eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 ‏زندگی دنیا جز سرگرمی و بازی نیست. سوره عنکبوت، آیه ۶۴ . ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ساقیا برخیز و درده جام را...
5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 خدا روی زمین خانه دارد. یک خانـــــه ی ساده مکعبی، با هندسه ساده و عجیب می شود سرگـــــذاشت روی شانه های سنگی آن خانه گریست و حس کرد که صاحب خـــــانه نزدیک است. می شود پـرده ی خانه را گرفت جوری که انگار دامنش را گرفته ای. خانه ی بی رنگی، خانه ی آزاد، خانه ی نزدیک، بیت الله. حتی حسرتش هم شیرین است. ... 💕 @aah3noghte💕
💔 استاد‌پناهیان‌میگن: همیشہ‌به‌خودتون‌بگید‌ (؏)‌نگام‌میڪنه... (؏)‌نگام‌میڪنه... بعد‌خدا‌‌بهشون‌میگہ‌.. نگاه‌ڪنید‌بندمو‌چقد‌دلشڪستس‌... چقد‌دوستون‌داره‌... چقد‌دلخوش‌بہ‌یہ‌نیم‌نگاهہ... یہ‌نگاه‌بهش‌بُڪنین...💔🖐🏻 بعد‌خودشون‌دستتو‌میگیرن‌و‌از‌این حجم‌گناه‌میڪشنت‌بیرون💔🚶‍♂ قشنگه‌مگہ نہ؟! ... 💕 @aah3noghte💕
💔 بعضے وقت ها نمیدانم در گـرد و غبار گناه این دنیـا چہ ڪنم مرا جدا ڪن از زمین دستم را بگیر میخواهم در دنیاے تو آرام بگیرم 💞 @shahiidsho💞
💔 #‏دلتنگ‌ترين منظره در عالم پرواز ‏مرغےست که از کنج قفس گشوده‌ست ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #ره‌یافته
✅توضیح: داستانی که مےخوانید، واقعی و به نقل از دختر تازه مسلمان زرتشتی است که خودشون، داستان رو نوشته اند و البته به سبک دلنوشته و ادبیات سنی بروبچه های دهه هفتادی ادمین کانال ... بااجازه از خود ایشان، داستان را کمی ویرایش کرده اند... ⃣ اوایل تابستان سال۹۲ بود. با دوستم نسیم رفته بودیم استخر؛ در راه برگشت دوست نسیم رو دیدیم که با خوشرویی ما رو پذیرفت و کمی خوش و بش کرد. چند کتاب📚 دستش بود و بعد از صحبتهای معمول، کتاب ها رو به نسیم داد و تشکر کرد و رفت. از نسیم پرسیدم: " اینا چه کتاب هایی اند"؟ گفت: "دفاع مقدس". من وضوح ذهنی کافی از دفاع مقدس نداشتم ولی قلباً نسبت به 🌷شهدا🌷 به خاطر دفاع از ارزش های ملی ارادت داشتم. گفتم: "میدی منم بخونم؟" قبول کرد و داد؛ کتاب "نورالدین پسر ایران"📗 و "پایی که جا ماند"📔 این دو کتاب، جرقه های بزرگی بودند، به چند دلیل: ✅اول اینکه امام خمینی (ره) در میان رزمندگان، بسیار محترم بود و آنها به واسطه امام توکل بسیار زیادی به ✨ ✨داشتند. ✅دوم اینکه رزمندگان مشتاق مرگ یا 🌷شهادت🌷 بودند و به آن افتخار می کردند... من تصویری واضح و کامل از جنگ نداشتم؛ حتی برام خنده دار بود که چرا باید یکی بمیره و به مرگش افتخار کنه❗️ و این عمق ندونستنم بود...😅 نهایت عشقی که من می دونستم رومئو و ژولیت؛ لیلی و مجنون بود... چون درکی از 💖عشق عرفانی💖 میان عبد و ✨معبود✨ نداشتم... ✅سوم اون دوستی و افتادگی و تواضع و از خود گذشتگی توی جبهه ها بود... اوایل فکر می کردم داستانه، واقعاً نمی دونستم این از خودگذشتگی و ایثار، واقعیه، واقعاً جنگ بود. 🌷شهدا🌷ی اقلیت کم نیستن ولی متأسفانه به ما نسل جوان معرفی نشده اند❗️ خلاصه... کتابارو خوندم و به نسیم پس دادم، و بعد کتابای بیشتری📚📚 خوندم؛ بعد از اون رفتم سراغ وصیت نامه های شهدا... که کم کم منجر شده به آشنایی ام با "حاج آقای علوی"❤️... وقتی وصیت نامه شهدا رو خوندم دیدم در وصیت نامه ی خیلی از 🌷شهدا🌷 به حفظ اهمیت داده شده. ✳️ اگر در مناطق اقلیت نشین رفت و آمد کنید می بینید حجابشون حتی از عرف جامعه هم خیلی بهتره ... واقعاً و عفتشون از خیلی از مسلمان ها بهتره... ادامه دارد ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا