eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.4هزار عکس
6.6هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون برادر عباس هست🥰✋ *روایتے از شهید نخبه هوا و فضا*🌙 *🌷شهید عباس آسمیه* تاریخ تولد: ۱۰ / ۴ / ۱۳۶۸ تاریخ شهادت: ۲۱ / ۱۰ / ۱۳۹۴ محل تولد: تهران محل شهادت: سوریه مزار: کرج امام زاده محمد *🌷مادرشهید← عباسم از نخبگان برتر رشته‌ی هوا و فضا شهرستان فردیس در استان البرز بود🌙او با گذراندن دوره‌های تخصصی💥و به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرمین ائمه معصومین (ع) راهی سوریه شد🕊️راوی ← عباس نصفی از حقوق ماهانه‌اش را صرف امور خیریه می‌کرد🌙در واقع او بخشی از حقوقش را به دو خانواده‌ای می‌داد که یکی‌شان بیمار سرطان🥀و دیگری بچه یتیم داشتند🥀باقی حقوقش را هم بخشی صرف امور روزمره‌اش🪄و بخشی را خرج هیئات و مراسم مذهبی می‌کرد🏴 در طول ماه شاید 20 روزش را روزه می‌گرفت💫و غذایی که محل کارش به او می‌دادند🍲به خانواده‌های مستمند می‌داد.🌙همرزم← در سوریه سختی زیاد کشیدیم🥀و چند روزی بود که به جز چند خرما چیزی برای خوردن نبود🥀اما عباس همیشه لبخند می زد (: و می‌گفت زیاد فکرش را نکنید درست می شود🌙همرزم← عباس و ۳ نفر دیگر از بچه‌ها بالای تپه‌ای رفته بودند و شجاعانه می‌جنگیدند💥 تا از کشته شدن افراد بیشتر جلوگیری کنند🥀اما در نهایت به دست تکفیری‌ها از قلب و پهلو تیر خورد🥀و جام شهادت را از دست مولای بی‌کفن نوشید🌙پیکرش در منطقه ماند و مفقودالاثر شد🥀سرانجام پس از ۷ سال چشم انتظاری🥀در ماه محرم ۱۴۰۱ تفحص و شناسایی شد، و به همراه پیکر شهید حاج عبدالله اسکندری💫 و چند شهید دیگر به وطن آمد🌙و در ۸ محرم به خاک سپرده شد*🕊️🕋 *شهید عباس آسمیه* *شادی روحش صلوات*💙🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
. . . همونجوری ایستاده بودم که مامان با چشم ابرو اشاره کرد برم جلو خودمو جمع و جور کردم رفتم سمت در اول یه خانوم چادری تقریبا همسن سال مامان اومد داخل با مامان احوال پرسی کرد وقت انالیز کردنشو نداد یهو منو کشید تو بغلش _ماشالا هزار ماشلا چه خانومی هستی عروس گلم اووووه این چی میگه😐😐 خودمو از بغلش کشیدم بیرون با یه لبخند مصنویی ازش تشکر کردم بعد حاج حاظم اومد داخل یه مرد تپل و کوتاهِ با موهای جوگندمی و محاسن بلند میخورد از بابا سنش بیشتر باشه قشنگ معلومه از این حاج اقاهاست🙄 یه نگاه ریزی به سرتا پای من کرد انگار اومده بازار خرید ایششش بعد از احوال پرسی با حاجشون آقا داماد وارد شد😂😂 یه دسته گلِ بزرگ دستش بود پراز گلای رز سرخ و سفید ذوق کردم😂 گل رز دوست دارم خب اخ محو گلا بودم یادم رفت دامادو آنالیز کنم قدش برعکس حاجیشون بلند بود هیکلش پر بود سلام کردو گلُ گرفت سمت من نگاهه بابا کردم با اشاره گفت بگیر نگاهم افتاد تو صورتش اوووووف چقدر برادره😐😐 از علی و حسین بدتره که این تشکر کردم گلو گذاشتم رو میز حاج خانوم که نمیدونم اسمش چیه صدام زد _حلما جون بیا بشین پیش خودم ببینمت😍 اومده سینما انگار😕😕 نشستم کنارش مامانم این سمتم نشسته بود بابا و حاج کاظم و دومادبرادر هم روبه روی ما نشسته بودن داداشمم حسابی کدبانو شده ها مشغول پذیراییه😂😂😍 آقای داماد ساکت نشسته بود سرشم پایبن بود حسابی فکر کنم فرشامون جذبش کرده😂 باباهم با حاجی مشغول صحبت بودن خانومِ که فهمیدم اسمش زهرا خانومه یه نفس مشغول سوال پرسیدن از من بود مامانم که میدونست من الانه که قاطی کنم زودتر از من جوابشو میداد😂 زهراخانوم_حلما جون درس که نمیخوای بخونی دیگه؟ حلما_😐دربارش فکرنکردم شاید بعدا بخوام ادامه بدم اصلا حس خوبی نداشتم از حضور تو این جمع آدمای بدی نیستنا ولی انرژی مثبتی بهم نمیدن حس میکنم دارن بهم تحمیل میکنن و من از این حس بی زارم😭😩😩 حاج کاظم_خب اگه شما اجازه بدین آقا داماد برن با عروس خانم چند کلمه ای حرف بزنن بلاخره میخوان یه عمر باهم زندگی کنن بابا_ بله حتما دخترم پاشید برید حیاط بااقا‌یاسر حرفاتونو بزنید اههه من چه حرفی دارم اخه قرار بود یه مهمونی ساده باشه ها شد خواستگاری رسمی باشه ای گفتم بدون این که به یاسر نگاه کنم به سمت حیاط رفتم اونم دنبالم راه رفتاد کنار باغچمون یه سری صندلی بود نشستم رو یکدوم از اونا اونم نشست روبه روم چقدرم مظلومه😂😂 حلما_خب اگه صحبتی دارید بفرماید گوش میدم یاسر_اول شما بفرماید نازشی پسر چقدر معدبی تو😁 حلما_خب راستش من حرفی ندارم یاسر_😳مگه میشه ؟ حلما_بله خب حالا که شده شما بفرماید🤔🤔 یاسر_میتونم یه سوال ازتون بپرسم حلما_بله میتونید 😂😂 یاسر_به اصرار خونواده قبول کردین این مراسم رو؟ حلما_😐شماازکجا فهمیدین؟ یاسر_خب وقتی میگید حرفی ندارین یعنی کلا مخالفید دیگه _جسارتا یه سوال دیگه چرا مخالفید؟ چی میگفتم😐😐 انصافا پسر ایدآلیه درسته مذهبیه ولی مامان همیشه میگه مرد هر چقدر باایمان تر باشه به زنو زندگی اهمیت بیشتری میده بااین حرفش مخالفت میکردم اما دروغ چرا تهه دلم تاییدش میکنم فقط نمیتونم به عنوان همسر خودم قبول کنم یه آدم مذهبی رو ... بعد اون حسی که فکر میکردم عشقِ نمیتونم به کسی فکر کنم همش یه حسی مانع میشه این خیلی اذیتم میکنه ولی چاره ای براش ندارم الانم که بحث ازدواج شده دلیل مخالفتم اینه که دلم میخواد عشق رو تجربه کنم و ازدواج کنم از یه طرف دیگه هم از آدمای خیلی مذهبی خوشم نمیاد نه این که خوشمم نیاد نمیتونم درکشون کنم اینم اینجوری که از شواهد پیداست خیلی برداره ای وای خاک برسرم الان میگه این دختره خله زل زدم بهش همینجور فکر میکنم خودمو جمع و جور کردم حلما_راستش من الان امادگی ازدواج ندارم یعنی هنوز خودمو پیدا نکردم چه برسه بخوام برای زندگی مشترک تصمیم بگیرم یاسر_بله کاملا متوجه شدم😊 حلما_ممنون که درک کردین میشه یه خواهشی کنم😐 یاسر_بفرماید _اگه میشه بگید شما بگید باهم به تفاهم نرسیدیم یاسر_😂باشه خیالتون راحت دیگه حرف خاصی زده نشد رفتیم داخل بعد کلی تعارف عزم رفتن کردن قرار شد رفتن بگه که به تفاهم نرسیدیم اینام بیخیال من بشن . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️شهید مهدی زین الدین: هرکس درشب جمعه شهدا را یاد کند، شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند. 🔸شهدا را یاد کنیم، با ذکر یک صلوات 💠شادی روح شهدا صلوات -------------- 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌴السلام علی آل یاسین 🌴اسلام علیک یا صاحب عصر و زمان عليه‌السلام ✋سلام پدر مهربانم 🌹صبحت بخیر عزیز تر از جانم کی می‌شود صبح جمعه در حضور مبارکت دعای ندبه بخوانیم آقا جااااااااانم ان شاءالله هرچه زودتر خدای متعال ظهورت را امضا بفرمایت🤲 آقا جان بی صبرانه منتظر صدای ظهورت و صدای اعلام حضور سبزت که به گوش تمام جهانیان برسد هستیم 🌴ای خسته پشت پرده‌ای غیبت کی این پرده ها کنار می‌رود.... به حق خستگی بی بی دو عالم حضرت زینب سلام الله علیها پرده غیبت کنار برود الهی آمین 🤲 ✅تعجیل در فرج وآرامش قلب نازنین مولایمان هدیه به اموات ۱۴صلوات اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم اللهم عجل الویک الفرج 🤲 . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❤️ ایها العشق، ✋🏻 سلام از طرفِ نوكرِ تو 🍃 برگ سبزی‌ست که ‌هر روز رسد مَحضرِ تو ✨ أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ سـلام بر ساکنِ كربلاء ✨ 🌹 . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 رهبر انقلاب: بدخواهان جمهوری اسلامی خوراک مار و مور شدند؛ ترامپ هم خاک و خوراک کرم خواهد شد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸🍃 🍃 ✍متن زیارت امام زمان عج در روز جمعه ✅روز جمعه روز حضرت صاحب الزّمان (عليه السلام) و بنام آن جناب است و همان روزي است كه در آن روز ظهور خواهد فرمود بگو در زيارت آن حضرت: ✳️ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ، اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ، وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ، وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ اَوْلِيآئِكَ، يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ، َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلايَ فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلايَ كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ.✳️   <<اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـهݥ>> ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌
شهید رضا اسماعیلی داعشی ها محاصره ش کردن تا تیر داشت با تیر جنگید تیرش تموم شد، داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش، همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود،خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد ولی یک لحظه سرشو از ترس پایین نیاورد، تشنه بود آب جلوش می ریختن رو‌ی زمین، فهمیدن حاج قاسم توی منطقس، برای خراب کردن روحیه حاج قاسم ، بیسیم رضا اسماعیلی گرفتن جلو دهن رضا و چاقو گذاشتن زیر گردنش کم کم برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم، اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید! ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چندتا کلمه گفت، (اصلا من آمدم جون بدم برای دختر مظلوم علی, اصلا من آمدم فدابشم برا حضرت زینب, اصلا من آمدم سرم رو بدم) (یا علی یا زهرا)،میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد... بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن ‌برای حاج قاسم ✍امنیت ما اتفاقی نیست عزیزان چقدر سرها و خون ها دادیم تا توانستیم به این آرامش برسیم! 🌷 شادی روح تمامی شهدا علی الخصوص شهید رضا اسماعیلی و حاج قاسم صلوات . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا📖 ✍به مناسبت: سالروزولادت 💥سردارشهید:حبیب الله لک زایی 💥تاریخ تولد:1401/6/18 💥تاریخ شهادت:1391/7/25 💥نحوه شهادت :جراحات جنگ تحمیلی 💥آرامگاه شهید:گلزار شهدای، شهرستان نیمروز . 🔰 پدر این شهید بزرگوار روحانی و از مبارزان دوران ستم‌شاهی بود و این روح مبارزاتی از کودکی در وجود حبیب ریشه دواند و از او فرد شجاعی ساخت که در دوران کودکی و نوجوانی، خواب آرام را از چشمان ضدانقلاب به کابوس بدل کرد و پاسداری شد که اهالی سیستان و بلوچستان زیر سایه صلابت او آرامش می‌یافتند. 🔰وی در سال 67 در منطقه شلمچه به شدت مجروح شد، به طوری که 4 روز در بی هوشی به سر ‌برد او در اثر این مجروحیت‌ها جانباز ۷۲/۵درصد ‌شد و ترکش‌هایی در ناحیه سر و گردن و چشم و قفسه سینه و دیگر جاهای بدنش، سال‌ها همنشین این سردار پرتلاش بوده‌اند. 🔰سردار بی ادعا و گمنام زمین و نام آَشنای آسمانی‌ها، در 25 مهر ماه 1391 در مأموریت کاری و در لباس سبز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در بیمارستان بعثت نیروی هوایی ارتش مصادف با سالروز شهادت حضرت امام جواد (ع) و در سومین سالگرد شهادت سرداران شهید نورعلی شوشتری و شهید رجب‏علی محمدزاده که به تعبیر سردار شهید لک‏زایی شهدای وحدت، امنیت و خدمت بودند، به فیض شهادت نائل شد و در سایه سپیدارهای ملکوت آرمید. 💥تولدت در آسمانها مبارک ای شهید🥀 . برای سلامتی امام عصر عجل الله... هدیه به ارواح مطهر شهدا....امام شهدا.... شهیدسرافراز<<حبیب الله لکزایی>> <<صلــــــــــوات>> 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
۹ ماه در شکمش، ۲ سال در دامنش، و یک عمر در زندگیش، چیز دیگری ندارد برای اثبات محبتش، بهشت که هیچ، همه‌ی آن چه که هست را باید زیر قدمهایش بدانی❤️ شهدارا یاد کنید باصلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💢مࢪاقب خود باشید!💢 دࢪ این فضاۍ بـے دࢪ و پیڪࢪ مجازۍ! دࢪ اگࢪ ࢪوۍ مین میࢪفتے؛ جانباز مےشدۍ و ! اما! اگࢪ تن بھ مین‌هاۍ این وادۍ دهے؛ معلوم نیسـت، بھ ناڪجا آبادها خواهے ࢪسـید... اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ‏ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ اَللَّهُـــمَّ صَلِّی عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» . 🔶‏حاج اسماعیل کلاهدوزان در مسیر پیاده روی اربعین عمود ۶۰۰ برای استراحت روی صندلی نشست و چه راحت به خواب ابدی رفت پدر سه شهید مهدی. علي و جواد کلاهدوزان . شادی روح فرزندان شهیدش وابوشهدا فاتحه باذکرصلوات 🕯 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه یک صدا ... در این روز آدینه دست دعا به درگاه خدای مهربان بر میداریم و جهت سلامتی و تعجیل امر فرج حضرت آقا صاحب العصر و الزّمان(عج) دعا می کنیم ... 🚩اللهم عجل لولیک الفرج 🚩 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون برادر جلیل هست🥰✋ *شهیدے ڪه با روضه حضرتـــ رقیه(س) آسمانے شد*🕊️ *🌷شهید جلیل خادمی* تاریخ تولد: ۱۵ / ۴ / ۱۳۵۶ تاریخ شهادت: ۲۴ / ۸ / ۱۳۹۴ محل تولد: فارس/ فسا،امیر‌حاجیلو محل شهادت: سامرا *🌷همسرشهید← هر بار که اسم سوریه را می آورد دلم می لرزید و راضی نمی‌شدم.🥀یک روز به من گفت: «مانده‌ام با این همه اعتقاداتی که داری چرا راضی نمی‌شوی به سوریه بروم،‼️جواب حضرت زینب و رقیه را خودت بده...»🥀در باورم نمی‌گنجید که بخواهم جلیل را به این زودی از دست بدهم.🥀نگاهم در نگاهش قفل شد.🥀(با خود می‌گفتم مرا به که واگذار کردی ... راه برگشتی برای من نگذاشتی...)🥀شرمنده شدم سرم را پایین انداختم و همان لحظه از تمام وجودم جلیل را به حضرت زینب سپردم.🌙جلیل حاجت قلبی‌اش را از حضرت فاطمه زهرا (س) گرفت و مدافع حرم شد🕊️علاقه زیادی به روضه حضرت رقیه(س) داشت🏴 به همین جهت هیئتی را به نام فاطمیه راه اندازی کرد.🌙 این هیئت متشکل بود از تمامی خویشاوندان دور و نزدیک💫هر هفته همه گرد هم می‌آمدیم و زیارت عاشورا میخواندیم📿سامرا که رفت زنگ زد📞 گفتم جلیل 5 صفر روضه حضرت رقیه را فراموش نکن🌙گفت همان روز به سامرا می روم و از آنجا نائب الزیاره همه هستم و تماس می‌گیرم.📞نمی‌دانستم روضه در آن روز شامل حال یتیمان من هم می شود🥀همزمان با لحظاتی که زمزمه زیارت عاشورا بر لبان ما بود🤲🏻 و اشک بر مظلومیت حضرت رقیه(س) می‌ریختیم🥀جلیل در جوار مرقد ملکوتی امام حسن عسکری(ع) و امام علی النقی (ع) 🌙در آستانه‌ی شهادت حضرت رقیه(س)🏴 آسمانی شد*🕊️🕋 *شهید جلیل خادمی* *شادی روحش صلوات*💙🌷 . 🌹🍃🌹🍃
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون برادر جلیل هست🥰✋ *شهیدے ڪه با روضه حضرتـــ رقیه(س) آسمانے شد*🕊️ *🌷شهید جلیل خادمی* تاریخ تولد: ۱۵ / ۴ / ۱۳۵۶ تاریخ شهادت: ۲۴ / ۸ / ۱۳۹۴ محل تولد: فارس/ فسا،امیر‌حاجیلو محل شهادت: سامرا *🌷همسرشهید← هر بار که اسم سوریه را می آورد دلم می لرزید و راضی نمی‌شدم.🥀یک روز به من گفت: «مانده‌ام با این همه اعتقاداتی که داری چرا راضی نمی‌شوی به سوریه بروم،‼️جواب حضرت زینب و رقیه را خودت بده...»🥀در باورم نمی‌گنجید که بخواهم جلیل را به این زودی از دست بدهم.🥀نگاهم در نگاهش قفل شد.🥀(با خود می‌گفتم مرا به که واگذار کردی ... راه برگشتی برای من نگذاشتی...)🥀شرمنده شدم سرم را پایین انداختم و همان لحظه از تمام وجودم جلیل را به حضرت زینب سپردم.🌙جلیل حاجت قلبی‌اش را از حضرت فاطمه زهرا (س) گرفت و مدافع حرم شد🕊️علاقه زیادی به روضه حضرت رقیه(س) داشت🏴 به همین جهت هیئتی را به نام فاطمیه راه اندازی کرد.🌙 این هیئت متشکل بود از تمامی خویشاوندان دور و نزدیک💫هر هفته همه گرد هم می‌آمدیم و زیارت عاشورا میخواندیم📿سامرا که رفت زنگ زد📞 گفتم جلیل 5 صفر روضه حضرت رقیه را فراموش نکن🌙گفت همان روز به سامرا می روم و از آنجا نائب الزیاره همه هستم و تماس می‌گیرم.📞نمی‌دانستم روضه در آن روز شامل حال یتیمان من هم می شود🥀همزمان با لحظاتی که زمزمه زیارت عاشورا بر لبان ما بود🤲🏻 و اشک بر مظلومیت حضرت رقیه(س) می‌ریختیم🥀جلیل در جوار مرقد ملکوتی امام حسن عسکری(ع) و امام علی النقی (ع) 🌙در آستانه‌ی شهادت حضرت رقیه(س)🏴 آسمانی شد*🕊️🕋 *شهید جلیل خادمی* *شادی روحش صلوات*💙🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
. . . اخیش راحت شدم احساس میکردم یه بار سنگین از رو دوشم برداشته شده😊😊 حسابی سرحال بودم مامان_خب دخترم چطور بود؟🤔 دیدی چه پسر اقا و باشخصیتی بود هزار ماشاالله😍 _خدا ببخشه به مادرش اوهوم پسر خوبی بود😊😊 مامان_ یعنی خوشت امد ازش؟ اخ اخ داشتم خراب کاری میکردم حتما مامان فکر کرده چون خوشم امد ازش خیلی سرحالم باید یه جور جمش کنم _ببین مامان جان آره پسره خوبیه🙄🙄🙄 ممکنه آرزو هر دختری باشه ولی ما خیلی با اختلاف نظر داشتیم خودش هم متوجه شد فکر کنم اصلا از من خوشش هم نیومد مامان_ معلوم نیست چی به پسر مردم گفتی که این جور خیالت راحته😕😕 یادت باشه همیشه موقعیت هایی مثل این پیش نمیاد هم پسره هم خانوادش مورد تایید ما بود _ مامان من قبلا حرف هامو زده بودم لطفا دیگه در مورد بحث نکنیم😣 من میرم با اجازه وقتی اصرار داشتم نیان جلو به خاطر همین چیزا بود دیگه خداروشکر بابا چیزی نگفت خیالم از یاسر هم راحت بود به خانوادش بگه به تفاهم نرسیدیم کلا پرورندش بسته میشه سرم پایین بود اصلا متوجه حسین نشدم که جلو در اتاقم وایستاده _ وااای ترسیدم داداش چه بی سر و صدا میای😐😐 حسین_ من صدات کردم خواهری انقدر تو خودت بودی نشنیدی _آره حواسم نبود بیا بشین چیزی میخواستی؟ حسین _راستش امدم یکم حرف بزنیم😊😌 _نگو که مامان تو رو فرستاده نصیحتم کنی😠 از یاسر خوب بگی پیشم حسین اروم زد تو سرم و گفت: چه فکر های هم پیش خودت میکنی کوچولو فکر کردی دست به یکی کردیم شوهرت بدیم؟ _آخه مامان خیلی از یاسر خوش اومد☹️ حسین_ پسره معقولی بود ولی من از اول هم به مامان گفته بودم حلما آمادگی ازدواج نداره بره دوباره برمیگرده خونه _عههه داداش😐😐 حالا درسته من آمادگیشو ندارم ولی دیگه این جوری ها هم نیست... حسین_ باشه خانم کوچولو حق با تو هست __بله همیشه حق با منه😊 حسین_ خب حالا 2 دقیقه آروم بگیر من اصلا نیومده بودم از امشب حرف بزنم _ عه خب زودتر میگفتی برادر من خب حالا زود بگو چیکارم داشتی که خیلی خستم مامان امروز کلی ازم کار کشید حسین_چند روز دیگه که محرم میشه علی اینا مثل هر سال مراسم دارن _آره زینب یه چیزایی گفت حسین_ امسال تصمیم گرفتم برم کمکشون😍😍 _ هر سال میری عزیزم برو سر اصل مطلب حسین_ میخواستم بگم امسال تو هم میای؟ خانم موسوی پا درد داره زینب خانم دست تنهاست تو هم بیکاری خونه حوصلت هم سر نمیره چی میگی میای کمک؟ _نمیدونم والا چی بگم حسین_ قبول کن دیگه همه هستیم کار خیر هم هست _ من تا حالا از این کارا نکردم بنظرم سخت باشه حسین_ حالا یه بار امتحان کن نخواستی دیگه برای کمک نیا دیدم بد فکری هم نیست به قول حسین ثواب هم داره هم اینکه به امام حسین حس خیلی خوبی دارم باید با زینب حرف بزنم حسین_ این سکوتت رو بله حساب کنم؟ _ باشه داداش میام کمک😘😘 . .🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh