🌷شهید نظرزاده 🌷
8⃣3⃣ #خاطرات_شهدا🌷 #شهید_جهاد_مغنیه #شهید_لبنانی_مدافع_حرم 🌷☘🌷☘ 💠وقتی دل جهاد گرفت . . . ! 🔸جشن ت
7⃣3⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🌀 دیدار در مشهد 🌀
#شهید_جهاد_مغنیه🌷
🔸بنی فاطمه گفت دفعه اولی که #جهاد را دیدم با دوستانش به #مشهد آمده بود که وقتی متوجه حضور من شدند، آمدند کنارم.
🔹او چهره مرا از جلسات #مداحی که دیده بود میشناخت و به خاطر علاقه اش به اهل بیت و عزاداری به سبک جوانان ایرانی مداحی های مرا دیده و شنیده بود.
🔸آن دیدار خیلی به طول نیانجامید. یادم می آید که موقع رفتن از من خواست حتما سفری به #لبنان داشته باشم. میگفت جوانان لبنانی بسیار به ایرانی ها علاقمندند به خصوص نسبت به حزب الهی ها.
🔹این دیدار گذشت تا اینکه او برای آخرین بار حدودا دو ماه مانده بود به شروع ماه #محرم به ایران آمده بود. یکی از دوستانش که می دانست من در فلان تاریخ در #حرم خواهم بود هماهنگ کرده بودند که همدیگر را ببینیم.
🔸آن شب ما از ساعت حدودا 2 بامداد تا اذان #صبح در حرم بودیم و صحبت کردیم.
🔹در آن دیدار بود که جهاد از ارادتش به مقام معظم #رهبری و سید حسن #نصرالله برایم حرف زد و دائم میگفت می خواهم با #اسرائیل مبارزه کنم.
🔸از سبک عزاداری های ما خوشش میآمد و بسیار با ارادت نسبت به #سید_الشهدا(ع) صحبت میکرد. میگفت اگر بشود حتما برای محرم به ایران میآیم.
🔹میگفت از مداحی محمود #کریمی خوشم میآید و مداحی «اللهم الرزقنا شهادت» را که من خوانده بودم برایش جذاب بود.
🔸شاید به نظر اغراق بیاید و اینکه حالا چون #شهید شده این حرف را می زنم ولی باور کنید ذره ای از حرفهای جهاد #دنیایی نبود و به راستی او لایق #شهادت بود.
🔺 #راوی:(سیدمجید بنی فاطمه)
#شهید_جهاد_مغنیه❤️🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
عاشق حضرت #اباالفضل (علیه السلام) بود. قبل از شهادت #عکسش را بدون دست کشید و برای شهادتش #پوستر آم
7⃣3⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
#شهید_حامد_جوانی❤️🕊
🔹حامدم وقتی تو کما بود، پرستارها اصلا اجازه نمیدادن حتی با یه دستمال خونها و جای زخمای بدنشو تمییز کنیم.
🔸تا اینکه تقریبا سی اُمین روز بود که از دفتر مقام معظم رهبری تشریف آوردن و گفتند که از طرف #رهبری چفیه ای آوردیم و ایشون فرموده اند که این چفیه رو به بدن آقا حامد بکشید. و در کنار اون یه انگشتر شرف الشمسی رو هدیه دادند و گفتند: آقای سید حسن #نصرالله این #انگشتر رو برای رهبر فرستادن، رهبری هم تبرک کردن و فرستادن برای شما.
🔹برای این که مریض های دیگه معذب نشن #چفیه رو دادم به یکی از پرستارها تا ببرن پیش حامد...
🔸یکی دو ساعت که گذشت همون پرستار اومد و گفت می خواییم آقا حامد رو ببریم حموم.
🔹یه آن تعجب کردم که تا دیروز اجازه ی دستمال کشیدن هم نمی دادن الان می خوان ببرن حموم؟!
از ته دلم خوشحال شدم و دعاشون کردم...
🔸اونجا بود که فهمیدیم به برکت نفس این سید بزرگوار، این اتفاق افتاد.
🔹دکترها و پرستارها میگفتن یک مریض #کمایی رو هرگز به حموم نمی برن...اصلا امکانشم نیست!!!
🔸وقتی حامد رو آوردن قیافش کلی تغییر کرده بود...خونا از بدنش پاک شده بود و چهره ش عوض شده بود.
✍به نقل از مادر صبور و آرام
#شهید_حامد_جوانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh