فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرود دانش آموختگان دانشگاه امام علی علیه السلام ارتش جمهوری اسلامی ایران امروز در حضور رهبر معظم انقلاب👌🌾
#ارتش_انقلابی
#طوفان_الاقصی
#ارتش_فدای_ملت
#الله_اکبر
#دانشگاه_امام_علی
🇮🇷🌿☘
https://eitaa.com/shahidmostafavi
☀️خاطره ای از توسل به شهید سیدمیلاد مصطفوی ☀️💫🌿
https://eitaa.com/shahidmostafavi
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
سلام من #۱۸ساله ازدواج کردم تاالان #بچه_دارنشدم ۱۰سال پیش رفتیم بهزیستی درخواست بچه کردیم ماتا سال ۹۴ تو نوبت بودیم اصلا تواین ۱۰ساله پیش رو نگرفتیم تااینکه اون روزهایی ک تازه پیکر مطهر آقاسیدرو آورده بودن منم خونه ی خواهرشوهرم بودم روضه داشتن مداحشونم خیلی از آقاسید روضه خوند سفره صلواتم داشتن که #تسبیح با #پلاک آقاسید روش بود خواهرشوهرم تسبیح داد دستم گفتش بااین صلوات بفرستی هدیه کنی برا آقا سید حاجت میده منم شروع کردم صلوات دادم
دو سه روزی بودکه از بهزیستی با همسرم تماس گرفته بودن که بریم کاراشوانجام بدیم همونجااز آقاسیدخواستم خودش بچه رو برام جورکنه اون روزم اصلا حالم یه جور دیگه ای بود همش احساس می کردم سیدپیشمه تو مراسم حضورداره متوسل شدم بهش .
صبحشم شوهرم رفت که ببینن چی میگن چجوریه میدن یا نه اومد گفتش باید کارهای مشاوره ایناروانجام بدیم بعد تمام کاراداریشو انجام دادیم تااینکه کمیته بهزیستی نظر بده که بچه بدن بهمان یانه یکماه گذشت جوابش اومد گفتن نه حقوق شوهرت کمه داراییتون فقط خونه اس چند تا #ایرادهای دیگه هم گرفتن منم حوصله نداشتم تااینکه روزپنجشنبه رفتم بهاربا خواهرشوهرم رفتیم گلزارشهدای بهار دوباره متوسل شدم به #آقاسید گفتم فقط اگه این بچه به خیروصلاحمه خودت #جورش کن صبح ساعت ۱۰ونیم رفتم سر مزار مطهرش برای ساعت ۱۱و ربع برگشتیم خونه ی خواهرشوهرم
تارسیدیم همسرم زنگ زد گفتش ازبهزیستی تماس گرفتن گفتن یه #پسربچه داریم شنبه بیاید اداره بقیه کارهاشوانجام بدید من اصلا نمی دونستم چکار کنم از#خوشحالی #دوباره_برگشتم_سرمزارش نشستم گریه کردن فاتحه فرستادن صلوات فرستادم ۵۰۰ تا همونجا نذرکردم اگه کارم جوربشه هرپنجشنبه برم سر مزار مطهرش وهمیشه صلواتم بفرستم که همونم شد با لطف آقاسید وعنایت خدا پسربچه رو #شب_میلاد_امام_رضا_علیه_السلام گرفتیم اسمشم محمدرضاس ۷ ماهه بود آوردیمش.
#سیدخندان
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
#نشر_خاطرات_با_ذکرصلوات
#طوفان_الاقصی
🇮🇷شما دعوتید به کانال شهید مدافع حرم سیدمیلاد مصطفوی🇮🇷
☘🌿
https://eitaa.com/shahidmostafavi
🍃 شعر سروده شده در وصف شهید #سیدمیلادمصطفوی توسط شاعر محترم اهل شیراز
غصه رفتن تو , قصه هجران من است
آه دل همنفس روز و شب جان من است
غم هجران تو را چاره ی دل نیست ولی
همه شب روی تو در دیده ی گریان من است.
سوخته ام ، سوختنی کز دل و جان سوخته ام
تا ابد خاطره ات خاطر نالان من است
چه کنم چاره غم ، صبر و قرارم رفته است (رفتست)
ایها الناس بگویید چه درمان من است؟؟!
خون دل می خورم از هجرت "سید میلاد"اما
بعد او همسفرم ماتم جانان من است
عجب از قافله عمر تو را می بردند...
بعد تو دنیاست ک زندان من است
باورم نیست سرت را که بریدند اما...
جان به لب آمده بعد از تو دل و جان من است.
#شیراز
#طوفان_الاقصی
#خادم_الشهدا
🌺
🌿🌺🇮🇷
https://eitaa.com/shahidmostafavi
ﻓﯿﻠﻢ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ
ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ، ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯿﺪ
ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺨﺶ ﮐﻨﻨﺪ؟
ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩﻡ،
ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ و با همسرم ﭼﮕﻮﻧﻪ
ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻡ؟
ﺍﮔﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺑﻘﯿﻪ
ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺘﯽ !
ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺍﺯ ﺗﻘﻮﺍﺳﺖ،
یعنی ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻋﻤﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺳﺮﺕ
ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﺑِﺮَﻭﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ، ﺩﻭﺭﯼ ﺑﺰﻧﯽ
ﻭ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮﯼ...
🍃
🍃🌺🍃https://eitaa.com/shahidmostafavi
خدا در جوابِ صبرهایت
درهایی را برایت میگشاید که
هیچکس قادر به بستنش نیست...
🌙 شب بخیر
.
چقدر بغض گلوم رو فشار داد این پیام رو بارگزاری کردم
خدا لعنت کنه اسراییل رو
🌷 خاطره ای از ارادت شهید سیدمیلاد مصطفوی به سرباز عزیز🌷
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
سلام
بنده یکی از سربازای دیده بانی ام که هر دو ماه یک بار یک پاسگاه خدمت می کنم و هر دو ماه یک بار پاسگاهم عوض میشه
💌این دفعه که اومده بودم مرخصی و تقریبا مرخصی داشت تموم میشد رفتم گلزار شهدای شهر بهار سر مزار شهید امیر حیدری و بعد سر مزار #پهلوان_آقا_سیدمیلاد ❤️
💌 گفتم آقا سید میلاد می خوام برم پاسگاه جدید تورو خدا کاری کن یه پاسگاه مرزی خوبی بیفتم کسی مانع پیشرفتم از نظر معنوی نشه.
خودت کمک کن جایی بیفتم که بتونم روی نفسم کار کنم بعد یه نذر کوچیکی کردم و برگشتم
فرداش که رفتم پادگان فرمانده صدام کرد گفت می خوام بفرستمت جایی
گفت توی سایت یکی از روستاها یه کتابخانه ای هست اکثر کتاباش برای شهدا و مذهبی هستند
گفت میخوام کتابدار شی از کتاب شهدا مراقبت کنی😭 ولی ما هر کسی رو نمیفرستیم اونجا و در ضمن #پنج_تا_مزار_مطهر_شهدای_گمنام هست هر هفته مزار مطهر رو بشوری و جارو بکشی کلیدش رو هم میدم دستت
کسی هم بالا سرت نیست خودتی و شهدا ...😍
بعد گفتن برو با جناب سرگرد حرف بزن
تا بفرستیمت وقتی رفتم پیش جناب سرگرد
ایشان گفتن راستش رو بگو #پارتیت کیه ؟چقدر بزرگه که می خوان بفرستنت اونجا
منم یه #عکس از سید میلاد داشتم از جیبم در آوردم گذاشتم رو میز
گفتم پارتیم ایشون هستن وقتی عکس سید دیدن گفتن این شهید رو می شناسم به گردن ما خیلی حق داره 😭
#سیدمیلاد_یعنی_تمام_عشق
شادی روح تمامی شهدا صلوات
📩ارسالی از خادم گمنام
#طوفان_الاقصی
🌿🇮🇷🌺
https://eitaa.com/shahidmostafavi
باید عاشق شد ...
درست مثل سیدمیلاد
مرزِ اسلام را
عشق تعیین می ڪند!
از شهر بهار تا سوریه
الی بیت المقدس ...
خرمشھرها در پیش است
هرکس با ماست ؛ بسم الله...
#طوفان_الاقصی
🇮🇷🌺🌿
https://eitaa.com/shahidmostafavi
🌹🍃 #به_روایت_دوست_شهید 🍃🌹
برگی از خاطرات #شهیدسیدمیلادمصطفوی
🌸🌹تو روضهها #اشک امانش نمیداد، عاشق #مناجات و #روضه بود.
🌸🌹گاهی اوقات حتی آهنگ زنگ موبایلش هم صدای حاج منصور و روضه حضرت رقیه بود.
من در تمام عمرم کسی رو به اندازه سید #عاشق اهل بیت ندیدم.
🌸🌹خودم چندین مرتبه دیده بودم که در عزاداری #بی_هوش شد، چند بارش رو من براش روضه خوندم.
🌸🌹 رفتیم اروند کنار، اونجا آب رو که میدیدیدم، دلهامون هوای روضه میکرد.
اون هم #روضه_مادر😭.
🌸🌹 سید گفت: شیخ بریم یه گوشه برای من روضه حضرت زهرا(س) بخون، اینجا عملیات با رمز مقدس یا فاطمه زهرا(س) بوده.
بریم به عشق شهدا توسل داشته باشیم.
🌸🌹رفتیم گوشهای نشستیم.
آب بود و غربت اروند.
هنوز هم بوی شهدا رو براحتی میشد از اون فضای معنوی حس کرد.
بسم الله گفتم و روضه رو شروع کردم.
روضه به اوج خودش که رسید سید از خود #بی_خود شد. حال خیلی منقلبی داشت.
مثل عادت همیشگی که من دیده بودم، تو روضه دستش رو میگذاشت روی #قلبش.
آنجا هم داد میزد و میگفت: آخ مادر جان... خیلی جان سوز ناله میزد.
مثل #مار_گزیدهها به دور خودش میپیچید.
🌸🌹کمکم بیحال شد و افتاد. من روضه رو قطع کردم. سرش رو گذاشتم روی زانوهام مقداری از آب اروند روی صورتش #پاشیدم تا کمی حالش بهتر شد
🌾🌾🌾🌾🌾🌾
#طوفان_الاقصی
🇮🇷
https://eitaa.com/shahidmostafavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿هر وقت مشکلی دارم، تسبیحو بر میدارم ۳۱۳ تا صلوات برای نرجس خاتون میفرستم، مشکلم حل میشه🥺
#امام_زمان #نرجس_خاتون #انصاریان
https://eitaa.com/shahidmostafavi
💞🌸 #گوشه_ای_از_زندگینامه پهلوان سیدمیلاد مصطفوی 🌸💞
https://eitaa.com/shahidmostafavi
🌹🌸 #شهید_سید_میلاد_مصطفوی در دامن خانواده ای متعهد و دین دار بزرگ شد..
مادرش ک خانمی پاکدامن و عفیف بود از کودکی در گوشش نجوای الهی میخواند و او را با #مساجد و #هیأت های مذهبی آشنا کرد و عشق به پروردگار و اهل بیتش از کودکی در وجودش جوانه زد...
🍃🌸 #نماز_اول_وقت و #دائم_الوضو بودن از ویژگی های بارز این شهید بزرگوار بود..
به گونه ای که حتی برای غذا خوردن هم #تجدید_وضو میکرد..
🍃🌸عشق به ائمه و شهدا باعث شده بود که از سنین نوجوانی راهی دیار عشق ..کربلای ایران ..مناطق جنگی #جنوب کشور شود و در ایام تعطیلات عید نوروز با پای پیاده از جان و دل به #زائران_خدمت_کند...
🍃🌸او حضور شهدا را هر لحظه در زندگیش احساس میکرد و هر عمل صالحی که انجام میداد آنها را #یاد میکرد..
🍃🌸از دیگر ویژگی های این شهید بزرگوار #روی_گشاده و #شوخ_طبعی ایشان بود ..
🍃🌸سیدمیلادبسیار #خنده_رو بود در واقع هر کس با ایشان در ارتباط بود کم پیش میامد که ایشان را ناراحت یا گرفته دیده باشد.
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
https://eitaa.com/shahidmostafavi
🍂🌺🍂
🌺
✨#خاطره ای از شهید
مدافع حرم #سیدمیلاد مصطفوی✨
روزها و شبهايی که در سوريه بوديم، لحظات به ياد ماندنی بود.سيد به من ميگفت:دعا کن عمه جان من رو قبول کنه که سربازش بشم. مي گفت وای به حال ما كه از شهدا جا مونديم. مجتبی جان بايد دعا کنيم که خدای نکرده مرگ ما تو بستر نباشه که اگر اينطور بشه ما واقعًا باختيم. يادمه هروقت گلزار شهدا ميرفتيم، با نگاه عجيبی مزار شهدا رو دنبال ميکرد. روزهای آخر ميگفت: دارم مي شنوم که عمه جانم من رو صدا ميزنه! خيلی حساس شده بود.ميگفت ای وای ناخن هام مونده نگرفتم. نکنه برام مشکل ساز بشه حرکات عجيبی داشت صحبت های خاصی ميکرد. من واقعًا الان فکرميکنم، تازه متوجه ميشوم که سيد خيلی چيزها براش حل شده بود. اينقدر خودش روبرای شهادت #آماده کرده بود که حتی به ناخن هاش هم توجه داشت. يه شب وقت خواب گفت: مجتبی جان، من شرمنده مادرم هستم. قدر مادرم روندونستم. از خدا خواستم که هر چه زود تر به حق عمه جانم به مادرم برسم. ان شاءالله به اميد خدا ديدار با مادرم نزديکه، خيلی خيلی دلتنگ مادر هستم. همه ی کارهام روهم کردم حساب کتاب هام روتمام و کامل صاف کردم. روز های آخر تو نمازهاش خيلی اشک ميريخت.درقنوت هاش به شدت گريه ميکرد. نمازهای شب و مستحبياش هم به راه بود. #شبهای_آخر، سيد که هميشه مياندار هيئت بود، ميرفت گوشه ای و تو حال خودش بود. اين حالات از سيد برای من خیلی عجیب بود و تازگی داشت. روحش ديگه زمينی نبود. يادمه با مجتی کرمی رفتيم تو مخابرات مجتبی گفت برای بچه ام خيلی دلتنگ شده ام. هروقت زنگ زدم خواب بوده، نتونستم تا الان صداش رو بشنوم. شايد اين روزها، روزهای آخر زندگی مون باشه. برای آخرين بار هم که شده دوست دارم صداش رو بشنوم. زنگ زد و صحبت کرد. رو کرد به من و گفت: نادر جان خيلی سبک شدم. گفتم شهيد ميشم حسرت صحبت آخر بادخترم تو دلم ميمونه. سيد هم براي آخرين بار با خانواده صحبت کرد بعد با #خنده به من گفت: بابام ميگه ميلاد جان زود برگرد که برات آش پختيم! زود بيا که ان شاءالله برات يه دختر خوبی رو در نظر گرفتيم. يه روز به عمليات اصلي مانده بود. ما در منطقه خانات مستقر بوديم. دم غروب روز اول محرم بود. سيد به يکب از بچه ها پيشنهاد داد دور هم جمع بشيم ذکر مصيبت بگيريم .... سيد رفت يکی از روحانيون رو آورد و گفت: حاجی برامون روضه بخون. حاج آقا شروع کرد برای ما روضه خوندن. چهار پنج نفر بوديم. بعد جمعيت به دويست نفر رسيد! سيد کنار من نشسته بود. بلند ميشد محکم با سيلی ميزد تو صورتش، من هر چقدر تلاش کردم #مانعش بشم جرئت نکردم. سيد حال وهواي عجيبی داشت. بی تابی ميکرد. ضجه ميزد. واقعا سيد از همه جا و همه کس بريده بود. من این حالات رو بارها در شب های عمليات در شهدای مختلف ديده بودم. شب کربلای ۴و ۵ والفجر ۸ و.. بعد از ذکر توسل مون گفتم: #سيدجان اين چه کاری بود که کردی؟ چرا با سيلی ميزدی تو صورتت!؟با همون چشمان اشکبارش جوابم رو داد و گفت: حاجی سيلی خوردن دختر سه ساله سخته، سيلی خوردن مادر سخته...
#برگرفته_از_کتاب_مهمان_شام
#نشر_شهید_ابراهیم_هادی
#طوفان_الاقصی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
https://eitaa.com/shahidmostafavi
به کانال سید خندان بپیوندید✨👆
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
#فلسطین قطعا آزاد خواهد شد
و به مردم بر خواهد گشت و در آنجا
دولت فلسطینی تشکیل خواهد شد
و در اینها هیچ تردیدی نیست...
‹ رهبر انقلاب ›
#طوفان_الاقصی
🇮🇷🌺🌿
https://eitaa.com/shahidmostafavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پاسخهای قاطع یک طرفدار حماس به پرسشهای جهتدار خبرنگار کانادایی
#جلادهای_صهیونیست
#نشرفوری_و_گسترده
#امام_زمان
🇮🇷🌺🍃🌿🌺
https://eitaa.com/shahidmostafavi
👌
شهر بهار باید به خود ببالد که سیدمیلاد مصطفوی دارد.
🍃سردار تبسم های ناتمام
🍃علم دار خنده های ناتمام
🍃خوشا به حال همدان
🍃خوشا به حال بهار
خوشا به حال دوربینی که عکست را گرفت
خوش به حال ما که چون تو را داریم
هنوز خنده هایت در یادها مانده
آن هم چه خنده هایی
با چه لب هایی
با چه چشم هایی
و در چه صورتی
صورتت تجسم تواضع و اخلاص بود و هنوز هم هست
بیخود نیست که زمان بر شهید نمی گذرد
قسم به خنده های سیدمیلاد مصطفوی
ما فراموش نمی کنیم شهدا را...
که از سر و دست و پا گذشتند اما از لبخند ، نه!
دشمن ما را عبوس و عصبانی می خواهد
به تاسی از تبسم های سیدمیلاد ، لبخند بزن بسیجی
#طوفان_الاقصی
#شهیدسیدمیلادمصطفوی
🇮🇷🌺🌿
https://eitaa.com/shahidmostafavi
🍃خاطره ای از زبان پدر بزرگوار شهید #سیدمیلادمصطفوی🍃
🌺🌸🌺
https://eitaa.com/shahidmostafavi
🍃سید میلاد علاقه زیادی به ماشین سنگین داشت😊
توی سرویس هایی که می رفتم کمتر می بردمش می گفتم اگه بخواد با من بیاد دیگه درس و دانشگاه رو رها میکنه آخه خیلی علاقه اش زیاد بود یه روز بهش گفتم بیا بریم میخوام بار بزنم برای جیرفت رفتیم بار رو زدیم و راه افتادیم اصلا نمی زاشت من کاری انجام بدم
می گفت تو به اندازه کافی خسته میشی و نمی زاشت من دست به سیاه و سفید بزنم رفتیم رسیدیم جیرفت بار رو خالی کردیم و یه استراحتی کردیم و رفتیم برا برگشت بار پیدا کردیم و برگشتیم
🍃اومدیم توی ایست بازرسی نزدیک به دو سه ساعت نگهمون داشتن من کلی خسته شده بودم
نگه داشتم کنار استراحت کنم خوابم برد یه لحظه چشمام رو باز کردم دیدم میلاد داره ماشین رو میرونه😊
منو بیدار نکرده بود
نزدیک کاشان بودیم کلی راه رو خودش اومده بود و منو بیدار نکرده بود.☺️
#طوفان_الاقصی
🌺🌸🌺
🇮🇷
https://eitaa.com/shahidmostafavi
پیچید شمیمت همه جا ای تن بی سر...
چون شیشه عطری که سرش گم شده باشد…
محل شهادت شهیدسیدمیلاد مصطفوی در روستای شقیدله ی حلب سوریه
#امام_زمان
🌺🌿🇮🇷🌺🌿
https://eitaa.com/shahidmostafavi
🍃🍂🌺🍃🍂
🍂🌺🍂
🌺
✨برگی از خاطرات✨
https://eitaa.com/shahidmostafavi
عشق و ارادت سيد به شهدا بر هيچ کسی مخصوصًا دوستانش پوشيده نيست.
من گاهي اوقات با صداي بلند ميگفتم براي سلامتی شهيدزنده #سيدميلادمصطفوي صلوات. سيد ناراحت ميشد، اما نميدونم چه حسي بود که نه تنها من، بلكه خيلي از رفقا انتظار #شهادت سيد رو داشتند، سيد رو خيلي وقتها شهيد زنده صدا ميزديم. يادمه سال ۸۹ بود که براي سيد تولد گرفته بوديم، روي کيک نوشتيم:
فرزند زهرا(س) شهيد سيد ميلاد تولدت مبارک!!
اما باورمون نميشد که به اين زوديها نام زيباي سيد ميلاد با شهادت همراه بشه.
ده سال قبل از اينکه شهيد بشه يه شب تو هيئت، سيد يک دفعه داد زد: خدايا هر کس #آرزوي شهادت تو دلش هست، آرزو به دل نمونه. خودش هم با صداي بلند آمين گفت. زماني از شهادت حرف ميزد که خبري از شهادت و جنگ در سوريه نبود.
میگفت: دعا کنيد من هم #شهيد بشم، بارها به فرزندان شهدا ميگفت: دعا کنيد من به باباهاتون برسم. نميخوام اون دنيا #شرمنده وارد قيامت بشم. ماشين که خريده بود، اولين چيزي که پشت شيشه ماشينش نصب کرد جمله شهدا شرمنده ايم بود.بعدها جمله ديگه ای پشت شيشه ماشينش ميزد:
"نسال الله منازل الشهداء" اين جمله
دعاي معروف حضرت امير(ع) در نهج البلاغه است (نسال الله منازل الشهداء، معایشه السعداء و مرافقه الانبیاء)
"از خداوند جایگاه شهیدان و زندگی با سعادتمندان و همراهی با پیامبران را طلب میکنم ....
#برگرفته_از_کتاب_مهمان_شام
#گروه_نشر_شهید_ابراهیم_هادی
#طوفان_الاقصی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🇮🇷شما دعوتید به کانال شهید مدافع
حرم مهندس سید میلاد مصطفوی🇮🇷
https://eitaa.com/shahidmostafavi
به کانال سید خندان بپیوندید✨👆👇
https://eitaa.com/shahidmostafavi
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺