eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.7هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem زیارت نیابتی @Shahid_nazarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
🔔🔔 ♦️ما اهل کوفه نيستيم 💢ما نيستيم ولى چند نفر از ما دعاى ندبه رو فراموش نميکنه⁉️ 💢ما کوفى نيستيم ولى تا حالا تو عروسي هامون👰 به فکر بوديم به فکر امام زمانمان🌾 بوديم؟؟ 💢ما اهل کوفه نيستيم ولى چند نفر از ما در قنوت نمازش دعاى امام زمان ميخواند؟ 💢ما اهل کوفه نيستيم ولى چند نفر ازما ثواب و صدقه هايش رو براى سلامتى زمان هديه مي کنه؟؟ 💢ما اهل کوفه نيستيم ولى چند نفر از ما بعد از نماز هايش ميخونه؟؟ 💢ما اهل کوفه نيستيم ولى خدا وکيلى چندبارواسه امام زمانمون از يک گناه🔥گذشتيم؟؟ 💢ما اهل کوفه نيستيم ولى واسه خاطر امام زمان دست چند نفر رو👥 گرفتيم و گره از کارشون باز کرديم؟؟ 💢ما اهل کوفه نيستيم ولى همیشه کسانى رو که داشتن واسه امام زمان پول💰 جمع ميکردند رو نصيحت کردیم که 👈اين کار ثواب داره ولى بهتره به فقرا بيشتر برسيم😕 ⚡️از اون طرف وقتى دختر و پسر خودمون شد هیچ یک از فقرا و این سخنان به یادمون نیومد🚫 وچقدر بريز و بپاش کرديم 🔰چقدر گفتيم ما اهل کوفه نيستيم 🔰ولى چقدر شرايطمون شبیه کوفيان شده 🔰ما کوفى نيستيم 🔰ولى عجيب بوى کوفيان به مشام ميرسد ميترســــم دوباره تکرار شود تقصير ماست شما😔 بغض گلو گرفته پنهانى شما😭 🔰آيا حقيقت است که اصلا شبيه نيست ⁉️ 🔰رفتار ما به رسم شما⁉ ✨اللهم ارنى طلعت رشيد✨ 🌺ألـلَّـھُـمَ ؏َـجـلْ لِوَلــیِـڪْ ألـفـَـرَج🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣﷽❣ 💖(فوق العاده زیبا) 4⃣5⃣ 😍 راوی : رحیم اثنی عشری پاییز سال ۱۳۶۴ بود. به همراه دوستان به منطقه اعزام شدیم. وقتی وارد پادگان دوکوهه شدیم ما را تقسیم بندی کرده و به گردان سلمان فارسی فرستادند.🚌 گردان سلمان از گردان‌های دائمی نبود. بلکه هر زمان نیروی اعزامی زیاد بود تشکیل می‌شد و زمانی که نیرو کم بود این گردان منحل می شد. فرمانده گردان ما برادر میرکیانی و جانشین ایشان (شهید) مظفری بود. من به همراه ۳۰ نفر دیگر به دست دوم از گروهان سوم این گردان رفتیم. مسئول دسته امّا برادر (شهید) طباطبایی بود. چند جوان خیلی خوب از منطقه شمال تهران نظیر برادران میرزایی و طلایی با ما بودند جمع خوبی داشتیم. ما همگی در دو اتاق از طبقه اول ساختمان گردان سلمان در دو کوهه مستقر شدیم. در همان روزهای اول متوجه شدم که یکی از جوانان دسته ما حالات خاصّی دارد❗️به او برادر نیری می‌گفتند. آن روزها همه رفقا اهل معنویت بودند اما حالات او فرق میکرد❗️ وقتی فهمیدیم که از شاگردان آیت الله حق شناس بوده از او خواستیم که امام جماعت دسته ما بشود.🙏🏻 هرچند زیر بار این مسئولیت نمی رفت، اما با فرمان مسئول دسته مجبور شد جلو بایستد. اطاعت از فرمانده واجب بود. خلاصه بچه های دسته ما حدود سه ماه از وجود او استفاده کردند.😍 برادر نیری انسان و آرامی بود. لذا به راحتی نمی شد به شخصیت او پی برد. بیشتر اوقاتی که ما مشغول صحبت و خنده و استراحت و... بودیم او مشغول و یا می شد . در میان بچه های دسته ما یک نفر بود که بیش از بقیه با برادر نیری خلوت می کرد. آنها با یکدیگر مشغول سیر و سلوک بودند.🏻 علی طلایی هیچگاه از احمد آقا جدا نمیشد آنها رازدار هم بودند.👬 طلایی تنها پسر یک خانواده از شمال تهران بود. در یک خانواده مرفه بزرگ شده بود. خانواده‌ای که بعدها متوجه شدیم زیاد در قید و بند مسائل دینی نیستند❗️ او این گونه آمده بود و خدا احمد آقا را برایش قرار داد تا با هم مسیر کمال را طی کنند. هرچند که او چند سال از احمد آقا بزرگتر بود، اما مثل مراد و مرید به دنبال برادر نیری بود. او بهتر از بقیه احمد آقا را شناخته بود برای همین هیچ گاه از او جدا نمی شد. به یک امامزاده رفتیم. از آنجا پیاده برگشتیم. توی راه بودیم که بچه‌ها با برادر نیری مشغول صحبت شدند. آن جا حرف از شهادت شد. مسئول دسته ما و شهادت خودش را بیان کرد❗️ من با تعجب گوش میکردم. احمد آقا هم گفت: من خواب برادرم را دیدم. آمد دنبالم و من رو برد به سمت آسمان. البته مدتی مانده تا زمانش برسد❗️ علی طلایی هم گفت: من منتظر یک خمپاره شصت هستم که همراهش حورالعین ها بیان پایین و‌...❗️ طلایی اطلاعات خوبی از حالات درونی احمدآقا داشت. چیزهایی می دانست که کسی از آنها خبر نداشت. برای همین هیچ گاه از احمد آقا جدا نمی‌شد. یکبار که داشتند با احمد آقا قرآن می خواندند رفتم بین آن ها نشستنم و عکاس از ما عکس انداخت. که شد تصویر ابتدای همین داستان.📸 در منطقه فاو بودیم که احمد آقا شهید شد. در همان شب طلایی هم مجروح شد.😭 بعد از عملیات دیدم رفقای قدیمی دور هم نشسته اند از احمد آقا حرف میزنند. آنها چیزهایی می‌گفتند که باور کردنی نبود❗️ از ارتباط همیشگی احمد آقا با (عج) و یا اطلاع از برخی موارد و.... به رفقا گفتم: باید این موارد را از علی طلایی سوال کنیم. او بیش از بقیه احمد آقا را شناخت. یکی از دوستان قدیمی گفت: می خواهی بری سراغ علی طلایی⁉️ با علامت سر حرفش را تایید کردم.👌🏻 دوستم گفت: خسته نباشی. علی طلایی چند روز پیش تو پدافندی منطقه فاو شد و رفت پیش برادر نیری.💔😭 ... 📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ ‍ 📜وصیتنامه شهید مدافع حرم فرمانده دلها حاج #شهید_محمدرضا_زارع_الوانی 🌷 🔸محمد قاسم جان، #پسرم، چندین سال بود از خداوند می خواستم پسری از ذریه و شیعه حضرت زهرا (س)♥️ به من بدهد و هر چند زیاد با هم نبودیم ولی بدان #همیشه به یادتم و از تو می خواهم به یاد امام و #شهدا باشی و به عنوان یک بسیجی ولایی✌️ همیشه در مکتب شهادت🌷 باشی. 🔹پسر عزیزم از جلسات #قرائت_قرآن و هیات اهل بیت و روضه🏴 غافل نشو که #وصیت_پیامبر در ثقلین بود. 🔸نسبت به مستمندان، همسایگان🏘 اقوام #مهربان باش و امورشون رو پیگیر باش. #برای_خدا کار کن و فقط نیتت رضای خدا باشد. به مادرت وفا کن💞 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✨بسم الله الرحمن الرحیم ♡کاش میشد صدات کنم توام منو صدا کنی؛ من رضا رضا کنم توام منو نگاه کنی♡ 🍃میگویند برات کربلا میدهد؛ اصلا گویا صحن انقلابش و آن آغاز زندگی است و آن هنگام که زیرلب حاجاتت را زمزمه میکنی خود شاه خراسان دست هایت را به خدا میرساند... 🍃تو هم اینگونه بودی و آرزوی را دخیل بستی به پنجره فولاد رضا، اصلا تمامی ویژگی هایت را هم نیز به شاه خراسان اقتدا کرده بودی. ساده زیست بودن و دور بودن از تجملات. و هفته هایی که مزین به زیارت اقایت میشد. 🍃آنقدر الگوی خوبی بودی که فرزندانت قدم بر ردپای پوتین های خونی ات گذاشتند و راه تورا در پیش گرفتند. تویی که ماهر ترین تخریبچی بودی و اول از همه نفس خودت را تخریب کردی... 🍃به دل میدان نفس زدی و با زیرکی و مین های گناه را یک به یک خنثی کردی و با سلاح و اراده خود را به سمت خیمه صاحب الزمان(عج) روانه کردی... 🍃حال میلاد زمینی توست. میدانم که این تجملات دنیایی میان روح با عظمتت جا نمیشود اما دلمان خوش است به روزی که به دنیا قدم گذاشتی. یار مهدیِ غریبِ فاطمه(س)♥️ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۴ خرداد ۱٣۵۵ 📅تاریخ شهادت : ٢٨ مهر ۱٣٩٢ 📅تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید : گلزار شهدای امامزاده سید حمزه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh