eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🍂🍃🍂 #خوشبختی یعنی تو ستاره‌ی #آسمان زندگی‌ام باشی و من #یقین داشته باشم که راه را با تو هرگز گم
همیشہ از خدا مےخواست تا #گمنــام بماند خدا هم دعایش را مستجاب ڪرد \ ابراهیـم\ سالهاست کہ گمنام و غریب در #فڪہ مانده تا خورشیدی باشد براے عاشقان و راهیان #نور #شهید_ابراهیم_هادی 🌹 #عاشقی را شرط☝️ تنها ناله و فریاد نیست... تا کسی از #جان شیرین نگذرد، فـــ💔ـرهاد نیست😔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💢 #انگشــت_و_انگشتــر ✍عصـر عـاشورا بود. در #فڪه مشغول جسـت و جـو بودیم اما هیـچ خبـری از شهـدا نبود. 🍁به شهـدا التمـاس ڪردم ڪه خودی نشـان دهند. #نـاگهـان میان خـاڪ ها و علـف های اطراف، چشمم افتـاد به شی ایی ســرخ رنــگ ڪه خیلی به چشم می زد. 🍁 دقت ڪردم یڪ بنـد #انگشـت استخـوانی داخـل حلقـه ی یڪ #انگشتــر بود. 🍁 با محمـودونـد و دیگران آن جـا را گشتیم . آن جـا یڪ استخــوان لگـن و یڪ ڪلاه آهنی و یڪ جیـب خشاب پیدا کردیم. 🍁خیلی عجیـب بود. در ایام محرم نزدیڪ عـاشـورا و اتفاقاً صحنه ی دیدنی بود. همه نشستیم و زدیم زیر گریه؛ انگار روز عاشورا بود و انگشـت و انگشتـر حضرت امام حسین (ع) ... منبع: کتاب تفحص، صفحه:112 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #داستان_یک_تفحص ☜ (11) 💠ما را هم ببريد.... 🔸شیرین ترین خاطره ام، #جانبازی_ام بود در سال 1370. می
🌷 ☜ (12) 💠ماجراے توسل بچه های تفحص به (سلام الله علیها) 🔰بچه ها روزها خاک هاے منطقه را زیر و رو مے ڪردند و شب ها🌙 از خستگے و با ناراحتے به خاطر پیدا نڪردن ، بدون هیچ حرفے منتظر صبح مے ماندند😔 یڪے از دوستان معمولاً توے خط براے عقده گشایے، نوار ے حضرت زهرا (سلام الله علیها) را مے گذاشت📻 و اشک ها😭 ناخودآگاه سرازیر مے شد 🔰من پیش خودم گفتم: « ! من به عشق مفقودین به این جا آمده ام، اگر ما را قابل مے دانے، ڪه شهدا🌷 به ما نظر ڪنند، اگر نه، ڪه برگردیم تهران😢» 🔰روز بعد خیلے غمناک بود و ابر سیاهے🌫 آسمان را پوشانده بود. بچه ها بار دیگر به حضرت زهرا (سلام الله علیها) شدند، هر ڪس زمزمه اے زیر لب داشت. در همین حال یک «بند انگشت» نظرم را جلب ڪرد😧 خاک را ڪنار زدم، یک تڪه نمایان شد. همراه بچه ها خاک ها را با بیل⛏ برداشتیم و پیڪر ڪه در ڪنار هم👥 صورت به صورت یڪدیگر افتاده بودند، آشڪار شد😀 🔰پس از جستجوے خاک ها هایشان نیز پیدا شد. لحظه اے بعد بچه ها متوجه آب💧 داخل یڪے از قمقمه ها شدند و با فرستادن ، جهت تبرک از آن نوشیدند. وقتے پیڪرها را از زمین بلند ڪردند، در ڪمال تعجب دیدند پشت پیراهن از دو شهید🌷 نوشته شده: ⭕️«مے روم تا بگیرم.»⭕️ 📱منبع: سایت تبیان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh