eitaa logo
شهرستان ادب
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
292 ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب ShahrestanAdab.com ارتباط با مدیر کانال: @ShahrestaneAdab
مشاهده در ایتا
دانلود
شهرستان ادب
🔻 جنگ که بیاید (پروندۀ را با شعری از کتاب به‌روز می‌کنیم؛ کتابی سرودۀ شاعر مطرح، ، که اختصاص به شعرهای سپید او دارد. شعری از این کتاب را با هم می‌خوانیم.) ▪️جنگ که بیاید تو عکسی می‌شوی بر دیوار من دراز می‌کشم وسط خانه و سرم فرسنگ‌ها دور می‌پوسد سال‌ها بعد درخت توتی از سینه‌ام رشد می‌کند تا نسیم شعرهای نگفته‌ام را به جهان برساند عزیزم گاه جنگ قصه‌های شیرین‌تری دارد عزیزم دنیای بیچاره‌ای‌ست که برای گفتنِ یک دوستت دارم باید پرچم نیروهای سازمان ملل را بالا بگیرد ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻دل‌زدگی از «خون‌مُردگی» | یادداشتی از (در پروندۀ ) ▪️«... کتابی نیست که تو را به دهۀ شصت ببرد و دل‌زده‌ات بکند. صفحه‌های رنگارنگش دستانت را می‌گیرد و تو را در شهر و نخلستان می‌چرخاند، بی‌آنکه حوصله‌ات سر برود یا به نگاهی گذرا و توریستی بسنده کنی. "خون‌مردگی" تو را درگیر، پابند خوزستان و سردرگمی مردمش می‌کند که کشور همسایه، آن را استان نوزدهمش می‌خواند. زبان جذاب داستان برای فارسی‌زبانان قابل فهم است و درعین‌حال، حال‌وهوای جنوب را زنده می‌کند. نویسنده با چنان تبحری از کلمه‌ها استفاده نموده که نه‌تنها خواننده فاصله‌ای بین خود و شخصیت‌ها احساس نمی‌کند، بلکه به صمیمی‌ترین حالت ممکن به دردها و خواسته‌هاشان گوش فرامی‌دهد. "خون‌مردگی" دربارۀ آینده است؛ آینده‌ای که زیر ابرهای سیاه انفجار بمب، تار شده و هیچ‌کس هم تصوری از بعدش ندارد. دربارۀ پسری است که می‌خواهد آینده‌اش را نجات بدهد و از طریق ارث پدری، روزهای خوشی برای خودش بسازد. پسر، رفتن از ایران را برمی‌گزیند تا گلوله‌ها دنبالش نکنند و ثروتش را نگیرند ولی جنگ، سخت‌جان‌تر و صبورتر از این حرف‌هاست. دامش را همه‌جا گسترده و بر جان و مال همه‌کس چشم طمع دوخته است. پسر درحالی‌که پشت کرده و هوای فرار دارد، با سر به معرکه کشیده می‌شود و در برابر خود، هیولای قتل و غارت را عربده‌کش و بی‌رحم می‌بیند...» ادامه این یادداشت بر کتاب سرکار خانم را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗shahrestanadab.com/Content/ID/9748 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 موج‌گرفتگی (در پی شهادت جانباز سرافراز، سیداحمد ثابت، برادر شاعر گرامی، خانم ، به بازخوانی شعری می‌پردازیم که این بانوی شاعر تقدیم به برادر جانبازشان و سایر جانبازان جنگ تحمیلی سروده‌ بودند. گفتنی‌ست این شعر در زمان حیات شهید ثابت سروده شده است و نیز در پیام تسلیت خود به خانم ثابت به این شعر اشاره کرده است. این شعر را ضمیمۀ پروندۀ کرده و شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم) ▪️ وقتی موج برادرم را می‌گیرد چون آتش‌بار می‌رقصد همسایه‌ها پرده‌هایشان را می‌کشند و من تنها پنجره را باز می‌کنم تا آسمان نوار هفت رنگ مدال‌اش را پاره کند... ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻دغدغۀ دین هرگز رهایم نمی‌کند! (گفتگو با پیرامون رمان شاه‌کُشی در پرونده‌ کتاب ) ▪️«...دین یکی از مقوله‌هایی است که من از آن رهایی ندارم. به هر سمت‌وسویی بروم نشان یا نشانه‌هایی از آن را در رفتار و کردار خودم و دیگران می‌بینم. بنابراین هراثری را خلق کنم یا در هرجایی بخواهم سخنرانی کنم یقیناً به یک چیزی از دین ارجاع خواهم داد؛ چراکه فکر می‌کنم انسانی که از عالمِ بالا ببُرد، وجودش دچارِ حرمان و فساد خواهد شد. به هرمیزان ارتباط با امرِ والا، وثیق باشد و اندیشیدن به آن با دقت صورت بگیرد، وجود انسان نشاط پیدا خواهد کرد و انسان با آرامش بیشتری زندگی خواهد کرد. البته در دل آرامش و نشاط ممکن است موریانۀ خشونت و جهالت هم رخنه کند، وجود انسان را به مخاطره بیاندازد و عالمی را ویران کند. اندیشیدن به این مسأله‌ای است. بگذار یک نکته‌ای را بگویم؛ هنوز هم فکر می‌کنم بهترین و زنده‌ترین و پرنشاط‌ترینِ کتاب‌ها قرآن و کتب مقدس آسمانی است و هرنویسنده‌ای که بتواند با این متون گفت‌وگو کند به همان میزان، متنش به جاودانگی نزدیک‌تر خواهد بود...» ادامۀ این گفتگو را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9747 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پیام تسلیت شهرستان ادب در پی درگذشت ▪️با نهایت تأسف و تأثر مطلع شدیم ابوالفضل زرویی نصرآباد، شب گذشته دار فانی را وداع گفته است. شاعر، نویسنده، محقق و طنزپرداز برجسته‌ای که او را «عبید زاکانی» معاصر خوانده بودند. زرویی نصرآباد علاوه بر فعالیت‌های طنز در روزنامه‌ها و مجلات مطرحی چون گل‌‌آقا، همشهری، جام جم و... ، کتب متعددی تألیف کرده بود که تذکره‌المقامات، رفوزه‌ها، یک بغل کاکتوس و غیره از جملۀ آن‌هاست. او اگرچه در حوزۀ طنز از پیشروان بود، اما فعالیت‌های ادبی‌اش به این حوزه منحصر نمی‌شد؛ کتاب «ماه به روایت آه» که درسال 94 کتاب سال عاشورا شناخته شد، کتابی در حوزۀ ادبیات عاشورایی از این شخصیت ادبی بود. پیش از این نیز شعر ابوالفضل زرویی نصرآباد برای حضرت عباس در پروندۀ ادبیات عاشورایی شهرستان ادب منتشر شده بود. مؤسسۀ فرهنگی هنری شهرستان ادب این ضایعه را به خانوادۀ محترم زرویی نصرآباد و جامعۀ ادبی کشور تسلیت عرض می‌کند. ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پیرمرد و قلم | به قلم (مروری بر کتاب‌شناسی در سال‌روز تولد جلال‌آل‌احمد) ▪️«...آل‌احمد با ایدئولوژی مارکسیستی به عضویت حزب توده درآمد و بنابراین از روشنفکران جریان چپ سیاسی ایران به شمار می‌‌رفت. او که سوسیالیسم و مارکسیسم را آزموده بود، از آن باورها دست کشید و به روشنفکری بومی بدل شد. وقتی هم که به باورهای مذهبی‌اش بازگشت، این رجعت به معنای پذیرش بی‌چون‌و‌چرا نبود؛ نقد کرد و چشم‌بسته نپذیرفت. جلال هماره در پی راهی بود تا ایران را از چنبرۀ غرب‌زدگی برهاند و‌ از جمله چنین راهی را پیشنهاد داد: "هرجا روحانیت و روشنفکری زمان باهم و دوش‌به‌دوش هم یا در پی‌ِهم می‌روند، در مبارزۀ اجتماعی بُرد است و تکامل و هرگاه پشت کرده‌اند به هم، باخت". چه آشنا و همنشین جلال، چه بیگانه و مخالفش از صدق و سادگی و صراحت لهجه‌اش گفته‌اند. صداقت او را می توان پس از جدایی‌اش از حزب توده در گفته‌هایش جست. در"خسی در میقات" و "یک چاه و دو چاله" آن‌قدر صادق است که شاید نظیرش را در کودکی ساده و روستایی بتوان یافت. او در "سنگی بر گوری" با صداقتش چنان مخاطب را همراه می‌کند که بارها خجل می‌شود. جلال، صادق است و این بارزترین مشخصۀ اوست. شاید این توصیف خوبی باشد که رضا براهنی درباره‌اش گفته: "جلال این چنین بود: راستش را بگو و خلاص"!...» ادامه این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗shahrestanadab.com/Content/ID/9843 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻قربون شکل ماه هرچی مرده (در پی درگذشت ، شاعر و طنزپرداز مطرح، به بازخوانی بخش‌هایی از مثنوی معروفی از او می‌پردازیم؛ این مثنوی از آثار شاخص زرویی است که در این مطلب تنها ابیاتی از آن را گزیده و در اختیار شما خوانندگان قرار داده‌ایم) ▪️ای جماعت! چطوره حالات‌تون؟ قربون اون فهم و کمالات‌تون تا که میفته دندونای شیری روی سرت می‌شینه برف پیری کمیسیون مرگ می‌شه تشکیل درو می‌شن بزرگترای فامیل از جمع بچه‌ها، بیرون باید رفت مجلس ختم این و اون باید رفت یه دفعه، همکلاسی‌ها پیر می‌شن همبازی‌ها پیر و زمین‌گیر می‌شن چطور شد؟ تموم شد، کجا رفت؟ مثل پرنده پر زد و هوا رفت سرزده آفتاب از پشت بوم ما موندیم و یه قصه ناتموم قربون دوره‌ای که خوش‌بینی بود تار سبیل‌ها چک تضمینی بود مردای ناب و اهل دل نداره شهری که بوی کاهگل نداره بوی خوش کباب و نون سنگک عطر اقاقیا و یاس و پیچک بوی سلام گرم مرد خونه تو حوض خونه، رقص هندوونه بوی خوش کتاب‌های کاهی تو امتحان کتبی و شفاهی قدم زدن تو مرز خواب و رؤیا خدا، خدا، خدا، خدا، خدایا! شهر بدون مرد، شهر درده قربون شکل ماه هرچی مرده قربون اون مردای دل‌شکسته قربون اون دستای پینه‌بسته مردای ده، مردای کاه و گندم مردای ده، مردای خوان هشتم مردای پشت کوه، مثل خورشید تودلشون هزار جام جمشید مردای سوخته زیر هرم آفتاب مردای ناب و کم‌نظیر و کم‌یاب کیسه چپق‌ها به پرشالشون لشکر بچه‌ها به دنبالشون بیل و کلنگشون همیشه براق قلیونشون به راه، دماغشون چاق صبح سحر پا می‌شن از رختخواب یکسره روپان تا غروب آفتاب چارتای رستمن به قدوقامت هیکلشون توپ، تنشون سلامت نبوده غیرگرده گلاشون غبار اگر نشسته روکلاشون کلامشون دعا، دعاشون روا سلام و نون و عشقشون بی‌ریا ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻سه رباعی از حکیم خیام (امروز دوازدهم آذر سالگرد درگذشت شاعر برجستۀ فارسی، است. حکیمی که رباعی‌های او شهرت جهانی دارند و بیش از هرچیز در اشعارش به فلسفۀ هستی، مرگ و زندگی و ماهیت آن‌ها می‌پردازد. به این مناسبت به بازخوانی سه رباعی برجستۀ او می‌پردازیم که با گوشِ جان اهالی ادب آشناست.) ▪️ جامی‌ست که عقلْ‌آفرین می‌زندش صد بوسۀ مهر بر جبین می‌زندش وین کوزه‌گرِ دهر، چنین جامِ لطیف می‌سازد و باز بر زمین می‌زندش *** آنان‌که محیط فضل و آداب شدند در جمع کمال شمع اصحاب شدند ره زین شب تاریک نبردند برون گفتند فسانه‌ای و در خواب شدند *** از رنج کشیدن آدمی حر گردد قطره چو کشد حبسِ صدف، دُرّ گردد گر مال نماند سر بماناد بجای پیمانه چو شد تهی دگر پر گردد ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پرونده‌کتاب «نعلین‌های آلبالویی» در سایت شهرستان ادب گشوده شد ▪️ پرونده‌کتاب شهرستان ادب، برای بار چهارم به سراغ یک مجموعه‌داستان رفته است؛ نوشتۀ . او متولد 1358 تبریز و مهندس الکترونیک مخابرات است. برای داستان «عشق روز‌های آپولو» برگزیدۀ پنجمین جشنوارۀ داستان انقلاب در بخش داستان کوتاه شد که در مجموعۀ «نعلین‌های آلبالویی» چاپ شده است. مجموعه‌داستان «بحران عروسکی» او شامل هفت داستان کوتاه با مضامین مختلف، از دفاع مقدس تا مضامین روز اجتماعی، است. مجموعه‌داستانک «خردل خر است» هم تماماً به داستانی‌هایی با تم دفاع مقدس پرداخته. این کتاب در هفدهمین جایزۀ کتاب سال دفاع مقدس مورد تقدیر قرار گرفت. مجموعه‌داستان «نعلین‌های آلبالویی» در 107 صفحه منتشر شده است و شامل 8 داستان کوتاه می‌باشد. هر داستان ما را بر سر دوگانه‌های اساسی زندگی انسان ایرانی در قرن حاضر قرار می‌دهد و از چگونگی حل مسائل می‌پرسد. شاید در ابتدا به نظر برسد که «نعلین‌های آلبالویی» برای پاسخ به این سؤالات نوشته شده، ولی آنچه که خواننده پس از خواندن مجموعه همراه خود می‌برد، چالش‌هایی بسیار جدی پیش‌ِروی زندگی در دنیای امروز است، هرچند داستان‌های این مجموعه هیچ‌گاه از امید خالی نیست. در این پرونده علاوه بر یادداشت‌هایی که به بررسی این کتاب می‌پردازند، مصاحبه‌ای اختصاصی با نویسندۀ آن نیز منتشر خواهد شد. شما برای مطالعۀ مطالب این پرونده می‌توانید به صفحۀ اختصاصی آن نیز مراجعه کنید: 🔗 www.ShahrestanAdab.com/نعلین-های-آلبالویی ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 باور کنید سکه به نام ایمان خورده است (یادداشت در پرونده‌کتاب ) ▪️ «... آن‌چنان‌که از بستر داستان‌های این کتاب برمی‌آید، نگاه نویسنده به ایمان و به‌تبع آن عرفان، در پرتو توجه به انسان است. گویی سوژه‌مندی در عرفانی که محمدزاده در بستر داستان‌هایش معرفی می‌کند، نقش تعیین‌کننده‌ای دارد... نویسنده در هریک از داستان‌های این مجموعه به‌ سراغ یکی از مفاهیمی رفته که همواره ازنظر بشر، در طول یا عرض ایمان هستند. مفاهیمی که بشر مدرن همواره با ساختن دوگانه‌هایی از آن‌ها و ایمان، خود را به چالش کشیده است. دوگانه‌هایی چون علم و ایمان، عشق و ایمان، ایمان و شک، ایمان و بصیرت، ایمان و عمل وقس‌علی‌هذا... .» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9846 ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻تبریک شهرستان ادب به آقایان سیدمیثم موسویان و مرتضی فرجی (در پی نامزد شدن دوتن از اعضای خانه رمان همدان در بخش داستان کوتاه یازدهمین جایزۀ ادبی جلال) ▪️نامزدهای بخش مجموعه داستان کوتاه یازدهمین جایزه ادبی جلال آل‌احمد اعلام شدند. در میان این نامزدها نام دوتن از اعضای خانۀ رمان شهرستان ادب در همدان نیز به چشم می‌خورد. شهرستان ادب این موفقیت را به آقایان و ، اعضای خانه‌ی رمان همدان، تبریک می‌گوید و برای این دو نویسندۀ جوان، امید موفقیت‌های روزافزون دارد. هیئت داوران بخش «مجموعه داستان کوتاه» یازدهمین دوره‌ جایزه‌ ادبی جلال آل‌احمد اسامی پنج نامزد راه‌یافته به مرحلۀ نهایی این بخش را اعلام کردند. 🔸«اسپارانی» به قلم علی امیرریاحی از نشر مروارید 🔸 به قلم سیدمیثم موسویان از انتشارات کتاب جمکران 🔸«زخم شیر» به قلم صمد طاهری از نشر نیماژ 🔸«قلب نارنجی فرشته» به قلم مرتضی برزگر از نشر چشمه 🔸 به قلم مرتضی فرجی از انتشارات سوره مهر ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 فکاهه‌های غم‌انگیز (کمتر از دو روز از فوت مرد طناز شعر ایران، ، گذشته است. شاعری که همگان به صدق و صفای شعر و شخصیت او گواه بودند و اکنون در سوگ او نشسته‌اند. دکتر ، شاعر مجموعه‌شعر در انتشارات شهرستان ادب، غزلی در مرثیۀ ابوالفضل زرویی نصرآباد سروده است که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.) ▪️پس از تو گریۀ خون‌ریز را چه باید کرد؟ غروب شنبۀ پاییز را چه باید کرد؟ پس از تو ای همه جوشش، پس از تو ای همه شعر فکاهه‌های غم‌انگیز را چه باید کرد؟ پس از تو ای همه سرمستی و شکوه و جلال هجوم لشکر چنگیز را چه باید کرد؟ معاشران! دور از رند جمع طنازان خمار بادۀ سرریز را چه باید کرد؟ به شیخ روم بگویید بعد غیبت شمس غبار جادۀ تبریز را چه باید کرد؟ به خواب رفتۀ من! امشب از «عبید» بپرس ریای گربۀ پرهیز را چه باید کرد؟ بخند تا به هوای تو خنده گریه کنیم پس از تو خندۀ غم‌خیز را چه باید کرد؟ پس از تو خیل «مقامات» را چه باید گفت؟ «رفوزه‌های پس ِ میز» را چه باید کرد؟ ☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻دوراهی راه و چاه (پرونده‌کتاب را با یادداشتی از ادامه می‌دهیم. طهماسبی از این یادداشت دلیل‌های خود برای معرفی این کتاب و دلکش بودنش را توضیح می‌دهد. این یادداشت را با هم می‌خوانیم.) ▪️«...نعلین‌های آلبالویی، اتّفاقاً کتابی است که مشخّصاً دغدغۀ درونی نویسنده را با مخاطب به اشتراک می‌گذارد؛ امّا تقریباً در هیچ‌جا، در عین طرح عمیق مسالۀ خود، روح را آلوده به حجاب‌های تشویش‌آفرین نمی‌کند و پالایشگری خود را در سطح کتاب، به نظر می‌رسد که انجام می‌دهد، و این به‌نظرم خاصیّت قلم نویسندۀ اثر است که استواری و متانت خاصّی در کنار شیرینی کاملاً محسوس و سلامت خود دارد؛ از این جهت، به نظر می‌رسد این متن، نشان تولّد نویسنده‌ای را در خود دارد، که می‌تواند اهل پالایشگری روح باشد؛ چیزی که در این ایّام تکثر بینی دیده‌ها، به شدّت به آن نیاز داریم؛ اما جالب این‌جاست که موضوعات داستان‌های این کتاب، اتّفاقاً بیشتر آرامش‌زدا هستند، نه آرامشزا! و باز با اینحال، پالایش‌کننده هستند نه تشویش‌ساز...» ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید: 🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9847 ☑️ @ShahrestanAdab