شهید شو 🌷
💔 #رمان_رهــایـــے_از_شبــــ ☄ #قسمت_شصت_و_نهم کلید رو توی قفل چرخوندم. صحنه ای که دیدم باور
💔
#رمان_رهــایـــے_از_شبــــ ☄
#قسمت_هفتاد
کامران کنارم نشسته بود._عسل؟؟!!!
با هق هق 😭و التماس گفتم:_کامران خواهش میکنم..قسمت میدم برو..چرا دست از سرمن برنمیداری.بخدا من اونی که تو فکر میکنی نیستم!!
کامران لبخند تلخی زد:
_اینم تقدیر منه! نمیدونم چرا تو زندگی من همه عوضی اند!هرکی رو که فک میکنم هست در اصل نیست! وگرنه الان در آستانه ی سی وسه سالگی باید بچه هامو پارک می بردم.
گفتم:_من دعا میکنم خدا یک دختر خوب و حسابی قسمتت کنه.فقط التماست میکنم دست از سر من بردار.
کامران بغضش رو فروخورد و سرش رو پایین انداخت:_چرا؟؟از وقتی اومدم فقط حواسم معطوف توست.واسه چی اینقدر از دیدنم ناراحتی؟
سکوت کرد. پشت هم آب دهانش رو قورت میداد.شاید هم بغضش بود که فرو میخورد!
_اونروز بعد از رفتنت خیلی با خودم کلنجار رفتم تا علت کارت رو بفهمم.جمله ی آخرت جوابمو داد.با خودم گفتم _کامران عسل هم مثل تو خستست! عسل هم از اینهمه بلاتکلیفی خستست.!!من در این مدت با خیلی دخترها بودم.. ولی.. ولی عسل در تو یک چیزی هست که..
تو حرفش پریدم:
_اینا رو قبلنم هم گفته بودی..کامراااان، چرا نمیخوای بفهمی من بقول خودت خسته ام!! #دیگه_نمیخوام تو این #روابط باشم.میدونم برات مسخره میاد.میدونم تو هم مثل نسیم مسخرم میکنی..ولی کامران من..من دیگه نمیخوام گناه کنم!
کامران خیلی عادی سرش رو به حالت تایید تکون داد وگفت:_میدونم ..میدونم..اصلا حرفهات مسخره نیست.
من با ناباوری نگاهش کردم.میخواستم مطمئن بشم که باهام بازی نمیکنه.
او با نگاهی مصمم و دلسوزانه بهم خیره شده بود.پرسیدم:
_واقعا ..تو..برات مسخره نیست؟
برق دلنشینی در چشمهاش نقش بست و در حالیکه چشمهاشو باز وبسته میکرد به آرومی نجوا کرد:_نه…اصلا
حسابی گیج شده بودم.
او گفت:_منم از این شرایط خسته شدم.میخوام تکلیف زندگیم یک بار برای همیشه روشن شه.من میدونم که واقعا اومدنم به اینجا دور از ادب بود ولی باید میومدم واین حرفها رو بهت میزدم و…
آه عمیقی کشید و گفت:_میخوام از این به بعد محرم هم بشیم.
🍃🌹🍃
فکم پایین افتاد.چشمام گرد شد.
او خودش رو جابجا کرد و با شادمانی گفت:_من با خونوادم صحبت کردم.اونا حرفی ندارن.فقط میخوان هرچی زودتر من سرو سامون بگیرم.
به لکنت افتاده بودم.گفتم: _اممم…حتما داری..شوخ..ی میکنی! کامران من و شما هیچ وجه اشتراکی باهم نداریم.
کامران با شور واشتیاق نگاهم میکرد.
_چرا این فکر ومیکنی.! من باهیچ دختری بیشتر از یکماه دووم نیاوردم.!! هیچ کدومشون برام جاذبه نداشتند.فقط سرگرم کننده بودند.الان نزدیک هفت ماهه تو رو میشناسم و هر وقت تو قهر کردی اونی که مجنون وار واسه منت کشی میومده من بودم.دختر! تو خواب وخوراک منو گرفتی میدونی چرا؟؟ چون همونی هستی که همیشه آرزوش رو داشتم…
🍃🌹🍃
حرفهای کامران اگرچه با شور و وصف بی مثالی در زبانش جاری میشد ولی من نمیتونستم باورش کنم .چون بارها از زبون مردها ی دور وبرم شنیده بودم ومیدونستم اگر من هم مثل باقی دخترهایی که نزدیک اینها بودند از همون روز اول تو اتاق خوابشون میرفتم جاذبه ای براشون نداشتم!!
پوزخندی زدم و از جام بلند شدم. چقدر خوب بود که چادر سرم کردم.با چادر احساس آرامش داشتم.ولی چرا کامران هیچ عکس العملی نسبت به تغییرات من نشون نداد؟ هم توی کافه هم الان که با چادر مقابلشم؟
او هم ایستاد. من پشت به او ایستاده بودم. با صدای آرومتری گفت:_عسل..تو حرف حسابت چیه؟
به سمتش چرخیدم و گفتم:_من بچه نیستم که با تصمیمات عجولانه و احساسی آینده م رو تباه کنم.تو یا خیلی احساساتی واحمق هستی یا خیلی زرنگ! چرا باید پسری مثل تو از دختری مثل من خواستگاری کنه؟
_خب شما بگو چرا باید نکنه؟
کلافه و سردرگم گفتم:
_معلومه! ! واسه اینکه تو هیچی از من نمیدونی..نه از خودم نه از خونوادم..نه از گذشته م ..نه از..
وسط حرفم پرید ودر حالیکه با احتیاط بیرون آشپزخونه رو نگاه میکرد آهسته گفت:_گذشته خانواده ی هرکسی تو رفتارات و طرز حرف زدن اون آدم مشخص میشه..همین قدر بهت بگم که اون قدر میفهمم که فرق بین تو و امثال این دوستت نسیم خیلیه… گذشته ت هرچی میخواد باشه باشه..من دلم میخواد شریک زندگیم کسی باشه که بهش اعتماد داشته باشم..ببخشید رک میگم. .دست هر خری به تنش نخورده باشه. .
ادامه دارد…
نویسنده:
#فــــ_مــقیـمــے
#کپی_با_صلوات🌼
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
سلام بر #محرّمِ_حسین علیه السلام
آنکه شھادتش شبیه اربابش بود...
سلام بر او که در ڪشاڪش جهاد،
خالصانه جنگید
سلام بر او
آن هنگام که دوره اش کردند
سلام بر او و لبھای ترک خورده از تشنگےاش
سلام بر او آن هنگام که خون سر و صورت زخمےاش جاری بود
سلام بر او آن هنگام که سر بر دامن ارباب گذاشت
سلام بر او آن هنگام که جان داد❣
سلام بر او هنگامه دیدنِ #وجه_الله...
سلام بر #محرّم_ارباب
سلام بر ماه #خون_خدا (ثارلله)
سلام بر آن عزیز #تڪ_و_تنهامانده (والوترَ الموتور)
سلام بر #شھدا
آنان که امضای شھادت از حضرت مادر دارند...
”السلام علیکم و رحمه الله و برکاته“
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#شھیدجوادمحمدی (با نام جهادی: محرّم)
#فرمانده_محرّم
#محرّم
#ماه_محرم
#شھادت
#حسرت
#شفاعت
#رفاقت
#جامانده
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
#پروفایل
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
اینجا مردان تو هستند
با لباس حسین و بازوان عباس...
#لبیک_یا_زینب
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
✨🌹✨🌹
سلام همسنگرےها
به یاری خدا از اول محرّم تا اربعین #چله_زیارت_عاشورا داریم
به نیت #تعجیل_در_فرج_مولانا_صاحب_الزمان
#شادی_ارواح_مطهر_شھدا
و #استجابت حاجات اعضای کانال
اگر دوست داشتین ، همراهی کنین
و دوستانتونو به کار نیک دعوت کنین
#فاستبقوالخیرات...
💕 @AAH3NOGHTE💕
✨🌹✨🌹
💔
پیامبر در مسجد از ماجرای قتل حسینش سخن گفت.
اصحاب به گریه افتادند. فرمود "اتبکونه و لا تنصرونه"؟
آیا برایش گریه می کنید اما یارےاش نمی کنید؟
#لھوف_ص_۳
آری!
اتبکونه ولا تنصرونه؟
من هم گریه می کنم
و به این فکر می کنم که
آیا این بار ھم به قافلهات نخواھم رسید؟
#سیدالشهداء
#قتیل_العبرات
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
💔
وقتی حسن عباسی به زندان می رود همان بهتر که محمد علی نجفی از همان زندان آزاد شود!😏
ولو اینکه
اولی جرمش انتقاد از دولت باشد
و دومی آدم کشته باشد✋
امیرحسین ثابتی
✍یادم به یه جمله معروف میفته
میگن: "وقتی ارزشها عوض بشه
عوضی ها باارزش میشن"‼️
حکایت این روزهای دولت #بےتدبیر است...
خوبیش اینه که به قول حضرت امام خمینی، خدا این انقلاب رو رها نمیکنه و با انواع امدادهای غیبی، کمک میکنه، جالبترش اینه که توع امدادهای غیبی خدا، برای حفظ انقلاب #تحمیلی هست...
روسیاهی می مونه به خائنین
مگه نداشتیم؟ امثال بنےصدر و مسعود رجوی و اونایی که حتی تو کشور، موندن و مردن و اما نتونستن این انقلاب رو از بین ببرن...
#اندڪےبصیرت
💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#در_محضر_آقا
امروز احساس ما اینه که
دهه شصتی ها فرمانده میدانن
دهه هفتادی ها میدان دارند
دهه هشتادی ها پیاده نظامند
و دهه نودی ها نیروی احتیاط....
#حاج_حسین_یکتا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#بزرگترین_دشمن
همیشه آیه ي #وجعلنا را زمزمه میکرد.
گفتم: آقا #ابراهیم این آیه برای محافظت در مقابل دشمنه اینجا که دشمن نیست!
نگاه معنا داری کرد گفت:
دشمنی بزرگتر از #شیطان هم وجود داره؟!
بارها در وسوسه های شیطان، این جمله حکیمانه آقا ابراهیم را با خود مرور میکردم تا به حدیث زیبای امیر المومنین (ع) برخورد کردم که فرموده اند : دشمن ترين دشمنانت، نفس شیطان درونی توست
#شهید_ابراهیم_هادی❣️
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
میفرمایند
استغفار کن #غم از دلت میره!
اگر استغفار کردی و غم از دلت نرفت؛
یعنی داری خالی;بندی میکنی :)
بگرد گناهتو پیدا کن و اعتراف کن بهش...!
#استادپناهیان👌🍃
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا #شھیدسیدمحمدباقر_حسینی_لواسانی در سال
💔
#معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی
#گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا
حجتالاسلام #شھیدمحمدحسن_طیبی:
در سال 1310 در روستای روئین اسفراین به دنیا آمد.
در ده سالگی پدرش را که یک روحانی بود، از دست داد و به مشهد عزیمت کرد. پس از طی مراحل سطح به اسفراین برگشت.
مبارزاتش را از سال 1356 گسترش داد و ساواک به شدت برنامههای او را تحت کنترل گرفت و یک بار هم بطور #مسلحانه به او حمله کرد.
پس از پیروزی انقلاب، به نمایندگی از طرف مردم اسفراین به مجلس شورای اسلامی راه یافت و در هفتم تیر 1360 به فیض شهادت نائل آمد.❣
#خون_عشاق_سر_وقت_خودش_خواهدریخت
#شھیدترور
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#اختصاصے_ڪانال_آھ...
#ڪپےباذڪرصلوات🌼
💔
ترس اسرائیل از صحبتهای سید مقاومت فقط به خاطر یک چیز است...
#سید_حسن_نصرالله چشم به دهان #امام_خامنه_ای دارد.
#اندڪےبصیرت
💕 @aah3noghte💕
💔
پیِ علاج به جایی به جز حرم نروم
دوای هر غم و دردی
#زیارت آقاست
#ساعت_بیست
#عرض_سلام_خدمت_امام_رئوف
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
1_34510756.mp3
6.54M
💔
بین این سینه زنا
وقت پرچم زدنا
جای تو خالی #رفیق
#بیادرفقاےشھیدمون💔
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
#فرواردکن_مومن😉
💔
هر گاه شب جمعه شهدا را یاد کردید
آنها هم
نزد اباعبدلله
از شما یاد کنند
امشب
نزد ارباب
یادمان کنید
رفیق!
گاهی
سری
به پریشانی
این واژه ها بزن💔
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
زمانی که قدم اول را در این
راه برداشتم
به نیتِ لقایِ خدا و شهادت بود،
امروز بعد از گذشت این مدت
راغبتر شدهام
کـــه این #دنـیا مـحلی نیست
که دلـی
هوای ماندن در آن رابنماید...
+ وصیت نامه #شھیدمحمدرضا_تورجی_زاده
#هرشب_یک_دل_نوا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#فرواردکن_مومن😉
💔
🔹 حضرت آیت الله بهجت، شروع عبادتشان از نیمههای شب بود. دو تا سه ساعت پیش از اذان صبح برای ادای نماز شب و عبادت از خواب برمیخاستند. زیر لب ذکر میگفتند و گاهی شعرهایی را زمزمه میکردند و پس از وضو مشغول عبادت و رازونیاز با خداوند متعال میشدند.
🔹 پس از اقامۀ نماز صبح، به تعقیبات نماز مشغول میشدند.
🔹 زیارت عاشورا و نمازش را بهجا میآوردند و دعای علقمه را میخواندند. سپس صد لعن و صد سلام زیارت عاشورا را در میان کارهای روزمره و مسیر رفتوآمد به حرم یا کلاس میگفتند.
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#یامولا
هزار جمعه چشم من، شدهست چشمهی غمت
نیامدی!
هنوز هم، هزار بار عاشقم
✘جنستنهایے #تو
از ݩخ بےمهری ماست،
ݦهدیڄان!😔
#اللهّمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
#آھ...
💕 @aah3noghte💕