تاسوعای سال ٩٢ بود، بهمون خبر دادند، بچه های مقاومت، عملیاتی وسیعی تو منطقه زینبیه، اطراف منطقه حجیره، کردند و تروریستها رو سه کیلومتری از اطراف حرم مطهر خانم زینب ( س )، دور کردن.
صبح زود رفتیم اونجا و محمود رضا رو هم دیدیم ، خیلی از عملیاتی که منجر به تامینِ امنیت حرم خانوم شده بود، خوشحال بود .
پرچم سیاهی تو دستش بود و می گفت : خودم از بالای اون ساختمون پایینش آوردم .
به اون ساختمون نگاه کردم دیدم پرچم سرخ یا ابالفضل رو جاش به اهتزاز در آورده
رسیدیم خیابون جلوی حرم که دو سال احدالناسی جرات رد شدن ازش رو نداشت
و تک تیراندازها حسابش رو می رسیدند و حالا با تلاش محمود رضا و دوستاش، امن شده بود .
رفتیم وسط خیابون، رو به حرم وایستادیم، دیدم محمود رضا داره آروم گریه می کنه و سلام می ده .
السلام علیکی یا سیدتنا زینب …
#محمود_رضا
#رفیق
#نابغه_جنگی
#فرمانده_محور_عملیاتی
#حرم_حضرت_زینب
@Shahidsayaad
به #روایت_همسر:
من از همان ابتدا و زمان آشنایی با هدف و خواسته #آقاجواد آشنا بودم همه ما برایمان جا افتاده بود که در کنار علاقه ای که به خانواده اش، من و بچه ها دارد ادای تکلیفش را مهمتر می داند.
برایمان جا افتاده بود که #آقا_جواد خانوادهاش را دوست دارد اما تکلیف را مهمتر از خانواده میدانست ما هم هرگز مانع رفتن ایشان به ماموریت نمیشدیم.
═════ೋ❅❅ೋ═════
#کشف و #شناسایی هویت #پیکر_شهید_جواد_الله_کرم در #سوریه
در جواب اینکه چرا اصرار بر رفتن به سوریه دارد به همه می گفت اگر به سوریه نرویم باید در ایران با دشمن رو به رو شویم.
آیا شما دوست دارید دشمن وارد تهران بشود و خانه و زندگی ما را ویران کند؟
پس بهتر این است که در سوریه با دشمن رو به رو شویم و او را عقب بزنیم.
معتقد بود حتی اگر #حرم_حضرت_زینب(س) هم در سوریه نبود باید می رفت و چیزی از اهمیت رفتنش کم نمی شد چه برسد به اینکه بحث حرم هم پیش آمده بود.
#آقا_جواد میگفت سوریه محور مقاومت ماست.
اگر از دست برود خطر بزرگی برای انقلاب اسلامی است.
از طرف دیگر غرور و غیرتم اجازه نمی دهد که زنان و کودکان مسلمان در این کشور بی دفاع و بی سرپناه بمانند.
نسبت به اوضاع واحوال همه نگران بودند و تمام تلاش شان بر این بود که تا جای ممکن از دور و بریها کسی مشکلی نداشته باشد حتی نسبت به بنده و بچهها دلسوز و مهربان بود.
همیشه عادت داشت به محض رسیدن به خانه تمام مشغلههای کاری را کنار بگذارد و مشغول بچهها می شد.
کسی در خانه احساس کمبود محبت و معاش نمیکرد.
❥↬ @shahidsayaad
═════ೋ❅🦋❅ೋ═════
شهید صیاد شیرازی
دعای روز هیجدهم ماه مبارک رمضان به نیابت از شهیدان ؛ #آرمان_علی_وردی #روحالله_عجمیان @shahidsa
.
بسیجی #شهید_سید_روحالله_عجمیان #بیستم_بهمن_سال_1374 در یک خانواده پرجمعیت در #شهر_کوهدشت استان #لرستان دیده به جهان گشود.
هفت خواهر و برادر هستند که خود فرزند آخر خانواده است، به همه احترام میگذاشت و فرد بسیار معتقد به مبانی اسلام و اهل بیت(ع) بود.
در رشته ورزشی #کاراته فعالیت میکرد و دارای #کمربند_مشکی_دان_1 در رشته فنی #نینجا_رنجر بود.
برای دفاع از #حرم_حضرت_زینب کبری(س) و #حضرت_رقیه(س) و اعزام به #سوریه نیز نامنویسی کرده بود ولی اعزام نشد.
صبح #پنجشنبه_12_آبان_سال_1401 #سید_روحالله_عجمیان که کارگر گچکار است آماده رفتن به محل کار میشود.
پیش از رفتن دوستانش در بسیج خبر میدهند #اغتشاشگران میخواهند در #کمالشهر_کرج بلوا ایجاد کنند و فضا برای مردم عادی ملتهب میشود و کار به ناامنی کشیده خواهد شد.
سریع به همراه دیگر دوستانش به این منطقه میروند تا با مدیریت فضا از ایجاد ترافیک و درگیری جلوگیری میکنند.
عدهای از اغتشاشگران او را زیر نظر گرفته و در نقطهای از خیابان محاصره میکنند.
جمعیتی چند نفره از #زن و #مرد که حدی برای قساوت برای خود قائل نیستند او را چنان #میزنند که در راه #اعزام_به_بیمارستان به #شهادت میرسد.
#پدر_شهید_سید_روحالله_عجمیان میگوید: « #روحالله با دوستانش به #مزار_شهدای_مدافع_حرم در حرم #امام_زاده_محمد میرود و میگوید مرا کنار اینها #دفن کنید.
دوستانش میخندند و میگویند حالا #شهادت کجا بود؟
میخواهی بروی #سوریه؟
او دیگر حرفی نمیزند.
چهار روز بعد #پیکرش همان جایی که گفته بود به #خاک سپرده شد.»"
•❥ @shahidsayaad
═════ೋ❅🦋❅ೋ═════
#شب_آخر_سجاد
#سجاد شب قبلی که به #عملیات۶رفت به همه ما پیام داد.
#خواهرش تعریف میکرد که آن شب با همسر سجاد بودند، #سجاد به تکتک از طریق تلگرام پیام داد.
به خواهرش سفارش کرده بود مواظب #سنا و ما باشد.
دخترخالهام به #سجاد گفته بود: چرا اینطوری صحبت میکنی؟
نگرانمان کردی.
یعنی شب قبل از #عملیات با همه #خداحافظی کرده بود.
═══ ೋ❅ೋ═══
#نحوه_شهادت_سجاد
گویا آن شب درگیری شدیدی میشود.
#امیرحسین تماس میگیرد و از #سجاد میخواهد که به کمکش برود.
#سجاد_تکتیرانداز و به اسم مستعار #ابراهیم بود و #امیرحسین_حاج_نصیری به اسم مستعار #اسماعیل.
آنها خیلی #رشادت به خرج میدهند و خیلی از بچهها را از #اسارت نجات میدهند و بسیار پیشروی میکنند، اما در آن درگیری #تیربارانش میکنند.
یک تیر به #سینه_سجاد اصابت میکند که به #شهادت میرسد.
یکی از دوستانش میگفت: #سجاد هنگام #شهادت خواست تا #سرش را بلند کنم تا به #آقا سلام دهد.
سرش را که بلند کردم گفت:
« #صلیالله_علیک_یااباعبدالله»
یکی از دوستانش میگفت چند روز قبل از #شهادت، وقتی #سجاد از #حرم_حضرت_زینب(س) بیرون آمد، انگار یک متر از #زمین بالاتر بود و دیگر مال این #دنیا نبود.
واقعاً #سجاد به #عشق_شهادت رفته بود.
❥↬ @shahidsayaad •❥
═════ೋ❅🦋❅ೋ═════