🌷شهید نظرزاده 🌷
ما #سینه زدیم، بی صدا باریدند از هرچه که دم زدیم، آنها #دیدند ما #مدعیان صف اول بودیم از #آخر مج
0⃣7⃣2⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔸 رفتار شهید نوروزی در #شب_شهادتش عجیب بود زیرا غسل شهادتــ🕊 انجام دادو پیراهن مشکے که همه ساله برای اقامه #عزای_ائمه به ویژه محرم و صفر🏴 می پوشید را برتن ڪرد.
🔹فردای آنروز در #آخرین عملیات #سامرا مهدی سکان فرماندهی را برعهده داشت و برایش به نتیجه رسیدن عملیات خیلی مهم بود♨️. با انرژی عجیبے که داشت از این سو به آن سو می رفت و #عملیات را هدایت مےڪرد.👊
🔸ما تقریبا در ڪمین #دشمنان افتادیم و آتش سنگین🔥 از چند طرف به سمت ما می بارید، از سه طرف به ما تیراندازی می شد حتی آنقدر نزدیک شدند که نارنجک دستی💥 هم می انداختند.😨
🔹دریکے از آخرین #لحظات، مهدی شجاعانه ایستاد و به طرف آنان تیراندازی کرد اما ناگهان😔 باضربه به زمین خورد، #بلافاصله کاپشنش را درآوردم تیر به سمت راست سینه اش خورده بودو از آنطرف در رفته بود😭
🔸 اما #خونریزی بسیار شدیدی داشت با همین حالت هنوز یک خشاب گلوله داشت بازهم شجاعانه ایستاد ✊و تا آخرین فشنگش را هم ایستاده و به زانو شلیک کرد
🔹 اما دیگر #جانی برایش نمانده بود😔 نفسش به شماره افتاده بود همه می دانستیم که مهدی چقدر عاشـقـ❤️ #امام_حسین است مدام ذکر لبش یا حسین بود و این لحظه آخر هم یازهرا گفت
🔸 یکی دوتا از بچه های دیگه اومدن و پوشش دادن و من #مهدی را کول کردم و کشان کشان آوردم عقب تر و صدایش هم آرام شنیده می شد👂 که می گفت: یا حسین
🔹 به #بیمارستان رسیدیم نیم ساعت طول کشید اما مهدی #شهید🌷 شده بود و من هم بی برادر...😭😭
#شهید_مهدی_نوروزی
#مدافـع_حـرم
#شیـر_سـامـرا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh