eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 چندماه قبل از شهادتش، پسر بزرگم در خان‌طومان از ناحیه کتف مجروح شده بود و علی در بیمارستان پیش او می‌ماند و پرستاری‌اش را می‌کرد. فروردین یکی از بچه­‌ها به او زنگ زد و گفت: فردا مازندران 105 نفر اعزام داریم، اما علی گفت: چون من بسیجی هستم، اعزامم نمی‌کنند. قبل از آن سه بار برش گردانده بودند. زنگ زد تهران، مسئول تهران به او گفت: تو بیا اینجا من فردا صبح می­‌فرستمت. علی نیم ساعت قبل از عملیات، یعنی روز پنجشنبه ساعت 12:35 دقیقه با برادرش تماس گرفته. گفته: به مامان زنگ زدم جواب نداده، کجاست؟ ایشان هم گفتند سر زمین است. گوشی را می‌برم، چند دقیقه دیگر تماس بگیر بتوانی با او حرف بزنی، اما گفت: نه دیگر نمی‌توانم زنگ بزنم، سلامم را برسان.   🌼👇🌼👇🌼👇
💔 خواهر شهید: جمعه شب ساعت 3 صبح از خواب بیدار شدم دیدم چراغ گوشی­ روشن است نگاه که کردم دو تماس بی‌پاسخ داشتم و یک پیام. پیام را باز کردم، دوستم نوشته بود علی جمشیدی که در نور شهید شده با شما نسبتی دارد؟ داد زدم به سامره گفتم: بیدار شو یک اتفاقی افتاده! او هم بیدار شد و زنگ زدیم به خواهرم که شوهرش در سپاه است. ماجرا را که گفتیم، گفت: شایعه است، ما هم خیال‌مان راحت شد، چون یک‌بار دیگر هم خبر شهادت آن برادرم که در سپاه است را شنیده بودیم که شایعه از کار درآمد. مادرم در همان نیمه شب شروع کرد به قرآن خواندن و تسبیح دست گرفت. دلش شور می­‌زد با اینکه ما به مادرم نگفته بودیم که چنین پیامی دریافت کرده­‌ایم. نماز صبح را خواندم و رفتم حوزه سر کلاس دیدم همه بچه­‌ها می­‌گویند برای چه آمدی؟ گفتیم شاید نتوانی بیایی؟ عده‌ای هم تا مرا می‌دیدند گریه می­‌کردند. آن روز امتحان هم داشتم و استرس گرفته بودم. دوستانم می‌پرسیدند سمیرا برادرت حالش خوب است؟ گفتم: ظاهراً خوب است. آنها هم چون می‌‌دیدند من خبر ندارم چیزی نمی­‌گفتند. وسط امتحان به خواهرم سامره که در آموزش و پرورش است زنگ زدم که چه شده؟ او گفت چیزی نشده چرا این‌قدر زنگ می­زنی؟ اگر خبری شود خودم بهت خبر می­‌دهم. بعد از امتحان متوجه شدم بچه‌ها یک چیزی را از من پنهان می­‌کنند. از کلاس رفتم بیرون و زنگ زدم به همسر برادرم. تا گوشی را برداشت متوجه شدم پشت تلفن گریه می­‌کند و می­‌گوید چیزی نشده، اما حال داداش خوب نیست، برای او دعا کن. این را که گفت فهمیدم علی شهید شد. در بین شهدای خان‌طومان، علی تنها بسیجی آن جمع بود که به شهادت رسید. 🌸👇🌸👇🌸👇
💔 ...🕊🌹خصوصیت اخلاقی شهید به نمازاول بسیار پایبند بودند، همیشه در قبال غیبت کردن حتی در موارد بسیار کوچک و ناچیز مقابله می کردند. اهل دروغ نبود و ازین کار بیزار بودند. به زیارت عاشورا انس بسیار داشتندو اینکارشان ترک نمی شد. اعتقاد ویژه ای به امربه معروف و نهی از منکر داشتند و با جدیت بسیار اینکار را دنبال می کردند و عمل می کردند. از بی حجابی و بی عفتی بسیار رنج می بردند و از کم کاری و سهل انگاری مسیولین در این مساله خون دلها خوردند… در صحبت نهایت ادب و احترام را رعایت می کردند، کم صحبت بودند بیشتر اهل عمل بودند. در کار فرهنگی بسیار سخت کوش بودند و در این راه اهتمام فراوانی داشتند و توانستند تاثیر بسیاری بر روحیه جوانان شهر و فضای شهری بگذارند. ایشان از روحیه جهادی بسیار بالایی برخوردار بودند و علاقه به خدمت به مردم محروم در مناطق دورافتاده داشتند که دفعات زیادی در گرمای طاقت فرسای سیستان و بلوچستان در تابستان و ماه مبارک رمضان به آن مناطق سفر کرده و به مردمان آن دیار خدمات ارزنده ای ارایه داشتند… بسیار اهل تواضع و فروتنی بودند و همیشه در کارهایشان دوست داشتند اسم و نشانی از ایشان نباشد، به هیچ عنوان دنبال شهرت و مطرح شدن نبودند. 🍃👇🍃👇🍃👇
💔 با توجه به آتش‌بس سیاسی که انجام گرفته بود هواپیماهای روس هیچ پروازی در منطقه نداشته، لذا تروریست‌ها از این فرصت استفاده کرده و تجهیزات و قوای خود را آماده می‌نمایند. تروریست‌ها با کشف این موضوع که مدافعان روی خط آنها هستند، لذا هیچ‌گونه ارتباطات رادیویی برقرار نکرده، مگر خیلی ارتباطات معمولی تا سپاهیان و نیروی مقاومت شک نکنند. آنها از قبل با پهپاد، کل محور را شناسایی کرده بودند. حتی نقطه به نقطه را به دست آوردند. از طرفی بچه‌های ما هم چون اوضاع را عادی می‌دیدند و هیچ چیز مشکوکی را در ارتباطات بی‌سیمی‌شان ندیدند، در آماده‌باش کامل قرار نداشته‌اند تا اینکه حوالی ساعت 1:30 روز پنج‌شنبه مبعث حضرت رسول که صدای زنجیر نفربری آمد که بچه‌ها اول فکر کردند خودی است، ولی خیلی سریع مشخص شد که نفربر تکفیری است و مستقیم دارد سمت مقر فرماندهی می‌رود، لذا یکی از تانک‌های مستقر در محور به سمت این نفربر شلیک می‌کند و صدای انفجار این نفربر منطقه را می‌لرزاند و بعضی از بچه‌ها به‌خاطر موج انفجار دچار آسیب‌های سطحی می‌شوند. نفربر یادشده پر از مواد منفجره بوده و برای انتحاری به سمت مقر فرماندهی می‌رفت که با تیزبینی بچه‌ها عملیاتش شکست خورد. لذا فرماندهی محور پیامی از شهید رامهر مبنی بر اینکه تروریست‌ها دارند حمله می‌کنند، دریافت می‌کند و از این رو فوراً آماده‌باش اعلام می‌کنند و نیروها فوری آماده می‌شوند، اما غافل از اینکه این تکفیری‌ها تا دندان به انواع سلاح‌ها مجهز هستند، لذا در وهله اول، با ریختن آتش توپ و تانک و خمپاره که به قول بچه‌های مقاومت قدم به قدم منطقه را شخم زدند، اما این موضوع باعث نشد که نیروها عقب بکشند و جبهه را تخلیه کنند و با تمام توان خود  به مقابله پرداختند، در وهله اول تکفیری‌ها در برابر مقاومت بچه‌ها تلفات زیادی داده‌اند، لذا تصمیم می‌گیرند تا هر گروهی به صورت جداگانه از یک سمتی حمله کنند و در این درگیری‌ها علی به شهادت می‌رسید.  در وصیت­نامه­‌اش خطاب به مردمی که کار فرهنگی می‌کنند، این‌گونه آورده بود: «اگر در برخی ادارات می­‌رویم و با بعضی از مسئولین برخورد می­‌کنیم که انگار بویی از اسلام نبرده­‌اند، مبادا دلسرد شوید، شما مصمم­‌تر برای کار‌های‌تان پیگیر باشید، یعنی دست از تلاش خودتان بر ندارید.» برای انجام کارهای فرهنگی خودش را خاک می­‌کرد، ولی آن کار باید انجام می­‌شد. ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌💔 فرمول شادی درون: بی دلیل هدیه بده...🎁🎉 ☺️✌️ ... 💕 @aah3noghte💕
5.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 چجوری بفهمیم نامزد انتخابی ما دروغ میگه ؟ ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #آھ... برادر ها خواهرها عاشق شويد!!! زندگی به عـــــ💗ـــشق است... آره... #شهید_بهشتی اینجور
💔 ... از پشت پرده ی سیاه شب به اعمالت نگاه کن! ببین هنوز در جاده شـ🌷ــهادت گام برمےداری یا فاصله گرفته ای از آرزوی دیرینت؟؟؟ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَىٰ رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ ...(انشقاق/۶) کـاش می‌شـد خـدا را بـوسـیـد ... ... 💕 @aah3noghte💕
💔 ‏صبح است باید بلند شد در امتداد وقت قدم زد گل را نگاه کرد ابهام را شنید باید دوید تا تهِ بودن... سلام...صبح تون بهشت ... 💕 @aah3noghte💕