✅ مهدی استثنایی برای پرورش
🔻آیت الله شهید سید محمدباقر صدر:
هر كودكى به طور عادى حضانت لازم خود را در پدر و مادر و فضاى خانوادگى آنها پيدا خواهد كرد. ولى انسان نخستين (آدم عليه السلام) كه در چنين فضاى خانوادگى پرورش نيافت نيازمند يک مهد پرورش و حضانتِ استثنايى بود تا رشد و آگاهیهايى كه او را شايسته قبول مسئوليت خلافت بر روى زمين میكند، در آن بيابد، يعنى زندگى و مشكلات مادى آنرا بشناسد و به مسئوليتهاى اخلاقى و معنوىِ خود واقف شود.
قرآن كريم از مهد حضانت و پرورش استثنايى اين اولين انسان، به بهشت تعبير كرده است؛ زيرا خداوند در اين باغ كوچک زمينى تمامى وسايل آرامش و نيازمندیها را براى آدم و حوّا فراهم كرد. در قرآن آمده است: «در حقيقت براى تو در آنجا اين [امتياز] است كه نه گرسنه میشوى و نه برهنه میمانى. و [هم] اينكه در آنجا نه تشنه میگردى و نه آفتابزده» [طه: ۱۱۸- ۱۱۹].
🔸اسلام، راهبر زندگى؛ مكتب اسلام؛ رسالت ما، ص ۱۶۹.
🆔 @shahidsadr
💠 هزة روحية كبيرة..
🔻الإمام الشهيد السيد محمد باقر الصدر:
وكان أول تكليف وُجّه إليه [آدم عليه السلام] أن يمسك عن شجرة معيّنة في تلك الجُنينة؛ ترويضاً للإنسان الخليفة على أن يتحكم في نزواته، ويكتفي من الاستمتاع بطيّبات الدنيا بالحدود المعقولة من الإشباع الكريم، ولا ينساق مع الحرص المحموم على المزيد من زينة الحياة الدنيا ومتعها وطيّباتها.
وقد استطاعت المعصية التي ارتكبها آدم بتناوله من الشجرة المحرّمة أن تُحدث هزّةً روحية كبيرة في نفسه، وتفجّر في أعماقه الإحساس بالمسؤولية من خلال مشاعر الندم. وطفق في اللحظة يخصف على جسده من ورق الجنة ليواري سوءته ويستغفر الله تعالى لذنبه.
وبهذا تكامل وعيه في الوقت الذي كانت قد نضجت لديه خبرات الحياة المتنوعة وتعلّم الأسماء كلها، فحان الوقت لخروجه من الجنة إلى الأرض التي استخلف عليها ليمارس مسيرته نحو الله من خلال دوره في الخلافة.
🔸الإسلام يقود الحياة، ص ١٤٣.
🆔 @shahidsadr
❇️ لرزه روحى بزرگ...
🔻آیت الله شهید سید محمدباقر صدر:
اولين تكليفى كه متوجه آدم شد اين بود كه از درخت مخصوص در اين باغ كوچک خوددارى كند تا انسانِ خليفه الهى بتواند در مقابل شهواتش به اختيار خود عمل كند و در بهرهبردارى از نعمتهاى دنيا در حد معقول، خود را كريمانه ارضاء كند و با حرص شديد، به دنبال زينت بيشتر از حيات دنيا و نعمتهاى آن نرود.
معصيتى كه آدم در استفاده از درخت ممنوعه مرتكب شد، توانست لرزه روحى بزرگى در درون او بيفكند و از رهگذر احساس پشيمانى، احساس مسئوليت را در اعماق جان او شکوفا کند. آدم در آن لحظه، برگهايى از درختان بهشت را به خود بست تا خود را بپوشاند و نیز بهخاطر گناهى كه كردهبود از خداوند متعال، طلب بخشش كرد.
بدينسان وقتى تجارب مختلف زندگى آدم به حد كمال رسيد و تمامى اسماء را فرا گرفت، عقل او تكامل يافت و اينک وقت آن رسيده بود تا از بهشت به زمينى كه بر آن خلافت يافته بود، خارج شود و در طى ايفاى نقش خود در خلافت الهى، به حركتش به سوى خدا، بپردازد.
🔸اسلام، راهبر زندگى؛ مكتب اسلام؛ رسالت ما، ص ۱۶۹.
🆔 @shahidsadr
📚٢۶امین نشست تخصصی #اقتصادنا
🖌غفلت از عناصر نظامساز اقتصادنای #شهید_صدر (ره)
🎤#حجةالاسلام دکتر #غلامعلی_معصومی_نیا (دانشیار و مدیر گروه اقتصاد و بانکداری اسلامی دانشگاه خوارزمی تهران و عضو کمیته فقهی سازمان بورس اوراق بهادار)
📅۵شنبه ٢٣ آبان ماه ٩٨ ⏰٩-١١ صبح
🕌چهارراه خسروی کوچه شوکتالدولة مدرسه علمیه سلیمانیه
✅ویژه اساتید حوزه و دانشگاه و طلاب و دانشجویان سطوح تکمیلی و پژوهشگران علاقهمند به اقتصاد اسلامی
🎆هیئت اندیشهورز اقتصاد و الگوی پیشرفت اسلامی حوزه علمیه خراسان
https://t.me/EghtesadHozehKh
✳️ غلبة الحياء
🔻يقول السيد محمد باقر الحكيم:
«وقد واجه مشكلةً في هذا المجال [فترة دراسته] بسبب حداثة سنّه ونبوغه المبكّر أيضاً حدّثني عن بعض معالمها: فمثلاً عندما أراد أن يدرس شرح اللمعة الدمشقية يقول: طلبتُ من أحد المدرّسين المعروفين بالتدريس فيها أن يقوم بتدريسي لها (وهو من المقرّبين إلى حوزة خاله الشيخ آل ياسين).
وعندما حضرتُ الدرس لديه عدة مرات وجدته غير مستوعب للمطالب العلمية فيها بصورة كاملة ودقيقة فوقعت في حرج أخلاقي، فإذا قطعت الدرس فذلك خلاف الأخلاق والآداب الحوزوية، حيث إني طلبت منه الدرس فاستجاب، كما أن الانقطاع قد يسبّب أذىً للأستاذ من الناحية المعنوية، وإذا [استمرّيت] في البحث ضاع الوقت وضاع الدرس، فغلبني الحياء وبقيت مستمراً في الدرس بالرغم من عدم الاستفادة وعوّضت ذلك ببذل مزيد من الجهد في المطالعة لاسيتعاب الدرس..
▫️وينقل الشيخ علي كوراني أن السيد الصدر كان يعاني مع أستاذه في (الكفاية) من ثلاث زوايا: فقد كان يعرف ما سيقوله الأستاذ، وكان شرح الأخير دون المستوى، وكان السيد الصدر يمتنع عن الإشكال عليه بسبب الحرج أو بسبب آخر.
🔸السيرة والمسيرة في حقائق ووثائق ج۱، ص ۱٤۷ و۱٥۰
#السيرة_الذاتية
#الذكريات
🆔 @shahidsadr
✳️ غلبه حیا
🔻 سید محمدباقر حکیم میگوید:
«شهید صدر [در دوره تحصیل] به خاطر سن کم و نبوغ زودهنگامش* با مشکل روبهرو شده بود و گاهی بعضی نمونههای آن را برای من بازگو میکرد. مثلاً میگفت: وقتی میخواستم شرح لمعه دمشقیه را بخوانم، از یکی از مدرسین معروف این کتاب که از شاگردان نزدیک شیخ مرتضی آلیاسین بود، خواستم به من شرح لمعه را تدریس کند. پس از چند بار حضور در درس او فهمیدم که مطالب علمی کتاب را بهصورت کامل و دقیق درک نکرده است. برای همین در محدودیت اخلاقی قرار گرفتم؛ ازطرفی چون خودم از او تدریس را درخواست کرده بودم، نرفتن به درس خلاف اخلاق و آداب حوزوی بود و سبب آزار روحی استاد میشد. از سوی دیگر اگر به درس ادامه میدادم، هم وقت و هم درسم ضایع میشد. درنهایت حیا کردم و با وجود بهره نگرفتن، درس را ادامه دادم و برای جبران این مسئله شخصاً کوشش بیشتری در مطالعه درس میکردم»...
▫️شیخ علی کورانی نیز نقل میکند که شهید صدر از سه زاویه از سوی استادش در کفایه رنج میبرد: هم مطالب بعدی استاد را میدانست و هم شرحی که آن استاد ارائه میکرد پایینتر از سطح علمی خود او بود و هم اینکه شهید صدر بهدلایل مختلف از جمله حفظ حرمت استاد، از اشکال کردن بر استاد امتناع میورزید.
*شایان توجه است که شهید صدر پیش از بلوغ در این دروس شرکت میکرده است.
🔸نگاه کنید به: السيرة والمسيرة في حقائق ووثائق، ج۱، ص ۱۴۷ و ۱۵۰
#سیره_شخصی
#خاطره
🆔 @shahidsadr