فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
آیا #ولی_فقیه میتواند #رئیس_جمهور را #عزل کند؟!
برنامه بدون توقف
#مجلس
#دیوان_عالی_کشور
#اندڪےبصیرت
💕 @aah3noghte💕
#فرواردکن_مومن 😉
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_پنجاه_و_هشتم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے امــــام به او نگــاه ڪرد و پــاسخ
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_پنجاه_و_نهم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
روزهاے انتظـــار هر چند طولانے شد، اما بالاخره به پایـــان رسید.
ابن عبــاس و شریـــح بن هانـــے، دو ناظر امام از «دومة الجندل» بازگشتند.
همه ے نگاه ها به آن ها بود ڪه در حلقه ے علے و یارانـــش ایستاده بودند.
چهره هاي هر دو نشــان مےداد ڪه خبرهاے خوشے ندارند.
ابن عبــاس در جــواب علــے ڪه پرسید:
"چه دیدیـــد و چه شنیدید از آن دو؟!"
پاســخ داد:
"خدا #لعنـــت ڪند ابــو موســے اشعــرے را!
من مــردے به خرفتــے و ڪودنے او ندیده ام! "
بعد رو به شریــح ڪرد و گفت:
"بگو آن چه را دیدیم و شنیدیم."
شریــح گفت:
"پیش از صدور #رأے حڪمین، آن دو در تعیین و نصب خليفــه سخــن گفتند.
عمــروعــاص از ابو موسے پرسید ڪه:
آیا میدانــے عثمـــان #مظلوم ڪشته شد؟
ابــوموســے گفت:
آرے مےدانم.
عمـروعــاص لبخندے زد و گفت:
اے مـــردم!
شاهــد باشید ڪه نماینده علــے به قتـــل مظلومانــه ے عثمان اعتراف ڪرد.
آن گاه رو به ابو موسے پرسید:
چرا از معاویه روے مےگردانید در حالے ڪه او فردے قریشے است؟
ابوموســے گفت:
معاویـــه سابقه اے در اســـلام #ندارد.
پدر و خانـــواده ے او، از #دشمنــان رسول الله بودند و مسلمانـــان زیادے به دست آنان به قتـــل رسیدند.
چگونـــه چنیــن مــردے مےتواند خلیفه ے مسلمانان باشـــد؟!
عمـــروعـــاص گفت:
معاویـــه ولــے و نماینده ے عثمــان بود و از حیث تدبیــر و سیاســـت، فردي ممتــاز است.
اگر به خلافـــت برسد، به هیچ ڪس به اندازه ے تو احتـــرام نخواهد گذاشت؛ در حالے ڪه تو فرماندار عثمـــان بودے و علـــے تو را #عــزل ڪرد.
در حڪومت علـــے چه به تو خواهد رسید. ابوموســے؟
ابوموســے گفت:
در حڪومت معاویـــه نیز چیزے به من نخواهد رسید.
من هرگــــز مهاجــران نخستین را رها نکرده و معاویه را به خلافت انتصاب نخواهم کرد.
عمروعاص گفت:
ما درباره ی علــے و معاویـــه به توافــق نخواهیم رسید.
بهتـــر اسـت علــے و معاویـــه را از خلافت #خلــــع ڪنیم و سرنوشت خلافت را به شوراے مسلمانان واگذاریم.
ابـــوموسے لحظه اے فڪر ڪرد و گفت:
موافقم.
این بهتـــر است ڪه شخص ثالثـــے خلیفه شود. شاید ڪه قائله ها ختـــم گردد.
عمــروعــاص گفت:
من حڪــم به عــزل معاویــه مےدهم و تو نیز حڪم به #عـــزل علـــے بده.
ابـــو موســے گفت:
بســــم الله.
حڪم ڪن تا بشنوند.
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
@chaharrah_majazi
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_پنجاه_و_نهم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے روزهاے انتظـــار هر چند طولانے شد، ا
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_شصت
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
عمـــروعـــاص گفت:
نه ابومــوسے، تو بزرگترے و از اصحـــاب رسول الله هستے.
حق #تقــدم با توسـت.
ابـــو موســے رو به جمعیـــت حاضر ڪرد و گفت:
من و عمـــروعـــاص بر مطلبــے اتفاق نظـــر داریم و امیدواریم صــلاح و رستگـــارے مسلمیــن در آن باشد.
اما قبــل از آن ڪه حڪم را صـــادر ڪند، ابن عبـــاس خود را به او رسانــد و هشدار داد و گفت:
بهتـــر است اول عمـــروعــاص سخن بگوید و معاویــه را عزل ڪند.
زیرا بعیــد نیست او خلاف توافق، مطلبے را بیان ڪند.
ولــے ابــو موســـے به هشدارهاے ابن عبــاس توجه اے نڪرد و گفت:
رها ڪن ابــن عبــاس!
ما هر دو در مسأله ے خلافت اتفــاق نظــر داریم.
سپس برخاســـت و گفت:
ما وضــع امـــت اســـلام را مطالعـــه ڪردیم و برای وضع اختلافـــات و بازگشت به #وحدت و آرامش، بهتر از این ندیدیم ڪه علـــے و معاویه را از خلافت #خلع ڪنیم.
بر این اساس، من علـــے و معاویـــه را از خلافت #عــزل ڪردم.
سخنانش ڪه به پایان رسید نشست.
سپس عمروعــاص برخاست و گفت:
اے مـــردم!
سخنـــان ابوموســـے را شنیدید؛ او #امام خود را عـــــزل ڪرد و من نیز در این مورد با او هم عقیــــده هستم و علـــے را از خلافت عزل می ڪنم و به جاے او معاویه را به خلافت می رسانم.
همهمه در جمع افتاد.
ابومــــوسے با عصبانیــت جلــو رفت، یقه ے عمروعاص را گرفت و گفت:
اے مرد خبیــــــــث!
ما توافق ڪردیم و تو آن را شڪستے!
#توافق ما این نبود.
عمروعاص پوزخندے زد و گفت:
نمیتوانے راے خود را پس بگیرے ابوموسے.
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
@chaharrah_majazi
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_صد_و_چهل_و_هشتم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے .....تا این ڪه عده اے بر او شـو
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_صد_و_چهل_و_نهم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
ابوموسی اشعری فرماندار کوفه نگاهی به ابن عباس و مالک اشتر انداخت و گفت:
"این همه راه از مدينه تاخته اید و به کوفه آمده اید تا مرا از امری مطلع کنید که خود پیش از شما آن مطلع شده ام؟"
اشتر با انگشت به ابوموسی اشاره کرد و گفت:
"تو می دانی که وقتی علی فرمانداران عثمان را یکی یکی عزل کرد، نوبت به تو که رسید من مانع #عزل تو شدم.
آن روز به علی گفتم ابوموسی مردی پیراسته در حفظ بیت المال و عامل به شرع است و بهتر است او را معزول نکنی و علی نیز پذیرفت.
تو با علی بیعت کردی و فرماندار او در کوفه ای.
اما وقتی از ماجرای بصره مطلع شدی، قدمی بر نداشتی و به یاری دوست خود عثمان بن حنیف نشتافتی، علی یک بار محمد بن ابوبکر را به نزدت فرستاد تا به تو گوشزد کند که با سپاهیانت به بصره روی و غائله ی آنجا را ختم کنی، اما تو باز هم نافرمانی کردی.
اینک من و ابن عباس به نزدت آمدیم تا وظیفه ات را گوشزد کنیم و بدان که علی از کردار تو سخت خشمگین است."
ابوموسی محاسن سفید و بلندش را به دست گرفت و تابی به ابروان پر پشتش داد و گفت:
"بله، تو راست می گویی؛
من با علی بیعت کرده ام و باید فرمانبردار او باشم، اما من که ریشم را در خدمت به #اسلام سفید کرده ام، این جنگ را برادرکشی می دانم و عقیده دارم که در خانه نشستن، راه آخرت و قیام راه دنیاست.
و بدان مالک که این شورشی است که انسان #خواب در آن بهتر از بیدار است و #بیدار بهتر از نشسته است.
پس بهتر است فقط نظاره گر باشیم."
ابن عباسی با چهره ای برافروخته به ابوموسی نگاه کرد و گفت:
"این چه حرفی است میزنی ابوموسی؟
کجا خداوند و رسولش در #خانه #نشستن را راه أخرت و قیام در راه خدا را قیام برای دنیا دانسته است؟!"
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
@chaharrah_majazi
این رمانیست که هر بچه شیعه ای باید بخواند‼️