eitaa logo
به محفل شهدا خوش آمدید
128 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4.5هزار ویدیو
2 فایل
شهادت یعنی ... متفاوت به آخر رسیدن وگرنه مرگ پایان همه قصه هاست 🌷 @Ekram_93 «اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِک» ♡خدایا سرانجام ما را سعادت و شهادت در راه خودت قرار ده.‏♡
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
در تصور ما همیشه این موضوع هست که گروهِ تدارکات با هر وسیله‌ ای که هست آذوقه و آب و... برایِ جان بخشیدن به رزمندگان می‌بَرد ، اما این‌بار موضوع فرق دارد. بچه‌ های تدارکات از خط مقدمِ جبهه پیکر شهیدی را با خود حمل می‌کنند که به خانواده‌اش تحویل دهند. 📸 مهرماه ۱۳۶۲ - پنجوین عراق منطقه عملیاتی والفجر چهار عکاس : علی فریدونی 💠 @bank_aks
هدایت شده از با حاج حسین کاجی
✍مقاومت،ادامه دارد 🙍‍♂یکی از بچه‌های حزب‌الله بعد از ۴ ماه از جبهه جنوب مرخصی گرفته اومده خونه🏡، مادرش جلوی در بهش گفت: سید حسن شهید شده تو برای چی اومدی خونه؟ برگرد برو.🥲 در این عقیده، شکست معنا ندارد✌️... ــــــــــــــ ♦️ کانال با حاج حسین کاجی را به دیگران معرفی کنید،👇 ‎‎‌@bahajhosseinkaji
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ  🟩 | قُل هَل تَرَبَّصونَ بِنا إِلّا إِحدَى الحُسنَيَينِ ۖ وَنَحنُ نَتَرَبَّصُ بِكُم أَن يُصيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِن عِندِهِ أَو بِأَيدينا ۖ فَتَرَبَّصوا إِنّا مَعَكُم مُتَرَبِّصونَ 🟩 | بگو: آیا درباره ما، جز یکی از دو نیکی را انتظار دارید؟! (یا پیروزی یا شهادت) ولی ما انتظار داریم که خداوند، عذابی از سوی خودش به شما برساند، یا به دست ما مجازات شوید. اکنون که چنین است، شما انتظار بکشید، ما هم با شما انتظار می‌کشیم . ◻️ | سوره مبارکه توبه آیه ۵۲ 🚩اذا غاب سید قام سید آخر
دیوار نگاره جدید میدان فلسطین تهران.. 🔻طوفان سنوار ادامه دارد 🔸 ما لنا الا احدی الحسنیین
🛑پاسخ فرزند شهید السنوار به خیال‌بافی نتانیاهو «ابراهیم السنوار» فرزند شهید یحیی السنوار: 🔹نتانیاهوی احمق از ما می‌خواهد در برابر صلح و سازش، اسیران (صهیونیست) را آزاد کنیم، او گمان می‌کند که شهادت پدرم، پایان نبرد است. 🔹 آمال و آرزوهایت بر باد رفته، پسر یهودی، به خداوند سوگند، آنچه در روزهای آینده انتظارت را می‌کشد، هزاران بار بدتر از آن چیزی خواهد بود که پدرم، یحیی سنوار به تو چشاند.
قُلۡ هَلۡ تَرَبَّصُونَ بِنَآ إِلَّآ إِحۡدَى ٱلۡحُسۡنَيَيۡنِۖ وَنَحۡنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمۡ أَن يُصِيبَكُمُ ٱللَّهُ بِعَذَابࣲ مِّنۡ عِندِهِۦٓ أَوۡ بِأَيۡدِينَاۖ فَتَرَبَّصُوٓاْ إِنَّا مَعَكُم مُّتَرَبِّصُونَ بگو: آيا دربارۀ ما جز يكى از دو نيكى [پيروزى يا شهادت] را انتظار مى بريد؟ در صورتى كه ما دربارۀ شما انتظار مى بريم كه خدا از سوى خود يا به دست ما عذابى به شما برساند؛ پس انتظار بريد كه ما هم با شما منتظريم.(توبه/۵۲) شهید ـــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روشنگری بی‌نقص سردار دلها حاج قاسم سلیمانی خیلی به درد این ایام میخوره حتما گوش کنید
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 غواص به فرمانده اش گفت: اگر رمز را اعلام کردي و تو آب نپريدم ، من رو هول بده تو آب! فرمانده گفت اگه مطمئن نيستي ميتوني برگردي . غواص جواب داد : نه ، پاي حرف امام ايستادم . فقط مي ترسم دلم گير خواهر کوچولوم باشه. آخه تو يک حادثه اقوامم رو از دست دادم و الان هم خواهرم راسپردم به همسايه ها تا در عمليات شرکت کنم . عملیات والفجر 8 .... اروند رود وحشي .... فرمانده تا داد زد " يا زهرا " غواص قصه ي ما اولين نفري بود که توی آب پريد و اولين نفري بود که به شهادت رسيد . من و شما چقدر پاي حرف امام ايستاده ايم؟ شادی روح و 🥀 🕊🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 ، ١٢ ساله ای است که به گفته سید صالح موسوی : " هر وقت اصلحه ژ_3 ، روی می انداخت نوک اسلحه روی زمین می شد.. در تمام روزهای از ٣١ شهریور تا ٢٨ مهر ۵٩ در ماند و به قول تمام بچه‌های باعث دلگرمی رزمنده‌ها بود . شب‌ها که روی پشت بام می‌خوابیدم از من در مورد و می‌پرسید! هر بار او را به بهانه‌ای از بیرون می‌بردیم تا سالم بماند باز غافل که می‌شدیم می‌دیدیم به برگشته و در مشغول کمک است ... آن نوجوان ١٢_١٣ ساله آن روز به وظیفه‌اش عمل کرد .. وظیفه‌اش بود که و را رها کند و از شهرش کند . 🌹 🕊 🥀 🕊🌹
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 او با همان جسم کوچک اما روح بزرگ و دل دریایی‌اش به قلب دشمن می‌زد و با وجود مخالفت فرماندهان ، خود را به صف اول نبرد می‌رساند تا از شهر و دیار خود دفاع کند . بهنام چندین بار نیز به اسارت دشمن درآمد ، اما هر بار با توسل به شیوه‌ای از دست آنان می گریختر. برای فریب عراقی ها می زد زیر گریه و می گفت : “ من دنبال مامانم می گردم گمش کردم ” او با بهره گیری از توان و جسارت خود توانست اطلاعات ارزشمندی از موقعیت دشمن را به دست آورده و در اختیار فرماندهان جنگ قرار دهد . عراقی ها که فکر نمی کردند این نوجوان 13 ساله قصد شناسایی مواضع ، تجهیزات و نفرات آنها را دارد ، رهایش می کردند . یک بار که رفته بود شناسایی , عراقی ها گیرش انداختند و چند تا سیلی آبدار به او زدند جای دست سنگین مامور عراقی روی صورت بهنام مانده بود ، وقتی برگشت دستش را روی سرخی صورتش گرفته بود ، هیچ چیز نمی گفت ، فقط به بچه ها اشاره کرد عراقی ها کجا هستند و بچه ها راه افتادند . 🌹 🕊 شادی روح و 🕊🌴🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 هر قابل آن نیست که بر شود . خواهد که در این قافله شود . تصویر پیکر و فرمانده محور لشکر 8 نجف‌اشرف 🌹 🕊 🥀🌹🕊
💐🕊🌹🕊🌹🕊💐 زندگی زیباست اما با زیباتر در دید قاب چشمان کوتاه بین من سر از بدنت جدا شده است ، اما همانطور که ازمکتب حسین (ع) آموخته ایم ، سر بر فراز نی ، رمزی است میان خدا و عشاق .... معنی عشق بازی این است که سر "سردارها" بر دارها و از تن ها جدا شود و این بهانه دیدن است دیدن (( معشوق )) و چقدر خوب خدا را دیدید که سر دادید. ای مردان مرد ، ای افلاکیان خاکی ، سر دادید اما سنگر ندادید . سر دادید اما بالی برای پرواز بشما داده شد تا راحتر راه های زمینی را به شوق پرواز برای بپمایید . صورت های نورانی اما خسته شما حاکی از آن بود که خسته شده اید از این دنیای وانفسا ، اما بهانه خوبی بود برای آسمانی شدنتان... سربندهای سرخ و سبزی که بر پیشانی شما به نام نامی اهل بیت (ع ) مزین بود از پیکر پاکتان جدا گشت اما دست شما به دامان آنها رسید . اربابتان ،سالار در راه وصل به معبود سر خود را عاشقانه تقدیمش نمود و شما شاگردان ، به تاسی از ایشان و با اختیار قدم در طریق کربلا گذاشتید و می دانیم که اسرار جز بر کسانی که سرهایشان بریده شده ، و بر اغیار فاش نخواهد شد . سر دادید اما هزاران چادر بر سر زنان ایرانی و ناموستان شد . سرت را دادی اما هنگام جدا شدنش ، حضرت صاحب الزمان (عج) آنرا بر دامانش گرفت ، خدا هم که عاشقت شد و چه چیزی ارزشمندتر از این .... ما رزمندگان جنگ نرم سر افرازانه ، سردار این روزهای بارش آتش خشم دشمنانیم و در راه رسیدن به ' الله' ، آن خریدار خوبان ، سرهایمان همانند شما آماده جدا شدن است . ... ... ... فقط و فقط و فقط ..... شادی روح و 🌹 🌹🕊
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 يـادتـان خـاطره ای نيست ڪ از دل بـرود ... نـقش شـن نيست ڪ از بـاور ساحـل برود ... و در نزد پروردگارشان 🌴 🥀🕊
پیش از این هم سه، چهارباری سیدحسن را حضوری ملاقات کرده بود. ۲۵ سال در سوریه زندگی کرده بود و حدود ۹ سال در لبنان. سیدحسن وقتی دعوتشان می‌کرد معمولا به صورت گروهی بود. ۲۰ خانواده، ۱۰ خانواده، ۲ خانواده برای دیدن سید حسن می‌رفتند. آن زمان پسر بزرگش صادق دوم راهنمایی بود. محمدرضا پسر دومش ۵ سالش بود. معلولیت صددرصد ذهنی داشت و بسیار نا آرام و مریض بود. ماه رمضان بود که سیدحسن نصرالله خانواده‌های ایرانی را برای افطار دعوت کرد. وقتی سیدحسن وارد شد، سراغ تک تک خانواده‌ها رفت و با آن‌ها احوالپرسی کرد. از خانم‌ها به طور ویژه تشکر کرد که همسران شما معمولا در خانه نیستند و شما تحمل می‌کنید؛ مشکلات دوری از وطن‌تان و بقیه مشکلات را. به خانواده سیدرضی که رسید رو به مهنازسادات کرد و گفت: آقای سید رضی از برادران عزیز دل من هستند. »
🌱 شهدا ࢪا یاد ڪنیم 🌱 با ذڪر یک صلوات 🥀 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
در عجبم از کسانی که هزاران گناه می کنند و معتقدند یک قطره اشک بر حسین ضامن بهشت آنهاست… •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 لحظاتی منتشر نشده از دیدار مجاهد قهرمان فرمانده شهید «یحیی السنوار» با رهبر انقلاب
📌 ماجرای بهترین نماز حاج ✍ابراهیم شهریاری، فرمانده گردان ۴۲۵ حضرت علی اکبر(ع) و همرزم شهید سلیمانی: اهمیت دادن به واجبات که یکی از اصل‌هایش بود. روزی به همراه همسرشان در مسیر قنات ملک بودیم. ظهر شد و اذان گفتند. گفت همان جا کنار بزنیم. گفتم اینجا بیابان است. خطر دارد. حاجی گفت: چه خطری؟ و کنار جاده سجاده را پهن کرد و همان جا نماز خود را به جا آورد. بعد از اتمام نماز و پوشیدن کفش‌هایش نزدیک تر شدم تا دستش را به نشانه مصافحه بفشارم. بعد از مصافحه، دستش را تکان داد و گفت: «ابراهیم! این نماز و آن نمازی که در کاخ کرملین خواندم یکی از بهترین نمازهایی بود که در طول عمرم خواندم.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا را با خواندن زیارتنامه شان زیارت کنید . 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ 🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ 🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ 🌷 اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسآءِ العالَمینَ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ 🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ 🌷بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم 🌷وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا 🌷فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکم
باسلام در محضر نورانی شهدا باشیم 🌷 پاسدار شهید بقیت الله عبادی 🌷فرزندیعقوب 🌷 تولد ۱۳۴۲ بخش منامن خلخال استان اردبیل 🌷 شهادت ۲۸ مهر ۱۳۶۲ ارتفاعات مریوان کردستان(عملیات والفجر۴) 🌷 سن موقع شهادت ۲۰ سال 🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز می‌باشد
(( گوشه ای از زندگینامه شهید )) شهید بقیه الله عبادی در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. وی دوران ابتدایی را در روستای منا مون با موفقیت به پایان رسانید ودر دوران راهنمایی که مقارن با انقلاب شکوهمند اسلامی بود همراه با درس در تظاهرات و راهپیما یی ها حضور فعالی داشت . مردی خوش بصیرت و خوش رفتار بود و در سال 1361 به عضویت سپاه در آمد و در سال 1362 ، در عملیات والفجر 4 در منطقه پنجوین شرکت کرد و به دای حق لبیک گفته و به شهادت رسید.
✍ بخش‌هایی از وصیت‌نامه این شهید عزیز ✅ من از شما می خواهم همیشه با خلوص نیت به درگاه خداوند عبادت کنید به دستوراتش عمل کنید همیشه برای آخرت یعنی دنیای ابدی کار کنید ✅ هر دشواری که پیش می آید به خاطر خداوند و اسلام تحمل کنید و امیدوارم ان شاء الله هر کاری که می خواهید انجام دهید، خدا را به خاطر بسپارید ✅ امیدوارم اخلاق اسلامی را ترویج دهید و در طول زندگی مست خدا باشید و چنان باشید که هر حرفی که می خواهید بزنید بخاطر خدا باشد 🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا و شهدایی که امروز سالگرد شهادتشان می‌باشد و این شهید عزیز فاتحه با صلوات ♦️ معرفی شده در ۲۸ مهر ۱۴۰۲
ثواب فعالیت امروز کانال هدیه به روح مطهر الله_عبادی 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ان شاءالله شفاعتشون شامل حال تک تکمون 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 شادی روح شهدا صلوات. 🕊🍀🥀🕊☘🥀🕊☘🥀
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 یکی از همرزمان بهنام تعریف می‌کرد که بخشی از خرمشهر به دست عراقی‌ها افتاده بود. آنها پرچم خود را بالای ساختمان قرار داده بودند. بهنام وقتی پرچم عراق را در خاک ایران دید، مخفیانه خود را به ساختمان آنان رساند. به آرامی از آن بالا رفت و خیلی سریع به طوری که نیروهای عراقی متوجه حضور او نشوند، پرچم ایران را جایگزین او کرد. سربازان عراقی تا ۱۸ آبان متوجه حضور پرچم ایران بر فراز ساختمان خود نشدند. دلاورمردان ایرانی که پرچم ایران را بر فراز آن ساختمان دیدند، روحیه مضاعفی گرفتند و با جان و دل بیشتری به نبرد با آنان می‌رفتند. چون طناب‌های پرچم سنگین بود و بهنام باید خیلی سریع این کار را انجام می‌داد، دستش زخمی شده بود. گروهبان مقدم باندی از کوله‌اش آورد و سعی کرد دست‌های این نوجوان شجاع را پانسمان کند، اما بهنام قبول نمی‌کرد و از دست او فرار می‌کرد. وقتی از او پرسیدم چرا اجازه نمی‌دهی زخم دستت را برای جلوگیری از عفونت پانسمان کند؟ پاسخ داد: باند را برای سربازانی بگذارید که تیر می‌خورند و مادرشان را از دست داده‌اند. او مشتی خاک روی زخمش گذاشت و رفت. 🌹 🕊 🥀 🕊🌹
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 دیروز از هرچه بود گذشتیم ، امروز از هرچه بودیم گذشتیم . آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز . دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود . جبهه بوی ایمان می‌داد و اینجا ایمانمان بو می‌دهد . آنجا بر درب اتاقمان می‌نوشتیم یاحسین فرماندهی از آن توست ... الان می‌نویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید الهی نصیرمان باش تا بصیرگردیم بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم آزادمان کن تا اسیر نگردیم 🥀 🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 گذری بر زندگی آخرین باری که به مرخصی آمده بود درحالی که مشغول درست کردن دوغ بودم به من گفت: مادر توجه ات به من باشد می خواهم از شما عکس بگیرم و به شما هدیه بدهم چون می دانم این آخرین مرخصی من است و قطعا" می دانم وقتی به پادگان برگردم شهید می شوم . من ناراحت شدم و گفتم این چه حرفی است و وی گفت این حرف را زدم که آمادگی داشته باشید برای روزی که خبر من را به شما اعلام کنند. همراه پدرش مشغول کار کشاورزی شد تا از طریق نیروی انتظامی قروه به خدمت مقدس سربازی اعزام شد ودر شهرستان بانه به ایفای وظیفه خطیر حراست از مرزهای میهن اسلامی و ارزشهای انقلاب اسلامی پرداخت تا اینکه ۲۳ مهرماه ۱۳۷۲طی درگیری با گروهک های ضد انقلاب در اطراف شهرستان بانه بر اثر اصابت تیر مستقیم به درجه اعلای رسید. 🥀 🕊🌹