اینکه چقدر حرفای قشنگ بلدیم مهم نیست..
اینکه چقدر شبیه حرفهای قشنگمون هستیم مهمه
#شبتون_در_پناه_حق❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ده جمله را هر روز صبح به خودتان بگویید:
_دیروز گذشت
_من زیبا هستم
_امروز روز من است
_من از پسش برخواهم آمد
_شڪست خوردن اشڪالے ندارد
_تا جاییڪه بتوانم امروز به آدمها ڪمک میڪنم
_من به اندازے ڪافے خوب هستم
_من به انتخابهایم افتخار میڪنم
_من میتوانم هرآنچه ڪه میخواهم باشم
_من خیلے خوش شانسم ڪه سلامت هستم.
_چیزهای بے اهمیت نمیتواند روز من راخراب ڪند.🌺
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️تقدیم با بهترین آرزوها
🌺آخرهفته تون شاد
♥️و سرشارازعشق وآرامش
🌺امیدوارم
♥️سلامتی،خوشبختی
🌺مهمان خونه هاتون
♥️ولبخند مهمان
🌺نگاهتون باشه
♥️آخر هفتـه خوبی داشته باشید
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
امام ۱۴ معصوم و۱۲۴ هز پیغمبر و شهدا و اموات مؤمنین و مومنات و اموات این جمع وحق الناسها و آمرزش گناهانمون و رفع گرفتاری از جمیع مؤمنین و مومناتو مردم کشورم
#صفـــ۵۸۵ــفحه 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره فرمانده شهید حاج علی کرکی از خوابی که در جنگ۳۳ روزه دید و عنایت حضرت زهرا و حضرت زینب سلام الله علیهما
#فاطمة_الزهرا
📨خاطرات_شهدا
🟣شهید مدافعحرم
علی_اصغر_شیردل
🔷ارادت به حضرت_زهرا علیهاالسلام
💜مادر شهید:
میزان ارادت پسرم به خانم فاطمه زهرا علیهاالسلام به قدری زیاد بود که خیلیزود از این خانم بزرگوار حاجت میگرفت؛ فقط کافی بود ایشون رو صدا کند یا حاجتی ازشون بخواد، سریع و کمتر از یکروز حاجتروا میشُد!
❄️در سال۱۳۸۱ خواهرِ کوچکترِ علیاصغر در یک تصادف ضربه به سرش خورد و تمام دکترها احتمال ضربه مغزی میدادند؛ علیاصغر خیلی بیتابی میکرد و نگران خواهرش بود؛ اونشب تا صبح توی بیمارستان، کنار تخت خواهرش بیدار بود و دعا میکرد.
💜همون موقع بود که برای شفای خواهرش متوسّل به حضرت زهرا شد. اتفاقاً ماه محرم بود و شب عاشورا؛ فردا صبح وقتی دکتر اومد بالا سر دخترم، گفت مشکلی نیست و ایشون مرخّص هستند؛ واقعا دخترم بهواسطهی ارادت پسرم به خانم فاطمه زهرا و فرزندانشون شفا پیدا کرد
اولین وتنهاشهیدمدافع حرم،
استان کردستان
منوچهر سعیدی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✨اولین و تنها شهید استان کردستان است که دهم خرداد ۱۳۹۴ در شهر الرمادی عراق به شهادت رسید. او درست در روزی به دنیا آمده بود که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز شد. یکم مهر ۱۳۵۹، در روستای میمنتآباد شهرستان قروه کردستان، فرزند پسری به دنیا آمد که هرچند سنش به جهاد در دفاع مقدس نمیرسید، اما مقدر بود سالها بعد در جبهه دفاع از حرم حضور یابد و به شهادت برسد. 🌹شهید سعیدی به عنوان تنها شهید مدافع حرم استان کردستان، نمادی از مقاومت و ایستادگی مردمانی است که در همه حوادث و رویدادها، در کنار سایر هموطنانشان ایستادند و خون دادند.شهادت پدر، متولد شد.
این شهید عاشق یك سال پس از ازدواج یعنی 1384 وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و لباس سبز پاسداری از مام وطن بر تن كرد و یك دهه بعد با اوج گرفتن جنگ در سوریه داوطلبانه برای مقابله با عوامل تكفیری - تروریستی داعش به این كشور اعزام شد.
مدتی در این كشور در جنگ با داعشیان بود و پس از بازگشت از سوریه به صورت خودجوش و داوطلبانه و در راستای كمك به روستاهای محروم عراق برای 2 ماه به این كشور رفت اما این ماموریت فقط 10 روز طول كشید منوچهر سعیدی در دهمین روز از آخرین ماه بهار در حمله انتحاری عوامل تكفیری تروریستی داعش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
یادش گرامی وراهش پررهرو 🌼
شهید مدافع حرم🕊🌹
منوچهر_سعیدی🌱
🌷 #هر_روز_با_شهدا_4236🌹
#عصرانهی_خونین💕
🌷پانزده روز از ازدواج «سعیدی» میگذشت؛ اما گویا به او الهام شده بود که باید به جبهه برود. ساعت ۴ بعدازظهر یکی از روزهای بهار، همراه ۱۲ تن از همرزمان در وقت استراحت و در محل خدمت، پایگاهی در منطقهی سیا حومهی بانهی کردستان، مشغول بازی فوتبال بودیم. در همین هنگام دو روستایی به ما نزدیک شده و مشغول سلام و احوالپرسی شدند. دو نفر دیگر هم در فاصلهی ۲۰۰ ـ ۳۰۰ متری ما مشغول کشاورزی بودند.
🌷آن دو نفر پس از سلام و احوالپرسی، به طرف کشاورزان حرکت کردند. دقایقی بعد دیدیم که سفرهای را دارند روی زمین پهن میکنند، ما به گمان اینکه میخواهند عصرانهای بخورند، به این موضوع توجهای نکردیم و دوباره مشغول بازی شدیم، که صدای رگبار اسلحههای آنها همه ما را به وحشت انداخت. همه وحشتزده روی زمین دراز کشیدیم؛ اما «سعیدی» یک آن از جایش بلند شد و خود را به اسلحهخانه رساند و اسلحهاش را برداشت.
🌷هر لحظه به تعداد آنها، که از اعضای حزب «کومله» بودند، اضافه میشد. «سعیدی» را دیدم که اسلحه به دست، برای نجات ما به سمتشان داشت شلیک میکرد. نفس ضدانقلاب را بریده بود؛ اما، ناگهان نقش بر زمین شد و افتاد. خودم را هر طور بود بالای سرش رساندم، بدنش سالم بود. سرش را روی زانویم گذاشتم، که یک آن متوجه شدم تیر به دهانش خورده و از پشت سر خارج شده است.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز عینالله سعیدی خزانآبادی (تولد: ۸ مهر ۱۳۴۲، شهادت: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۴)
#راوی: رزمنده دلاور محمد برهانی
منبع: سایت نوید شاهد
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
💠 برشی از وصیت نامه فرمانده شهید مهدی زین الدین
شهید مهدی زینالدین:
اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(علیه السلام) است. هیچ کس نمی تواند پاسداری از اسلام کند درحالی که ایمان و یقین به اباعبدالله الحسین(علیه السلام) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه های پیکار می رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(علیهالسلام) است.
✍آب نبود
غذایی هم نبود ڪہ بخورن؛
مهمات هم دیگہ آخراش بود.
پنج روز زیر آتیش سنگین بعثی ها مقاومت ڪردن.
تـــوبه چهار مرحله دارد:🌱
مرحله اول: پشیمانی و ندامت
پشيمانى آثار سازندهاى دارد؛ چرا كه استغفار بدون پشيمانى مثلِ مسخره كردن خداوند است.
مرحله دوم: تصميم جدّى بر ادامه ترك از گناه در آينده
مرحله سوم: جبران «حق الناس» و «حق الله»
مرحله چهارم: جبران مافات
شخص توبه كننده بايد به همان اندازه كه گناه كرده با اعمال صالح آن را جبران كند.❤️
❤️✨ #نمازشب را رها نکنید! هر کس از نماز شب محروم شد، از رزقوروزی زیاد هم محروم خواهد شد.
#حجةالاسلامعلویتهرانی
برای دنیایتان هم که شده، سحرها بیدار شوید، چون بیداری سحر، زیبایی چهره و خوش اخلاقی میاورد
#نمازشبمنذرظهور❤️
باوضو بخوابید 👌❤️
قبل ازخواب به گناهان خودفکرکنیدوازخداوند
طلب مغفرت کنید😔
بابهترین رفیق خودحضرت مهدی عج صحبت کنید😊❤️
شکرخداوند ونعمت هایش فراموش نشه
🌙شب بخیرمولاجان😞
🌼شبتون مهدوی🌼❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸تقدیم با بهترین آرزوها
💜آخرهفته تون شاد شاد
🌸یک روز قشنگ
💜یک دل آرام
🌸یک شادی بی پایان
💜یک نور از جنس امید
🌸یک لب خندون
💜یک زندگی عاشقانه
🌸و هزار آرزوی زیبا
💜ازخداوند براتون خواهانم
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با ارزش باش ...
با ارزش زندگی کن ...
برای خودت خط هایی داشته باش !
روی بعضی چیزها
زیر بعضی چیزها
و دور بعضی چیزها
خط بکش ...!
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
دستمان را بگیرید ای شهدا اگر نباشید
دفن میشویم زیرخروار ها گناه
و غرق خواهیم شد
در دریای نفس
اینجا، بدون شما به یقین
مبتلا به گناه خواهیم مرد.
راه شما و یاد شما روشن کننده ی روشنایی مسیرمان است ؛
به یادمان باشید و برای نجاتمان امن یجیب بخوانید......
❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی❤️
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
امام ۱۴ معصوم و۱۲۴ هز پیغمبر و شهدا و اموات مؤمنین و مومنات و اموات این جمع وحق الناسها و آمرزش گناهانمون و رفع گرفتاری از جمیع مؤمنین و مومناتو مردم کشورم
#صفـــ۵۸۶ــفحه 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️این تصاویر همه واقعی هستش از استخبارات عراق کشف شده .
این فیلم جانسوز و تأثیرگذار به سمع و نظر زنان بی حجاب خیابانی رسانده شود شاید بخودشان بیایند و ازاعمال غیر اسلامی و غیر اخلاقی خود پشیمان شده تا قبل از اینکه به نفرین شهدا گرفتارشوند . 🌷
چنین مردانی برای دفاع از این آب و خاک در برابر صدام و بعثی ها جانشان را نثار کردند که در این کشور احکام اسلام و قرآن جاری باشد نه این وضعی که در خیابان ها شاهد هستیم 😔
چه سرها که دادیم تا روسری از سر دختران و زنان ما نره .
🔺 مدیون شهدا هستید اگر این فیلم را در سطح وسیع منتشر نکنید.
تا همه بدانند و ببیند که روز قیامت نگویند ما نمی دانستیم کسی به ما چیزی نگفت ..
شهدا شرمنده ایم
🌷 #هر_روز_با_شهدا_4238🌷
#طعم_خون_عراقی!💕
🌷وقتی در خط مقدم بودیم عراق برای اینکه شهر فاو را پس بگیرد اقدام به پاتکهای سنگینی میکرد و در آن زمان فرماندهان جنگ تصمیم گرفتند که یک حمله به قرارگاه تانک عراق در نزدیکی بصره انجام بشود تا این قرارگاه منهدم و کمی جلوی تکهای عراقیها گرفته شود. به همین دلیل شب ۲۸ بهمن ۱۳۶۴ با گردان حضرت قاسم ابن الحسن مأموریت داشتیم به اتفاق چند گردان دیگر به این قرارگاه ضربه بزنیم و برگردیم. این قرارگاه نزدیک جاده آسفالت منتهی به بصره قرار داشت. به اتفاق دو تن از دوستان با تعدادی گلوله آر.پی.جی تا ۵۰_۶۰ متری جاده آسفالت پیش رفتیم که بتوانیم تانکهایی را که پایین شانه جاده سنگر گرفته بودند و با گلوله مستقیم بچهها را میزدند منهدم کنیم.
🌷بعد از چندین شلیک به یکباره رگباری از تیربار تانک به سمت ما آمد که در همان لحظه من از ناحیه شکم و یکی از دوستان از ناحیه پا مجروح شدیم. در همانجا ماندم و دو تا از بچهها که یکی زخمی بود به عقب برگشتند. نمیدانم چقدر طول کشید ولی دیدم برادر علی اکبر سوری که با من و سالم بود و به عقب برگشته بود با یکی از همرزمان به نام حسین جابری که هم اکنون هر دو عزیز در کسوت جانبازی هستند آمدند که بنده را به عقب منتقل کنند اما، اینبار هر سه تیر خوردیم که من از ناحیه پای چپ مجدداً تیر خوردم و با توجه به شدت جراحات امکان همراهی دوستان نبود و همانجا ماندم. فردای عملیات که نیروهای عراقی برای پاکسازی خط آمدند با جسم غرق در خون من مواجه شدند.💕
🌷ابتدا فکر کردن من تمام کردهام. چندین بار از کنار من بیتفاوت گذشتن تا اینکه در یک لحظه که من به هوش آمدم و چشمانم را باز کردم، دیدم چند عراقی بالای سر من هستند و بلند بلند عربی حرف میزنند و اشاره میکردند که بلند شوم اما متوجه شدند قادر به راه رفتن نیستم به همین خاطر با استفاده از سرشانههای لباسم من را تا سر جاده آسفالت کشیدند و در کنار سایر رزمندگان که مجروح یا اسیر شده بودند، قرار دادند. بعد از اینکه تمام زخمیهای شب عملیات را روی جاده آسفالت جمع کردند با چند دستگاه خودرو «ایفا» و در بدترین شرایط ممکن ما را به پشت خط منتقل کردند و در آنجا که بیمارستان صحرایی بود پانسمان اولیه کرده و به بیمارستان نیروی هوایی عراق در بصره اعزام کردند. یادم هست وقتی من را به اتاق عمل بردند یک نفر....
🌷یک نفر که فارسی صحبت میکرد پرسید: «گروه خونی تو چیه؟» گفتم: «آ مثبت» و درحالیکه یک کیسه خون در دستش بود گفت: «میدونی این چیه؟» گفتم: «بله خون است.» با تأکید گفت: «نه این خون عراقیه!» گفتم: «اشکالی نداره ما و شما برادر هستیم.» که دکتر عراقی گفت: «پس چرا اومدی جنگ؟» گفتم: «برای دفاع از وطنم اومدم.» و دیگه هیچی متوجه نشدم تا به گفته دوستانم پنج شب بیهوش بودم. بعد از دو روز ما را به سالنی در مجاورت فرودگاه منتقل کردند. در آنجا تمام مجروحین را با بدترین وضع روی زمین خوابانده بودند. بعد از چند روز با قطار به بغداد منتقل کردند و بعد از راه آهن سوار اتوبوس کردند قبل از بردن به سازمان استخبارات عراق ما را در شهر به نشانه پیروزی ارتش عراق بچرخانند....💕
#راوی: آزاده و جانباز سرافراز محمود نانکلی (ایشان زمانیکه ۱۶ سال داشتند و برای چهارمین بار به منطقه اعزام شده بودند، مدال جانبازی بر گردن آویختند و به اسارت دشمن بعثی درآمدند.) 💕
منبع: خبرگزاری ایسنا
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi