eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✉ 🌹شهــید احــمد ڪشوری: را از خود دور ڪنید در مـــقابل حـــرف های منـــحرف بی تــفاوت نباشــید! فرزندانتان را آگاه ڪنید و تشویق بـه فـــعالیت در الله ڪـــنید‌. 💌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❗️ ❣آیت الله جاودان(حفظه الله): 🔰یک بار آقای حق شناس(ره) مرا صدا کردند و به من گفتند: 🍃من جان ندارم که آنچنان کنم ولی سعی می‌کنم تا آن دو رکعت نمازی که می‌خوانم بماند! 💠آدم اگر هر روز فقط بفرستد و آن را خراب نکند بالاخره طی 10سال می‌تواند یک بسازد؛ اما اگر هر روز بسازد ولی آن را کند در آخر چیزی نمی‌ماند.! 🚫گناه؛ عمل انسان را می‌کند! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📨 🌹شهید مدافع‌حرم وحید نومی گلزار 🦋همسر شهید نقل می‌کنند: یک روز وحید ناراحت از سر کار به خانه آمد و مستقیم به آشپزخانه رفت و وسایل را جدا می‌کرد؛ نصف وسایل را برداشت. بهش گفتم: «وحید این وسایل را چه‌کار میخواهی بکنی؟» گفت: «دوستم تازه ازدواج کرده، در منزلشان هیچی ندارند. از لوازم منزل، آنهایی که از نظرم اضافه است را جمع کردم تا به آنها بدهم.» 🦋در آن مدتی که در بندرعباس بودند، این کار وحید سه‌مرتبه تکرار شد. حتی موتورش را به یکی از دوستانش بخشید تا دوستش و همسرش به گردش بروند و زندگی مشترک‌شان نابود نشود. 🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🎊اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد🎊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌿 🍃میخواستم خانه را برای هیئت آماده کنیم، خسته بودم، دراز کشیدم و خوابیدم، بلافاصله پسرم به خوابم آمد، گفتم: حسن تو رفتی و شهید شدی و من مانده‌ام با این همه کار، راستی امشب اینجا می مانی برای هیئت؟ پسرم لبخندی زد و گفت: نه پدر جان امشب نیستم، بعد نام یکی از همسایگان محله قدیم ما را برد و گفت: امشب شب اول قبر فلانی است او گردن من دارد، باید بروم به او سر بزنم و کنارش باشم، گفتم: این شخصی که میگویی از اراذل و ... بود او چه حقی گردن تو دارد؟ گفت: روز تشییع جنازه من هوا بسیار گرم بود مردم همراه پیکر من به سمت خانه آمدند این بنده خدا یک شلنگ آب از خانه‌اش بیرون انداخت و با یک سینی و چند لیوان به تشییع کنندگان من آب داد او همینقدر گردن من حق دارد، از خواب بیدار شدم و سریع به محله قبلی رفتم، درست بود حجله زده بودند و همان شخصی که پسرم گفته بود آن روز تشییع شده بود. 🌷شهید حسن طاهری🌷 📎 راوی: پدر شهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | 🔻بچه ها حرفا وشوخی ها هم حساب کتاب داره نمیدونی وقتی غم محرومی بخوری، دلی بدست بیاری اثر وضعی داره... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
یکی از رفقا و هم دانشگاهی هایش تعریف می‌کرد که با محمد پینت بال می‌رفتیم. به شوخی به شهید دهقان گفتم: آقا همه تیرها عین این بازی‌های کامپیوتری به سر و کله من خورد. او گفت: اشکال نداره داداش! چه چیزی بهتر از اینکه بی سر شهید شوی. خودم گلوله بارانش کرده بودم، به شوخی گفتم چیزی نصیب تو نمی‌شود محمد! همه تیرهایی که نثارت کردم به سینه و پهلو‌هایت خورد. وقتی که پیکرش را آوردند و نحوه شهادتش را فهمیدم نابود شدم. با خودم فکر کردم اشتباه از من بود که گمان می‌کردم چیزی به تو نمی‌رسد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💌 روزی خواهد رسید که برادر از برادر فرار می کند و مجرم ها با صورت شناخته می شوند و معذرت خواهی ظالم هرگز سودی ندارد ، پس آن روز را در نظر داشته باشیم و مواظب اعمالمان باشیم و نکند با کم کاری کردن و سرگردان نمودن مردم و تلف کردن وقت های خود ، انقلاب عزیزمان را به خطر بیندازیم . 🌹 شهید والامقام عباسعلی سالمی هدیه به روح مطهر شهید *اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
دل هایتان را بیشتر خالص کنید تا فرج امام زمان (عج)، نزدیک تر شود ... 🔺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💌کلام شهید "خدایا تو میدانی که چقدر مشتاقِ زیارت کربلا بودم و این تنها آرزویی بود که با خود به قبر بردم، باشد تا در آن دنیا از ریزه‌خواران آن حضرت باشیم" 🕊 ♥️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📔 | 📚 عنوان کتاب:روایتی از زندگی و زمانه شهید بهشتی 🔻کتاب جامع «شهید بهشتی» روایت زندگی و زمانه شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی است که به همت مجموعه فرهنگی سرچشمه در قالب کتاب جامع مصور به چاپ و با استقبال بسیار خوب علاقمندان روبرو شده بود. چاپ دوم این کتاب جامع همزمان با چهلمین سالگرد حادثه هفتم تیر توسط انتشارات سایان وارد بازار کتاب شد. ✍ نویسنده:جعفر شیرعلی نیا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
از وقتي اين ظرف هاي تفلون را خريده بوديم، چند بار گفته بود «...يادت نره! فقط قاشق چوبي به ش بزني.» ديگر داشت به م بر مي خورد. با دل خوري گفتم «...ابراهيم! تو كه اين قدر خسيس نبودي.» براي اين كه سوء تفاهم نشود، زود گفت «...نه! آدم تا اون جا كه مي تونه، بايد همه چيز رو حفظ كنه. بايد طوري زندگي كنه كه كوچك ترين گناهي نكنه.» 🌷🌷 يادگاران، جلد 2 كتاب شهيد محمد ابراهيم همت ، ص 35 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون برادر رضا هست🥰✋ *ڪـمے درنگ ڪن...*‼️ *شهید رضا نادری*🌹 تاریخ تولد: ۱۰ / ۸ / ۱۳۴۶ تاریخ شهادت: ۵ / ۵ / ۱۳۶۷ محل تولد: شاهرود محل شهادت: اسلام آباد غرب *🌹مادرش← رضا تولد امام‌ هشتم (ع) به دنیا آمد؛ به همین خاطر نامش را رضا گذاشتیم.💫پدرش شغل آزاد داشت و مادرش خانه‌دار بود.🍃تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد و بعد از آن به‌خاطر کمک به هم‌وطنانش به جبهه عازم شد،🌙 از ویژگی‌های رضا، توجه خاص او به انجام فرایض دینی بود.📿نماز شبش هیچ گاه ترک نمی‌شد📿و پای سجاده‌اش مدام گریه می‌کرد.🥀 16ساله بود که درسش را رها کرد به جبهه رفت،🕊️ رضا از ابتدا متفاوت بود. هر ماه مبلغی از پس‌اندازهایش جمع می‌کرد💰 و به خانواده هم‌رزمان نیازمندش در روستاهای دور دست می‌رساند،🌷 ذره‌ای برای خودش استفاده نمی‌کرد. همه دارایی رضا یک دست لباس سبز پاسداری بود🍃سه پیراهن، یک دفتر و تعدادی عکس که از او به جا مانده است.🌙 رضا یک پاشنه پایش در عملیاتی از بین رفته بود🥀 اما عقب ننشست و با عصا و دمپایی عازم جبهه شد،🌷هم‌رزمانش می‌گفتند: «هوش و ابتکار شهید نادری به قدری بود که با وجود سن کم💫 در واحد اطلاعات عملیات خدمت می‌کرد و نقشه‌های بسیاری در عملیات‌های گوناگون برای نابودی دشمن کشیده بود،💥رضا وصیت نامه‌ای دارد که خطاب به مردم است‼️و وصیت کرد که بر روی سنگ قبرش نوشته شود:✍🏻ای برادر! کجا می‌روی؟؟ کمی درنگ کن.........»✍🏻 (برای خواندن این وصیت نامه عکس را دانلود کنید) 🌙شهید رضا نادری در عملیات مرصاد اولین نفری بود که تنگه مرصاد را بست و منافقین کور دل را غافلگیر کرد،💥ایشان در تاریخ ۵ مرداد ماه ۱۳۶۷ در عملیات مرصاد🌙شربت شهادت را نوشید*🕊️🕋 *شهید رضا نادری* *شادی روحش صلوات* 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸 ۳ دقیقه در قیامت 🔹 ▪️ مدافعان حرم (پارت یک ) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی کمتر شنیده شده از شهیدسید مجتبی علمدار شنیدن این صوت با صدای شهید حس دیگه‌ای داره... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🌞
🌿 مهدے جــــــانم!😍 هر زمـــــان ڪہ مے گوییم: العجل یـــــا مولاے یـــــا صاحبـــــ الزمـــــان!😊 زمزمـــــہ هایتـــــ را میشنوم ڪہ مے گویے: صبر ڪن چشم دلتـــــ نـــــیل شود مے آیم❤️ شعر مـــــن هابیل شـــــود مے آیـــــم قول دادم ڪہ بیایم بـــــہ خدا حرفے نیستـــــ😢 دل بـــــہ آیینـــــہ ڪہ تبـــــدیل شـــــود مے آیـــــم🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
پرواز رویاهاست چه خیال خامی ! برای من که پر پرواز ندارم ...💔 رسیدن به تــــ♡ـــو ❣ که ان همه بالایی... ࢪویاست... ڪمڪم ڪن دلاوࢪ...🌿♥️ 🌱 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طرح جمعه های انتظار🌸 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃سلام بر تو ای خورشیدی که در پشت ابر گناهان امت پنهان شده ای و در غربت و نظاره گر تمام لحظات زندگی ما هستی. 🍃سلام بر تو ای عزیز دل تویی که مادرت در آن لحظه های سرتاسر غم و درد در میان شعله های آتش با دلی مالامال از غم و درد تو را صدا زد و گفت: «ای من! کی خواهی آمد تا انتقام مرا از ظالمان و غاصبان رو سیاه روزگار بگیری؟» 🍃سلام بر تو ای شمشیر در غلاف؛ ای کسی که علی آرزومند دیدار توست و می کند برای لحظه ای که تو بیایی و با حیدری انتقام پدرت را از دشمنانش بگیری؛ همان دشمنانی که حق او را غصب کردند؛ بر صورت همسرش سیلی زدند و بازو و پهلوی تنها یاورش را شکستند و او غریبانه در گوشه تنهایی و سالها به سر برد در حالی که به فرموده خودش خار در چشمش و استخوان در گلویش بود. 🍃 در کنارم هستی و بر کارهایم نظارت داری. در مشکلات زندگی دست های شما یاری کننده من است گرچه تو آسمانی هستی و پاک و من زمینی و غرق اما برای من چه تکیه گاهی محکم تر از شما، به خاطر همین تو را بهترین مونس و پناه گاهم می دانم و در غروب ها غصه هایم را برایت می گویم و از تو می خواهم که برایم دعا کنی تا عاقبت به خیر گردم و روزی که تحقق پیدا نمود رو سفید باشم. ✍نویسنده : 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh