eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
6⃣2⃣2⃣1⃣ 🌷 🔹 که خیره شدم تو صورتش وقتی بود که انگشتر فیروزه شو💍کردم دستش سر سفره ی عقد😍. نذر کرده بودم قبل ازدواج ،به هیچ کدوم از نگاه نکنم🚫 تا خودش یکی رو واسم پسند کنه. 🔸حالا اون شده بود جواب  من، مثل بچگیم بود. با چشایی درشت و و مشکی😉 هر که میشد، میگفت بریم النگویی، انگشتری💍، چیزی بگیرم برات. 🔹میگفتم: بیشتر از این نکن❌ به قدر کافی بال و پرمو بسته. عاشق کشی❤️، دیوانه کردن مردم آزاری، یک جفت چشم مشکی و اینقدر کارایی⁉️ میخندید و مجنونم میکرد💞 🔹دلش دختر میخواست👧دختری که تو سالگی،با شیرین زبونی صداش کنه، یه روز با یه جعبه شیرینی🍩 اومد خونه سلام کرد و نشست کنارم👥 به تکون تکون افتاد. 🔸مگه میشه دختر جواب رو نده⁉️ لبخندی کنج لباش نشست. از همون مست کننده اش.یه  گذاشت دهنم😋 گفتم: "خیره ان شاءالله❗️ 🔹گفت: وقتش رسیده به وفا کنیم اشکام بود که بی اختیار میریخت😭 "خدایایعنی به این زودی فرصتم تموم شد؟" نمی خواست بودنشو با گریه کم رنگ کنه. ولی نتونست🚫 جلو بغضشو بگیره😢 🔸گفت:"میدونی اگه مردای ما اونجا نمی جنگیدن، اون ، به یزد و کرمان هم رسیده بودن وشکم زنان میدریدن؟!💔میدونی عزت تو اینه که مردم بیرون از خاکشون🇮🇷 واسه بجنگن..؟ 🔹گفتم: میدونم ⚡️ولی تو این هیاهوی شهر که همه دنبال مارک و ملک و جواهرن، کسی هست که قدر این  بدونه❓باز مست شدم از ❤️. گفت: لطف این همینه. 🔸تو تشییعش⚰ قدم که بر میداشتم، و زمانی که رو تخت بیمارستان🛌 واسه اولین بار❣ دادن دستم، همون جمله رو زیر لب تکرار کردم😔 راوی:همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh