💔
#شکرگزارباشیم 🤲🏻
خدایا! تو را شکرگزارم
به خاطر شبهایی که تبدیل به صبح شدند.
دوستانی که مبدل به خویشاوند شدند.
رویاهایی که به حقیقت پیوستند.
و دوست داشتنهایی که منتهی به عشق شدند
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 سلام همسنگری ها #روز_بیستم_چله_زیارت_عاشورا و هر روز به نیت یک شهید🥀 امروز به نیت #شهید_بابک_نوری
💔
سلام همسنگری ها
#روز_بیست_و_یکم_چله_زیارت_عاشورا
و هر روز به نیت یک شهید🥀
امروز به نیت #شهید_حمیدرضا_باب_الخانی
این طریق خواندن زیارت عاشورا بسیار مجرب هست برای رسیدن به حاجت
و گفته شده تا یک سال مداومت شود
ان شالله بعد از چله هم ادامه بدیم تا یک سال
طریقه خواندن:
ابتدا دعای امین الله را می خوانیم (چون به خاطر گناهانی که از ما سر زده نعوذ بالله دچار ظلم در حق معصومین شده باشیم، شامل لعن زیارت عاشورا نشویم)
زیارت عاشورا را با ۱۰ لعن و ۱۰ سلام میخوانیم
نماز زیارت
دعای علقمه
#بسم_الله
میتونید نام #دوست_شهیدتونو ارسال کنید تا به نیت ایشون هم خوانده شود
@Emadodin123
💕 @aah3noghte💕
💔
مهدے جان....
چند روز دگر مانده فقط تا قدم سبز بهار
ای ڪاش نمایان شود
آن باغ گل روے شما
#السلام_علیک_یا_ابا_صالح(عج)
#نوروز
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
هدایت شده از شهید شو 🌷
💔
✅صلوات هنگام ظهر روزهای ماه شعبان
و شب نیمه شعبان .
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
💔
#دم_اذانی
کوله بار گناهم آنچنان سنگین شده که به جز اشکِ چشمانم راهی برای بازگشت به سوی تو ندارم.
خدای نجات دهنده ی انسان از ظلمت و تنهایی
مگذار انقدر در تاریکی دنیا بمانم، که دیگر نورعشقت جایی دردلم پیدا نکند...
من هنوز دل خوشم که فرمودی:
یَا جابِرَ عَزمِ الاکسیر"
من خریدار تواَم در هنگام بی کسی♥️
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
4_6005688809067383227.mp3
11.56M
#انسان_شناسی ۱۰
#استاد_شجاعی
#استاد_رائفی_پور
⚡️ میتوان در عرض چند لحظه، از قعر جهنم، به بالاترین درجات بهشت...
و از نهایت شقاوت و سیاهبختی، به اوج سعادت و رستگاری رسید!
⚡️میتوان در عرض چند دقیقه،یک عمر خطا را جبران کرد و زندگی تازهای آغاز نمود!
اما؛ چگونه؟!
مگر انسان کیست که چنین قدرت عظیمی دارد؟!
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕@aah3noghte💕
#ادامه_دارد ...
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊💔
☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ☀️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دعای_فرج_به_نیت_ظهور
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕@aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 کتاب #مرد_رویاها گوشه ای از زندگی عاشقانه دکترای پلاسمای فیزیک #شهید_چمران و همسرش پروانه در ام
💔
اگه قراره ادم کشته بشه، بهتره ...
کتاب #مرد_رویاها
گوشه ای از زندگی عاشقانه دکترای پلاسمای فیزیک #شهید_چمران و همسرش پروانه در امریکا، مصر و لبنان....
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت172 آرام و کند
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت173 بدون توجه به این که ممکن است نارنجک در دست خودم منفجر شود، آن را پرت میکنم به همانجایی که از آن آمده است و قبل از این که دوباره پشت مبل بپرم، منفجر میشود.💥 سرم را میان دستانم میگیرم. زمین میلرزد و گرد و خاک و خردهشیشه، با شدت به اطراف میپاشد. صدای ناله با صدای شکستنهای پشت سر هم بلند میشود. گوشهایم زنگ میزنند. حامد سرفهکنان از پشت مبل بیرون میآید و دستش را روی شانهام میگذارد: - خوبی؟ - آره... خوبِ خوب که نیستم؛ یعنی نمیتوان از کسی که یک نارنجک در چند قدمیاش منفجر شده انتظار داشت که حالش خوب باشد!🙄 حامد دستم را میگیرد تا از جا بلند شوم و میگوید: صدایی ازشون در نمیاد. - بازم باید احتیاط کرد. دو طرف طلاقیه میایستیم و به دیوار تکیه میدهیم. با حرکت انگشتان دست، تا سه میشمارم و همزمان، میچرخیم و اسلحهمان را به آن سوی طلاقیه نشانه میگیریم. چرخیدنمان همان و اصابت کورِ چند گلوله به دیوار همان! سرمان را میدزدیم و به حامد میگویم: نگفتم؟ زندهن هنوز. حامد با پشت دست، خون را از روی خراشی که پای چشمش افتاده پاک میکند: - ولی زخمیان. میشه حریفشون شد. - تو دیدی کجا افتادن؟ - نه دقیق... یکیشونو دیدم. زخمی بود. - ببین، الان آمادهن اگه برگردیم بزننمون. هرکدوم سریعتر باشیم برندهایم. حامد سرش را تکان میدهد و دوباره، تا سه میشمارم. این بار با شماره سه، هردو داد میزنیم: - یا حسین! و برمیگردیم و انگشت روی ماشه میگذاریم. حامد قبل از این که دوباره توسط همان داعشی به رگبار بسته شود، او را میزند. - تتق... تق...💥 سه تیری که به دیوار شلیک میشود، گرد و خاک را در هوا پخش میکند و سرم را میدزدم. صدای شلیکش قطع میشود؛ احتمالا خشابش تمام شده. از فرصت استفاده میکنم و سرم را از پشت طلاقیه بیرون میآورم تا بزنمش؛ اما قبل از من، عزرائیل کارش را ساخته و تمام کرده. وقتی مطمئن میشویم کس دیگری نمانده است، از طلاقیه عبور میکنیم و قدم به خانه مجاور میگذاریم؛ هرچند با وجود یک نارنجک منفجر شده و جنازه پنج داعشی، دیگر نمیتوان اسم آن را خانه گذاشت. یک طلاقیه دیگر در دیوار روبهروست که حتماً این سه داعشی، از همین طریق به کمک دوستانشان آمدهاند. حامد بالای سر تکتکشان میرود تا از مردنشان مطمئن شود. بوی خون و باروت در اتاق پیچیده است و تمام دیوارها زخمیاند. این اتاق احتمالا اتاق خواب خانهای بوده؛ این را از میز آرایش گوشه اتاق و تخت دونفرهاش میشود فهمید. تا قبل از این درگیری، اتاق خواب زیبایی بوده و پیداست که خانمِ خانه، برای چیدنش وقت زیادی گذاشته. روی آینه شکسته میز آرایش، کاغذهای کوچکی چسبانده شده که یکی از آنها را میخوانم: - الشمس هدیه الصیف، الزهور هدیه الربیع، و انت هدیه العمر یا حبیبتی!(خورشید هدیه تابستان است، گل ها هدیه بهار و تو هدیه یک عمر؛ عشق من!)💕 لبخند تلخی میزنم. مشابه این جملات کم نیستند دورتا دور آینه؛ اما نمیدانم قدرت عشق زوج این خانه قویتر بوده یا چنگالهای وحشیِ جنگ؟ یعنی هنوز با هم هستند؟ چشمم به جمله دیگری میافتد: - مش هاممنی الدنیی کلا وانت حدی؛ بعرف شو بدی، بدی حبک أکتر بعد... (دنیا برایم هیچ اهمیتی ندارد وقتی تو در کنارم هستی؛ میدانم چه میخواهم؛ میخواهم تو را بیش از پیش دوست بدارم...)💖 و باز هم همان لبخند تلخ. من حتی وقت نکردم یک جمله مثل این را به مطهره بگویم. نه وقتش بود و نه من بلد بودم این جملات را... اصلا همین که در مقابل مطهره، حرف زدن عادی یادم نمیرفت و زبانم بند نمیآمد هم جای شکرش باقی بود؛ چه رسد به این حرفها! من چقدر برای مطهره کم گذاشتم و به رُخم نکشید! از اتاق خانه خارج میشویم تا خانه را پاکسازی کنیم. این خانه از قبلی آشفتهتر است. از ظرفهای کثیف تلنبار شده در آشپزخانه و لباسها و ملافههایی که دور تا دور خانه پخش شده، میتوان حدس زد نیروهای داعش چندروزی را در اینجا گذراندهاند.😏 #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞
💔
#قرار_عاشقی
به چه مشغول کنم دیده و دل را که مدام
#دل تو رامی طلبد
#دیده تو را می جوید !
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
💔
#چهارشنبه_سوری
یادے ڪنیم ازاونایے ڪہ نہ یڪ روزدرسال؛
ڪہ هر روز تو #۸_سال چهارشنبہ سورے داشتن...🔥
نہ بااین #تیروترقہ ها...
ڪہ با مین و نارنجڪ و آرپے جے...
#شهدا_شرمنده_ایم...😔✋
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
❅﷽❅
•فڪ ڪن برے #سوریہ......✨
•بہ همہ بگے فردا میرمـ
پیش بے بے......😍
•برے تو صحن..🏃
•پرچم یا عباس...🚩
•سربند •{ڪلنا عباسڪ یا زینب}•...🥀
•برے تو حرمـ🕌
رو بہ روے ضریح..😭
•بگے خانوم اجازه میدین
برم دفاع ڪنم از حرمتون......⚔
•بعد....↩️
●یہ پلاڪ...🙃
●یہ لباس بسیجے ....😎
●یہ ڪلاشینڪف...👻
●یہ ڪلت... 🔫
●یہ گلولہ ..💢
●یہ بیابون....🏜
●بیابون نہ بهشتـ.....🌸🍃
●پشتتـ يہ گنبد...........🕌
●انگار خانم داره نگاتـ میڪنہ......😍
●خانوم نگات میڪنہ........😊
●حس میڪنے ڪنارتہ...🍃
●بهت افتخار میڪنہ
بهت لبخند میزنہ...😌
●یہ نگاه به پشتـ سرتـ
بہ پرچم یا عباس میندازے🙃🚩
●میگے اربابـ
تا اسم شما رو گنبد هستـ....🦋
● مگه ڪسے میتونہ💢
بہ حرم چپ نگاه ڪنہ....😡❌
●خم شے بند پوتینتو
سفت میڪنے.... 👟
●سربندتو سفتـ میڪنے...🙃
●ڪلاشتو سفتـ میچسبے...😏
●ڪلاشتو میگیرے میگے یا عباس.....✊🏻
●بعد از اینکه چندتا داعشے
حرومے رو به هلاڪت رسوندے😤
●ببینے یہ ضربه خورده بہ قلبتـ....🙃💔
●قلبت شروع میڪنہ بہ سوختن.....🔥
●از خون دستت میفهمے
مجروح شدے....🙂
●میگے بے بے ببخشید شرمندم......😔
●دیگه توان ندارم......😭
●دوستاتـ جمع شن دورتـ
نفساتـ بہ شمارش میوفتہ😭💔
●چشمات تار ميبینہ......😞
●بے بے بیاد بالا سرتـ برا شفاعتـ...😭
خون زیادے ازتـ رفتہ....... .💔
●دوستاتـ پاهاتو بلند ڪنن
تا خون بہ مغزتـ برسہ...
●اما ميگے:
پاهامو بذارین
زمین سرمو بلند ڪنین...🙂
●بے بے اومده میخوام
بهش سلام بدم💔 :)
●چند دقیقه بعد چشماتو ببندے....😌
●چند روز بعد بہ خانوادتـ
خبر بدن شهید شدے🙂🖤 :)
عجبرویایے :)💔
♥️🦋♥️
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕@aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 معمولا مهمانی هایمان ساده بود، آقاجواد می گفت: "مهمانی خانه ی ما برنج است و یک مدل خورشت". حتی دو
💔
در مهمانی ها دوست داشت زن و مرد از هم جدا باشند،
میگفت: "برای من سخت است با #نامحرم سر یک سفره بنشینم."
راوی همسر #شهید_جواد_محمدی
قسمتیازکتاب #دخترها_بابایی_اند با اندکی تغییر
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
شهید شو 🌷
💔 #آھ... شهید عبدالحسین برونسی مےگفت: خدايا! اگر مےدانستم بامرگ من يک دختر در دامان #حجاب می
💔
#آھ...
کجایید مـولا جان؟
کجایید پسر فاطمه سلام الله علیهما؟؟؟
اهل این شهر دارند به آتشی که خود افروخته اند، مےسوزند
و گمان مےکنند
دل خوشند...😏
مولای من!
اهل شهــــر بےخیالی،
نمےدانند هزار و صد و چندین سال است
که همه داریمـ با آتش گناھ
در دوری شما مےسوزیم!!!!
آری...
اینجا همان جاست
که خشڪ و تـَر
با هم مےسوزند
دریاب ما را ....
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شبتان_امام_زمانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
شهید شو 🌷
💔 دوباره دیشبی در خواب دیدم؛ زیر ایوانم! دوباره این دل شیدای من میلِ زیارت کرد😔 " أَلسَّلٰامُ ع
💔
اینجا خرابه های دل آباد مےشود
هردلشکسته درحرمت شاد مےشود
در ازدحام بغض که درگیر مےشوم
روحم دخیل پنجره فولاد مےشود
" أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰا"
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
💔
#بسم_الله
وَالْمَلَائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ.
فرشتهها همیشه به خدا میگن خدایا آدما رو ببخش!
#با_من_بخوان.
#یک_حبه_نور✨
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس