🌷شهید نظرزاده 🌷
شهيد بہ #قلبت نگاه ميڪند اگر جايے برايش گذاشتہ باشے مےآيد مےماند لانہ ميڪند تا #شهيدت ڪند ... #سلف
9⃣9⃣2⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹 #شهیدسعیدبیاضی زاده در سال ۱۳۷۳ متولد شد.
۲۲ساله بود ودرحالیکه دروس #سطوح_عــــــالےحوزه را درشهر مقدس قم به خوبے خوانده بود،عزم دیار عاشقانـــ❤️ کرد واصرار بر اعزام به #سوریه.
🔸تادرماه مهمانی خدا توفیق پیدا کرد😍 برای اولین بار به #حرم_حضرت_زینب (س) مشرف شود.اینبار که ازسوریه برگشت داغدار فراق رفیق #شهیدشـــ🕊
(طلبه شهید جاویدالاثر امین کریمیان) بود.
🔹او در عمر طلبگے خود خصوصیات و ویژگےهایی داشت که 📛بدون اغراق ومبالغه آنهارا بیان میکنم به نحوےکه برخے ازاین ویژگےها #قبل ازشہادتش در مدت کوتاه رفاقتمان ذهنم را مشغول کرده بود ومورد اذعـان واعتراف همه دوستان وآشنایان اوست👌.
🔸به معناے حقیقے کلمه #بی_تعلق به دنیا بود وهیچگونه تعلق دنیوے نداشت نه به مال ونه به عناوین فریبنده دنیا وحتے به درس📖 .
🔹براے #خدا درس میخواند.
این بے تعلقی به شدت او را بے تکلف ساخته بود وبسیار ساده و باصفا بود✨ که هیچ یک از دوستانش #هیچگاه از بااو بودن معذب نبوده بلکه از همنشینے با اولذت میبردند☺️.
🔸جهادے وتلاشـگر بود وازهیچ خدمتے دریغ نمیکرد♨️؛از اردوهاے بی شمار #جهادے اوگرفته تا تدارک جلسات #شهدا،روایتگرے و شجاعت هاے او در جبهه عراق وسوریه.👊
🔹متواضع بود ودرگیر عناوین نبود.
بااینکه #جزءنخبگان واستعدادهاے برتر حــــــوزه بود واساتید به استعداد والاے ایشان اذعان داشتند اما به قول طلبه ها وجهه علمی برای خود نتراشیده بود.
🔸اهل اطمینان بود تردیدنداشت📛 ودر تصمیماٺ مهمّش مصر و #مطمئن بود.پاک و باتقوا بود ،بے صدا و آرام اشک میریخت😭 و قلــ💔ــب سوخته مسیر #شہادت بود.
🔹سرانجام در ماه #محرم ودر شب جمعه به آرزویش " #شهادتــــ🌷" رسید.
#رفاقت؛گاهی این حرفها را هم دارد
باید آنقدر پای اش بایستی تا بیاید✊...
#شهید_مدافع_حرم_دهه_هفتادی
#شهید_سعید_بیاضی_زاده 🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
فقط یک آرزو دارم....!!! گفت: «توی دنیا بعد از شهادت فقط یک #آرزو دارم: اونم اینکه تیر بخوره به #گلو
5⃣0⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹جهیزیه ی #فاطمه حاضر شده بود.
یک عکس قاب گرفته از بابای #شهیدش را هم آوردم،دادم دست فاطمه...
گفتم: بیا مادر!
اینو بگذار روی وسایلت...
🔸به شوخی ادامه دادم:
بالاخره #پدرت هم باید وسایلت رو ببینه که اگر چیزی کم و کسری داری برات بیاره☺️...
🔹شب #عبدالحسین را خواب دیدم،گویی از آسمان آمده بود😍؛با ظاهری آراسته و چهره ی روشن و نورانی✨...
🔸یک پارچ خالی تو دستش بود، داد بهم!!با خنده گفت😄:این رو هم بگذار روی جهیزیه ی #فاطمه!.
🔹فردا رفتیم سراغ #جهیزیه.
دیدیم همه چیز خریدهایم؛
غیر از #پارچ😟...
#شهید_عبدالحسین_برونسی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#اللهم_ارزقناتوفیق_شهادة نمے خـواهم دگر #آسایشم را بیـــا بر هم بـزن #آرامشم را #شهـادت ای هُمای
7⃣0⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔸جوانی فعال وسرزنده بود و در #بسیج مدرسه فاطمیه فعالیت میکرد.از آنجایی که قدرت بیان خوبی داشتم 👌به عنوان راوی #راهیان_نور درشلمچه حضور پیداکرد.
🔹همیشه #خاطرات_شهدا و فرماندهان جنگ را مطالعه میکرد ومرتب درمورد خاطرات عمو وپسرعموی #شهیدش از پدرش میپرسید❓
🔸بیان شیوا،دلنشینــ😌 وجذابش باعث شده بود که اگر #یکبار به سخنرانی میرفت ,دوباره دعوتش میکردند، ⚡️اما #اخلاص این شهید باعث شده بود که علاقه نداشته باشد به جاهایی برود که او را میشناختند وبه #مناطق_محروم میرفت.
🔹برای# اعتکاف هم،جنوب #کرمان_وزابل را انتخاب میکرد،بااینکه مسیرها دور🏜 وسخت بود ولی با دوستان روستایشان به همین مناطق میرفت.
🔸ازخصلت های #خوب دیگر شهید این بود که :
وابسته به دنیا وتعلقاتش نبود📛
بسیار #بااخلاق،خوش برخورد وبا گذشت بود
او بیش از یکسال دوره آموزشی و #نظامی دید و هر دوره ی سه ماهه ای که طی میکرد، جواب میشنید که به مهارت لازم نرسیدی!!!🚫
💥اما ناامیدنمیشد ودر دوره ی دیگه ای شرکت میکرد.👊
🔹چون سنش کم بود،به #سوریه اعزامش نمیکردند ولی #شهیدسعید دست بردار نبود و از هر دری وارد شد تا درنهایت توانست👌 به سوریه اعزام شود...
#شهید_سعید_بیاضی_زاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh