eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
#طـلاییـه 🌾طلاییه بودیم. چنـد روزے بود هـر چـه می گشتیم، #شهیــد پیـدا نمی ڪردیم😞 🌾یڪ شب #خــواب
شب وفات (س) بود، ساعت دوازده شب بلند شد روی یک پارچه نوشت "یا زینب کبری" و بعد زد سر در مقر ... صبح که همه بیدار شدند گفت: امروز را با حضرت زینب(س) کار میکنیم... همان روز پیدا کردیم بعد از سه ماه… 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
در سال ۹۴ موکبی به همراه تعدادی از دوستان همرزم در زده بودند، علی آقا یکی از ارکان آن موکب بود و برای خدمت به زوار امام حسین (ع) سراز پا نمی شناخت. ✨بعد از بازگشت از کربلا عازم شد و به عنوان یک موثر در جنگ با داعشیان مزدور شناخته شد. ✨بعد از پایان ماموریتش در سوریه مجددا ًبرای پیداکردن اجساد مطهر شهدا، عازم منطقه غرب کشور و خاک عراق شد ✨و در ۹۵ در آخرین سفرش برای پیداکردن شهدای لشکر ۲۷ حضرت رسول الله(ص) در عملیات والفجر ۴ در منطقه کانی‌مانگا، پنجوین عراق، چندین شهید پیدا می کند و در پیامش در شبکه مجازی نیم ساعت قبل از شهادت مےگوید «اینجا شهید باران است» که به روی مین والمری رفته و یکی ازپاهایش قطع و پای دیگر هم خرد میشود و در همانجا به خیل همان عملیات می پیوندد و به آرزوی دیرینه اش میرسد. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کلام_شهید🌷 💠| خدایا از غفلت ها و گناهان🔥 و جسارت ها و بی ادبی ها و نشناختن مقام تو طلب بخشش🙏 دارم.
💠| ما الان تنها با آن هایی کار داریم که رهرو عشقند نه رهرو تکلیف، رهرو عشق یک گام بالاتر از تکلیف است |💠 ✍عجیب این جمله رو #دوست داشت، امام خمینی(ره) در خواب این جمله #رو بهش گفته بود #اما طوری با این جمله حال میکرد که انگار امام(ره) اون رو مستقیم توی #گوشش زمزمه کرده... وقت هایی که از کم #لطفی_ها دلش میگرفت همین جمله رو تکرار #میکرد…… 👌این جمله روی #سنگ_مزارش هم نوشته شده است... #شهید_مجید_پازوکی🌷 #جستجوگر_نور 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
شب وفات (س) بود، ساعت دوازده شب بلند شد روی یک پارچه نوشت "یا زینب کبری" و بعد زد سر در مقر ... صبح که همه بیدار شدند گفت: امروز را با حضرت زینب(س) کار میکنیم... همان روز پیدا کردیم بعد از سه ماه… 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
او در سیره شهدا ذوب شده بود... مــادر از خصوصیـاتش اینگونه روایت می‌کند : علیرضا لباس نو نمی‌پوشید ... می‌گفت مگر رزمنده‌های ما لباس نو می‌پوشیدند. موقع خواب تشک زیرش نمی‌انداخت و می ‌گفت: مگر شهدای‌ما روی تشک میخوابیدند او بسیجی به تمام معنا بود؛ وقتی از او می‌پرسیدم در پادگان چه کاره هستی؟ می‌گفت : جاروکشم ... شوخ طبع بود و در عین حال با ادب از هر غذایی نمی‌خورد و می‌گفت نمی‌دانم پول این غذا از چه راهی تهیه شده ، اهل تضرع بود و عبادت خالصانه گاهی شب‌ها که می‌رفتم رویش پتو بیاندازم که سردش نشود، می ‌دیدم عبا انداخته و دارد قرآن می‌خواند و گریه می‌ڪند.... 🌷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh