شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_بیست_و_هشتم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے گوشے را قطع ڪرد. احساس خوبے بہ او د
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_بیست_و_نهم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
ـ "مردم در صورت #ترس از حاڪم، در پشت پرده ے نفاق و ظاهر فریبے بیان مےشوند، و هیچ #سمے مہلڪ تر از این نیست ڪہ مردم در ظاهر دوست و در باطن دشمن حاڪم باشند.
تو مےتوانستے با آن جوان معترض و گستاخ، کارے نداشتہ باشے، حتے بہ روے او لبخند بزنے و دلجویے اش ڪنے. اما بعد، ترتیبے بدهے مأمورانت دور از #چشم مردم، او را دستگیر و بہ قتل برسانند.
لازم نیست براے خفہ ڪردن صداے مخالفان، همان لحظہ و آشڪارا اقدام ڪنے.
ڪافے است ڪمے صبور باشے و اجازه بدهے صداها برخیزد، سپس تصمیم بگیرے با آن صدا چہ ڪنے. تو....."
معاویہ ڪہ در طول سخنانم ڪم حوصلہ و تا حدودے ڪلافہ نگاهم مےڪرد، حرفم را برید و پرسید:
"آیا علــــــــــــــــے هم از همین #شیوه اے ڪہ مےگویے بہره جستہ ڪہ همہ ے مردم ڪوفــہ مدینــہ و مڪــہ و سایر بلاد اسلامے با او بیعت ڪرده اند؟"
پاسخ دادم:
"خیر!
شیوه علــے در حڪومت دارے، شیوه ے دیگرے است ڪہ هرگز بہ #نفع او نیست.
او مردم را صاحب حق مےداند. روش او همان روش #محمــد است.
علــے پیرو مردمان #فقیر و توده هاے زیرین جامعہ است. بہ ثروتمندان و اغنیا روے خوش نشان نمےدهد و در سفرهی آنان طعام نمےخورد.
علــے روابطش را با مردم، براساس اصول دینے اش تنظیم ڪرده و هرگز بہ فڪر بقاے قدرت و حڪومت خود نیست.
شنیدم ڪہ وقتے محمد بن ابی بڪر را بہ فرماندارے مصر برگزید،
در حڪمے بہ او نوشت:
”با مردم، فروتــن، نــرم خو و مہربان باش.
گشــاده رو و خنــدان باش تا بزرگان در ستمڪارے تـو طمــع نڪنند و ناتــوان ها در #عدالـت تو مأيوس نگردند.“
اما در واقع مردم بہ فڪر منافع خویشند؛
رابطہ شان با حڪومت بر همین اساس و پایہ تنظیم شده است.
ڪافے است حڪومت، #شڪم هایشان را سیر ڪند تا مردم پیرو آن حڪومت شوند این ڪہ مےگویند مردم مانند #گله اند، سخن درستے است؛
#حاڪــــــــم_قدرتمند_ڪسے_است_ڪہ_روش_گلہدارے_را_بیاموزد.
چموشترین قوچ ها را ميتوان با مشتے علوفہ رام ڪرد تا شاخ هایشان فقط تزیینے بر سرهایشان باشد...
پس معاویہ!
راه نگہدارے را بیاموز ڪارگزارانت را از دوستان و اقوامت قرار بده؛ البتہ این راهے است ڪہ شما بنےامیه آن را پیموده اید.
عثمان از این نظر با رسول خدا و دو خلیفہ پس از او متفاوت بود؛ او همہ ے بستگان خود را در رأس امور حڪومتے قرار داد و تو البته استاد بے بدیل این روش هستے"...
معاویہ عمامہ اش را از سر برداشت، آن را روے زانویش گذاشت و گفت:
"از علــے گفتے؛ بگذار سخنانے از او بر زبان آورم تا بگویے وصف حال تو ڪدام یڪ از آنان است.
علــے مےگوید مردم #چہار_گروهند؛
گروهے اگر دست بہ فساد نمےزنند، براے این است ڪہ روحشان ناتوان و شمشیرشان ڪند است و امڪانات مالے در اختیار ندارند و
گروه دیگر، آنانند ڪہ شمشیر ڪشیده و شر و فسادشان را آشڪار ڪرده اند، لشڪرهاے پیاده ے خود را گرد آورده و آمادهے ڪشتار دیگرانند، دین را براے بہ دست آوردن مال دنیا، تباه ساختہ اند ڪہ رئیس و فرماندهے گروهے شوند یا بہ منبرے رفتہ و خطبہ بخوانند.
چہ بد #تجارتے ڪہ #دنیا را بہاے جان خود بدانے و با آنچہ در نزد خداست، معاوضہ نمایے.
گروه دیگر با اعمال آخرت، دنیا را مےطلبند و با اعمال دنیا در پے ڪسب مقام هاے معنوے آخرت نیستند، خود را ڪوچڪ و متواضع جلوه مے دهند، گام ها را ریاڪارانہ و ڪوتاه بر مےدارند، دامن خود را جمع ڪرده خود را همانند مؤمنان واقعے مے آرایند و پوشش الہے را در سایہ ے نفاق و دورویے و دنیاطلبے خود قرار مے دهند.
برخے دیگر ڪہ با #پستے و ذلت و فقدان امڪانات، از بہ دست آوردن قدرت محروم مانده اند و خود را بہ زیور قناعت آراستہ و لباس زاهدان را پوشیده اند. اینان هرگز از زاهدان راستین نبوده اند.....
لینک قسمت اول #رمـــــــــــــــان
https://eitaa.com/aah3noghte/19645
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
@chaharrah_majazi
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_هشتاد_و_سوم نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے علـــے فرمود: "این ڪــارها و این ر
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_هشتاد_و_چهارم
نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے
امام پاسخ داد:
"من مانند تو نیستم.
خداوند بر حاکمان واجب کرده که در شیوه ی زندگی، خود را در ردیف #فقیر ترین افراد جامعه قرار دهند از مشکلات فقیران و تنگ دستان غافل نشوند."
علی چنان #شخصیتی داشت؛ حتی دشمنانش، کسانی چون معاویه هم می دانستند که علی چگونه انسانی است و هرگز نمی توانستند بر روی #حقایق چشم بپوشند.
می گویند روزی مردی از اهالی کوفه، سوار بر شتری به دمشق آمد.
مردی دمشقی به او آویخت که این شتر، شتر من است که آن را گم کرده بودم.
باید شترم را به من باز گرداندی.
#اختلاف بین آن دو شدت گرفت.
مرد دمشقی او را به نزد معاویه برد تا قضاوت کند.
او بیش از ۵۰ تن را نیز به عنوان شاهد با خود آورد تا شهادت بدهند که شتر مال اوست.
معاویه با دیدن شهادت آن همه شاهد علیه مرد کوفی رأی داد و امر کرد که مرد کوفی شتر را به مرد دمشقی بازگرداند.
مرد کوفی از مرد دمشقی پرسید:
"شتر تو، نر بود یا ماده؟"
مرد دمشقی گفت:
"ماده"
مرد کوفی رو به معاویه گفت:
"اما شتر من #نر است، نه یک شتر #ماده."
معاویه به حرف مرد کوفی توجهی نکرد و گفت:
"هر چه بوده رأی ما صادر شده و پس گرفته نمی شود."
چون آن ها از محضرش خارج شدند، معاویه رو به اطرافیانش گفت:
می بینید که ما قصد داریم با چه کسانی بجنگیم؟!
حتی اگر یکصد هزار سپاهی را به سوی علی گسیل کنیم، یکی از آن ها #فرق بين شتر نر و ماده را نمی داند.
شاید بد نباشد در همین زمینه، حکایت دیگری نقل کنم:
می گویند در هنگام جنگ صفین، امام به میان دو لشکر آمد و با صدای بلند معاویه را صدا زد.
معاویه به اطرافیانش گفت:
"بپرسید با من چه کار دارد؟"
علی فرمود:
"می خواهم خود را آشکار سازد تا جمله ای به او بگویم."
معاویه در حالی که عمروعاص در کنارش بود، به میدان آمد و پیشاپیش لشکریان خود ایستاد.
امام علی رو به او گفت:
"این مردم برای چه #هدفی در برابر من و تو با هم بجنگند و یکدیگر را #بکشند؟
اکنون تو خود به جنگ من آی تا هر کس دیگری را کشت، #خلافت از آن او باشد."
معاویه خطاب به عمروعاص گفت:
"نظر تو راجع به این پیشنهاد علی چیست؟"
#ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
🏴 @aah3noghte🏴
@chaharrah_majazi