💔
#دم_اذانی
وَ ارْحَم شِدَّةَ ضُرّي ...
و به بدحالیام رَحم كن ..
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #دم_اذانی وَ ارْحَم شِدَّةَ ضُرّي ... و به بدحالیام رَحم كن .. #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منا
«به نظرم تا میتونی
الان صداش بزن،
توقبر پنبه های تودهنت نمیذارن.»
Untitled_7.mp3
15.55M
💔
#صوت
با نوای گرم #شهیدحسینمعزغلامی🎤
"وای چہ دنیای عجیبی
کہ با هر رنج و فریبی
میخواد از من تو رو بگیره ..."😭😭😭
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
این خیلی ڪشنده است
که امام زمان بگه
تو به فڪر من نبودی اصلا؟
#استادشجاعی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 ✨ انتشار برای اولین بار✨ #رمان_آنلاین #حسین_پسر_غلامحسین #قسمت_هشتاد_و_پنج اخرین عزاداری (مجی
💔 ✨ انتشار برای اولین بار✨ #رمان_آنلاین #حسین_پسر_غلامحسین #قسمت_هشتاد_و_شش بچه ها زیر آوارند (حاج اکبر رضایی) بعد از عزاداری، مشغول خوردن صبحانه شدیم. آن هایی که قرار بود آن طرف اروند بروند، زودتر صبحانه خوردند و در حال آماده شدن بودند. من هم صبحانه ام تمام شده بود و داشتم چای می خوردم. محمدحسین گفت :«ابراهیم برو یگان دریایی و یک قایق بگیر که بچه ها را به آن طرف آب بریم!» گفتم :«چشم! چایی می خورم، می روم.» بیشتر بچه ها از اتاق خارج شده و در حیاط ساختمان ایستاده بودند. محمدحسین در کنار حیاط بود، گروهی هم که قرار بود جلو بروند، همراه او به طرف بیرون ساختمان راه افتادند، اما درست در همین لحظه سر و کله ی هواپیمای عراقی پیدا شد. اول فقط صدایش را شنیدیم، ولی بعد از چند لحظه آن ها را بالای سرمان دیدیم. محمدحسین برگشت و رو به بچه ها فریاد زد :«هواپیما! هواپیما! سریع پخش شوید، یک جا نایستید.» محمدحسین همچنان وسط حیاط ایستاده بود، یک مرتبه با همان پای مجروح به طرف ما دوید و فریاد زد :«بچه ها! راکت! راکت!» هنوز حرفش تمام نشده بود که چند انفجار پی در پی صورت گرفت. هواپیما ها سه راکت زدند که دو تا به طرفین ساختمان و یکی درست به همان اتاقی که بچه ها در آن جمع بودند، اصابت کرد. وقتی انفجار رخ داد، فهمیدیم که راکت ها شیمیایی بودند، اما با این حال اتاق روی بچه ها خراب شد و مواد شیمیایی به شکل مایع، روی بدن بچه ها ریخت. مقداری آوار هم به سر و صورت آن هایی که داخل حیاط بودند، فرو ریخت. محمدحسین آسیبی ندیده بود با شنیدن فریاد های «شیمیایی! شیمیایی!» هر کس به طرفی می دوید و سعی می کرد از منطقه دور شود. عده ی زیادی تواتنستند به میان نخلستان ها بروند و خودشان را نجات دهند. محمدحسین یک دفعه در میان راه ایستاد و گفت :«بچه ها زیر آوارند، باید کمکشون کنیم.» و بدون اینکه منتظر کسی بماند به داخل ساختمان برگشت. او می دانست این کارش چقدر خطرناک است، اما وجدانش اجازه نمی داد به آن ها کمکی نکند. او از ناحیه ی پا جراحت داشت از طرفی قبلا شیمیایی شده بود؛ به همین سبب، بدنش حساسیت بیشتری داشت و از همه مهم تر ماسک هم نداشت، با این حال دلش نیامد بچه ها را بگذارد و برود؛ در صورتی که راحت می توانست خودش را از خطر نجات دهد. #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞 #فقطفرواردکنید #کپےپیگردالهےدارد
💔
#قرار_عاشقی
از کودکی این آرزوی مادرم بود
یک شب، شَوم خادم به صحنت افتخاری
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
جالبه بدونین متفقین سوم شهریور1320،
ایران را اشغال کردند و ارتش مدرن رضاخان نتوانست #3روز مقاومت کند.
اما در #8سال دفاع مقدس مقابل استکبار، یک وجب از خاک ما در اشغال نماند.
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
Hale_Khoob_22.mp3
13.41M
💔
💥سلسله سخنرانیهای بسیار جذاب #حال_خوب ۲۲
🌹 استاد پناهیان
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
آیت الله بهاءالدینی :
گناه، مخصوصا حق الناس؛ اوج حماقت است، نه زرنگی. زرنگی، بندگی خداست.
✍راستی... دل شکستن هم حق الناسه
شهید شو 🌷
💔 من جواد را بیشتر از آنکه در لباس پاسداری اش دیده باشم، در لباس خادمی دیدم. #بیبرادر، ص۱۳۸ #شهی
💔
آخ... چه حس خوبیه
سالگرد شهادت رفیقت
تو هم آسمونی بشی
خدا نصیب کنه
#شهید_جواد_محمدی
#شهید_حسن_عبدالله_زاده
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آھ ... هر ڪس بعد از شهادتم مرا زیارت ڪند در روز قیامت او را زیارت مےڪنم و اگر چاره اے نباشد جز
💔
#آھ ...
#حب_الحسین سرّالاسرار شهداست
بیا!
از این مستقیم تر، راهی وجود ندارد
#آھ_ارباب...
#آھ_یازینب...
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
#محرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴