eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 ⃣2⃣ ؟! 🌷الله اکبر. سر نماز هم بعضی دست بردار نبودند. به محض اینکه قامت می بستی و دستت از دنیا کوتاه می شد و نه راه پس داشتی و نه راه پیش، پچ پچ کردنها شروع می شد. مثلا می خواستند طوری حرف بزنند که معصیت هم نکرده باشند و اگر بعد نماز اعتراض کردی، بگویند ما که با تو نبودیم!! 🌷اما مگر می شد با آن تکه ها که می آمدند آدم حواسش، جمع نماز باشد!! مثلاً یکی می گفت:«واقعا اینکه می گویند نماز معراج مؤمن است این نمازها را می گویند، نه نماز من و تو را!!!!!» دیگری پی حرفش را می گرفت که:«من حاضرم هر چى عملیات رفتم بدهم دو رکعت نماز او را بگیرم.» و سومی:«مگر می دهد پسر!!؟؟» و از این قماش حرفا.... 🌷....و اگر تبسمی گوشه لبمان می نشست بنا می کردند به تفسیر کردن:«ببین! ببین! الان ملائک دارند قلقلکش می دهند.» و اینجا بود که دیگر نمی توانستیم جلوی خودمان را بگیریم و لبخند تبدیل به خنده می شد، خصوصاً آنجا که می گفتند:«مگر ملائکه نامحرم نیستند؟» و خودشان جواب می دادند:«خوب لابد با دستکش قلقلک می دهند!!!!» 😁 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷 ⃣5⃣ 💠کلیسا 🔹در عملیات کربلای چهار دقیقا روبروی این مدرسه ای بود که محل استقرار نیروهای تحت امر شده بود. 🔸بچه‌ها هر روز موقع می رفتند و آن را به صدا در می آوردند.😄 🔹یک معاون عراقی بنام ابو رشاد داشتم او را فرستادم تا نیروها را کند از اینکارها🙈 🔸با رفتن او که زده شد همه برگشتند. 🔹بعد از یکساعت متوجه ابورشاد شدیم. رفتیم با کلی مکافات او را پیدا کردیم 🔸در حالی که داشت تمرین می کرد😂 بعد میگن 😉 چرا در عملیات کربلای چهار فتح داشتیم😂😂 کاظم فرامرزی 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷 ⃣6⃣ 💠پزشک همراه 🔸ناز و غمزه جماعت هم دیدنی بود و كشیدنی. اما به قول خودشان نه امدادگر!‌ چقدر ما بسیجیها مهم بودیم كه پزشك همراه داشتیم!‌ چه اندازه هم این دكترها حال ما بودند! 🔹آنها می گفتند: نترسید بروید جلو ما پشت سرتان هستیم فقط سعی كنید و تركش را از جایی بخورید كه قابل بستن و پانسمان كردن باشد. 🔸ما از فرط به آنها اطمینان می دادیم كه روشی پیش بگیریم كه به یا منتهی بشود و اگر جزییاتش را می خواستند بدانند در توضیح آن می گفتیم: نمی خواهیم با بار شما را سنگین كنیم یا وسیله و كارورزیتان باشیم. 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷 ⃣7⃣ 💠طبابت در جبهه 🔸كسی داشت بگوید من مریضم، همه ماشاءالله بودند. آن هم از آن فوق تخصص هایش!😘 🔹می ریختند سرش😅یكی فشار خونش را می گرفت، البته با دندان😁 دیگری نبضش را بررسی می كرد، البته با 😮..😀همه بدنش رو می كندند، قیمه قیمه اش می كردند. 🔸بعد اظهار نظر می شد كه مثلا فشار خونش بالاست یا چربی خون دارد، آنوقت بود كه می پیچیدند.😉 🔹پتو را بیاورید. 😰..😂 بیاندازید سرش، با مشت و لگد هر چه خوب مشت و مالش بدهید، بعد آب سرد بیاورید، یقه پیراهنش را باز كنید، به سرش می آوردند كه اگر رو به قبله هم بود صدای را در نیاورد😂😂 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh