eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
می‌پرسم: «هنوز #منتظرید؟ » بغض راه گلویش را می‌بندد و در چند ثانیه چشم‌هایش قرمز می‌شوند و قطره اشک
0⃣7⃣4⃣ 🌷 🔰فریده متوسلیان(خواهر حاج احمد) از یک خاطره جالب شب🌙 از اسارت برادر می‌گوید و تأکید میکند. این تصاویر را به خوبی در ذهن💬 دارد. از خودش بپرسید و مادر هم همراه او سر تکان می‌أهد و لبخند می‌زند😊. 🔰او می‌گوید: «شب اسارت . 12 پرستوی🕊 خیلی قشنگ آمدند روی سیم برق نزدیک خانه ما 🏡نشستند. دو تا دو تا می‌آمدند داخل سالن دور احمد می‌چرخیدند و بعد روی #-سیم برق می‌نشستند. 🔰یکی رفت توی اتاقی که نماز📿 می‌خواند رفت پشت پشتی و گیر افتاد. مادر گفت: « شده؛ فریده بگیر و ببر کن🕊.» 🔰من آن را گرفتم تا کنار ایوان بگذارم و آزادش کنم. آن به من نگاه خاص👌 و مظلومانه‌ای می‌کرد☺️. آزادش کردم. رفت پیش و پرواز کردند و رفتند. 🔰فردای همان روز اعلام کردند📢 که متوسلیان و همراهش به اسارت ♨️فالانژهای لبنانی درآمدند. 🔰من مطمئنم مادرم میان آن‌ها بود.» 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ماجرای رویای صادقه #مادرشهید ابوطالبی و شناسایی هویت او(سال92) "شکرخدا یوسف گمشده ما هم آمد" #شهید
9⃣3⃣5⃣ 🌷 💠شهید ولنجک نشین 🔰مادر شهید ابوطالبی با بغض از رویای صادقه خود بعد از بی خبری از پیکر فرزند شهیدش🌷می‌گوید و آن خواب را اینگونه روایت می‌کند: 🔰در خواب را دیدم که به من گفت: "مامان جان من آمدم." گفتم: "مجید تویی؟تو کجایی⁉️" گفت: "مادر من خیلی وقت است که آمده‌ام. چند سال است که . اما هیچ کس دنبالم نیامد😔. یک اتاق گرفته‌ام و زندگی می‌کنم. 🔰" من مجید و اتاقش را می‌دیدم اما بین ما بود که نمی‌توانستم🚫 او را در آغوش بگیرم یا وارد اتاقش بشوم. می‌گفت: "مادر دنبالم نیامده است." 🔰وقتی از خواب بلند شدم پیش رفتم و گفتم مثل اینکه مجید با ما قهر کرده😔 و خوابم را گفتم. پدرش گفت: نه❌؛ باید بروم پیدایش کنم. اینست که بروم پیدایش کنم. 🔰من هم آنقدر زنگ زدم ☎️و دنبالش را گرفتم تا بتوانم از او پیدا کنم. حتی بعد از چند روز پیگیری استخاره کردم📖 که اصلا موضوع پیگیری این خواب را رها کنم و با این وسیله با مشورت کردم 🔰اما استخاره آمد و با کمک و لطفی که خدا کرد توانستم توسط پسرم را پیدا کنم😍. خدا را شکر می‌کنم. وقتی رفتم و مزار او را در دیدم، متوجه شدم به همان صورتی است که در خواب دیده‌ام. و در همان اتاق خوابیده. شکر خدا بالاخره ما هم آمد😊. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh