✉
🌹شهــید احــمد ڪشوری:
#بیتــفاوتی را از خود دور ڪنید
در مـــقابل حـــرف های منـــحرف
بی تــفاوت نباشــید!
فرزندانتان را آگاه ڪنید و تشویق
بـه فـــعالیت در #راه الله ڪـــنید.
💌 #ڪـــلامشهـــید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#گناه_عملانسان_را_خراب_میکند❗️
❣آیت الله جاودان(حفظه الله):
🔰یک بار آقای حق شناس(ره) مرا صدا کردند و به من گفتند:
🍃من جان ندارم که آنچنان #عبادت کنم ولی سعی میکنم #گناه_نکنم تا آن دو رکعت نمازی که میخوانم بماند!
💠آدم اگر هر روز فقط #یک_آجر بفرستد و آن را خراب نکند بالاخره طی 10سال میتواند یک #خانه بسازد؛ اما اگر هر روز #یک_طبقه بسازد ولی آن را #خراب کند در آخر چیزی نمیماند.!
🚫گناه؛ عمل انسان را #خراب میکند!
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📨#خاطرات_شهدا
🌹شهید مدافعحرم وحید نومی گلزار
🦋همسر شهید نقل میکنند: یک روز وحید ناراحت از سر کار به خانه آمد و مستقیم به آشپزخانه رفت و وسایل را جدا میکرد؛ نصف وسایل را برداشت. بهش گفتم: «وحید این وسایل را چهکار میخواهی بکنی؟» گفت: «دوستم تازه ازدواج کرده، در منزلشان هیچی ندارند. از لوازم منزل، آنهایی که از نظرم اضافه است را جمع کردم تا به آنها بدهم.»
🦋در آن مدتی که در بندرعباس بودند، این کار وحید سهمرتبه تکرار شد. حتی موتورش را به یکی از دوستانش بخشید تا دوستش و همسرش به گردش بروند و زندگی مشترکشان نابود نشود.
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
🎊اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد🎊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌿#برگی_از_شهدا
🍃میخواستم خانه را برای هیئت آماده کنیم، خسته بودم، دراز کشیدم و خوابیدم، بلافاصله پسرم به خوابم آمد، گفتم: حسن تو رفتی و شهید شدی و من ماندهام با این همه کار، راستی امشب اینجا می مانی برای هیئت؟ پسرم لبخندی زد و گفت: نه پدر جان امشب نیستم، بعد نام یکی از همسایگان محله قدیم ما را برد و گفت: امشب شب اول قبر فلانی است او #حقی گردن من دارد، باید بروم به او سر بزنم و کنارش باشم، گفتم: این شخصی که میگویی از اراذل و ... بود او چه حقی گردن تو دارد؟ گفت: روز تشییع جنازه من هوا بسیار گرم بود مردم همراه پیکر من به سمت خانه آمدند این بنده خدا یک شلنگ آب از خانهاش بیرون انداخت و با یک سینی و چند لیوان به تشییع کنندگان من آب داد او همینقدر گردن من حق دارد، از خواب بیدار شدم و سریع به محله قبلی رفتم، درست بود حجله زده بودند و همان شخصی که پسرم گفته بود آن روز تشییع شده بود.
🌷شهید حسن طاهری🌷
📎 راوی: پدر شهید
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ | #روایتگری
🔻بچه ها حرفا وشوخی ها هم حساب کتاب داره نمیدونی وقتی غم محرومی بخوری، دلی بدست بیاری اثر وضعی داره...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#اخلاص
یکی از رفقا و هم دانشگاهی هایش تعریف میکرد که با محمد پینت بال میرفتیم.
به شوخی به شهید دهقان گفتم: آقا همه تیرها عین این بازیهای کامپیوتری به سر و کله من خورد.
او گفت: اشکال نداره داداش! چه چیزی بهتر از اینکه بی سر شهید شوی.
خودم گلوله بارانش کرده بودم، به شوخی گفتم چیزی نصیب تو نمیشود محمد! همه تیرهایی که نثارت کردم به سینه و پهلوهایت خورد.
وقتی که پیکرش را آوردند و نحوه شهادتش را فهمیدم نابود شدم.
با خودم فکر کردم اشتباه از من بود که گمان میکردم چیزی به تو نمیرسد.
#شهید_محمد_رضا_دهقانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💌 #در_محضر_شهدا
روزی خواهد رسید که برادر از برادر فرار می کند و مجرم ها با صورت شناخته می شوند و معذرت خواهی ظالم هرگز سودی ندارد ، پس آن روز را در نظر داشته باشیم و مواظب اعمالمان باشیم و نکند با کم کاری کردن و سرگردان نمودن مردم و تلف کردن وقت های خود ، انقلاب عزیزمان را به خطر بیندازیم .
🌹 شهید والامقام عباسعلی سالمی
هدیه به روح مطهر شهید #صلوات
*اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✍ #وصیت_نامه_شهدا
دل هایتان را بیشتر خالص کنید
تا فرج امام زمان (عج)، نزدیک تر شود ...
#شهید_اصغر_باوفا 🔺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💌کلام شهید
"خدایا تو میدانی که چقدر مشتاقِ زیارت کربلا بودم و این تنها آرزویی بود که با خود به قبر بردم، باشد تا در آن دنیا از ریزهخواران آن حضرت باشیم"
#شهیدانه 🕊
#شهیدداودعابدی ♥️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📔 #بخوانید | #کتاب_شهدایی
📚 عنوان کتاب:روایتی از زندگی و زمانه شهید بهشتی
🔻کتاب جامع «شهید بهشتی» روایت زندگی و زمانه شهید آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی است که به همت مجموعه فرهنگی سرچشمه در قالب کتاب جامع مصور به چاپ و با استقبال بسیار خوب علاقمندان روبرو شده بود. چاپ دوم این کتاب جامع همزمان با چهلمین سالگرد حادثه هفتم تیر توسط انتشارات سایان وارد بازار کتاب شد.
✍ نویسنده:جعفر شیرعلی نیا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#اسراف
#احتیاط
#گناه
از وقتي اين ظرف هاي تفلون را خريده بوديم، چند بار گفته بود «...يادت نره! فقط قاشق چوبي به ش بزني.»
ديگر داشت به م بر مي خورد. با دل خوري گفتم «...ابراهيم! تو كه اين قدر خسيس نبودي.»
براي اين كه سوء تفاهم نشود، زود گفت «...نه! آدم تا اون جا كه مي تونه، بايد همه چيز رو حفظ كنه. بايد طوري زندگي كنه كه كوچك ترين گناهي نكنه.»
#شهید_ابراهیم_همت 🌷🌷
يادگاران، جلد 2 كتاب شهيد محمد ابراهيم همت ، ص 35
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سلام دوستان
مهمون امروزمون برادر رضا هست🥰✋
*ڪـمے درنگ ڪن...*‼️
*شهید رضا نادری*🌹
تاریخ تولد: ۱۰ / ۸ / ۱۳۴۶
تاریخ شهادت: ۵ / ۵ / ۱۳۶۷
محل تولد: شاهرود
محل شهادت: اسلام آباد غرب
*🌹مادرش← رضا تولد امام هشتم (ع) به دنیا آمد؛ به همین خاطر نامش را رضا گذاشتیم.💫پدرش شغل آزاد داشت و مادرش خانهدار بود.🍃تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد و بعد از آن بهخاطر کمک به هموطنانش به جبهه عازم شد،🌙 از ویژگیهای رضا، توجه خاص او به انجام فرایض دینی بود.📿نماز شبش هیچ گاه ترک نمیشد📿و پای سجادهاش مدام گریه میکرد.🥀 16ساله بود که درسش را رها کرد به جبهه رفت،🕊️ رضا از ابتدا متفاوت بود. هر ماه مبلغی از پساندازهایش جمع میکرد💰 و به خانواده همرزمان نیازمندش در روستاهای دور دست میرساند،🌷 ذرهای برای خودش استفاده نمیکرد. همه دارایی رضا یک دست لباس سبز پاسداری بود🍃سه پیراهن، یک دفتر و تعدادی عکس که از او به جا مانده است.🌙 رضا یک پاشنه پایش در عملیاتی از بین رفته بود🥀 اما عقب ننشست و با عصا و دمپایی عازم جبهه شد،🌷همرزمانش میگفتند: «هوش و ابتکار شهید نادری به قدری بود که با وجود سن کم💫 در واحد اطلاعات عملیات خدمت میکرد و نقشههای بسیاری در عملیاتهای گوناگون برای نابودی دشمن کشیده بود،💥رضا وصیت نامهای دارد که خطاب به مردم است‼️و وصیت کرد که بر روی سنگ قبرش نوشته شود:✍🏻ای برادر! کجا میروی؟؟ کمی درنگ کن.........»✍🏻 (برای خواندن این وصیت نامه عکس را دانلود کنید) 🌙شهید رضا نادری در عملیات مرصاد اولین نفری بود که تنگه مرصاد را بست و منافقین کور دل را غافلگیر کرد،💥ایشان در تاریخ ۵ مرداد ماه ۱۳۶۷ در عملیات مرصاد🌙شربت شهادت را نوشید*🕊️🕋
*شهید رضا نادری*
*شادی روحش صلوات*
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔸 ۳ دقیقه در قیامت 🔹
▪️ مدافعان حرم (پارت یک )
#ادامه_دارد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی کمتر شنیده شده از شهیدسید مجتبی علمدار
شنیدن این صوت با صدای شهید حس دیگهای داره...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#ســـــلام_امـــــام_زمانـــــم🌿
مهدے جــــــانم!😍
هر زمـــــان ڪہ مے گوییم:
العجل یـــــا مولاے یـــــا صاحبـــــ الزمـــــان!😊
زمزمـــــہ هایتـــــ را میشنوم ڪہ مے گویے:
صبر ڪن چشم دلتـــــ نـــــیل شود مے آیم❤️
شعر مـــــن#حضرتـــــ هابیل شـــــود مے آیـــــم
قول دادم ڪہ بیایم بـــــہ خدا حرفے نیستـــــ😢
دل بـــــہ آیینـــــہ ڪہ تبـــــدیل شـــــود مے آیـــــم🌹
#اَلٰلهُمَعَجِلِلوَلیِڪَالْفَرَجْ
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#شـــــهادت
پرواز رویاهاست
چه خیال خامی !
برای من که پر پرواز ندارم ...💔
رسیدن به تــــ♡ـــو ❣
که ان همه بالایی...
ࢪویاست...
ڪمڪم ڪن دلاوࢪ...🌿♥️
#شھیدمجیدشهریاری🌱
#صبحتون_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃سلام بر تو ای خورشیدی که در پشت ابر گناهان امت پنهان شده ای و در غربت و #تنهایی نظاره گر تمام لحظات زندگی ما هستی.
🍃سلام بر تو ای عزیز دل #زهرا تویی که مادرت در آن لحظه های سرتاسر غم و درد در میان شعله های آتش با دلی مالامال از غم و درد تو را صدا زد و گفت: «ای #مهدی من! کی خواهی آمد تا انتقام مرا از ظالمان و غاصبان رو سیاه روزگار بگیری؟»
🍃سلام بر تو ای شمشیر #علی در غلاف؛ ای کسی که علی آرزومند دیدار توست و #دعا می کند برای لحظه ای که تو بیایی و با #ذوالفقار حیدری انتقام پدرت را از دشمنانش بگیری؛ همان دشمنانی که حق او را غصب کردند؛ بر صورت همسرش سیلی زدند و بازو و پهلوی تنها یاورش را شکستند و او غریبانه در گوشه تنهایی و #غربت سالها به سر برد در حالی که به فرموده خودش خار در چشمش و استخوان در گلویش بود.
🍃 در کنارم هستی و بر کارهایم نظارت داری. در مشکلات زندگی دست های شما یاری کننده من است گرچه تو آسمانی هستی و پاک و من زمینی و غرق #گناه اما برای من چه تکیه گاهی محکم تر از شما، به خاطر همین تو را بهترین مونس و پناه گاهم می دانم و در غروب #جمعه ها غصه هایم را برایت می گویم و از تو می خواهم که برایم دعا کنی تا عاقبت به خیر گردم و روزی که #ظهورت تحقق پیدا نمود رو سفید باشم.
✍نویسنده : #علی_اناری
✨ #جمعه_های_انتظار
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh