eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
6.1هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
4⃣4⃣4⃣ 🌷 💠شهدا آگاه بودند به شهادتشان 🔰 صغیرا قرار بود بدون سلاح سبک در عملیات شرکت کنه. حقیر اصرار داشتم همراهش ببره، با اصرار من که شهید🌷 مى شى. گفت: دوست دارم لحظه لحظه شهادت رو حس کنم👌، درگیر شم، اسیر شم، ، یادتون باشه! 🔰یه حالی شده بود وقت تعریف نحوه ، غریب بود. وقتی گفتم: اگر اسلحه نبری شاید اسیرت کنن؛ پاسخ داد: انگشتامو✌️ اینجوری مى كنم تو تا سرنیزه رو بکنن تو شکمم😔. اینقدر بچرخونن تا لحظه لحظه شهادت رو حس کنم. 🔰بعد که شهید شد دیدیم همونجوری که تعریف کرده بود به شهادت رسید😭. ما؛مى توانيم شهادت دهیم♨️ که بله شهدا آگاه بودند به شهادتشان و ! حتی به نحوه شهادتشان هم آگاه بودند. راوی: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#همسر_شهید: وقتی که از مراسم #وداع با شهید برگشتم ساعت یازده صبح بود که با همان چادر سیاه خسته #خوابم برد.... در خواب «حسین» را با همان لباس‌های #خاکی در ضریح حضرت بی‌بی #زینب (س) دیدم.... دستمال سفید در دستش بود و با لبخند گفت اجازه می‌دهی #ضریح را تمیز کنم.... من هم با چادر سیاه که به سر داشتم و با چشمان #گریان روبه‌روی او ایستاده بودم.... سرم را به علامت #تأیید تکان دادم.... در صورتی که من تا حالا نه #سوریه رفته بودم که ببینم ضریح بی‌بی زینب (س) به چه صورت است و نه عکسی از آنجا دیده بودم. وقتی که عکس ضریح را به من نشان دادند دیدم #دقیقاً همان چیزی است که در خواب دیدم..... #تخریب_چی_مدافع_حرم🕊 #شهید_حسین_هریری🌷 #سالگرد_شهادت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
7⃣6⃣8⃣ 🌷 🔰محمد شالیکار در سال های نوجوانی عازم های حق علیه باطل می شود, در های مختلف شرکت می کند, چندین بار مجروح💔 می شود و حتی یکبار تا مرز هم می رود ⚡️اما تقدیر برای او رقم می زند. 🔰او در بیان می کند📝 زمانی که در عملیات ۱۰, تک تیر انداز دشمن او را هدف🎯 تیر خود قرار می دهد, می بیند که روحش😇 از بدن جدا می شود و ب بالا می کند. در آن حال 🌷 از جمله ✓شهید محمد علی معصومیان را می بیند. 🔰 در جواب سوال او می گوید فعلا زمان فرا نرسیده است❌ و به او مژده می دهد که دیگر ب دوستان شهیدش🌷 ملحق می شود. 🔰محمد شالیکار بابت تیری💥 که به سرش اصابت کرده است در بیمارستان بستری می شود و بعد از بهبودی نسبی دوباره میدان نبرد می گردد. او پس از بازنشستگی در مشغول کار ساختمانی می شود که از این زمان ب بعد اوضاع مالی💰 او روز ب روز بهتر می شود✅ 🔰تا اینکه جزو بزرگ شهرش به حساب می آید . با اینکه حالا اوضاع مالی خوبی دارد ⚡️اما هرگز دلبسته دنیا نمی شود⛔️ و از پولش جهت مشکلات گرفتاران بهره می برد 🔰و زمانی که متوجه می شود جهت اعزام نیرو به ثبت نام می کند📝, او نیز اسم خود را می نویسد✍ و جزء لیست نهایی اعزام قرار می گیرد✅ ✅حاج محمد با دنیا خداحافظی👋 می کند و راهی می شود🚌. او پس از رشادت ها سرانجام در محله ای به نام مورد اصابت گلوله💥 دشمن قرار می گیرد و پس از پنج روز ب خیل دوستان می پیوندد🕊 🔰و این زمان همان سی سال بعدی است که 🌷 ب او وعده داده بود👌 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh