🔻پیام تسلیت مؤسسۀ شهرستان ادب خدمت جناب آقای آرش شفاعی
▪️بانهایت تأسف و تأثر باخبر شدیم پدر گرامی جناب آقای #آرش_شفاعی، دار فانی را وداع گفته است.
مؤسسه شهرستان ادب و شاعران همراه با این مجموعه، این ضایعۀ دردناک را به آقای شفاعی و خانوادۀ محترم ایشان تسلیت عرض نموده و برای آن مرحوم از خدای متعال رحمت و مغفرت طلب میکند.
گفتنیست آقای آرش شفاعی از منتقدان، شاعران و روزنامهنگاران ادبی توانمند کشورمان است.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مورد عجیب تاریخ
(یادداشت #سیده_زهرا_محمدی بر کتاب #پس_از_بیست_سال)
▪️«...در رمان "پس از بیست سال" نویسنده توانسته هم آرمانها و ارزشهایی که سالها برای آن مبارزه کرده را نشان بدهد و هم رمان جذابی بنویسد. اگر کمی #سلمان_کدیور را بشناسید، بعد از خواندن رمانش متوجه میشوید که این رمان از جان و دل نویسنده برخاسته و سلیم همان سلمان کدیوری است که سالها در پی حقیقت و عدالتخواهی بود و هست و خواهد بود. این را حتی میشود از امضاهای آقای نویسنده هم فهمید. زیر همۀ یادداشتهای کدیور ما اسم سلیم را میبینیم. سلیمی که بیشتر از نام خود نویسنده پای امضاهایش حضور دارد...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11247
☑️ @ShahrestanAdab
🔻آشناییزدایی در خدمت کمال شعر
(یادداشت #سیدعلی_اصغرزاده بر مجموعهشعر #صدای_بهتر_زخم)
▪️«...به شکلی که از رُخدادهای زبانی (هنجارگریزیها) و تصویرهای خیالی پدید میآید و یکسان و قابل پیشبینی نیست. ریختار (فُرم) حتمیترین وسیله برای جلوه و سر و سامان دادن به ساختار شعر است که چیرگی و نیرومندی سراینده را در گردآوری اندیشههای خود میرسانَد و ذوق ویژهای میخواهد. بدون هماهنگی آن، چهبسا که رنجها بیهوده شده و در کار سراینده، شلوغی رُخ میدهد. مانند این است که در تاریکی و به هوای پای کسی راهش را میرود.
از چیزهای شگفتی که در این کتاب رُخ داده، تأثیرگذاری زبان غزلها بر شعرهای آزاد است. برای نمونه در غزل دوم این کتاب بنگرید:
در حجابید، از این روست که دیدن دارید
مگر این قوسقُزَح نیست که بر تن دارید
که مصرع دوم با این مصرع از شعر (هفته) همانندی دارد:
باران برداشته بود تنَش را
آشناییزدایی یا هنجارگریزی زبانی در سرودههای این کتاب به زیباتر شدن و کمال شعریاش کمک کردهاند...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11264
#علیرضا_سمیعی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻لایقترین
(شعری از کتاب #آنجا_که_نامی_نیست سرودۀ استاد #یوسفعلی_میرشکاک)
▪️به رخبرتافتن از من مپوشان آفتابم را
زمستانِ توام لبریز کن از خویش خوابم را
مشو آشفته گر حرفی به لب میآیدم گاهی
دلِ بیچاره گنجایش ندارد التهابم را
فرو میریزدم همواره چون ساحل به دریایت
نمیدانی به کف دارد چه موجی اضطرابم را
برآورد از تو خورشیدم، شدم باران به کوهستان
به دریایت که خواهد برد پیغامِ حبابم را
کلامِ تلخ و کامِ تلخ من شیرین شد از نامت
به بارانِ عسل سردادهای گویا سرابم را
خدایان را پرستیدم، تو را لایقترین دیدم
جنونم رهنمونی کرد حسنِانتخابم را
پرم از عطرِ پیغامت، چنان کز بردنِ نامت
تو گویی باغ اندامت در آغوش است خوابم را
به عشقِ زهرهی چنگی گرفتارم، کز او دارم
به لب ناورده پرسش در دل آهنگِ جوابم را
به رسوایی زلیخا داشت پاسِ عصمتم يوسف
چرا نشناختم آیینهی امّالکتابم را؟
☑️ @ShahrestanAdab
🔻وقت حساب
(شعری اجتماعی از کتاب #آتشگردان سرودۀ #امید_مهدی_نژاد)
▪️وقتی که زاهدانِ خداجو دنبال مال و جاه میافتند
مردم به خندههای نهانی، رندان به قاهقاه میافتند
یکعده اهل مال و منالند، یکعده اهل حیله و حالند
در انتخاب اصلح مردم بعضاً به اشتباه میافتند
وقت حساب، دانهدرشتان، از فرط التفات به مردم
مثل سهچار دانۀ گندم در تودههای کاه میافتند
امروزهروز جمعی از ایشان فرماندهان هنگِ خروجند
لب ترکنند خیل پیاده، از هر طرف به راه میافتند
اما همین گروهِ سواره، این ساکتانِ عربدهفرمای
شبهای بار، با کت و شلوار در صحن بارگاه میافتند
یعنی برای آخر بازی، بسته به موقعیت صفحه
شد این طرف، نشد طرف خصم، رسماً به پای شاه میافتند
این روزها به دل نه امیدی، نه اشتیاق حرف جدیدی
تنها همین دو رشتۀ اشکند کز چشم گاهگاه میافتند
عاقل شدیم و گوشه گرفتیم تا با خیال تخت ببینیم
دیوانههای سنگپران نیز با سنگها به چاه میافتند
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بررسی ادبیات در کتاب فارسی پایه یازدهم
(یادداشتی از #نیلوفر_بختیاری در صفحۀ یازدهم پرونده)
▪️«...در فصل ادبیات غنایی کتاب بخشهای مهمی از مرصاد العباد گزینش شده که با وجود زیبایی ادبی، بیشتر با ادبیات عرفانی همسویی دارد تا ادبیات غنایی و جای غزلیات سعدی و اشعار غنایی شاعران معاصر در این بخش خالیست.
همچنین نمونۀ شعر ادبیات پایداری از مهدی حمیدی شیرازی از درسهای بحث برانگیز این کتاب است که بازخوردهای مختلفی داشته است. برخی معتقدند این شعر با ادبیات پایداری هماهنگی ندارد و مبتنی بر واقعیت نیست و شعر حمیدی شیرازی بیشتر حس وطنپرستانه دارد تا پایداری و انتقاداتی در تردید به صحت تاریخی روایت این شعر وجود دارد...
در بخش ادبیات غنایی، وجه غنایی شعر "آفتاب حسن" نسبت به وجه عرفانیاش اندک است...
بخشهای گنج حکمت کتاب اگر متناسب با محتوای هر فصل میبود قطعا بهتر بود. البته در بعضی فصول مثل فصل آخر یا فصل انقلاب اسلامی چنین است و در بعضی چنین نیست و صرفا حکمتآموز است و با محتوای فصل همسویی ندارد. مثلا در بخش ادبیات انقلاب اسلامی متن سید ضیاءالدین شفیعی با وجود مرتبط بودن با موضوع فصل بسیار ساده و نه چندان شاخص است که بخواهد در کتاب درسی بیاید. از سوی دیگر با سایر بخشهای گنج حکمت که برگرفته از متون کهن و عموما عرفانیست هیچگونه تناسبی ندارد....»
🔗 برای خواندن متن کامل این یادداشت به سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11236
#بررسی_ادبیات_در_کتابهای_درسی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻استخدام مکاتب غربی برای مسائل شرقی!
(نگاهی به دورمان #بختیار_علی نویسندۀ کرد عراقی بهقلم #مجید_اسطیری)
▪️«...در واقع نویسنده تنها در یکی از عناصر واقعیت دستکاری میکند: جاذبه! و آن هم فقط درمورد یکی از شخصیتهای داستان. با دستکاری نویسنده نمیشود برخورد علمی کرد و فقط باید قرارداد او را پذیرفت. این قرارداد نانوشته نویسنده با مخاطب نسبتهای واقعی زندگی را در قاب داستان به هم میریزد. این موقعیت بسیار شبیه موقعیتی است که نقاشان سوررئالیست مثل رنه ماگریت و سالوادور دالی از آن برای خلق هنرشان بهره میگرفتند. همانگونه که در جهان سالوادور دالی فیلها میتوانند پاهایی به بلندای کوهها داشتهباشند و در جهان رنه ماگریت یک سیب میتواند از چنگ جاذبه بگریزد و روبروی صورت "فرزند انسان" قرار بگیرد، در جهان بختیار علی هم جمشیدخان میتواند تمام وزنش را از دست بدهد و با باد از زمین برخیزد...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11214
☑️ @ShahrestanAdab
🔻هابیل
(شعری از زندهیاد #محمدرضا_آقاسی به مناسبت #هفته_بسیج)
▪️«ای شیردلان عرصهی توحید!
شب آمده در برابر خورشید
اینک دشمن، زبان دراز آمد
زان راه که رفته بود، باز آمد
او افعی زخم خورده را ماند
دندان به هم فشرده را ماند
باز آمد تا زما، عنان گیرد
مگذاریمش دوباره جان گیرد
باز آمد و فتنه زیر سر دارد
غافل که خلیل ما تبر دارد
غافل که بسیج را هلاکی نیست
از جبهه و بوق جنگ باکی نیست
چون دست خدا فشرد دستم را
نظّاره نمیتوان شکستم را
بر دشمن آنچه هست، بر من نیست
خذلان و غم و شکست از من نیست
من دست خدا در آستین دارم
چون صاعقه، خشم راستین دارم
دستی که به یاری خدا خیزد
تک نیز بُوَد از او صدا خیزد
بر سینهی ابر، طبل میکوبم
تا گیسوی رعد را بر آشوبم
یک جانِ به شعله مبتلا دارم
این داغ ز خاک کربلا دارم
تا قامت شرک غرق خون گردد
تا پرچم کفر سرنگون گردد
در قبلهی این قبیله، هابیلم
رسوا گر صد هزار قابیلم
صد ناله اگر ز آه من جاری است
شوق است که از نگاه من جاری است...»
🔗 متن کامل این شعر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11269
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بررسی ادبیات در کتاب فارسی پایه دوازدهم
(یادداشتی از #آزاده_جهان_احمدی در صفحۀ دوازدهم پرونده)
▪️«...فصل دوم با عنوان ادبیات پایداری از بخشهای جدید در این کتاب است؛ ترسیم چهرۀ مظلوم و ستمدیدۀ مردم، ستایش سرزمین خود، ستایش آزادی و آزادگی، بزرگداشت مقام شهدا، بیان ظلم و جنایت و بیعدالتی، امیدوار کردن مردم به پیروزی، از مهمترین شاخصهای ادبیات پایداری هستند.
در این بخش سه شعر از زمان مشروطه و زمان مبارزه با استبداد و یک داستان و خاطره از دوران معاصر و مرتبط با حوزۀ دفاع مقدس موجود است. هرچند انتخاب نویسندگان قابل احترام و قابل قبول است اما در حوزۀ شعر دفاع مقدس اشعار درخشانی از شعرای معاصر مانند قیصر امینپور، سید حسن حسینی، سلمان هراتی، حمید سبزواری، سپیده كاشانی، یوسفعلی میرشکاک، علیرضا قزوه و قادر طهماسبی (فرید) در حافظۀ ادبیاتی ایران موجود است که مولفین محترم میتوانستند با کسر یک شعر از دوران مشروطه به یکی از اشعار این بزرگان بپردازند.
یکی از بهترین انتخابها در پایان این فصل رقم خورده است. در بخش روانخوانی، با انتخاب داستانی از قصههای شیرین و فرهاد احمد عربلو روبرو هستیم. مجموعه داستانهای کوتاه عربلو که با زبانی طنز برای جمعیت هدف نوجوان نوشته شدهاند و انتخابش برای این بخش قابل تقدیر است...»
🔗 برای خواندن متن کامل این یادداشت به سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11237
#بررسی_ادبیات_در_کتابهای_درسی
☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مردم در جوایز ادبی غایب هستند. دامنههای جوایز ادبی جمع شد و مختص اهالی ادبیات شد. در نتیجه این جوایز محفلی شد...
خاطره تامل برانگیز #علی_اصغر_عزتی_پاک در برنامه #شب_روایت از جایزه دادن داوران به کتابی که خودشان نتوانستهبودند بخوانند!
📻 رادیو شعر و داستان را روشن کنید:
www.poemstoryradio.com
☑️ @ShahrestanAdab
🔻ﺍﺯ ﺟﻨﮓ
(هفتم آذرماه سالروز درگذشت زندهیاد #حمید_مصدق از شاعران نوگرای معاصر است. او را نیز از ادامهدهندگان مکتب نیما یوشیج باید دانست، با شعرهای فراوانی که هم در مضامین سیاسی و اجتماعی سرودهشده بودند و هم مضامین عاشقانه و رمانتیک. از جمله آثار او میتوان به «درفش کاویانی»، «آبی، خاکستری، سیاه»، «رهگذار باد»، «سالهای صبوری» و «تا رهایی» اشاره کرد.
حمید مصدق از شاعران سرشناس و محبوب جوانان روزگار خود بود و بیست و یک سال پیش در چنین روزی، در اثر بیماری قلبی دار فانی را وداع گفت.
به همین مناسبت قطعهای زیبا و کمتردیدهشده از این شاعر را در ستون شعر شهرستان ادب منتشر میکنیم)
▪️ﺭﻧﺞ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺮﺩﻩﺍﯾﻢ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ
ﺭنجها ﺑﯽﺛﻤﺮ ﻧﻤﯽﮔﺮﺩند
ﻣﯽﺭﺳﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺑﻬﺮﻭﺯﯼ
ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﺘﺮ ﻧﻤﯽﮔﺮﺩند
ﺩﺍﻍ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻫﺴﺖ ﺑﺮ ﺩلها
ﺩﺍغها ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﻤﯽﮔﺮﺩند
ﻣﯽﺭﺳﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﭘﺮﺷﻮﺭﯼ
ﺷﻮﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﺮ ﻧﻤﯽﮔﺮﺩند
ﻟﯿﮑﻦ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﮐﺎﯾﻦ ﺷﻬﯿﺪﺍﻧﻨﺪ
ﺭﻓﺘﮕﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻧﻤﯽﮔﺮﺩﻧﺪ
☑️ @ShahrestanAdab
🔻https://www.instagram.com/p/B5YRODKpyTU/
▪️تصاویری از #انجمن_شعر_شهرستان_ادب، چهارشنبههای به یاد ماندنی
با حضور #علی_محمد_مودب، #میلاد_عرفانپور، #محمدحسین_نعمتی و...
چهارشنبه ششم آذرماه ۱۳۹۸
☑️ @ShahrestanAdab
🔻پیام تسلیت مؤسسۀ شهرستان ادب به آقای محمد هدایتزاده
▪️با نهایت تاسف و تاثر با خبر شدیم #محمد_هدایت_زاده عزیز شاعر جوان و عضو دوره هفتم #آفتابگردان_ها به سوگ درگذشت ناگهانی مادر خویش نشسته است. دریغ و صد دریغ که هنوز داغ رفتن پدر تازه بود و محمد عزیزمان داغ بزرگ دیگری را بر دل نشاند.
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب و مجموعه شاعران همراه با این موسسه، خود را در این داغ شریک میدانند و مصیبت تازه را به دوست ارزشمند خود محمد و دیگر اعضای خانواده محترم هدایتزاده تسلیت میگویند. امید که آمرزش و رحمت واسعه خداوند متعال شامل حال آن بانوی گرامی شود و خداوند مهربان، شکیبایی و مرحمت را به این خانواده داغدیده عطا کند.
گفتنیست مراسم ختم این بانوی گرامی روز دوشنبه یازدهم آذر از ساعت ۱۵ الی ۱۷ در مسجدالجواد تهران، واقع در میدان هفت تیر برگزار میشود.
☑️ @ShahrestanAdab
هدایت شده از شهرستان ادب
🔻بیستوسومین میزگرد #بوطیقا در شهرستان ادب
🔖خلاصه:
eitaa.com/shahrestanadab/1484
📖مشروح و 📸گزارش تصویری این نشست به زودی منتشر خواهد شد.
#چهل_سال_انقلاب
☑️ @ShahrestanAdab
هدایت شده از شهرستان ادب
🔻مشروح و گزارش تصویری بیستوسومین میزگرد #بوطیقا منتشر شد.
(گفتگو پیرامون #ابوالفضل_زرویی_نصرآباد و چهلسال طنز پس از انقلاب)
▪️«...در بوطیقا تا امروز بیشتر، چهرههای کلاسیک ادبیات و درگذشتگانِ درخشان را بررسی کردهایم. مثلاً در داستاننویسی دربارهی شکسپیر و داستایفسکی صحبت کردیم و در نقد و نظریهی ادبی سراغ ارسطو و باختین رفتیم. بهامروزیها و همچنین شاعرها کمتر پرداختیم. قصد داشتیم دربارهی شخصیتهایی مثل محمدرضا شفیعی کدکنی و محمدعلی معلم دامغانی صحبت کنیم تا کمکم به شخصیتهای ادبی معاصر برسیم. حالا که این اتفاق تلخ افتاده و استاد زرویی به رحمت خدا رفته تصمیم گرفتیم دور هم جمع شویم و دربارهی دستاوردهای ادبی او در طول عمرش صحبت کنیم. در این میزگرد میخواهیم بدانیم آیا اابوالفضل زرویی نصرآباد حرف نویی در ادبیات زده و میراثی از خود به جا گذاشته است؟ آیا اشعارش ویژگی خاصی دارند که او را از شاعران همعصر خودش متمایز کند؟ آیا زرویی برای ادبیات طنزآمیز قدمی برداشته است؟...»
برای خواندن متن کامل سخنان #ناصر_فیض، #امید_مهدی_نژاد، #علی_زراندوز، #حسن_صنوبری و #علیرضا_سمیعی دربارهی ابوالفضل زرویی نصرآباد و چهلسال طنز پس از انقلاب این صفحه را در سایت شهرستان ادب ببینید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10106
همچنین برای مطالعه دیگر میزگردهای بوطیقا سری به صفحه ثابت این برنامه در سایت شهرستان ادب بزنید:
🔗 ShahrestanAdab.com/بوطیقا
#چهل_سال_انقلاب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻به بهانه اولین سالروز درگذشت #ابوالفضل_زرویی_نصرآباد
(گزیدهمطالب منتشر شدۀ سایت شهرستان ادب با موضوع بزرگ شاعر و طنزپرداز ایرانی)
🔸بیستوسومین میزگرد #بوطیقا: ابوالفضل زرویی نصرآباد و چهلسال طنز پس از انقلاب
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10106
🔸شهر بدون مرد شهر درده | بازخوانی مثنوی معروف زرویی نصرآباد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9844
🔸شعر ابوالفضل زرویی نصرآباد برای #حضرت_ابوالفضل
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/5932
🔸#یادگاری_ها | فیلم شعرخوانی زندهیاد زرویی نصر آباد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9974
🔸#یک_صفحه_خوب_از_یک_رمان_خوب | «عباسِ حسین» به روایتِ ابوالفضل زرویی نصرآباد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10997
🔸بلاغت طنز | یادداشتی از #اسماعیل_امینی به بهانۀ تولد زرویی نصرآباد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/1953
🔸برای خالق «رفوزه ها» | معرفی کتاب #رفوزه_ها به قلم #سعید_بیابانکی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/1955
🔸تو ماه خاندان بنی هاشمی | معرفی کتاب #ماه_به_روایت_آه به قلم #سیدحسین_موسوی_نیا
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/2199
🔸فکاهههای غمانگیز | غزلی در سوگ ابوالفضل زرویی نصرآباد سرودۀ دکتر #محمد_مرادی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9853
🔸مرثیهٔ قهوهچی | شعر #حسن_صنوبری به یاد استاد ابوالفضل زرویی نصرآباد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9894
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بنزین!
(بازخوانی شعر طنزی اجتماعی از زندهیاد استاد #ابوالفضل_زرویی_نصرآباد به مناسبت اولین سالروز درگذشت ایشان)
▪️یک سلام بلند و گرم و لطیف
به شما مردم بلاتکلیف
مردمان نشسته در ماشین
نگران گرانی بنزین
به شما مردمی که حیرانید
آخر قصّه را نمی دانید
به شمایی که از جنوب و شمال
میکنی دایم از حقیر سؤال
که: «فلانی، شما که آنجایی
به تمام امور دانایی،
نیمِ آغازِ سال اگر رد شد
وضعِ بنزین چگونه خواهد شد؟
واقعاً «سوخت» از کمرکشِ سال
کوپنی می شود - زبانم لال -؟
کوپنی بودنش اگر حتمی است
صحبت واردات و لایحه چیست؟
به تو گر خواهی افتخار کنیم
تو بفرما که ما چه کار کنیم؟
ما مگر نقشِ روی دیواریم
یا خدایی نکرده، بیکاریم؟
در پسِ پرده هرچه بود، بگو
کار داریم، تند و زود بگو...»
* * *
باز هم حکم تیر داديدا؟
بیخودی باز گیر دادیدا!
اطلاعات من ز وضعِ اخیر
هست در حدِّ اطّلاعِ وزیر
یعنی الان که خوب مینگرم
واقعاً بنده نیز بیخبرم!
☑️ @ShahrestanAdab
🔻گلبرگهای معطر
(۲۰ خاطره خواندنی از شعر و زندگی #حبیب_الله_چایچیان به قلم #حامد_صلاحی)
▪️«...دوسال پیش همین روزها بود که استاد حبیبالله چایچیان معروف به #حسان، بزرگ شاعر آیینی سرزمینمان دار فانی را وداع گفت. به همین مناسبت حامد صلاحی محقق و پژوهشگر ادبیات یادداشتی را برای سایت شهرستان ادب فراهم آورده است که شامل بیست خاطره زیبا از شعر و زندگی استاد حسان است. در یکی از این خاطرهها میخوانیم:
"برای استاد فاطمینیا تعریف کرده بود که سوم شعبان رفتم کربلا. به سیدالشهدا گفتم: یا سیدالشهدا! اگر من در میان اهلبیت علیهالسلام رو سفیدم، با نشانهای برایم معلوم کن. آن ایام عده ای در حال بنایی داخل حرم بودند. همین طور که در حرم راه می رفتم، یک استانبولی گچ چپ شد و برگشت روی سر و لباسم؛ و اینگونه "روسفید" شدم!"...»
🔗 متن کامل این خاطرهها را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11275
☑️ @ShahrestanAdab
هدایت شده از شهرستان ادب
🔻نوزدهمین میزگرد #بوطیقا در شهرستان ادب
🔖خلاصه:
eitaa.com/shahrestanadab/1185
📖مشروح و 📸گزارش تصویری این نشست به زودی منتشر خواهد شد.
☑️ @ShahrestanAdab
هدایت شده از شهرستان ادب
🔻مشروح و گزارش تصویری نوزدهمین میزگرد #بوطیقا منتشر شد.
(گفتگو پیرامون دوگانگی در جهانِ جلال)
▪️«...#جلال_آل_احمد هیچ کاری نیست که نکرده باشد؛ از مبارزهی سیاسی و فعالیت سازمانی گرفته تا نوشتن مقاله، داستاننویسی و حمایت معنوی از نویسندگان و شعرای دوران خودش. حتی دربارهی برخی نقاشان معاصر خودش مانند بهمن محصص نظرات انتقادی داشته است. اما از همهی اینها که بگذریم برای من شخصاً نثر جلال از سایر فعالیتهایش مهمتر است. نثر فارسی تا آستانهی انقلاب مشروطه متکلف و تا حدی قاصر است. بعد از تلاشهای قائم مقام فراهانی، کم کم با نوشتن سفرنامهها و فعالیتهای روزنامهنگاران نثر فارسی سادهتر و روانتر میشود...خود جلال دربارهی نثرش میگوید: "من مدت زیادی گلستان و بوستان سعدی را تدریس میکردم و خیلی تمرین کردم که بتوانم نثری اتخاذ کنم که بتواند بازتابی از زبان مردم باشد و در عین حال میراثدار کل تاریخ ادبیات فارسی." این تحول نثر متکلف به نثر ساده به این معنی است که چیزهای دیگری هم رسمیت پیدا میکنند. طبق یک قاعدهی قدیمی تمدن با خط آغاز شده است. به مرور زمان خط شکل ثابتی پیدا کرده و تغییر چندانی نمیکند اما هرگاه نثر ما متحول شده انگار کل جامعه دچار تغییر شده است. فکر میکنم یکی از مهمترین و دلالتمندترین تاثیرات بر زبان فارسی توسط نثر جلال آلاحمد صورت گرفته است...»
برای خواندن متن کامل سخنان #محمدحسین_بادامچی، #مجتبی_گلستانی، #محمدقائم_خانی و #علیرضا_سمیعی دربارهی دوگانگی در جهانِ جلال این صفحه را در سایت شهرستان ادب ببینید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9849
همچنین برای مطالعه دیگر میزگردهای بوطیقا سری به صفحه ثابت این برنامه در سایت شهرستان ادب بزنید:
🔗 ShahrestanAdab.com/بوطیقا
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بازخوانی گزیده مطالب سایت شهرستان ادب با موضوع #جلال_آل_احمد
(به بهانه سالروز تولد این نویسنده)
🔸نوزدهمین میزگرد #بوطیقا: دوگانگی در جهانِ جلال آل احمد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9849
🔸شانه به شانه تا سوژه ایرانی |یادداشتی از #محمدقائم_خانی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7319
🔸سیدجلال آل احمد |یادداشتی از #احمدرضا_رضایی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7318
🔸اولین جشن تولد شهرستان ادب برای جلال آل احمد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/3045
🔸دومین جشن تولد شهرستان ادب برای جلال آل احمد + گزارش تصویری
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/6042
🔸نقد داستان بچه مردم جلال آل احمد در کارگاه مجازی شهرستان ادب
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/1648
🔸داستان کوتاهی از جلال آل احمد: گلدستهها و فلک
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/3040
🔸روایت جلال آل احمد از «حج»، «منا» و «سعودیها» در کتاب #خسی_در_میقات
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/5855
🔸ذکرخیر #آیت_الله_خامنهای از جلال آل احمد در سخنرانی نوروزی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10393
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بچه مردم
(ستون داستان سایت شهرستان ادب را با داستان کوتاه «بچه مردم» از نویسندۀ بزرگ معاصر، #جلال_آل_احمد بهروز میکنیم)
▪️«خوب من چه میتوانستم بکنم؟ شوهرم حاضر نبود مرا با بچه نگه دارد. بچه که مال خودش نبود. مال شوهر قبلیام بود که طلاقم داده بود و حاضر هم نشده بود بچه را بگیرد. اگر کس دیگری جای من بود چه میکرد؟ خوب من هم میبایست زندگی میکردم. اگر این شوهرم هم طلاقم میداد چه میکردم؟ ناچار بودم بچه را یک جوری سر به نیست کنم. یک زن چشم و گوش بسته، مثل من، غیر از این چیز دیگری به فکرش نمیرسید، نه جایی را بلد بودم، نه راه و چارهای میدانستم. نه اینکه جایی را بلد نبودم. میدانستم میشود بچه را شیرخوارگاه گذاشت یا به خرابشده دیگری سپرد.
ولی از کجا معلوم که بچه مرا قبول میکردند؟ از کجا میتوانستم حتم داشته باشم که معطلم نکنند و آبرویم را نبرند و هزار اسم روی خودم و بچهام نگذارند؟ از کجا؟ نمیخواستم به این صورتها تمام شود...»
🔗 متن کامل این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11278
☑️ @ShahrestanAdab
هدایت شده از شهرستان ادب
🔻دوازدهمین میزگرد #بوطیقا در شهرستان ادب
🔖خلاصه:
eitaa.com/shahrestanadab/118
📖مشروح و 📸گزارش تصویری این نشست به زودی منتشر خواهد شد.
☑️ @ShahrestanAdab