🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه8⃣5⃣ 💠قاطر چشم سفید 🔹دو طرف #خورجین را پر از گلوله خمپاره کرده، به همراه دو گالن آب بر
🌷 #طنز_جبهه9⃣5⃣
💠کلیسا
🔹در عملیات کربلای چهار دقیقا روبروی این #کلیسا مدرسه ای بود که محل استقرار نیروهای #گردان تحت امر شده بود.
🔸بچهها هر روز موقع #اذان می رفتند و #ناقوس آن را به صدا در می آوردند.😄
🔹یک معاون #مجاهد عراقی بنام ابو رشاد داشتم
او را فرستادم تا نیروها را #نهی کند از اینکارها🙈
🔸با رفتن او #تشری که زده شد همه برگشتند.
🔹بعد از یکساعت متوجه #غیبت ابورشاد شدیم.
رفتیم با کلی مکافات او را پیدا کردیم
🔸در حالی که داشت #پیانو تمرین می کرد😂
بعد میگن 😉
چرا در عملیات کربلای چهار #عدم فتح داشتیم😂😂
کاظم فرامرزی
#لبخند_بزن_بسیجی 😁
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران 4⃣3⃣ 💠محاسن سفید سردار شوشتری 📌خاطره ای از #سردار_شهید_نورعلی_شوشتری🌷 👆عکس باز شود
رهبر معظم انقلاب:
گوارا باد این پایان با ارزش برای این انسان #مجاهد، این شهید عزیزمان؛ #شهید_شوشتری واقعا جزء عناصر پاکیزه سپاه بود. بنده ایشان را از نزدیک می شناختم و می دانستم که جزء انسان های #مومن؛ #پاک؛ #سالم؛ #صمیمی؛ فعال، زحمتکش و حقیقتا مظهری از همین ارزش هایی بود که متراکم می شود و یک #شهید را بوجود می آورد.
#شهید_نورعلی_شوشتری🌷
#شهادت_انفجار_سیستان
#سالروز_شهادت
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#یادمان باشد در همین #ڪوچہ ے ما #مادرے هست ڪه #عشقش را داد تا تو #عاشق بشوے نگذاریم ڪه #تنها بشود
3⃣0⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠برشی از کتاب همسایه آقا....
🔰در را که باز کردم از لب پاشنه ورودی روی پنجه #قد_کشیدم ،چند دقیقه ای🕰 طول کشید تا از پله ها بالا آمد. یک نگاه به لباس هاش کردم و گفتم: پس چرا #لباس_فرم تنت نیست⁉️
🔰لبخندی زد و گفت: سلام #مامان_جان قرار نیست اهل شهر خبر دار بشن🔇 که من امروز سر دوشی گرفتم. زیر لب گفتم: آخه من خیلی #دوست_داشتم تو این لباس ببینمت😔 و به بهانه آوردن یک شربت خنک🍹 رفتم توی آشپزخانه.
همین طور که داشتم بین شربت آلبالو🍒 و آب یخ❄️ را با چرخش قاشق نقش می انداختم تا وسط هال آمدم، دیدم رفته توی اتاق و در را بسته🚪یکم #دلم گرفت اما به روی خودم نیاوردم و صداش کردم.
🔰 #علی شربت برات آوردم، هنوز #سرخی شربت با آب دست رفاقت نداده بود که علی میان قاب در اتاقش ایستاد👱 دستش را تا کنار خط ابروش بالا برد و به لبه کلاهش نزدیک کرد، پا کوبید و گفت: #افسر_وظیفه علی آقا عبداللهی در خدمت هستم.
🔰برای لحظه ای نمی توانستم چشم از #قد و قامتش بر دارم😍 #علی_من توی لباس زیتونی رنگ سپاه علی اکبری شده بود که در قامت #مجاهد بیشتر ازم دل می برد.
🔰جلوی #سرخ شدن چشمهام را گرفتم، لبخند رو روی تمام صورتم مهمان کردم☺️ و زیر لب براش "لا حول ولا قوه الا بالله" خوندم. چقدر شیرین بود حظ این لحظه که پسرم #لباس_سپاه به تن کرده بود.
#شهید_علی_آقاعبداللهی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
چمران مرد میدان علم و عمل بود.
یک نخبه تراز اول علمی که توانست به دلش نه بگوید و به رفاه و امکانات غرب پشت پابزند و بیاید پناه بچه های شیعهی مظلوم لبنانی باشد و برایشان پدری کند و در اوج روحیه جهادی و چریکی،نجوای عارفانه نوشتنِ نیمه شبش ترک نشود و در قله های نبرد و تعقیب و گریز عاشق شود و در منتهای عاشقی و ترنم احساس، فقط بندهی خوب خدا باشد.
بگمانم خدا فقط یک چمران در دنیا داشت که آن را نشانمان داد تا بگوید:
هم می توان #دانشمند بود
هم #عارف
هم #مجاهد
و هم #شهید...
پس اگر میخواهید کلمه ی محبوب خدا شوید، به چمران نگاه کنید...
#سحر_شهریاری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
چمران مرد میدان علم و عمل بود.
یک نخبه تراز اول علمی که توانست به دلش نه بگوید و به رفاه و امکانات غرب پشت پابزند و بیاید پناه بچه های شیعهی مظلوم لبنانی باشد و برایشان پدری کند و در اوج روحیه جهادی و چریکی،نجوای عارفانه نوشتنِ نیمه شبش ترک نشود و در قله های نبرد و تعقیب و گریز عاشق شود و در منتهای عاشقی و ترنم احساس، فقط بندهی خوب خدا باشد.
بگمانم خدا فقط یک چمران در دنیا داشت که آن را نشانمان داد تا بگوید:
هم می توان #دانشمند بود
هم #عارف
هم #مجاهد
و هم #شهید...
پس اگر میخواهید کلمه ی محبوب خدا شوید، به چمران نگاه کنید...
#سحر_شهریاری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍂دوستی واژه گرمی است که #عشق، خون ایمان به رگش میریزد و حال تصور کن این پیوند بین تو رفیق اسمانیات برقرار شود. حتی تصورش هم زیباست، حقیقتش که جای خود را دارد!
🍂امروز قرار است ما خون #ایمان را به رگ های دوستی با رفیقی عزیز بریزیم و #رفاقتی_آسمانی را احیا کنیم. و آن رفیق عزیز یزدان احمد نژاد است. که در آخرین روز فروردین در کیاشهر متولد شد.
🍂در بستر #انقلاب پرورش یافت و با راه امام تا منتهی الیه آرزویش رفت. شنیده بودم پیش از رفتنش خانه ای را بنا کرد که سقف بالای سر والدینش باشد هنوز ریز کاری های خانه مانده بود که او رفت، خیالش از بابت آسایش #پدر و مادر راحت شد و با فراغ بال برای تحقق #آرمان هایش رفت...
🍂او جنگ را عاشورایی دوباره وَ پیرخمین را #امام_حسینی که در این معرکه تنها بود و باید به ندایش لبیک میگفت معنا کرد. به سوی میدان شتافت و برای آزادی میهنش جنگید، برای #استقلال و سربلندیاش. و آخر کار مهر شهادت بر شناسنامهاش نشست و مزد جهادش را گرفت...
✨سالگرد شهادتت مبارک #مجاهد♥️
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_یزدان_احمدنژاد
📅تاریخ تولد : ٣۰ فروردین ۱٣۴٣
📅تاریخ شهادت : ۱٨ مهر ۱٣۶۶
📅تاریخ انتشار : ۱۸ مهر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : خرم اباد لرستان
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃عبدالله بود، عبدالله بودنش را به روشنی روز برای همگان به تصویر کشاند...
🍃نامش بهنام، #نوجوانی مجاهد و انقلابی. ۱۷ سال بیشتر از چراغ عمرش نگذشته بود اما بسیار فهیم و مردانه می زیست. سبک بالی #عاشق پیشه، که دنیا با همه ی بزرگی و طنازی اش توان جذب او را نداشت...
🍃از تو سخن میگویم، ای شقایق #مجاهد، شما مرد #آسمان بودی که #خدا را با مغز استخوان دیده بودی ، هوای دنیا برای شما نبود.
🍃مادر می گوید قبل از شهادت از دوستانت خواسته بودی که اگر من #شهید شدم به #خانواده ام بگویید اسم مرا برروی سنگ قبرم «عبدالله» بنویسند. حقیقتا که #عبدالله بودی و جز این سزاورت نبود. عبدی که خدا قلبش را برای #تقوا امتحان کرد و او چون راه بلدی که خط مسیر را خوب میدانست مسیر مقصد را پیمود...
🍃آری، مرد آسمانی قصه ی ما بال #پرواز نداشت اما دلی به وسعت خود آسمان داشت ، تنها به ندای دلش لبیک گفت و پرستو وار پر کشید🕊
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_بهنام_کشاورز_رضایی
📅تاریخ تولد : ۴ اسفند ۱٣۴۵
📅تاریخ شهادت : ۱۵ آبان ۱٣۶٢
📅تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : منطقه پنجوین
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃پاییز با حسرت دستِ مهر، بر سر #آذر میکشد و برگهای درختان را فدای بیست و چهارمین روز میکند؛ چون تو چشم به این دنیا گشودی.
🍃خوش به حالِ سالهایی که بزرگ شدن، #مجاهد، مدافع و #شهید شدنت را دیدند. اصلاً تو برای ماندن، خلق نشده بودی. فقط، مدتی قلم سرنوشت ماندن را بر دفتر زندگیات ثبت کرد؛ تا راه و رسم عاشقی را یاد بدهی. ماندی تا راوی تاریخ آغشته به خون #شهدا باشی.
🍃این محاسن سفید شده در آسیابِ #جهاد، هر کدام قصه شهیدی را میگویند که دست رد به سینهی دنیا و زیباییهایش زد تا امروز آهِ حسرت بر دلهایمان بنشیند.
🍃فرمانده، سرلشکر و هزاران اسم دیگر در مقابل #ابووهب بودنت قد خم کردهاند. تا خواستیم، قدر بودنت را بدانیم جمله گاهی چه زود دیر میشود باورمان شد و افسوسها نامه عبرت دلمان...
🍃حبیب حرم شدی و پس از سالها دعا، آرزوی شهادت، جامهی حقیقت بر تن کردی و به کاروان #عشاق رسیدی.
🍃فرمانده قلبها، در سیم خاردار نفس، اسیر شدهایم و توان رهایی نداریم. به دعایت محتاجیم تا به سنگر توبه برسیم و مجاهدِ تقوا و #مدافعِ ایمانمان باشیم.
☆#تولدت_مبارک حبیب قلبها☆
🌹به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_حسین_همدانی
✍️نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
📆تاریخ تولد : ۲۴ آذر ۱۳۲۹
📅تاریخ شهادت : ۱۶ مهر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : گلزار شهدای همدان
🕊محل شهادت : حومه، حلب
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی