاره. بگو و داغ دل سوخته را بیشتر کن💔 ▪️می خواهم چله نوکری بگیرم. زیارت عاشورا بخوانم. و (ع) آماده کنم.🏴 ▪️دعا کن هیئت باشد و روضه خوانش آن غائب از نظر باشد و اشک چشم😭 روزی ام شود. ▪️نگران هستم، خدا رحم کند دلتنگی ها را، ها را....😞 ✍نویسنده: منتظر 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh