eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 شده عینهو مرز مهران در اربعین! از یه طرف اینترنت شل کن سفت کن داره و پهنای باند بهش نمیدن، از یه طرف هم سرورهاش کمه! خدا بگم چکار کنه اونی که از این بچه های مظلوم هر حمایتی رو دریغ کرد!
بسمـ الرب المهدۍ جآنم|•💚
💔 تنهاترین امام زمین! ...مقتدای شهر! تنها، چه می‌کنی؟ تو کجایی؟ کجای شهر؟ وقتی کسی برای تو تب هم نمی‌کند دیگر نسوز این‌همه آقا به‌پای شهر! تو گریه می‌کنی و صدایت نمی‌رسد گُم می‌شود صدای تو در خنده‌های شهر! تهمت، ریا و غیبت و رزق حرام و قتل... ای‌وایِ من چه می‌کشی از ماجرای شهر؟! دل‌خوش نکن به «ندبه»ی جمعه، خودت بیا! بااین‌همه گناه، نگیرد دعای شهر... اینجا کسی برای تو کاری نمی‌کند! فهمیده‌ام که خسته‌ای از ادعای شهر گاه از نبودنت ـ مثلاً ـ گریه می‌کنند شرمنده‌ام! از این‌همه کذب و ادای شهر جمعه... غروب... گریه‌ی بی‌اختیار من... آقا! ...دلم گرفته! ...شبیه هوای شهر! ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 راز اتصال به امام زمان چیست⁉️ 📌( قسمت ششم) خداوند دائما در قرآن کریم ، در مورد آدمهای بزرگ فر
💔 راز اتصال به امام زمان چیست⁉️ 📌( قسمت هفتم) و اما در نهج البلاغه اهمیت حکمت چیست، فوق العاده است: در حکمت ۷۹ و ۸۰ آقا امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد و حکمت و بالاتر از همه، اینکه حکمت ملک طلق انحصاری مومن است چه میفرماید؟ در حکمت ۷۹ میفرماید: «خُذِ الْحِكْمَةَ أَنَّي كَانَتْ» حکمت هرجا که هست برو پیداکن دست هرکسی که هست بگیر. «فَإِنَّ الْحِكْمَةَ تَكُونُ فِي صَدْرِ الْمُنَافِقِ» گاهی اوقات ممکن است حتی حکمت در سینه یک منافق باشه اما چون لیاقت و قابلیت ندارد از این حکمت بهره ای ندارد. خب چه اتفاقی می افتد؟ «ِ فَتَلَجْلَجُ فِي صَدْرِهِ » آنقدر این حکمت در سینه منافق دست و پا میزند ؛ «حَتَّي تَخْرُجَ » تا از این سینه خارج بشود، بدون اینکه منافق بهره ای ببرد! «فَتَسْكُنَ إِلَي صَوَاحِبِهَا فِي صَدْرِ الْمُؤْمِنِ .» آن حکمت که در جای ناشایست خودش که سینه منافق بوده خارج میشود و وارد قلب صاحبانش میشود که سینه مومنان است. در حکمت ۸۰ میفرماید: «الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ» عجیب است در آن خطبه ۱۸۲ در توصیف امام عصر ارواحنافداه، عبارت عربی آن اتفاقا همین بود؛ فرمود: «الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ» حکمت، گمشده امام زمان شماست! اینجا هم میگوید: «الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ»گمشده مومن حکمت است. فرض بفرمائید اگر بچه ات گم بشود خواب و خوراک داری?! میگویی حالا امشب را خسته ایم شنبه صبح میرویم دنبالش؟! چطور پس دنبال حکمت نیستی! انسان مومن بدون حکمت مثل چراغیست که برق به آن وصل نیست! این به چه درد میخورد؟؟ حکمت، گمشده مومن است « فَخُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ .» حکمت را بگیر ولو از اهل نفاق! چون منافق خودش هیچ بهره ای از حکمت ندارد. منافق یک چیزی میگوید ولی خودش نمیفهمد، اما در دل تو اثر حکیمانه دارد. این ارزش حکمت در نهج البلاغه بود. اما مسئله بعدی است: حالا اگر ما ان شاءالله مثل امام عصر ارواحنافداه عطش حکمت پیدا کردیم و شب و روز دنبال این بودیم که حکمت پیدا کنیم، یعنی راه به حقیقت اشیاء ببریم به اذن الله؛ چه فوایدی برای ما دارد?... ↩️ ادامه دارد... 👤حجت الاسلام
💔 برای دلم برای بےقرارےهایم برای بےقرارےهای دلم #والعصر مےخوانم و تواصوا بالصبر و تواصوا بالصبر و تواصوا بالصبر... #پروفایل #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 + بنده ی من از سیاهی های دلت نترس.. تمومشو محو خواهم کرد.. اگه تو لب بگشایی:) ... 💕 @aah3noghte💕
💔 شهید مدافع حرم 🌹 که در جریان ۸۸ مجروح میشود ، بعد از حضور در عراق وسوریه در وصیت نامه اش📝 می نویسد در شرایط بد اجتماعی و اقتصادی نیز را تنها نگذارید☝️ که این نشان‌دهنده دلواپسی شهید برای ولایت، مردم و انقلابش است. ... 💕 @aah3noghte💕
💔 شهادت، سنگ را بوسیدنی کرد شهادت، خاک ها را دیدنی کرد در آنجایی که عقل و عشق درماند شهادت، عشق را فهمیدنی کرد #شھیدجوادمحمدی #شهید_مدافع_حرم_آل‌الله #اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم #آھ‌ارباب #آھ‌زینب #آھ‌ڪربلا #حجاب #رفیق_شھید #مدافع_حریم_عمه_سادات #قیامت #حسرت #رفاقت #شھادت #حسرت #شفاعت #جامانده #کوچه_شهدا #کوچه_شهید #شهید_جواد_محمدی #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 #رمان_رهـایــے_ازشــ ☄ #قسمت_صد_و_پنجاه_و_پنجم روی شانه ی نسیم زدم وگفتم: اینها تو رفاقت ملاک ن
💔 نسیم با التماس دستم رو گرفت و عین بچه ها نالید: _تو روخدااا تو روخدا واسه مامانم دعا کن.دعا کن نمیره..خدا تو رو دوست داره. دعای تو رو قبول میکنه اما دعای منو نه..ببین چه زندگی بهت داده؟؟ ببین چقدر بهت عزت و آبرو داده؟ ای وای برمن.!! او داشت با این زبون گرفتنهای تلخ و سوزناکش آبروی منو نشونه میگرفت دستم رو مقابل دهانش گرفتم و گفتم: _این حرفو نزن..خدا همه رو دوست داره. و ازش فاصله گرفتم تا دوباره حرفی نسنجیده نزنه! سرم رو زیر چادرم بردم و برای نسیم و مادرش دعا کردم. 🍃🌹🍃 دعا برای یک نفر دیگه یادم رفته بود. دستم رو رو روی شکمم گذاشتم و برای جنینم 👶آرزوی سلامتی کردم.از خدا خواستم اولادم رو زهرا منش و علی وار بار بیاره.تا من روزی مثل مادرنسیم از نا اهلی فرزندم مریض نشم..😔 چقدر روح من و حاج کمیل به هم متصل بود!او هم با صدای بلند دعا کرد: _خدا به همه ی بی اولادها اولاد صالح هدیه بده.. 🍃🌹🍃 مراسم تموم شد. نسیم با دو تا چشم پف کرده و سیاه همون جایی که نشسته بود کز کرده و زانوی غم بغل گرفته بود.مادرشوهرم صداش کرد.نسیم کنارش نشست. _بله حاج خانووم؟ ماورشوهرم از کیفش دستمال درآورد وپنهانی جیز دیگری هم کف دستش گذاشت! بنظرم رسید حتما یک شکلات دعاخونده یا جیزی مشابه همین بهش داده تا به مادرش بده برای شفا بخوره. مادرشوهرم همیشه در کیفش همچین چیزهایی داشت. آهسته در گوش نسیم حرفی زد و نسیم با دستمال سیاهیهای چشمش رو پاک کرد. یاد اولین شب مسجد اومدن خودم افتادم که شکل و قیافه ای شبیه او داشتم و به دنبالش رفتار خوب فاطمه به خاطرم اومد. 🍃🌹🍃 راستی فاطمه! پس چرا هنوز نیومده بود. تلفن همراهم رو در آوردم و شماره ش رو گرفتم.📲 چشمم به مادرشوهرم و نسیم بود که با هم پچ پچ میکردند.چند بوق که خورد فاطمه گوشی رو برداشت. _سلام! پس چرا نیومدی فاطمه جان؟! او با حالی خراب گفت قسمت نبود خواهر.. الان بیمارستانم واسه کلیه م.این سنگه دفع نشده هنوز داره اذیتم میکنه. من با نگرانی اطلاعات بیمارستان و ازش خواستم ولی او نگفت کجاست تا زحمتم نده.چون نمیتونست حرف بزنه سریع قطع کردم. نسیم کنارم نشست و با غمگینی نگاهم کرد.با مهربونی بهش خندیدم. _قبول باشه ازت نسیم جان..ان شالله حاجتت روا.. او دوباره چشمش خیس شد و با بغض نگام میکرد.دوباره حسرت یک چیز دیگه مو خورد: _خوش بحالت!! چه خانواده ی شوهر خوبی داری! خوش بحالت گفتنهاش واقعا آزاردهنده بود.حرف رو عوض کردم وگفتم: _دیگه ناراحت نباش.ان شالله همین امشب بی بی شفای مادرتو از خدا میگیره! پوزخندی زد و آه کشید: _ایشالله! 🍃🌹🍃 بعد از کمی مکث گفت: _فکر میکردم واقعا گوشی نداری بخاطر همون امواجی که میگفتی!! خدای من چطور حواسم نبود!!با من من گفتم: _من که نگفتم ندارم گفتم همرام نیست امشبم اتفاقی همراهمه.. او دوباره پوزخندی زد و با دلخوری گفت: _مومن واقعی دروغ نمیگه..راست و حسینیش بگو دلم نمیخواد شمارمو داشته باشی وخلاص!دیگه چرا خودتو اذیت میکنی؟ سرم رو پایین انداختم.حرفی برای گفتن نداشتم.او که سکوتم رو دید آه بلندی کشید وگفت: _دلم نمیخواد با حضورم اذیتت کنم. میدونم دیگه تریپ من با تو جور درنمیاد. چیکار کنم که من خاک برسر تنهام وجز تو یه دوست درست وحسابی ندارم ولی اشکال نداره..اگه قرار باشه با بودن من کنار خودت احساس بدی داشته باشی برای همیشه قید رفاقتمونو میزنم. تو بد شرایطی گرفتار شده بودم. از یک طرف تمایل نداشتم او شماره ی تلفنم رو داشته باشه و از طرف دیگه اینقدر معصومانه و مظلومانه این حرفها رو میزد که دلم نمیومد دلش رو تو این شرایط بشکونم.گفتم: _این چه حرفیه نسیم؟! من با بعضی رفتارهای تو مشکل دارم نه با خودت.آره!  اولش از دیدنت جا خوردم.چون فکر میکردم اومدی دوباره به من یه آسیبی برسونی ولی اشتباه میکردم.. او سرش رو با تاسف تکون داد: _حق داری…من اونقدربچه بازی ولجبازی باهات کردم که دیگه سخته بهم اعتماد کنی.. با ناراحتی سرم رو پایین انداختم و سکوت کردم.تصمیم گیری در اون لحظات مثل جون دادن وسط جوونی بود.در یک لحظه تصمیم گرفتم یکبار دیگه بهش اعتماد کنم!شماره ی همراهم رو روی یک کاغذ نوشتم و بهش دادم.او با اکراه از دستم گرفت و گفت: _مطمئنی دوست داری شمارتو داشته باشم؟!. این سوالش مطمئن ترم کرد.آهسته گفتم: _آره ولی قول بده به هیچ کسی شماره مو ندی..مخصوصا 🔥مسعود🔥 او حالت چهره ش تغییر کرد.صورتش برافروخته شد و تو چشمهاش اشک جمع شد.سرش رو انداخت پایین و با ناخنهای بلند و براقش کاغذ توی دستش رو خط کشید.حدس زدم حتما با مسعود به هم زده!این هم به نفع من بود هم به نفع خودش!شاید او بدون مسعود شانس خوب شدنش بیشتر میشد. ادامه دارد... نویسنده: ... 💕 @aah3noghte💕
💔 سری داریم و سودای غم تو پَـری داریم و پروای غم تو غمت از هر چه شادی، دلگـشا تر دلی داریم و دریای غم تو ... 💕 @aah3noghte💕
💔 بعضیا که خیلی گناه دارند، میگویند: یعنی خدا منو میبخشه؟... اونها نمیدونن وقتی به این حال میرسن یعنی اینکه بخشیده میشن... مرحوم حاج اسماعیل دولابی ... 💕 @aah3noghte💕
💔 مردم ما از کمبودها و کسری ها گله ندارند... آنچه مردم را می آزارد و صدایشان را درمی آورد و از بیت المال است و بس!☝️ ... 💕 @aah3noghte💕
💔 آیت الله اراکی : من هر وقت مشکلی پیدا می کنم، یک دور تسبیح ، می فرستم وثواب آن را نثار میکنم، مشکلم به آسانی حل می شود. ... 💕 @aah3noghte💕
💔 جالب است! زنـی با روسری آب رفته... پیــرزنـی با کفش پاشنه هفت سانتی... دختـر جـوانی با لباس های تنگ... جـالــب است!!! میان این همه رنگ و لعاب چشم آدم به دختری می افتد که رنگ ندارد، اما بیشتر میدرخشد... هی فکر می‌کنم این آدم علاوه بر ایمان، یک چیز دیگر هم دارد که بقیه ندارند و آن فقط کمی اعتماد به نفس است...💗👌 ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 #قرار_عاشقی در معطل شدن و دست رساندن به ضریح..، لذتے هستـ ڪه در سجده طولانے نیست...! #اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی #امام_رضآی_دلم #دلتنگ_حرم #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 زندگیتو جوری بساز ک اون بالاسری بگه: این بنده‌ی منه‌ها:) ... 💕 @aah3noghte💕
💔 روزها مراقبه شب ها محاسبه... زندگی یعنی همین! 🍁 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 وقتی که خسته ام... که خرابست حال من وقتی که سنگ خورده فراوان، به بال من وقتی به هر طرف بروم، تیر میخورم بن بست مطلق است جنوب و شمال من سوی تو می دوم که فقط در کنار تو آرام میشود دل پر قیل و قال من 💔 💕 @aah3noghte💕