eitaa logo
شهید شو 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 💞 { اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ وَ تُنْزِلُ الْبَلاَءَ } - فکر می‌کردم عطا نمیکنے می فهمم ، دلیل منم ... إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی ! ببخش یاربّ 😍 ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 از منتظرین واقعی حضرت بقیة الله الاعظم- عجل الله تعالی فرجه الشریف- محسوب می شد. گاهی که مشکلی یا سوالی برایش پیش می آمد، آن را روی کاغذی می نوشت و به نماز می ایستاد. بعد ار اتمام نماز، جواب سوال خود را بر آن کاغذ نوشته می یافت.✨ راوی دوست منبع:روایت عشق، سیمین وهاب زاده مرتضوی ص 54 ... 🏴 @aah3noghte🏴
سلام دوستان🙋‍♀🙋‍♂ یک آبان پنجمین سالگرد شهادت شهید سید مصطفی صدرزاده است...😍😍 به همین مناسبت برای فرماندمون ختم 《قرآن ، صلوات ، زیارت عاشورا》 گرفتیم☺️😍 به نیت شهید صدرزاده و سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج🙂 مهلت ختم ها تا《 یک آبان》سالروز شهادت ایشون🌹🌸 هرکس تمایل داره برای شرکت در ختم ها لطفا به آیدی زیر اطلاع بده👇🌸👇🌸👇 @gedaye_mahdy اجر همگی با خانم فاطمه زهرا(سلام الله علیها)♥️
💔 ‏چگونه است که معتقدیم صحیفه‌ی اعمالمان هر هفته به آن عزیز عرضه می‌شود و این باور ما را از ارتکاب لغزش‌ها باز نمی‌دارد، شما را به خدا سوگند اگر کودکی شاهد اعمال ما باشد، آیا در نوع رفتارمان پروا نمی‌کنیم؟!! ؟ ... 🏴 @aah3noghte🏴
💔 "گاهی رنج و زحمت نگهداشتن خون شهید از خود شهادت کمتر نیست ! رنج 30 ساله امام سجاد (علیه السلام ) و رنج چندین ساله زینب کبری (سلام الله علیها ) از این گونه رنج هاست ! رنج بردند تا توانستند این خون را زنده نگهدارند ، بعد از آن هم، ائمه اطهار ( علیهم السلام ) تا دوران غیبت این رنج را متحمل شدند. 👈 امروز ما همچنین وظیفه ای داریم. ... 🏴 @aah3noghte🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_پنجاه نویســـنده: #ابراهیم_حسن_بیگے اما صداے عبـــدالله از همــه بلندتر بود.
💔 ✨ نویســـنده: *** ڪشیـــش سرش را بلنـــد ڪرد و آخریــــن برگ از پوست نوشته را روے اوراق دیگر گذاشت. به نظـــر نمےرسید ڪه یادداشت هاي مرد عرب به پایـــان رسیده باشد، اما دیگر ورق‌ها، پوستے نبود و اوراق ڪاغذے ڪتاب نیز، ادامه ے ماجراے صفیــــن نبود. ڪشیش پشتش را به صندلـــے تڪیه داد و با چشـــم هاے خستـــه و خـــواب آلـــود، به نقطه اي از سقف خیره مانــد تا فڪر ڪند ادامه ے این ماجـــرا را چگونه پےبگیرد و بفهمد ڪه در نهایت این جنـــگ چگونـــه به پایــان رسیده است. ناگهـــان فڪرے به خاطرش رسید. اوراق را روے میــــز را جمع ڪرد و را جلو ڪشید و آن را روشن ڪرد. در مثل همیشه مے توانست پاسخ بسیاري از سؤالاتش را بدهد. پیڪار صفیــن واژه اے بود ڪه به ذهنش آمد. مے توانست آن را به عربے بنویسد و ڪند. وقتی روے ڪلید واژه ے پیڪـــار صفیــــن ڪلیڪ ڪرد و به صفحه ے مانیتور خیره شد، از خوشحالے چند بار با انگشت اش روے میز ضربه زد و نفس عمیقے ڪشید تا خستگے مطالعه‌اے طولانے و سخت را از تنش بیرون ڪند. اگر ایریـــنا خـــواب نبود، حتمأ صدایـــش مےزد تا براے او فنجانے، قهوه ے تلخ بیاورد. امشب از آن شب هایے بود ڪه ولع زیادے براے مطالعه در خود احســاس مےڪرد. از بین جواب هایے ڪه دریافت ڪرده بود، بسیارے را سرسرے مطالعه ڪرد و گذشت؛ چون فقط ڪلیاتے درباره ے جنگ صفین بود، اما یڪے از آنـها مطلبــے بود بلند ڪه نویسنده اش نثرے داستانــے داشت. جنـــگ را به جزء روایــت مےڪد. از روے بسیاري از صفحات مقالـــه گذشت تا به جایي رسید ڪه سپاه معاویه قرآن ها را به نیزه ڪرده بودند. از جایے شروع به خوانــدن ڪرد که بیـــن یـــاران علــے اے به وجود آمده بود؛ شڪافي ڪه می رفت آنـــان را به هم ریزد: ...مـــردم به هـــم ریختند. آشفتـــه بازارے بود در سپــاه علــــے؛ برخــي به فرماندهے مالــــک اشتـــر مشغول جنــگ بودند و برخے دیگر شمشیرها را در غــلاف ڪرده به نزد علـــے مےرفتند. مرداني ڪه همســـو با علـــے جنـــگ سر داده بودند، حالا خستـــه از جنـــگ، خواهان بودند. در سپـــاه شـــام هنوز عده اے، قرآن ها را بر نیزه داشتند و غریو صلـــح و حڪمیـــت سر مےدادند و در سپــــاه علــے، مردان خسته و متعــرض ڪوفه، به دور علـــے جمع شده بودند و مے گفتند: "جنـــگ ما را خورده است. مــــردان زیادي ڪشته شده اند. شامیان را باید پذیرفت و به صلــح تن در داد." علـــے در حلقـــه ے یارانش، مانــده بود با آنان چه ڪند؟ تیر نیرنـــگ معاویــــه و عمـــروعـــاص بر قلب سپــــاه او نشانــه رفتـــه بود. به چهره هایشان خيره شد آثارے از ایمـــان و رزمجویے روزهاے گذشته در سیمــاے خستـــه ے آنان دیده نمی شد. ... 😉 ... 🏴 @aah3noghte🏴 @chaharrah_majazi