بر قرار و در مدار باوفایی زیستی
ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی
با محمّد زخم خوردی، با علی فرقت شکافت
مصطفایی زیستی و مرتضایی زیستی
دم به دم با پهلوی مادر شکستی در خودت
لحظهها را در تبِ داغِ جدایی زیستی
خونجگر بودی تمام عمر از زهر جفا
مجتبایی، مجتبایی، مجتبایی زیستی
بیزمان در بارگاه قدس، با عشق حسین
پیش از آنی که به این دنیا بیایی زیستی
آمدی از جان عالم خود پرستاری کنی
دورِ او هر لحظه گشتی و فدایی زیستی
بارها تیر سهشعبه بر گلویت خون گریست
با علیاصغر در اوجی کبریایی زیستی
هرچه تشنه با حسینت سر بریدند از قفا
شکر کردی، دم به دم خون خدایی زیستی
غیر زیبایی ندیدی در بلاباران عشق
از الستِ عاشقی قالوا بلییی زیستی
نذرِ شکرِ بیشکایت بر درِ تسلیمِ محض
سر نهادی، البلاءُ للولایی زیستی
از نیستان دور ماندی، داغ غربت بر جگر
در هوای نالههای نینوایی زیستی
خطبه خواندی حیدری از مصحفی آتش به جان
همنفس با آیههای روشنایی زیستی
نورِ چشمِ آفرینش هم تو بودی از ازل
تا ابد بدرالدُّجی، شمسالضّحایی زیستی
عالمی دیگر مگر سازند و از نو آدمی
تا عیان گردد که بودی و کجایی زیستی
پر بزن، وقت پریدن آمد، ای که سالها
در قفس هر لحظه با شوق رهایی زیستی
#مبین_اردستانی
#لحظههای_بیملاحظه
#شهادت_حضرت_زینب
@shahrestanadab