eitaa logo
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
3هزار دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
9هزار ویدیو
221 فایل
#یازهــرا «س»💚 شهـــــ⚘ــــــیدزهرایی محمدرضا تورجی زاده🌷 📖ولادت:۱۳۴۳/۴/۲۳ 📕شهادت:۱۳۶۶/۲/۵ 🕯مزار:گلستان شهدای اصفهان 🆔️خادم شهید⚘ @s_hadi40 ♻️خادم تبادل🗨 ↙ @AA_FB_1357 #ثواب_کانال_تقدیم_حضرت_زهرا_س♡✅
مشاهده در ایتا
دانلود
ای ... 🍃در خاکریز های ، خدا را شناختی، برایش مناجات کردی،ناله سردادی و شدی .هنوز سوز صدا و مداحی هایت در گوش همرزمانت به یادگار مانده است. . 🍃برایمان بخوان.مدتی است محرومیم از دعای پنجشنبه شب های . . 🍃با سوز دلت بخوان ، مدتی است خودمان را گم کرده ایم. . 🍃 نادما منکسرا را برایمان کن که شاید از این خواب ناز غفلت بیدار شویم. . 🍃هرکس از توحرفی زد از عشقت به حضرت مادر گفت.روضه بخوان . . 🍃برایمان از بگو شاید از آتشی که برای خودمان ساخته ایم خلاصی یابیم. . 🍃بگو چه گذشت بین در و دیوار،شاید دلمان لرزید و اشکمان جاری شد. از میخ در هم بگو.شاید در به رویمان باز شد. . 🍃از وصیت مادر به دختر و بگو ، شاید کبوتر دلمان پرکشید سوی . اما از بازوی کبود نگو، میدانی که ختم می شود به گریه های علی. صبرِ چاه را نداریم که در مقابل دل داغدار و اشک های تاب بیاریم.. . 🍃نمی دانم در جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود، یکی بی سر،یکی با دست های قلم شده،یکی و یکی با پهلوی شکسته و همچون خودت . . 🍃 در سنگرِ مناجاتت، روضه ی مادر را میخواندی که خمپاره، بازویت را کبود کرد و پهلویت را شکافت و تو بازهم به اقتدا کردی. . 🍃این پایان ندارد.... سنگ مزارت و ذکر یا زهرایی که روی آن حک شده ، نشانه ای است برای هر که دلش گره بخورد به حضرت مادر.فاتحه ای برای تو بخواند و حاجت بگیرد.راستی شنیده ام جوانان به واسطه تو می شوند.شاید هم اولین قدم برای ، خوشبختی است.سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن... . 🌺سالروز مبارک فرمانده.. . به مناسب سالروز شهادت . ✍نویسنده: . 📆تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۳ . 📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶. بانه. . 📅تاریخ انتشار: ۴اردیبهشت ۱۳۹۹ . 🥀مزار : اصفهان .👇🏻 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🍃 در دومین روز از اردیبهشت و سومین روز از ماه ، مصادف با تولد (ع) به دنیا چشم گشود و سفر به زمین را آغاز کرد. . 🍃به احترام و اشتیاق خانواده اش برای فرزند صالح، در دفتر تقدیر، نام برایش قلم خورد. . 🍃 مادر، حسین را نذر کرده بود .آرزویش این بود ک در لباس پاسداری او را ببیندو حسین آرزوی را به حقیقت تبدیل کرد. . 🍃سرباز امام زمان(ع) وقتی ندای را از حرم عمه سادات شنید، با جان و دل گفت. . 🍃مهمانی عشق را با دعای مادر دعوت شد اما، چشم های منتظر مادر سبب شد که بدون برگرد . . 🍃 دلش بی قرار رفتن بود.اندکی بعد بازهم دعوت شد به از حرم عمه سادات. . 🍃اشک های مادرِ قرآن به دست ، دل بی قرار ، نگرانی های شریک زندگی اش و چشم های کودکانش ، شاهد لحظه خداحافظی اش بودند. . 🍃او با پرواز به مقصد سوریه برای زیارت حضرت زینب و نوکری اش راهی شد. عمه سادات باز هم نوکر خرید و بزم عشق با یک ماموریت آن هم در منطقه ای به نام مهیا شد. . 🍃خانطومان جایی است که در آن رزمندگان با خون، شهادت می خوانند. . 🍃سرزمینی که دیدن پیکرهای ، روضه ارباب را تداعی می کند و اشک های رزمندگان،حکایت از جاماندن دوستان شهیدشان است. . 🍃در خان طومان همچون ، با تعداد کم مقاومت کردند و حسین مشتاقی همچون ارباب شدو به آرزویش رسید. شاید هم هایش او را به ارباب رساند. . 🍃امروز شانزدهمین روز از ماه اردیبهشت است و ، کوله پشتی ایمان بر دوش ، با عطر شهادت زمین را می گوید. . ✍نویسنده: . به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۲ اردیبهشت ۱۳۶۴ . 📅تاریخ شهادت : ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵.خانطومان . 📅تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ . 🥀مزار : شهر نکا . .👇🏻 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🌿عشق حسین؛تمام معادلاتِ عالم را به هم میریزد... عشق ؛عاشق پرور است... عشق حسین؛ پرور است❤ . 🌿عشق به حسین،تازه داماد نصرانی را پایبند کرد و به هوای عشق حسین؛تازه عروسش را به مادر سپرد و عاشقانه به میدان زد⚘ . 🌿بعد از هزار و اندی سال؛باز هم عشق حسین؛عشقِ زمینی را می‌دهد😊 . 🌿اینبار تازه دامادی به نامِ . متولد ماهِ اردیبهشت؛ماهِ عاشقان.نور چشم پدر و قوتِ قلبِ ... . 🌿درمهرماه نود؛ لباسِ مقدسِ پاسداری به تن کرد و ورد زبانش شد: خدمت و خدمت و خدمت. . 🌿در اردیبهشت نود و پنج؛تازه عروسش را به اربابش سپرد و به دنبالِ عشقِ حسین (ع)، راهی دیارِ شد. . 🌿میدانِ جنگِ ؛ قتلگاهش شد و صورت خضاب شده با خونش چشم رفقایش را به هوای بارانی کرد😔 . 🌿قبل از شهادت خوانده بود. در تیررس دشمن؛ مثل مولایش (ع)💔 نُقل مراسم عروسی،نثارِ سوخته اش شد😔 . 🌿مادر می‌گوید: "عباس من برای مردن حیف بود! او باید شهید می‌شد" و خوشحال است که لحظه تدفین به پاسِ این سربلندی، شیرش را حلالِ شیرپسرش کرده. . 🌿پدر می‌گوید: "از همان دوران کودکی،مسیر را در پیش گرفته و نُه ساله بود که های رجبی اش را آغاز کرد" . 🌿حالا چندسالی هست که جایِ عباس،در میان اعتکاف های رجبی خالیست اما اکنون، آسمانها است⚘ . 🌿جایش خالیست اما...گرمی حضورش،همه شهر را گرم می‌کند. . ✍نویسنده: . 🌺به مناسبت تولد . 📅تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان . 📅تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب 🎂🌺🌸 .
🍃می‌گویند برات اگر می‌خواهی؛ دخیل به امام رضا(ع) ببند... عجیب تمامِ کربلاییها نمک گیرِ معرفتِ حضرت سلطان هستند❤ نمونه اش حسن!🙂 . 🍃متولد یک روزِ گرم شهریور در ؛در همسایگی امامِ رئوف‌... دومین پسر خانواده شش نفره قاسمی دانا و عجیب برای مادر؛این پسر با بقیه فرق داشت!!! . 🍃معرفتش؛اولین جرقه تمام رفاقت هایش بود...اصلا هرکه به او جذب می‌شد؛مریدِ خونگرمی و معرفتِ بی حسابش بود. . 🍃مریدِ علی (ع) و آلِ علی بود...سَنَدَش؟ پیرهن سیاهی که به نشانه عزا،تمام و صفر،همسفرِ روضه ها و هیئت هایش بود. . 🍃اینبار به جای کربلا؛ براتِ را از حضرت سلطان گرفت. عازمِ شهرِ عشق شد... ارادتش به خاندانِ عصمت،گلوگیرِ آسایش و آرامشِ دنیایی اش بود...و اصلا حسن مردِ ماندن نبود... . 🍃همیشه از خدا میخواست مرگِ با عزتی داشته باشد و چه عزتی بالاتر از ؟؟ . 🍃شوق به در چشمانش شعله می‌کشید و کیست که بتواند پرستویِ عاشقِ پرواز را از بال و پر بیندازد جُز معشوقی که سرش را به دامن گیرد؟!😔 . 🍃صبح ولادتِ مولایش (ع) غسل شهادت کرد... مدح مولایش را خواند و بال و پر گشود. . 🍃چون شیر به میدان زد...پرواز نزدیک بود و حسن هر لحظه بیشتر از زمین کنده می‌شد... . 🍃در ۱۹ اردیبهشت؛در سرزمینِ ؛با گروهی نفره،در عملیاتی که نامِ امام رضا(ع) بر رویش می‌درخشید؛ به آسمان پرواز کرد. 🍃حسن با بود...هنوز هم هست. دلتنگش می‌شود و او مرهَم به این دلتنگی...❤ مادر حسن را در گوشه و کنار خانه حس می‌کند...مادر است و عطر حضورش را لمس می‌کند... مادر است و دلخوش که عاقبتِ دردانه اش؛ ختم به خیر و عزت شده است. . 🍃حال حسن است...به همان اندازه با معرفت. و همچون آقایش (ع) با کرامت،گره ها باز می‌کند... . 💚 ⚘ . نویسنده: . به مناسبت سالروز شهادت شهید . 📅تاریخ تولد : ۲ شهریور ۱۳۶۳ . 📅تاریخ شهادت : ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۳.حلب . 📅تاریخ انتشار:۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ . 🥀مزار : خواجه ربیع مشهد . .👇🏻 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
ای ... 🍃در خاکریز های ، خدا را شناختی، برایش مناجات کردی،ناله سردادی و شدی .هنوز سوز صدا و مداحی هایت در گوش همرزمانت به یادگار مانده است. . 🍃برایمان بخوان.مدتی است محرومیم از دعای پنجشنبه شب های . . 🍃با سوز دلت بخوان ، مدتی است خودمان را گم کرده ایم. . 🍃 نادما منکسرا را برایمان کن که شاید از این خواب ناز غفلت بیدار شویم. . 🍃هرکس از توحرفی زد از عشقت به حضرت مادر گفت.روضه بخوان . . 🍃برایمان از بگو شاید از آتشی که برای خودمان ساخته ایم خلاصی یابیم. . 🍃بگو چه گذشت بین در و دیوار،شاید دلمان لرزید و اشکمان جاری شد. از میخ در هم بگو.شاید در به رویمان باز شد. . 🍃از وصیت مادر به دختر و بگو ، شاید کبوتر دلمان پرکشید سوی . اما از بازوی کبود نگو، میدانی که ختم می شود به گریه های علی. صبرِ چاه را نداریم که در مقابل دل داغدار و اشک های تاب بیاریم.. . 🍃نمی دانم در جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود، یکی بی سر،یکی با دست های قلم شده،یکی و یکی با پهلوی شکسته و همچون خودت . . 🍃 در سنگرِ مناجاتت، روضه ی مادر را میخواندی که خمپاره، بازویت را کبود کرد و پهلویت را شکافت و تو بازهم به اقتدا کردی. . 🍃این پایان ندارد.... سنگ مزارت و ذکر یا زهرایی که روی آن حک شده ، نشانه ای است برای هر که دلش گره بخورد به حضرت مادر.فاتحه ای برای تو بخواند و حاجت بگیرد.راستی شنیده ام جوانان به واسطه تو می شوند.شاید هم اولین قدم برای ، خوشبختی است.سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن... . 🌺تولدت مبارک فرمانده.. . به مناسب سالروز تولد . ✍️نویسنده: . 📆تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۳ . 📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶. بانه. . 📅تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۳۹۹ . 🥀مزار : اصفهان . ╭━━⊰❀🌹❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╯
‍ ‍ ‍ 🖤(: ● مستقیم! 🚕 وقتی نشستم گفتم: ببخشید عزیز، میشه ضبطو خاموش کنی؟؟؟؟ ○ گفت: حاجی اینا مجازه؛ چیز بدی هم نمیخونه.....😕 ● میدونم .....ولی عزادارم! ○ "شرمنده" 😟 و ضبط رو خاموش کرد. ○تسلیت میگم اقوام نزدیکتون بوده؟؟؟؟ ● بله .... ○ واقعا تسلیت میگم. خیلی سخته....منم تو بیست و پنج سالگی مادرم مریض بود و زجر میکشید. بنده ی خدا راحت شد. 😔 ● خدا رحمتش کنه ○ خدا مادر شمارم بیامرزه... بعد پرسید ○ مادر شما هم مریض بودن؟ ● نه.مجروح بود.... ○ مجروح جنگی؟؟ شیمیایی بود؟؟😳 ● نه ... یه عده اراذل و اوباش ریختن سرش و تا میخورد زدنش. ○ جدأ؟😳😳شمام هیچکاری نکردی؟ ● ما نبودیم وگرنه میدونستم چیکار کنیم..... ○ خدا لعنتشون کنه... یعنی اینقد ضربات شدید بوده؟؟؟ 😳 ● آره... مادرم بستری شد و بعد از دنیا رفت.... 😭 ○ حاجی ببخشیدا...عجب بی‌ناموسایی بودن! من خودم رو سیاهم؛ ولی پای که وسط باشه نمیتونم آروم بشینم ....😡 بغضم گرفت ...تو دلم گفتم کاش چندتا جوون غیرتمند مثل تو بودن اون روز..... نمیذاشتن به جسارت بشه......😭 سکوتمو که دید گفت ظاهرأ ناراحتت کردم....😕 ● نه خواهش میکنم ... واقعا داغ مادر بده! مخصوصا اگه باشه... ○ آخ آخ... جوون بودن؟؟ ● آره ...💔 ○ گرفتی ما رو حاجی؟؟؟؟؟ شما خودت بیشتر از هیجده سالته😒 حرفش رو قطع کردم و گفتم: مادر شما هم هست... این هجده ساله همه‌ی ما شیعه ها .....🥀 یه مکثی کرد و با تعجب نگام کرد و بعد دوباره خیره شد به جاده....😶 ○ آها ببخشید تازه متوجه شدم..... راست میگی... هیچ‌وقت اینجوری به قضیه نگاه نکرده بودم...😔 ● لحظاتی به سکوت گذشت ○ یه سی‌دی مداحی هم دارم؛ البته برا محرمه.... و بعد یه نگاه سوالی بهم انداخت؛ جواب ندادم... خودش داشبورد رو باز کرد و یه سی دی گذاشت تو ضبط. چند ثانیه بعد یه نوای آشنا بلند شد. 🎼 من بودم و راننده و صدای مداحی و نگاه خیسم به اطراف.... 😭 ♥️به همه معرفی کنید ╭━━⊰❀🌹❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ببینید| نماهنگ حال خوب روضه 💯به دو زبان فارسی و عربی 🔰 تقدیم به ساحت مقدس مادر سادات 🏴 ویژه ایام فاطمیه و شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) 🔸گروه فرهنگی هنری رهپویان احلی من العسل شهرستان بشرویه 📲با نشر این نماهنگ فاطمی؛ فضای مجازی را محفل عزای مادر کنیم. حداقل به ☝️ نفر بفرستید. و از صدقه جاریه برخوردار گردید.
🖤ڪݪمینـــــے‌چیزێ‌ڪہ 🖤‌بہ‌من‌نمیگہ‌پســــــࢪت 🖤ڪݪمینےبگۅ‌تۅڪۅچہ 🖤چےاۅمده‌ســــــــــࢪت
میگفت‌من‌باخانم‌فاطمہ‌زهࢪا قࢪاࢪداࢪم‌ۅبایدبࢪۅم.😳 تخࢪیبچےبۅدۅاڪثࢪمین‌هاࢪا خنثےمیڪࢪددࢪاین‌میان‌زیاࢪت نامہ‌حضࢪت‌زهࢪاۅنمازشب‌ࢪا هࢪگزتࢪڪ‌نمیڪࢪد.🤲 نام‌مستعاࢪ"سیدعماد"ࢪاانتخاب ڪࢪدچۅن‌هم‌بہ‌سادات‌علاقہ داشت‌ۅهم‌بہ‌شہیدجهادمغنیہ. ۅهمیشہ‌یڪ‌شاݪ‌سبزدۅࢪ گࢪدنش‌بۅد.😇 بہ‌خاطࢪشہادت‌رفیقش😑 شھیدفانۅسےبسیاࢪناࢪاحت بودۅآخࢪهࢪپیامےمینوشت "دعاڪنیدمن‌هم‌فانۅسےشۅم"
گردان به ستون می‌رفت، - گفت چرا ستون جلو نمی‌ره؟ رفت سر ستون گفت آقا حرکت کن دیگه! یه پیشونی‌بند بردار ببند راه بیفت. + گفت تو که می‌دونی من به یتیمی بزرگ شدم، ندارم، دنبال یه پیشونی‌بند که ببندم، اگه تیر خوردم، خانم [فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها] بیاد بالا سرم... به روایت ╭━━⊰❀🌹❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╯
🎙دائم‌میگفت‌میخۅاهم‌با‌ اسࢪائیݪ‌مباࢪزه‌ڪنم.💣 ازمداحےحاج‌محمۅد‌خوشش‌ می‌آمدومداحے‌«اݪݪهم‌اݪࢪزقنا شهادت»بࢪایش‌جذاب‌بود.😇 ذࢪه‌ای‌ازحࢪف‌هاێ‌جهاددنیایـے نبۅدۅݪایق‌شهادت‌بود.😍 گفت:چقدࢪݪاغࢪشده‌ای‌تو مگࢪۅࢪزش‌نمیڪنے؟!☹️ مگࢪآقانفࢪمودند:🙃 «تحصیݪ،تهذیب،ۅࢪزش» ومن‌فهمیدم‌ڪہ‌سخنان‌ࢪهبࢪے بہ‌چہ‌میزان‌بࢪاےامثاݪ‌ جهادمغنیہ‌بااهمیت‌است!❤️
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 کتاب خاطرات شهیده زینب کمایی 🌹 روایت اول (کبری طالب نژاد، مادر شهید) ششم سر بچه ی ششم باردار بودم که یک خانه شرکتی دو اتاقه در ایستگاه چهار فرح آباد، کوچه ده، پشت درمانگاه شرکت نفت به ما دادند. خانه ما نبش خیابان بود. همه می‌دانستیم که قدم تو راهی خیر بوده که بعد از سال ها از مستأجری و اثاث کشی نجات پیدا کردیم. از آن به بعد، خانه ای مستقل دستمان بود و این آخرین خوشبختی و راحتی برای خانواده هشت ما بود. مدتی بعد از اثاث کشی به خانه جدید، درد زایمان سراغم آمد. دو روز تمام درد کشیدم. جیران سواد درست و حسابی نداشت و کاری از دستش بر نمی‌آمد. برای اولین بار و بعد از پنج زایمان طبیعی در خانه، من را به مطب خانم دکتر مهری بردند. آن زمان، آبادان بود و یک خانم دکتر مهری. مطب او در لین یک احمد آباد بود. من تا آن موقع خبر از دکتر و دوا نداشتم؛ حامله می‌شدم و نه ماه تمام شب و روز کار می‌کردم؛ نه دکتری و نه دوایی، تا روزی که وقتش می‌رسید؛ جیران می‌آمد بچه را به دنیا می آورد و می‌رفت. بعد از دو روز تحمل درد و ناراحتی، خانم مهری درمانم کرد. به خانه برگشتم و با همان حال مشغول کار های خانه شدم. نزدیک اذان مغرب حالم به قدری بد شد که حتی نتوانستم خودم را خانه مادرم برسانم. جعفر رفت و جیران را آورد. در غروب یک شب گرم خرداد ماه برای ششمین بار شدم و خدا یک دختر قشنگ قسمت و نصیبم کرد.🌹🌷😍😍😍 جیران به نوبت اورا در بغل بچه ها گذاشت و به هرکدامشان یک شکلات داد. پسر بزرگم، مهران، بیشتر از بقیه ذوق خواهر کوچکش را داشت🌹❤️ شهداء را یاد کنید با ذکر یک صلوات 🌷🌹
••|🦋💙|•• 💚 🌿 در ظلمٺ شب قرص قمر مے‌آید ❣️از جاده ی روشنی مے‌آید 🌿 بہ خدا منتقمٺ یڪ جمعہ ❣️ با نفر مے‌آید ❣️ .علیک.یا.صاحب.جهان 💙•••|↫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱مجموعه‌استوری سلام الله علیها ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭┈───「🇮🇷」 ╰┈➤@shahidtoraji213
🌸بر مقدم دختر پيمبر صلوات 🌸بر چشمه ی پاك حوض كوثر صلوات 🌸بر محضر حضرت محمد تبريك 🌸بر شيعيان حيدر ╭💌 ╰┈➤@shahidtoraji213
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 می گفت : چه وقت رفتنه گفت : میرم تا تنها نباشه ...! حال چه کنم که نه هست و نه ... ۳۶ ساله ... تو این شهر شلوغ تنهای تنهام ...!!! ... شادی روح و ╭❣ ╰┈➤@shahidtoraji213
🍀 (رحمةالله علیه): ❤️ از همه‌ی شغل‌ها بالاتر است. اگر شما بانوان یک فرزند خوب به جامعه تحویل دهید، برای شما بهتر است از همه عالم. 👌🌸 ❤️ تأثیر در تربیت بچه‌ها، بالاتر از پدر، معلم، استاد و جامعه است. زیرا علاقه‌ای که بچه به مادر دارد به هیچ کس ندارد. از این جهت بچه‌هایتان را در دامنتان تربیت اسلامی، تربیت انسانی بکنید. 📚 صحیفه امام، ج۸، ص۹۰ ✼═══┅💖💖┅═══✼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الحَمدُاللھِ‌‌الذۍخَݪق‌الْمَھد؎ . . .❤: 💚 🌿 در ظلمٺ شب قرص قمر مے‌آید ❣️از جاده ی روشنی مے‌آید 🌿 بہ خدا منتقمٺ یڪ جمعہ ❣️ با نفر مے‌آید ❣️ @shahidtoraji213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دادمـ تو را قَسَـــــم به نخ ِ چادرے ڪه سوختــ.... 💔 شاید دلتـ ــبسوزد و یڪ ڪربلا دهے...🥀 زاده🚩  @shahidtoraji213
🎋السلام علیک ایتها الصدیقه الشهیده پیامبرخدا صلی الله علیه وآله فرمود: ای فاطمه! هرکس بر تو صلوات فرستد خدا او را بیامرزد و در هرجای بهشت که باشم او را به من ملحق کند. 🌹ایام فاطمیه تسلیت🌹 عرض تسلیت به امام زمان علیه السلام و عجل الله تعالی فرجه الشریف و هدیه به روح مطهره و منوره و مقدسه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌷صلوات🌷
R Dehqan: 🔹لباس مرد، زن را نشان می‌دهد. 🔹لباس زن، مرد را نشان می دهد. 🔹لباس دختر، مادر را نشان می‌دهد 🔹لباس پسر، پدر را نشان می‌دهد. ✍رحمت خداوند بر پدر و مادرمان که در تربیت ما نقش داشتەاند. ❣آنها خواندن و نوشتن بلد نبودند، اما در دانش گفتار، تسلّط داشتند. ❣آنها ادبیات را نمیخواندند، اما را به ما یاد دادند. ❣آنها قوانین طبیعت و علوم زیستی را مطالعه نکردەاند، اما را به ما آموختند. ❣آنها علوم اجتماعی مطالعه نکردەاند، اما دانش و احترام را به ما آموختند. ❣آنها در حوزه دین تحصیل نکردند، اما معنای را به ما آموختند. ❣آنها درس برنامەریزی و موفقیت را نخواندەاند، اما را به ما آموختند. ❣ آنها دانشگاه نظامی نرفتند، اما درس وطن پرستی، و را به ما آموختند. ❣آنها کتاب آشپزی و علوم تغذیه نخواندند، اما فهماندند، بهترین ، غذای است. ❣آنها کتاب اقتصاد بازار نخوانده بودند، اما روش کسب را به ما آموختند. ❣آنها جغرافیا نخوانده بودند، اما نشان دادند، مرکز زمین قبه است، نه نصف النهار گرینویچ . 💚 خوشبختی، تربیت ، سبک زندگی ... ، محصول عملکرد ، و است و قابل واگذاری به هیچ مدرسه ، ، ارگان و نیست. ✍
زینب سلیمانی: پدرم در وصیت نامه ‎اش در بخش خانوادگی ‌اش برای مادرِ ما 10 صفحه نوشته بود و در هر خطش یکبار از مادر حلالیت گرفته بود ! ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahidtoraji213
‏‎ ١٠ قسمت داره : ✓9 قسمتش به عهده‌ی ‎ خانواده‌ هست و اون یک قسمت باقیمونده که از ۹ قسمت به عهده ی پدره و اون اینه که ‎ به زن ‎ و کافی داشته باشه❤️
همینقدر حقیر، کثیف، خونخوار، رذل، پست و کودک کش یکی از انفجارهای تروریستی کرمان در محلی اتفاق افتاده که بیشترین وسایل بازی برای کودکان قرار داده شده بود. کودک کشی ذات کفتارها و مزدورهای صهیونیست است. ها تسلیت😭 ✍🏻 مسلم معین