eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 سلام حضرتِ هادی،سُلاله ی زهرا سلام، عاشِرِ آلِ محمّدِ طاها بگیر دست گداهای بی شُمارت را فدای نام هدایتگَرَت شَوَم آقا 🏴شهادت دهمین خورشید ولایت اختر هدایت #امام_هادی علیه السلام تسلیت #آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج #آھ... 💕 @aah3noghte💕
💔 #کلام_معصوم #امام_هادى عليه السلام: 🔶الجاهِلُ أسيرُ لِسانِهِ 🔹نادان‌، اسیر زبان خویش است 📚الدّرة الباهرة صفحه 41 💕 @aah3noghte💕
💔 یاد شهیدجوادمحمدی بخیر... می گفت: "انسان یک بار بیشتر نمےمیرد، چه زیباست این یک بار که میخواد جون بده در سن جوانی و با #شهادت برای عمه سادات باشد" بہ مرگ داخل بستــر نمی‌شود دل بست خداڪند که" #شهادت " به داد مـا برسد #شهیدجوادمحمدی #نسئل_الله_منازل_الشهداء #شهادت #التماس_دعاےشھادتـ #آھ... 💕 @aah3noghte💕
💔 خُنڪ آن قماربازی که بباخت آن چه بودش بنَماند هیچش الا ... هوس قمار دیگر #نسئل_الله_منازل_الشهداء #لحظھ_شھادت #آھ... 💕 @aah3noghte💕
💔 📸مرجان شیخ‌الاسلامی متهم اقتصادی و نماینده اصلاحطلب جبهه مشارکت در انتخابات ؛ به کانادا گریخت! شعارش این بود که خاتمی را تنها نمیگذاریم. ولی آخر تنها گذاشت و فرار کرد. بقیه شعارهای اصلاح طلبها از این دست هست😏 #اصلاحطلبان_سرمایه‌های_اسرائیل #خیانت #وطن_فروش #بخاطر_یک_مشت_یورو #آھ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #سبڪ_زندگے_شھدا #دل_نبستن_بہ_دنیا خاطره ای از آقای احمدیان: سال آخر در طلاییه و اردوگاه شهید
🌸🍃 #سبڪ_زندگے_شهدا #نیت_خیر نیت برای آقاجواد خیلی مهم بود معمولاً برای انجام هر کارخیری، تمام اموات فامیل، شهدا و امام راحل را شریک می کرد عقیده داشت "ما از خودمون چیزی نداریم به واسطه این نیت کردن، از ما دستگیری می کنند".. الامام الصادق عليه السلام : صاحِبُ النِّيَّةِ الصّادِقَةِ صاحِبُ القَلبِ السَّليمِ ، لأَنَّ سَلامَةَ القَلبِ مِن هَواجِسِ المَحذوراتِ بِتَخليصِ النِّيَّةِ للّه  فِى المورِ كُلِّها؛ كسى كه نيّت درست داشته باشد، دل سالم و پاك دارد؛ زيرا سالم داشتن دل از وسوسه هاى شيطانى به سبب خالص گردانيدن نيّت در همه كارها براى خداوند است. مصباح الشریعه ، ص53 راوی: همسرشهید #آھ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 سلام حضرتِ هادی،سُلاله ی زهرا سلام، عاشِرِ آلِ محمّدِ طاها بگیر دست گداهای بی شُمارت را فدای نا
💔 انّ بـَینی و بین الله عزوجل ذنوبا لا یاتی علیها الا رضاکم... آخرش هم ... همین پادرمیانی کردن‌هایتان روسفیدمان خواهد کرد ... ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 نگفتمت که منھ دل برین خراب آباد؟ که بر کف تو نخواهد شد این خراب، آباد... #نسئل_الله_منازل_الشهداء #شهیدمحمدامین_کریمیان #نابغه_طلبه #آھ... 💕 @aah3noghte💕
💔 خدایا می‌خواهم مثل #شهدا باشم فقیری بی‌نیاز که جاذبه‌های مادی زندگی ، مرا از زیبایی و عظمت تو غافل نگرداند. #نسئل_الله_منازل_الشهداء #آھ_اےشھادت 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 🕊 #لات_های_بهشتی #پناه_حرم۱۵ مجید شهید شد بی‌آنکه کسی بتواند پیکر بی‌جانش را برای خان
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 🕊 ۱۶ یکی از دخترهایم در گوشیِ همسرش📱 خبر شهادت را دیده بود و حسابی حالش خراب‌شده بود. او هم از ترس اینکه من بفهمم خانه ما نمی‌آمد. آخر از تناقضات حرف‌هایشان و شهید شدن دوستان نزدیک مجید، فهمیدم مجید من هم شهید شده است. ولی باور نمی‌کردم. هنوز هم که هنوز است ساعت ۲ و ۳ نصفه‌شب بی‌هوا بیدار می‌شوم و آیفون را چک می‌کنم و می‌گویم همیشه این موقع می‌آید. تا دوباره کنار هم بنشینیم و تا ۵ صبح حرف بزنیم و بخندیم؛ اما نمی‌آید! ۷ ماهه است که نیامده است.😔 «آقا افضل» حالا هفت‌ماه است سرکار نمی‌رود و خانه‌نشین شده، بارها میان صحبت‌هایمان و حرف‌هایمان بی‌هوا می‌گوید: «تعریف کردن فایده ندارد. کاش الآن همین‌جا بود خودش را می‌دیدید.» بارها میان صحبت‌هایمان می‌گوید: «خیلی پسر خوبی بود. پسرم بود. داداشم بود. رفیقم بود. وقتی رفتیم سوریه وسایلش را تحویل بگیریم. حرم حضرت رقیه رفتم و درست همان ‌جایی که مجید در عکس‌هایش نشسته بود، نشستم و درد و دل کردم. گفتم هر طور که با حضرت رقیه درد و دل کردی حرف من همان است. اگر دوست داری گمنام و جاویدالاثر بمانی حرفی نمی‌زنیم. هر طور که خودت دوست داری حرف ما هم همان است.» از وقتی شهید شده خیلی‌ها خوابش را می‌بینند. من فقط یک‌بار خواب مجید را دیده‌ام. خواب دیدم یک لباس سفید پوشیده است. ریش‌هایش را زده است و خیلی مرتب ایستاده است. تا دیدمش بغلش کردم و تا می‌توانستم بوسیدمش. با گریه می‌گفتم: مجید جانم کجایی؟ دلم می‌خواهد بیایم پیش تو. حالا هم هیچ‌چیز نمی‌خواهم اگر روی پا ایستادم و هستم به خاطر دخترهایم است؛ اما دلم می‌خواهد بروم پیش مجید. بدجوری دلم برایش تنگ‌شده است.» راوی: مادر ... 💕 @aah3noghte💕 📛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
🔹 #او_را ... 17 شب حسابی به خودش رسیده بود. البته منم کم نذاشته بودم،اونقدری که همه با چشمشون دنبا
🔹 ... 18 دفترچه رو باز کردم و نوشته هامو خوندم، آخرین نوشتم نیمه تموم مونده بود... همون روزی که رابطم با عرشیا شروع شد،میخواستم راجع به زندگیم بنویسم که با زنگ عرشیا نصفه موند... حالا همون زندگی رو داشتم+عرشیا ✅ دوباره رفتم تو خودم... انگار آب داغ ریختن رو سرم... هرچی مینوشتن، هرچی میگشتم، هرچی فکر میکردم، هیچی تو زندگیم بهتر نشده بود❌ فقط عرشیا حواسمو از زندگی پرت کرده بود✅ همین... هیچی به ذهنم نرسید،جز حرف زدن با مرجان. -الو مرجان -سلام ترنم خانوم! چه عجب یاد ما کردی! -ببخشید... سرم شلوغ بود! -سر تو قبلاً هم شلوغ بود اما باز یه یادی از رفیق قدیمیت میکردی! اما انگار یار جدیدت کلا وقتتو پر کرده😉 -لوس نشو مرجان😏 خونه ای؟ میخوام بیام پیشت... نیاز دارم باهات صحبت کنم. -دوباره چت شده میخوای ناله هاتو برام بیاری؟؟ -مرجان...خونه ای؟؟؟ -الان که نه، ولی تا دوساعت دیگه میرم خونه. اون موقع بیا😉 -باشه. کاری نداری؟؟ -فدای تو... بای تا یه سیگار بکشم، یکم قدم بزنم و یه دوش بگیرم،یه ساعت و نیم گذشت. حاضر شدم و راه افتادم سمت خونه مرجان. سر کوچشون بودم که دیدم داره میره سمت خونه. یه بوق زدم تا متوجه شه پشت سرشم. -عه،سلام... چه به موقع رسیدی -سلام، میخوای دیگه نریم خونه؟ سوار شو بریم پارکی،جایی... -هرچند خسته ام اما هرچی تو بگی😉 سوار شد و رفتم سمت بوستان نهج‌البلاغه 🌲🌳 خیلی این پارکو دوست داشتم، کلی خاطره ازش داشتم... دو تا بستنی گرفتیم و نشستیم رو نیمکت. -خب؟ باز چته؟ نکنه این بار صدای به دخترو از گوشی عرشیا شنیدی؟😂 -خیلی مسخره ای مرجان... منو نگا که اومدم با کی حرف بزنم!!! -خب بابا قهر نکن... میدونی که شوخی میکنم،چرا بهت برمیخوره؟؟ بگو عزیزم،چیشده؟ -مرجان... من... حالم خوب نشده... حتی با وجود عرشیا هم زندگیم همونجوری مسخرست... -خب؟ -ببین عرشیا فقط تونسته حواس منو از زندگیم پرت کنه، وگرنه هیچ تغییری برام به وجود نیاورده... -میخوای چی بگی؟؟ -فقط سعید میتونست زندگی منو قشنگ کنه💕 -سعیدم نمیتونست... -چی؟کی گفته؟ من با سعید حالم خوب بود...😢 -یکم عقلتو به کار بنداز! تو از اول همینجوری بودی! سعیدم مثل عرشیا فقط حواستو پرت کرده بود!😒 مثل من که بهزاد،کامران،شهاب،ایمان،سروش و...همه شون فقط حواسمو از زندگی پرت میکنن.... -یعنی چی؟ -تو با سعید احساس خوشبختی میکردی؟ -خب آره! -پس چرا دم به دقیقه کارت رپ گوش دادن و گریه های شبانه بود. پس چرا گاهی با قرص خوابت میبرد؟؟ -خب بخاطر مشکلاتی که تو زندگیم دارم... -بعد سعید چرا حالت بد شد؟ -همون مشکلات+تنهایی+خیانت دیدن -خب الانم با وجود عرشیا همون دو تا چاله ی آخری برات پر شده! اون چاه هنوز سر جاشه!! -تو اینا رو از کجا میدونی؟؟ -چون منم تو همون لجن دست و پا میزنم!! -پس چرا حالت همیشه خوبه؟😳 -نیست،فقط سعی میکنم بهش فکر نکنم. از یادم میبرمش تا اذیتم نکنه! ولی تو همش داری بهش فکر میکنی!😒 بخاطر همینم عذاب میکشی! -خب آخه من نمیتونم مثل تو باشم! من رو بی هدف بودن آزار میده! -پس اینقدر آزار بکش تا دق کنی! کدوم هدف؟؟ ما همه تو این دنیا تو لجن دست و پا میزنیم! هیچکس خوشبخت نیست! همه فقط اداشو درمیارن! اینقدر تو مخ تو فرو کردن پیشرفت هدف ترقی،که باورت شده این دنیا جای رشده!!😏 اینجا هیچی نیست جز یه صحنه تئاتر و ما هم همه عروسک خیمه شب بازی!! حرفای مرجان مثل پتک کوبیده میشد رو سرم! حالم داشت بد میشد... بلند شدم و مرجانو رسوندم خونش و خودمم رفتم خونه... "محدثه افشاری" @aah3noghte @romaneAramesh
Mohammad-Reza-Oshrieh-Farshe-Ghermez--128.mp3
4.68M
🎵 #نماهنگ👌 ❣یه نامه و پلاک و سربند، مرهم دلتنگی ها میشه ❣تو کوچه ای که شد به نامت میپیچه بوی گل همیشه #محمدرضا_عشریه #مادران_انتظار 💕 @aah3noghte💕
💔 •┄❁#قرار‌هرشب‌ما❁┄• فرستـادن پنج #صلواتــ بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرج‌آقا‌امام‌زمان«عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر #شهیدعلیرضا_پناه_پوری 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 #اربابم_حسین_جان دیـگران در تـب و تـاب شب عیـدنـد ولـی ... مثـل یـک سـال گـذشتـه بـه #تـُ مشغولـم من #صلےالله_علیڪ_یااباعبدلله #آھ_ڪربلا 💕 @aah3noghte💕
💔 #کلام_معصوم #پيامبرخدا صلى الله عليه و آله واى به حال صنعت گران امّت من ، از اين كه در كار مردم امروز و فردا كنند. وسائل الشيعه،ج ۱۲ ، ص ۳۱۰ 💕 @aah3noghte💕
💔 ما خير نديديم از اين خانه تكانی اےكاش كسے بود كه دل را بتكاند اومدم یه دستی به گوشہ گوشہ بکشین دیگر اشک چشم هایم هم این را پاک نمےکند خودتان بایدڪارے کنید ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
🌹🕊🌹🕊 🕊🌹🕊 🌹🕊 🕊 #لات_های_بهشتی #پناه_حرم۱۶ یکی از دخترهایم در گوشیِ همسرش📱 خبر شهادت را دیده بود و
🕊🌹🕊🌹 🌹🕊🌹 🕊🌹 🌹 ۱۷ تحول و شهادت مجید آن‌قدر سریع اتفاق افتاده که هنوز عده‌ای باور نکرده‌اند. هنوز فکر می‌کنند مجید آلمان رفته است؛ اما است. مادرش هنوز نگران است. نگران نمازهای نخوانده‌اش، نگران روزه‌های باقی‌مانده مجید که آن‌قدر سریع گذشت که نتوانست آنها را به‌جا بیاورد. نگران آنکه نکند جای خوبی نباشد: «گاهی گریه می‌کنم و می‌گویم. پسر من نرسید نمازهایش را بخواند. گرچه آخری‌ها نماز شب خوان هم شده بود؛ اما آن‌قدر زود رفت که نماز و روزه قضا دارد؛ اما دوستانش می‌گویند. مهم حق‌الناس است که به گردنش نیست و چون مطمئنم حق‌الناس نکرده، دلم آرام می‌گیرد.» مجید رفته است و از او هیچ‌چیز برنگشته است. 😔 چند ماهه است که کوچه قدم‌هایش را کم دارد. بچه‌های محله هنوز با دیدن ماشین مجید توی خیابان می‌ریزند. مادرش شب‌ها برایش نامه می‌نویسد. هنوز بی‌هوا هوس خریدن لباس‌های پسرانه می‌کند. هنوز آخرین لباسی که مجید از تنش درآورده است را نگه‌داشته و نـَشسته است. کت‌وشلوار مجید را بارها بیرون می‌آورد و حسرت دامادی‌اش را می‌خورد. یکی از آشناها خواب ‌دیده در بین‌الحرمین برای مجید و رفقایش مراسم عقد گرفته‌اند. بچه‌های کوچه برای مجید نامه نوشته‌اند و به خانواده‌اش پیغام می‌رسانند. پدر مجید می‌گوید: «همسایه روبروی ما دختر خردسالی است که مجید همیشه با او بازی می‌کرد. یک روز کاغذی دست من داد و که رویش خط‌خطی کرده بود. گفت بفرستید برای مجید، برایش نامه نوشته‌ام که برگردد. یکی دیگر از بچه‌ها وقتی سیاهی‌های کوچه را جمع کردیم بدو آمد جلو فکر می‌کرد عزایمان تمام‌شده و حالا مجید برمی‌گردد. می‌گفت مجید که آمد در را رویش قفل کنید و دیگر نگذارید برود بچه ‌محل‌ها و تعداد زیادی از دوستان مجید بعد از شهادتش برای رفتن به سوریه ثبت‌نام کرده‌اند. مجید گفته بود بعد از شهادتش خیلی اتفاقات می‌افتد. گفته بود بگذارید بروم و می‌بینید خیلی چیزها عوض می‌شود. 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
🌸🍃 🍃 #لات_های_بهشتی #حرانقلاب #شهیدشاهرخ_ضرغام #قهرمان کشتی فرنگی بود... وزن #فوق_سنگین...💪 حتی ب
لازم به ذکر است منبع داستانهای لاتهای بهشتی، کتاب است (بجز داستان ) که توسط ، برای جذابیت بیشتر ، متناسب با فضای کانال، ویرایش شده... منبع برنامه از آسمان 🌺🍀🌺🍀🌺