🔻خاتم سلیمانی
(دو رباعی از استاد #علی_انسانی برای سپهبد شهید قاسم سلیمانی)
▪️یک عمر شهید بود و دل باخته بود
بردشمن و نفس خویشتن تاخته بود
از پیکر سوخته، نبودش باکی
او سوختهای بود که خودساخته بود
▪️دیدند دراو غیرت ایرانی هست!
درعشق علی خلوص سلمانی هست
با دیدن انگشتریاش فهمیدند
او نیست و خاتم سلیمانی هست
#برای_سپهبد_سلیمانی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻فرزند شایستۀ ایران
(پروندۀ #برای_سپهبد_سلیمانی را با یادداشتی از نویسندۀ معاصر، #محمود_دولت_آبادی در سوگ این سردار شهید بهروز میکنیم)
▪️«به پا گر خَلَد خاری آسان برآید-
چه سازم به خاری که در دل نشیند!
از لحظهای که خبر فاجعۀ ترور سردار قاسم سلیمانی را شنیدم، مفهوم این عبارات بالا ذهنم را رها نمیکند: چه سازم به خاری که در دل نشیند؟ و از خود می پرسم آیا این است سرنوشت همه فرزندان شایستۀ این آب و خاک، با هر اندیشه و هرگرایشی؟ انهدام؟
باری... ایران بار دیگر یکی از فرزندان شایستۀ خود را با دریغ تمام، از دست داد. شخصیتی که سدی سترگ در برابر خونآشامان داعش برآورد و مرزهای کشور ما را از نکبت حضور آنان ایمن داشت. من نیز در اندوه عمیق از دست دادن آن انسانی که شخصاً دورادور دوست میداشتمش، سوگوارم».
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻نامۀ «علیاصغر عزتیپاک» به «محمود دولتآبادی»
(در نخستین روزهای اعلام خبر شهادت سپهبد قاسم سلیمانی محمود دولتآبادی نویسنده سرشناس کشورمان یادداشتی در رثای این شهید بزرگ نگاشت. این یادداشت را که تحسین بسیاری از دوستداران ادبیات را در پی داشت پیش از این در پروندۀ #برای_سپهبد_سلیمانی با عنوان «فرزند شایسته ایران» منتشر کرده بودیم.
پیروی این یادداشت، امروز #علی_اصغر_عزتی_پاک مدیر مدرسه رمان و دفتر داستان شهرستان ادب نامهای را خطاب به جناب دولتآبادی منتشر کرده است که در ادامه میخوانیم)
▪️جناب آقای #محمود_دولت_آبادی، نویسندهی ارجمند، سلام بر شما!
این روزها، روزهای سرنوشتسازی است برای میهن ما ایران. در این میان جنابعالی، به اقتضای عشقی که به این سرزمین، و اهتمامی که برای تمامیت ارضی کشورمان دارید، و آنها را در ادای احترام به سردار شهید قاسم سلیمانی ابراز کردهاید، مورد شماتت گروهی از مخاطبان آثارتان قرار گرفتهاید. اما جناب نویسنده، شما مخاطبان انبوهی هم داشتهاید در تمام این سالها که به دلیل اختلاف نظرهایی شاید جزئی، و یا به هر دلیل دیگر، چندان خود را به شما نشناساندهاند. این گروه همچنین هیچگاه به دلیل اختلاف دیدگاه جایگاه و شأن ادبی جنابعالی را، و خدمتی که به ادبیات داستانی ایران کردهاید، انکار نکرده و ناچیز نشمردهاند. آنها پذیرفتند تفاوت منظرها را و محترم داشتند تلاشهای ارجمند شما را. کتابهایتان را خواندند و لذت بردند از خلق آنهمه عشق و مهر به انسان. و این حق بود، هست و خواهد بود. شما به دلیل آثار پرارجتان، هنرتان، و شخصیت متین و صبورتان، لایق این احترام و بزرگداشت هستید. آقای محمود دولتآبادی عزیز، مطمئن باشید این حرفها برای امروز و برآمده از شرایط حاضر نیست. شاهد این ادّعا برای اینجانب مصاحبهای است که چندین سال پیش با نشریهی پنجره کردم، و در برابر سوال امید مهدینژاد که پرسید: «محمود دولتآبادی؟» گفتم: «نویسندهی بزرگ!» و شاهدم عکسی است از جنابعالی که بر سرِ دیوار محل کارم نصب شده!
آرزویم سلامتی و عمر باعزّت برای شماست.
والسلام
علیاصغر عزتی پاک
☑️ @ShahrestanAdab
🔻سوگوار تو نیستم
(شعر استاد #یوسفعلی_میرشکاک در پروندۀ #برای_سپهبد_سلیمانی «اختصاصی شهرستان ادب»)
▪️نه
سوگوار تو نیستم
بر آسمان میگریم که همچنان واژگون مانده است
بر خورشید میگریم که همچنان بیهوده با ابرها مجادله میکند
بر ماه میگریم که همچنان شب را به دنبال میکشد
اما بر تو نمیگریم
از کدام سیاره آمده بودی
که با زمین کنار نمیآمدی، مگر آنکه با گامهایت همراه باشد؟
به کدام سیاره برگشتهای
که زمین از همیشه تباهتر وبیهودهتر به گرد خود میگردد؟
تقدیر درخت به خاک افتادن است
تقدیر گوسفند قربانی شدن
تقدیر گرگ گلولهخوردن
و تقدیر آدمی جان سپردن
تو اما پشت تقدیر را به خاک رساندی
و ماندی
اما نه بر زمین
و نه در آسمان
بر نطع جاودانگی نام خداوند
در معراجی بیبازگشت
چگونه میتوان تو را در سوگواری به پایان رساند؟
سوگواران ناگزیرانند
و تو ناگزیری را به پایان رساندهای
نه، من باری سوگوار تو نیستم
اما پرسشی با من است
همچون ترکشی کوچک
خلیده در جگرگاه:
چگونه از قطعنامه تحمیلی بیرون ماندی؟
و کربلای خود را به فرجام رساندی؟
قطعنامه یکایک ما را حتی از خاطر خود ما برد
چندانکه اربعین ما
پیاده به کربلا رفتن شد
و اربعین تو رستاخیزی است که جهان را سراسیمه میکند
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🎼 قطعه #به_نام_پدر دکلمه: #محمدحسین_موسوی_تبار شعر: #علی_محمد_مودب آهنگساز: #امیرحسین_سمیعی نوازنده
MohammadHossein Mousavi Tabar - Be Name Pedar.mp3
5.85M
🎼 قطعه #به_نام_پدر
دکلمه: #محمدحسین_موسوی_تبار
شعر: #علی_محمد_مودب
آهنگساز: #امیرحسین_سمیعی
نوازنده ویولن: #حسین_پارسافر
تولید #دفتر_موسیقی شهرستان ادب
ضبط در #استدیو_آفتاب
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🎼 قطعه #به_نام_پدر دکلمه: #محمدحسین_موسوی_تبار شعر: #علی_محمد_مودب آهنگساز: #امیرحسین_سمیعی نوازنده
[In reply to شهرستان ادب]
🔻دومین آهنگ شهرستان ادب در رثای سردار شهید قاسم سلیمانی
▪️به مناسبت شهادت سردار سپهبد #قاسم_سلیمانی، دومین قطعه موسیقایی موسسه «شهرستان ادب» منتشر شد. قطعه #به_نام_پدر در پاسداشت مقام این فرمانده برجسته مقاومت، همزمان با آغاز آیینهای تشییع و بزرگداشت شهید، در دفتر موسیقی این موسسه فرهنگی هنری تولید شده است.
این قطعه دکلمه را #محمدحسین_موسوی_تبار اجرا کرده است و شعر این اثر را که لحنی صمیمی دارد #علی_محمد_مودب سروده است. #امیرحسین_سمیعی آهنگساز این اثر است و این قطعه بعد از قطعه #بابا_رجب که بعد از انتشار مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت دیگر همکاری مشترک او و علیمحمد مودب بوده است. #حسین_پارسافر نیز با نوازندگی ویولن در ساخت این قطعه همکاری داشته است. #محسن_ما به یاد شهید حججی، با دکلمه علی محمد مودب، #هنوز_در_دل_ما دکلمه #علی_داودی، به مناسبت ایام سوگواری محرم، #خلاصه_همه_بغض_های_تاریخم، دکلمه مودب، در پاسداشت شهید حاج رجب محمدزاده، و قطعه موسیقی #چگونه_رهایت_کنم؟ دکلمه #محمدحسین_نعمتی به یاد شهدای انفجار هواپیمای مسافربری ایرانی با موشک ناو آمریکایی، از دیگر ساختههای دفتر موسیقی شهرستان ادب با فرم و مضامین مشابه است.
#برای_سپهبد_سلیمانی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻پیام تسلیت مؤسسۀ شهرستان ادب به خانواده درگذشتگان سوانح اخیر کشور
(در پی جانباختن هموطنانمان در مراسم تشییع کرمان و سقوط هواپیمای اوکراین)
▪️پس از شهادت سردار بزرگ ایران و اسلام شهید قاسم سلیمانی و یاران مظلومش به دست دولت تروریست آمریکا که داغ بزرگی برای تمام ایرانیان بود، دو خبر بسیار تلخ دیگر هم خاطر مردم ایران را مکدر کرد.
نخست، حادثه درگذشت جمعی از هموطنانمان در مراسم تشییع سردار در استان کرمان و سپس جانباختن جمع دیگری از هموطنانمان در سانحه سقوط هواپیمای اوکراین. این دو حادثه تلخ اندوه ما را تجدید کرد و سوگمان را تداوم بخشید.
موسسه فرهنگی شهرستان ادب و مجموعه شاعران و نویسندگان همراه با این موسسه، به ملت ایران و بهخصوص خانواده درگذشتگان دو سانحه اخیر تسلیت میگویند و از خداوند مهربان برای درگذشتگان آرامش و غفران الهی و برای بازماندگان صبر و جبران را آرزومندند.
امید که به همت شاعران، نویسندگان و دیگر اهالی فرهنگ و هنر، بتوانیم غبار غم را از خاطر مردم نجیب ایران بزداییم.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بالاترین مقام
(پروندۀ #برای_سپهبد_سلیمانی را با یادداشتی از #محمدرضا_شرفی_خبوشان که بعد از خبر شهادت ایشان نوشته شده است، بهروز میکنیم)
▪️«من درست نفهمیدم حاج #قاسم_سلیمانی به دوست کرمانیاش چی گفته.
حتی آن دوست کرمانیاش هم که این حرف حاج قاسم را برای من نقل میکرد، نفهمیده بود حاج قاسم چی گفته.
دوست کرمانی از احتمال ریاست جمهوری رفیق قدیمیاش پرسیده بود. جواب حاج قاسم این بود: «خیلی کمه برای من».
من و دوست کرمانی حاج قاسم به همهچیز فکر کردیم، الّا کنایۀ این مرد به مقام والای شهادت.
حق داشتیم، چون باور نمیکردیم قرار است حاج قاسم به این زودی مقامش از همۀ رئیس جمهورهای دنیا بالاتر برود.»
☑️ @ShahrestanAdab
🔻خون تو
(شعر #اعظم_سعادتمند در پروندۀ #برای_سپهبد_سلیمانی)
در پیشِروی ما خیابانی که باریک است
پر میزنی اما جهان پشت ترافیک است
اخبار صبح شنبه از خون تو میگوید
خون تو یعنی جمعۀ دیدار نزدیک است
اخبار میگوید تو را کشتند و در گوشم
این جمله مثل آخرین دستور شلیک است
خون تو چون انبار باروت است، خواهد زد
آتش به سر تا پای دنیایی که تاریک است
آری، شهادت عین آزادیست مرد، ای مرد!
این بیتها تنها برای عرض تبریک است
☑️ @ShahrestanAdab
🔻۱۷۹ گل پرپر
(شعری از #محمود_اکرامی_فر در سوگ جانباختگان پرواز #هواپیمای_اوکراینی)
▪️صدوهفتادونُه ستاره شبی، روی دشت برهنه باريدند
صدوهفتادونُهه گل قرمز، مرگ را با دو چشم خود دیدند
صدوهفتادونُه گل پرپر، صدوهفتادونُه كبوتر، پر
صدوهفتادونُه پسر، دختر، با چه جرم و گناه كوچیدند؟
ایزمینی كه پست و نامردی، سخت خونخوارهای وخونسردی
دخترانی به خاكت افتادند، كه همه مهر و ماه و ناهیدند
آسمان كاش زیر و رو بشوی، تیغ در گُرده و گلو بشوی
كاش با مرگ روبرو بشوی، كُشتگان تو ماه و خورشیدند
زندگی خانهات خراب شود، جسم و جان توآسياب شود
دلت از درد و غم کباب شود، كه زن و مرد از تو رنجیدند
با هزاران هزار استغفار، ایخدا، صاحب كم و بسیار
صدوهفتادونُه نفر بیدار، از چه رو خواب مرگ میدیدند؟
☑️ @ShahrestanAdab
🔻ملتی مانده بین «بوف کور» و «دارالمجانین»
(یادداشتی از #محمدقائم_خانی در سالروز تولد پدر داستاننویسی فارسی، #محمدعلی_جمالزاده)
▪️«حتی هنوز هم یکی از راههای دیدهشدن در ادبیات داستانی و حتی فراتر از ادبیات، صحبتکردن از صادق هدایت است، بهویژه در اثری داستانی. ردخور ندارد که نویسنده حلواحلوا میشود و اگر بر عرش ننشیند، جایش در صدر مجالس محفوظ است. بهویژه اگر متن در رابطه با "بوف کور" باشد که بینامتنیت و ساختارگرایی و پساساختارگرایی و هزار النگدولنگ دیگر میآید وسط و همهجور آفرین و مرحبایی به خیک صاحب سطور بسته میشود که آن سرش ناپیداست. مهم هم نیست که نویسنده از چه منظری و با چه وزن و غنایی سراغ "بوف کور" میرود، فقط یادی بکند به عظمت یا خوشی یا شکوه یا دقت یا ظرافت یا عمق یا مجیز و شبهمجیز دیگری، به قدر دیدن کافی است. اما اگر هوس کند که به پروپاچۀ حضرت هدایت بپیچد یا ذهن علیلش برود سمت نکتهای و اشارتی، پروندۀ روز حساب صاحب نوشته همین دنیا پیش چشمش میآید. دیگر طعنه و کنایه که جرمبودنش محرز است و عقابش به تأخیر نمیافتد...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11378
☑️ @ShahrestanAdab
🔻این زمستان
(شعری از #زهرا_علیشاهی در واکنش به اتفاقات اخیر کشورمان)
▪️گم نکن جاده عبورت را
در شبانگاه تیره نورت را
گرچه زخم است مرهم از پی زخم
دل رنجیده ی صبورت را
این زمستان هلا نسوزاند
هموطن! چله غرورت را
شاخه ی قد کشیده، آفت نیست
به تبر عرضه دار زورت را
مده دست مترسکان فریب
عزت و شوکت و شعورت را
دست تزویر اگر قلم نشود
در همین باغ کنده گورت را
دشمنت انتقام میگیرد
بغض این سالها حضورت را
مرگ، امروز خط پایان نیست
زنده کن خاطرات دورت را
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مشروح نشست «الهیات روایی شر» در شهرستان ادب
(به میزبانی محفل #یکشنبه_های_داستان با حضور دکتر #نعیمه_پورمحمدی و دکتر #محمد_حقانی_فضل)
▪️ «...با همۀ اینها زمانی که وارد الهیات مدرن میشویم، شرایط خیلی بهتر میشود. اصل الهیات روایی این است که ما باید نظریه را کنار بگذاریم، به سراغ انسانهای رنجکشیده برویم و ببینیم آنها چطور حین رنج کشیدن ایمان خودشان را حفظ کردهاند. باید زندگی آنها را صورتبندی و روایت کنیم و اساساً کار الهیات چیزی جز روایت کردن نیست. الهیات اعتراض، الهیات اگزیستانسی، الهیات شبانی، الهیات ضعف خدا، الهیات مرگ خدا، الهیات معلولیت وجود دارند و هر کدام از این الهیاتهای مدرن درواقع با خاستگاه روایت، از تجربههای زیستۀ اشخاصی که رنج کشیدند شروع میشود. الهیات مدرن از این جهت بسیار جذاب هستند که نقطۀ عطف هر کدام تجربۀ زیستهای است که به خوبی روایت میشود و پس از آن چرخش روایی به خوبی صورت میگیرد و میتواند مخاطب را به خوبی با خود همراه کند و بر او اثر بگذارد...»
🔗 متن کامل این گزارش را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11445
#درباره_شر
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پروندهکتاب «من پناهنده نیستم» در سایت شهرستان ادب گشوده شد
▪️#رضوی_عاشور رماننویس و منتقد ادبی، استاد دانشگاه مصری و از چهرههای مهم ادبیات عرب و ادبیات مقاومت امروز بود. برخی آثار این نویسنده به زبانهای انگلیسی، اسپانیایی، ایتالیایی و اندونزیایی ترجمه شده و چند کتاب او برندۀ جایزههای متعدد ادبی از جمله بهترین کتاب نمایشگاه بینالمللی کتاب قاهره و جایزۀ ادبی کنستانتین کاوافی شدهاند. همسر رضوی عاشور، «مرید برغوثی» ادیب و شاعر فلسطینی است. این بانوی نویسنده سرانجام در سال ۲۰۱۴، در سن ۶۸ سالگی و در پی بیماری در قاهره درگذشت.
از مهمترین آثار رضوی عاشور میتوان به «سهگانۀ گرانادا»، «سراج» و «طنطوریه» اشاره کرد. سهگانۀ گرانادا که قصهاش در اسپانیا میگذرد، برگزیدۀ کتاب سال مصر و یکی از صد رمان برتر جهان عرب شده است. سراج، همان رمانی است که انقلاب یمن در آن پیشبینی شده است و طنطوریه رمان مهم او با موضوع مسئلۀ فلسطین است. رمانی که آخرین اثر این نویسندۀ بزرگ مصری است و تنها چهارسال پیش از درگذشت نابههنگام او منتشر شد.
طنطوریه در سال ۱۳۹۷ با عنوان #من_پناهنده_نیستم با ترجمۀ مترجم توانمند کشورمان، خانم #اسما_خواجه_زاده توسط #انتشارات_شهرستان_ادب راهی بازار نشر شد. «من پناهنده نیستم» زندگی یک خانوادۀ فلسطینی اهل طنطوره - روستایی ساحلی است که در ۴۹ کیلومتری حیفا در جنوب فلسطین واقع شده - را روایت میکند. اسماء خواجهزاده مترجم این کتاب در مقدمۀ اثر نوشته است: «این رمان روایت درد است؛ درد خانوادهای فلسطینی که زنی به نام رقیه راوی آن است و زندگی فلسطینیان را از نکبت سال ۱۹۴۸ تا آزادسازی جنوب لبنان به دست حزبالله در انعکاس آن به تماشا میگذارد. قصۀ از دست دادن، آوارگی، پناهندگی، برپایی دولت یهود، مقاومت مردم طنطوره در مقابل صهیونیستها، استعمار انگلیس، ورود ارتشهای عربی به فلسطین، رنج مهاجرت، جنگ داخلی لبنان، حملۀ اسرائیل، حمله به بیروت، قتل عام، کشتار صبرا و شتیلا، کشته شدن چهرههای مطرح فکر و ادب و هنر فلسطین از غسان کنفانی (ادیب فلسطینی) تا کاریکاتوریست مشهور، ناجی علی (که در لندن کشته شد)، تلاش صهیونیستها برای سرقت تاریخ و میراث فلسطین، غصه، دلتنگی، به یکدیگر نزدیک شدن، خوشبختی و عشق، جمع کردن اضداد در کنار هم برای بافتن تار و پود قصۀ آدمهایی که دور از وطن با عشق به وطن زندگی کرده و با عشق میمیرند. قصهای که آنچنان دقیق به بیان جزئیات میپردازد که به یکی از مهمترین رمانهای مربوط به واقعۀ سال ۱۹۴۸ فلسطین در ادبیات روایی عرب تبدیل شده است».
اسماء خواجهزاده از مترجمان توانمند کشورمان است که جدا از کتاب مهم من پناهنده نیستم، کتابهای خواندنی دیگری نیز با ترجمه او راهی بازار نشر شدهاند؛ رمان «آن دختر یهودی» نوشتۀ خوله حمدی، «گزیده اشعار سیاسی نزار قبانی»، «سید حسن نصرالله انقلابی جنوبی» نوشتۀ رفعت سید احمد از جمله آثار ترجمهشده توسط خانم خواجهزاده هستند.
«پروندههای کتاب» عنوان یکی از ستونهای سایت شهرستان ادب است که در هر صفحۀ خود به یکی از کتابهای امروز ادبیات خلاقه - اعم از شعر، مجموعه داستان و رمان - میپردازد. پیش از این هجده پروندهکتاب در سایت شهرستان ادب منتشر شده بود و اینک در نوزدهمین پرونده به بهانۀ فرارسیدن روز غزه سراغ کتاب «من پناهنده نیستم» میرویم. کتابی که از ابتدای انتشار با استقبال خوانندگان حرفهای ادبیات مواجه شده است.
🔗 برای مطالعۀ مطالب پروندهکتاب «من پناهنده نیستم»، به صفحۀ اختصاصی این رمان در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11448
☑️ @ShahrestanAdab
🔻خاکی که پروریده مرا، دوستان کجاست؟
(یادداشت #آزاده_جهان_احمدی بر رمان #من_پناهنده_نیستم اثر #رضوی_عاشور)
▪️«..."رضوی عاشور" بانوی نویسندۀ مصری داستان آوارگی و تجاوز به روح و غرور آدمها را از منظر و نگاهی زنانه روایت میکند. رقیه راوی داستان به اصرار پسرش "حسن خاطراتش را مینویسد. نظم حاکم بر داستان به ساختار خاطرهنویسی تنه میزند، اما در یک پلان کلی کاملاً شکل رمان دارد. برای علت این ادعا علاوه بر زاویۀ دید و شخصیتهای داستان، باید به رفت و برگشتهای زمانی هم اشاره کرد. گاهی رقیه سیزده ساله از سال ۱۹۴۸ به هفتاد سالگی و زمان حالش در کانادا میآید. نویسنده با این ترفند علاوه بر تشدید فرم داستانی در کل اثر از ملال در طول داستان هم جلوگیری میکند...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11450
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بازگشایی «پروندۀ برفیه» در سایت شهرستان ادب
▪️فصل زمستان، مانند تمام سوژههای دیگر طبیعت، از گذشته مورد توجه شاعران و نویسندگان بوده است؛ در ادبیات فارسی ما هم توصیفهای زیبا و جانداری از سوز و سرمای برف وجود دارد که شاید مخاطب موقع خوانش آنها سوز سرمای برف را بر صورت خود حس کند.
به همین مناسبت و با شروع فصل زمستان و چند بارش زیبای برف در شهرهایمان، پروندهی شعر و داستان #برفیه در سایت شهرستان ادب افتتاح شد. این پرونده در دو بخش شعر و داستان شروع به کار کرده است که تابهحال اشعاری برفی از کمالالدین اسماعیل، پروین اعتصامی، احمد شاملو، سیدحسن مبارز و داستانی زمستانی از زویا پیرزاد و... در آن منتشر شده است. در این روزهای زمستان ۹۸ نیز این پرونده با اشعار و داستانهای تازهای بهروز خواهد شد. شما مخاطبان عزیز سایت شهرستان ادب را در این زمستان زیبا به خواندن پروندۀ برفیه شهرستان ادب دعوت میکنیم:
🔗 پروندۀ برفیۀ سایت شهرستان ادب:
shahrestanadab.com/برفیه
همچنین پیش از این در سایت شهرستان ادب پروندۀ «شعر پاییزی» و پروندۀ «بهاریه» نیز – در بخش شعر- منتشر شده بود:
🔗 پروندۀ «شعر پاییزی»:
shahrestanadab.com/پرونده-شعر-پاییزی
🔗 پروندۀ «بهاریه»:
shahrestanadab.com/پرونده-بهاریه
☑️ @ShahrestanAdab
🔻در عبور از زمستان
(شعری زمستانی از استاد #محمدرضا_شفیعی_کدکنی در پروندۀ #برفیه شهرستان ادب)
▪️ایستاده
«ابر و
باد و
ماه و
خورشید و
فلک»، از کار
زیر این برف شبانگاهی
بدتر از کژدم،
میگزد سرمای دی ماهی
کرده موج برکه در یخ برف
دست و پای خویشتن گم
زیر صد فرسنگ برف،
اما
در عبور است از زمستان دانۀ گندم
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مشروح جلسۀ نقد و بررسی رمان «رمق» در حلقۀ فیروزه
(در پروندهکتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)
▪️«...رمق، داستانی کاملاً سیاسی است و موضوعی بینالمللی دارد؛ زیرا پای اسرائیل به میان کشیده شده است، درحالیکه در ادبیات ما به چنین موضوعهایی زیاد پرداخته نشده است. به نظر بنده این موضوع در فضای ادبی کشور بکر و هوشمندانه است. البته اثر خالی از آسیب هم نیست، ازجمله این که خودش را به قرائتی رسمی از این ماجرا نزدیک میکند. اگر قرائت را شخصی میکرد، بهتر میبود. این مسأله باعث میشود مخاطب در داستان فرو نرود؛ زیرا آن را هماهنگ با شعارهای خیابانی و تلویزیونی قلمداد میکند. هرچند نویسنده تلاش خود را کرده، اما به نظر بنده از این منظر دچار آسیب گردیده است. البته نکتۀ مثبت این رمان، رویارویی با اسرائیل در داخل ایران است که در قالب فوتبال بیان شده است نه مثلاً در قابل جنگ در جنوب لبنان...»
🔗 مشروح این جلسه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11383
☑️ @ShahrestanAdab