eitaa logo
شهرستان ادب
1.3هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
267 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
این آیه‌های سورۀ حشر است، هان! به گوش! در صور می‌دمند، هلا خفتگان، به هوش! بالابلندِ مأذنه‌ها با اذان خوش است زیباتر آنکه مسجدالاقصی زند خروش میدان پر از تلألو «الله اکبر» است مهلت تمام! زوزۀ بیدادها خموش! سردار! صبح سورۀ اسری دمیده است جای تو خالی است در این بزمِ نوش‌نوش طوفان شده‌ست، جان برادر! کجاستی؟ دستی برآر تا که بگیری علم به دوش بسیار زخم دیده و سر خم نکرده است جانم به استقامت این خاک سخت‌کوش این فتح ناب، از نفحات شهادت است بوی بهار می‌دهد این دشت لاله‌پوش @shahrestanadab
بخوان از چهره طفلانم اینک مشق غربت را بخوان در گوش خاموشان عالم این مصیبت را فلسطینم، صدای رنج انسانم، مرا بشنو که شعر داغ من تا آسمان برده بلاغت را فلسطینم، که صبحاصبح با نعش عزیزانم به دوش خسته خود می‌کشانم بار حیرت را کماکان قصه من مانده در پستوی خاموشی مبادا از جهان یک شب بگیرد خواب راحت را بگو شیپورهای شایعه خاموش بنشینند و بشنو از دل آوار، آواز حقیقت را مرا با قامت خونین یارانم تماشا کن ببینی تا مگر حیرانی صبح قیامت را برای کودکان لالایی از جنس رجز خواندم که در گهواره فهمیدند معنای شهادت را فلسطینم، که آهی داشتم، بالید و آتش شد نثار جان دشمن می‌کنم طوفان وحشت را فلسطینم، غم آخرزمانم، قبله اول که زیر تیغ می‌خوانم نماز استقامت را @shahrestanadab
تازه‌سروده‌ای برای فلسطین عزیز غزه تنها نیست، دنیا با فلسطین است هرچه پیش آید، دل ما با فلسطین است حق‌کشی‌های شما حق را نخواهد کشت حق در این پیکار تنها با فلسطین است گوش کن: قرآن چه خواند و با که نجوا کرد؟ سوره‌ی نصر است، گویا با فلسطین است صبح نزدیک است اگرچه سرخ می‌آید فتح، آسان نیست اما با فلسطین است دست روی دست بسیار است و این نوبت دستخون شد؛ دست بالا با فلسطین است در گلو خشکیده بغض کربلا، این بار امتحان تشنگی‌ها با فلسطین است موج‌ها دستی برآوردند و می‌گویند آب را بستند؟ دریا با فلسطین است نرم می‌تابد به نعش کودکان، خورشید صبح نزدیک است و فردا با فلسطین است @shahrestanadab @erfanpoor
قسم که جان من و تو درون یک تن بود و جان‌مان نخ یک شمع نیمه‌روشن بود کفن سپیدهٔ صبح من و تو بود انگار و گورجمعی‌مان ناگزیر، میهن بود همان که رج زده بودیم با هزار امید –گلیم خانه‌یمان– زیر پای دشمن بود زمین به حنجره‌‌هامان گدازه‌ها می‌ریخت و روی پیکرمان سنگ و تیرآهن بود هوا، هوا خفه‌شد بین ابرهای سیاه و شیونی که می‌آ‌مد هراس یک زن بود زنی که گیج و پریشان نشست بر آوار زنی که خواهر من بود، مادر من بود به مرگ خیره نماندیم و قهوه نوشیدیم به ناسلامتی هرچه بمب‌افکن بود من و تو داد زدیم و خدا شنید چه غم؟ که گوش‌های جهان عاجز از شنیدن بود @shahrestanadab
عطر زیتون‌های رام‌الله دارد کوچه‌هایت واژه‌واژه از دل تاریخ می‌آید صدایت خاک تو سجادهٔ موسی و ابراهیم و عِمران رفته بالا دست در دست پیمبرها دعایت ذره‌ذره خاک تو شد دانهٔ تسبیح مریم عطر انفاس مسیحا می‌دهد باد صبایت یک سحر ای کاش «سبحان الذی اسری» بخوانم بین سجده، در حیاط مسجدالاقصی برایت زعفران مشهد و چای شمال و عطر کاشان عشق، نذری می‌دهم یک روز در زائر سرایت یک سبد زیتون برای شاعران می‌چینم آری می‌سرایم از تو و گیسوی در باران رهایت می‌سرایم از قیام سنگ‌ها در دست یک زن از حنابندان سرخ نوعروسان با حنایت قبلهٔ آغاز اسلامی و خود مایل به کعبه مرگ بر هر کس بخواهد از مسلمانی جدایت در دلم «الله اکبر‌»های بسیاری‌ست اما صبح پیروزی رهاشان می‌کنم در دشت‌هایت @shahrestanadab
مهر شكست تا ابد حک شده بر جبينتان كوچ كنيد غاصبان! جانب سرزمينتان كودک غزه را اگر در دل خواب كشته‌ايد خورده ترک ز آه او گنبد آهنينتان كوچ كنيد صف به صف چون كه نشسته هر طرف مرگ در انتظارتان، حادثه در كمينتان رو به ديار خود كنيد، ای به عبث نشستگان! تا سر پاست اسبتان، تا نشكسته زينتان خيره‌سری‌ست كارتان، دربه‌دری‌ست بارتان حيله‌گری‌ست يارتان، بدگهری‌ست دینتان مرد ظفر كه نيستيد، اهل خطر كه نيستيد هست حريف طفل و زن، غيرت آتشينتان دل بكنيد زين سرا ورنه به روز ماجرا نيست به خاک قدس جز فاجعه هم‌نشينتان يا به همين زبان خوش پس بدهيد قدس را يا كه رسد دمی دگر لحظۀ واپسينتان! @shahrestanadab
از زیر تل وحشی آوار برخیز ای خانهٔ بی‌سقف ِ بی‌دیوار برخیز باید بگیری عاشقانت را در آغوش با اشتیاق لحظهٔ دیدار برخیز تا پر درآرد کودکت از شادمانی با بادبادک‌هاش، شاهین‌وار برخیز تا کِی کبوترهای تو بی‌لانه باشند؟ ای ساقهٔ مجروح زیتون‌زار برخیز نگذار در چشم جهان ویرانه باشی با هرچه داری در توان این‌بار برخیز با دشمنان خونی‌ات تا کی مدارا؟ امشب به عزم آخرین پیکار برخیز @shahrestanadab
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی علی‌محمد مؤدب در نشست خبری چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار @shshrestanadab
بشکن سکوت زمان را، بیدار کن این و آن را دنیا اگر سرد و تاریک، شمعی فروزان بیاور... شعر کامل سیدمحمّدصادق آتشی را از اینجا بخوانید: https://shahrestanadab.com/Content/ID/12441/ @shahrestanadab