🔻بالاترین مقام
(پروندۀ #برای_سپهبد_سلیمانی را با یادداشتی از #محمدرضا_شرفی_خبوشان که بعد از خبر شهادت ایشان نوشته شده است، بهروز میکنیم)
▪️«من درست نفهمیدم حاج #قاسم_سلیمانی به دوست کرمانیاش چی گفته.
حتی آن دوست کرمانیاش هم که این حرف حاج قاسم را برای من نقل میکرد، نفهمیده بود حاج قاسم چی گفته.
دوست کرمانی از احتمال ریاست جمهوری رفیق قدیمیاش پرسیده بود. جواب حاج قاسم این بود: «خیلی کمه برای من».
من و دوست کرمانی حاج قاسم به همهچیز فکر کردیم، الّا کنایۀ این مرد به مقام والای شهادت.
حق داشتیم، چون باور نمیکردیم قرار است حاج قاسم به این زودی مقامش از همۀ رئیس جمهورهای دنیا بالاتر برود.»
☑️ @ShahrestanAdab
🔻خون تو
(شعر #اعظم_سعادتمند در پروندۀ #برای_سپهبد_سلیمانی)
در پیشِروی ما خیابانی که باریک است
پر میزنی اما جهان پشت ترافیک است
اخبار صبح شنبه از خون تو میگوید
خون تو یعنی جمعۀ دیدار نزدیک است
اخبار میگوید تو را کشتند و در گوشم
این جمله مثل آخرین دستور شلیک است
خون تو چون انبار باروت است، خواهد زد
آتش به سر تا پای دنیایی که تاریک است
آری، شهادت عین آزادیست مرد، ای مرد!
این بیتها تنها برای عرض تبریک است
☑️ @ShahrestanAdab
🔻۱۷۹ گل پرپر
(شعری از #محمود_اکرامی_فر در سوگ جانباختگان پرواز #هواپیمای_اوکراینی)
▪️صدوهفتادونُه ستاره شبی، روی دشت برهنه باريدند
صدوهفتادونُهه گل قرمز، مرگ را با دو چشم خود دیدند
صدوهفتادونُه گل پرپر، صدوهفتادونُه كبوتر، پر
صدوهفتادونُه پسر، دختر، با چه جرم و گناه كوچیدند؟
ایزمینی كه پست و نامردی، سخت خونخوارهای وخونسردی
دخترانی به خاكت افتادند، كه همه مهر و ماه و ناهیدند
آسمان كاش زیر و رو بشوی، تیغ در گُرده و گلو بشوی
كاش با مرگ روبرو بشوی، كُشتگان تو ماه و خورشیدند
زندگی خانهات خراب شود، جسم و جان توآسياب شود
دلت از درد و غم کباب شود، كه زن و مرد از تو رنجیدند
با هزاران هزار استغفار، ایخدا، صاحب كم و بسیار
صدوهفتادونُه نفر بیدار، از چه رو خواب مرگ میدیدند؟
☑️ @ShahrestanAdab
🔻ملتی مانده بین «بوف کور» و «دارالمجانین»
(یادداشتی از #محمدقائم_خانی در سالروز تولد پدر داستاننویسی فارسی، #محمدعلی_جمالزاده)
▪️«حتی هنوز هم یکی از راههای دیدهشدن در ادبیات داستانی و حتی فراتر از ادبیات، صحبتکردن از صادق هدایت است، بهویژه در اثری داستانی. ردخور ندارد که نویسنده حلواحلوا میشود و اگر بر عرش ننشیند، جایش در صدر مجالس محفوظ است. بهویژه اگر متن در رابطه با "بوف کور" باشد که بینامتنیت و ساختارگرایی و پساساختارگرایی و هزار النگدولنگ دیگر میآید وسط و همهجور آفرین و مرحبایی به خیک صاحب سطور بسته میشود که آن سرش ناپیداست. مهم هم نیست که نویسنده از چه منظری و با چه وزن و غنایی سراغ "بوف کور" میرود، فقط یادی بکند به عظمت یا خوشی یا شکوه یا دقت یا ظرافت یا عمق یا مجیز و شبهمجیز دیگری، به قدر دیدن کافی است. اما اگر هوس کند که به پروپاچۀ حضرت هدایت بپیچد یا ذهن علیلش برود سمت نکتهای و اشارتی، پروندۀ روز حساب صاحب نوشته همین دنیا پیش چشمش میآید. دیگر طعنه و کنایه که جرمبودنش محرز است و عقابش به تأخیر نمیافتد...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11378
☑️ @ShahrestanAdab
🔻این زمستان
(شعری از #زهرا_علیشاهی در واکنش به اتفاقات اخیر کشورمان)
▪️گم نکن جاده عبورت را
در شبانگاه تیره نورت را
گرچه زخم است مرهم از پی زخم
دل رنجیده ی صبورت را
این زمستان هلا نسوزاند
هموطن! چله غرورت را
شاخه ی قد کشیده، آفت نیست
به تبر عرضه دار زورت را
مده دست مترسکان فریب
عزت و شوکت و شعورت را
دست تزویر اگر قلم نشود
در همین باغ کنده گورت را
دشمنت انتقام میگیرد
بغض این سالها حضورت را
مرگ، امروز خط پایان نیست
زنده کن خاطرات دورت را
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مشروح نشست «الهیات روایی شر» در شهرستان ادب
(به میزبانی محفل #یکشنبه_های_داستان با حضور دکتر #نعیمه_پورمحمدی و دکتر #محمد_حقانی_فضل)
▪️ «...با همۀ اینها زمانی که وارد الهیات مدرن میشویم، شرایط خیلی بهتر میشود. اصل الهیات روایی این است که ما باید نظریه را کنار بگذاریم، به سراغ انسانهای رنجکشیده برویم و ببینیم آنها چطور حین رنج کشیدن ایمان خودشان را حفظ کردهاند. باید زندگی آنها را صورتبندی و روایت کنیم و اساساً کار الهیات چیزی جز روایت کردن نیست. الهیات اعتراض، الهیات اگزیستانسی، الهیات شبانی، الهیات ضعف خدا، الهیات مرگ خدا، الهیات معلولیت وجود دارند و هر کدام از این الهیاتهای مدرن درواقع با خاستگاه روایت، از تجربههای زیستۀ اشخاصی که رنج کشیدند شروع میشود. الهیات مدرن از این جهت بسیار جذاب هستند که نقطۀ عطف هر کدام تجربۀ زیستهای است که به خوبی روایت میشود و پس از آن چرخش روایی به خوبی صورت میگیرد و میتواند مخاطب را به خوبی با خود همراه کند و بر او اثر بگذارد...»
🔗 متن کامل این گزارش را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11445
#درباره_شر
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پروندهکتاب «من پناهنده نیستم» در سایت شهرستان ادب گشوده شد
▪️#رضوی_عاشور رماننویس و منتقد ادبی، استاد دانشگاه مصری و از چهرههای مهم ادبیات عرب و ادبیات مقاومت امروز بود. برخی آثار این نویسنده به زبانهای انگلیسی، اسپانیایی، ایتالیایی و اندونزیایی ترجمه شده و چند کتاب او برندۀ جایزههای متعدد ادبی از جمله بهترین کتاب نمایشگاه بینالمللی کتاب قاهره و جایزۀ ادبی کنستانتین کاوافی شدهاند. همسر رضوی عاشور، «مرید برغوثی» ادیب و شاعر فلسطینی است. این بانوی نویسنده سرانجام در سال ۲۰۱۴، در سن ۶۸ سالگی و در پی بیماری در قاهره درگذشت.
از مهمترین آثار رضوی عاشور میتوان به «سهگانۀ گرانادا»، «سراج» و «طنطوریه» اشاره کرد. سهگانۀ گرانادا که قصهاش در اسپانیا میگذرد، برگزیدۀ کتاب سال مصر و یکی از صد رمان برتر جهان عرب شده است. سراج، همان رمانی است که انقلاب یمن در آن پیشبینی شده است و طنطوریه رمان مهم او با موضوع مسئلۀ فلسطین است. رمانی که آخرین اثر این نویسندۀ بزرگ مصری است و تنها چهارسال پیش از درگذشت نابههنگام او منتشر شد.
طنطوریه در سال ۱۳۹۷ با عنوان #من_پناهنده_نیستم با ترجمۀ مترجم توانمند کشورمان، خانم #اسما_خواجه_زاده توسط #انتشارات_شهرستان_ادب راهی بازار نشر شد. «من پناهنده نیستم» زندگی یک خانوادۀ فلسطینی اهل طنطوره - روستایی ساحلی است که در ۴۹ کیلومتری حیفا در جنوب فلسطین واقع شده - را روایت میکند. اسماء خواجهزاده مترجم این کتاب در مقدمۀ اثر نوشته است: «این رمان روایت درد است؛ درد خانوادهای فلسطینی که زنی به نام رقیه راوی آن است و زندگی فلسطینیان را از نکبت سال ۱۹۴۸ تا آزادسازی جنوب لبنان به دست حزبالله در انعکاس آن به تماشا میگذارد. قصۀ از دست دادن، آوارگی، پناهندگی، برپایی دولت یهود، مقاومت مردم طنطوره در مقابل صهیونیستها، استعمار انگلیس، ورود ارتشهای عربی به فلسطین، رنج مهاجرت، جنگ داخلی لبنان، حملۀ اسرائیل، حمله به بیروت، قتل عام، کشتار صبرا و شتیلا، کشته شدن چهرههای مطرح فکر و ادب و هنر فلسطین از غسان کنفانی (ادیب فلسطینی) تا کاریکاتوریست مشهور، ناجی علی (که در لندن کشته شد)، تلاش صهیونیستها برای سرقت تاریخ و میراث فلسطین، غصه، دلتنگی، به یکدیگر نزدیک شدن، خوشبختی و عشق، جمع کردن اضداد در کنار هم برای بافتن تار و پود قصۀ آدمهایی که دور از وطن با عشق به وطن زندگی کرده و با عشق میمیرند. قصهای که آنچنان دقیق به بیان جزئیات میپردازد که به یکی از مهمترین رمانهای مربوط به واقعۀ سال ۱۹۴۸ فلسطین در ادبیات روایی عرب تبدیل شده است».
اسماء خواجهزاده از مترجمان توانمند کشورمان است که جدا از کتاب مهم من پناهنده نیستم، کتابهای خواندنی دیگری نیز با ترجمه او راهی بازار نشر شدهاند؛ رمان «آن دختر یهودی» نوشتۀ خوله حمدی، «گزیده اشعار سیاسی نزار قبانی»، «سید حسن نصرالله انقلابی جنوبی» نوشتۀ رفعت سید احمد از جمله آثار ترجمهشده توسط خانم خواجهزاده هستند.
«پروندههای کتاب» عنوان یکی از ستونهای سایت شهرستان ادب است که در هر صفحۀ خود به یکی از کتابهای امروز ادبیات خلاقه - اعم از شعر، مجموعه داستان و رمان - میپردازد. پیش از این هجده پروندهکتاب در سایت شهرستان ادب منتشر شده بود و اینک در نوزدهمین پرونده به بهانۀ فرارسیدن روز غزه سراغ کتاب «من پناهنده نیستم» میرویم. کتابی که از ابتدای انتشار با استقبال خوانندگان حرفهای ادبیات مواجه شده است.
🔗 برای مطالعۀ مطالب پروندهکتاب «من پناهنده نیستم»، به صفحۀ اختصاصی این رمان در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11448
☑️ @ShahrestanAdab
🔻خاکی که پروریده مرا، دوستان کجاست؟
(یادداشت #آزاده_جهان_احمدی بر رمان #من_پناهنده_نیستم اثر #رضوی_عاشور)
▪️«..."رضوی عاشور" بانوی نویسندۀ مصری داستان آوارگی و تجاوز به روح و غرور آدمها را از منظر و نگاهی زنانه روایت میکند. رقیه راوی داستان به اصرار پسرش "حسن خاطراتش را مینویسد. نظم حاکم بر داستان به ساختار خاطرهنویسی تنه میزند، اما در یک پلان کلی کاملاً شکل رمان دارد. برای علت این ادعا علاوه بر زاویۀ دید و شخصیتهای داستان، باید به رفت و برگشتهای زمانی هم اشاره کرد. گاهی رقیه سیزده ساله از سال ۱۹۴۸ به هفتاد سالگی و زمان حالش در کانادا میآید. نویسنده با این ترفند علاوه بر تشدید فرم داستانی در کل اثر از ملال در طول داستان هم جلوگیری میکند...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11450
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بازگشایی «پروندۀ برفیه» در سایت شهرستان ادب
▪️فصل زمستان، مانند تمام سوژههای دیگر طبیعت، از گذشته مورد توجه شاعران و نویسندگان بوده است؛ در ادبیات فارسی ما هم توصیفهای زیبا و جانداری از سوز و سرمای برف وجود دارد که شاید مخاطب موقع خوانش آنها سوز سرمای برف را بر صورت خود حس کند.
به همین مناسبت و با شروع فصل زمستان و چند بارش زیبای برف در شهرهایمان، پروندهی شعر و داستان #برفیه در سایت شهرستان ادب افتتاح شد. این پرونده در دو بخش شعر و داستان شروع به کار کرده است که تابهحال اشعاری برفی از کمالالدین اسماعیل، پروین اعتصامی، احمد شاملو، سیدحسن مبارز و داستانی زمستانی از زویا پیرزاد و... در آن منتشر شده است. در این روزهای زمستان ۹۸ نیز این پرونده با اشعار و داستانهای تازهای بهروز خواهد شد. شما مخاطبان عزیز سایت شهرستان ادب را در این زمستان زیبا به خواندن پروندۀ برفیه شهرستان ادب دعوت میکنیم:
🔗 پروندۀ برفیۀ سایت شهرستان ادب:
shahrestanadab.com/برفیه
همچنین پیش از این در سایت شهرستان ادب پروندۀ «شعر پاییزی» و پروندۀ «بهاریه» نیز – در بخش شعر- منتشر شده بود:
🔗 پروندۀ «شعر پاییزی»:
shahrestanadab.com/پرونده-شعر-پاییزی
🔗 پروندۀ «بهاریه»:
shahrestanadab.com/پرونده-بهاریه
☑️ @ShahrestanAdab
🔻در عبور از زمستان
(شعری زمستانی از استاد #محمدرضا_شفیعی_کدکنی در پروندۀ #برفیه شهرستان ادب)
▪️ایستاده
«ابر و
باد و
ماه و
خورشید و
فلک»، از کار
زیر این برف شبانگاهی
بدتر از کژدم،
میگزد سرمای دی ماهی
کرده موج برکه در یخ برف
دست و پای خویشتن گم
زیر صد فرسنگ برف،
اما
در عبور است از زمستان دانۀ گندم
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مشروح جلسۀ نقد و بررسی رمان «رمق» در حلقۀ فیروزه
(در پروندهکتاب #رمق نوشته #مجید_اسطیری)
▪️«...رمق، داستانی کاملاً سیاسی است و موضوعی بینالمللی دارد؛ زیرا پای اسرائیل به میان کشیده شده است، درحالیکه در ادبیات ما به چنین موضوعهایی زیاد پرداخته نشده است. به نظر بنده این موضوع در فضای ادبی کشور بکر و هوشمندانه است. البته اثر خالی از آسیب هم نیست، ازجمله این که خودش را به قرائتی رسمی از این ماجرا نزدیک میکند. اگر قرائت را شخصی میکرد، بهتر میبود. این مسأله باعث میشود مخاطب در داستان فرو نرود؛ زیرا آن را هماهنگ با شعارهای خیابانی و تلویزیونی قلمداد میکند. هرچند نویسنده تلاش خود را کرده، اما به نظر بنده از این منظر دچار آسیب گردیده است. البته نکتۀ مثبت این رمان، رویارویی با اسرائیل در داخل ایران است که در قالب فوتبال بیان شده است نه مثلاً در قابل جنگ در جنوب لبنان...»
🔗 مشروح این جلسه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11383
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مشروح جلسه نقد و بررسی «من پناهنده نیستم» در عصرانۀ داستان
(با حضور مترجم کتاب #اسما_خواجه_زاده در پروندهکتاب #من_پناهنده_نیستم اثر #رضوی_عاشور)
▪️ «... مهدی کفاش در بخش دیگری از صحبتهایش افزود: من وقتی با نسخۀ اولیۀ کتاب مواجه شدم، نامش طنطوریه بود. طنطوریه اشاره دارد به ماجرایی که پیرامون طنطوریه ـیک روستای ساحلی در فلسطین اشغالیـ روی میدهد، ولی بعداً نویسنده خلاقیت به خرج میدهد و نامش را در ایران با عنوان "من پناهنده نیستم" منتشر میکند. نویسندۀ کتاب، خانم رضوآ عاشور است. من هم مانند شما رضوی خواندم. رهبری در نمایشگاه کتاب اسم درست آن را یادمان داد، ایشان نام درستش را خواند و گفت این رضوآ عاشور است و ایشان نویسنده را میشناخت...»
🔗 متن کامل این نشست را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11219
☑️ @ShahrestanAdab
🔻به مناسبت روز جهانی غزه، فیلم کامل شعرخوانیهای پنجمین شب از #شبهای_شعر_مقاومت منتشر شد
🎬 #الدكتور_حسین_حایك
aparat.com/v/a8CXn
🎬 #الدکتور_عادل_یونس
aparat.com/v/G4Mcs
🎬 #احمد_حسن_الحجیری
aparat.com/v/sf3xk
🎬 #ناصر_فیض
aparat.com/v/veP1n
🎬 #علی_محمد_مؤدب
aparat.com/v/r2U0g
🎬 #عبدالرحیم_سعیدی_راد
aparat.com/v/nKUcu
🎬 #ایمان_طرفه
aparat.com/v/wu9tR
🎬 #علی_داودی
aparat.com/v/O8gvR
🎬 #میلاد_عرفانپور
aparat.com/v/oCRFB
🎬 #محسن_رضوانی
aparat.com/v/RZVcL
🎬 #سمانه_خلف_زاده
aparat.com/v/uE2id
#شب_های_شعر_مقاومت
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 فراخوان شعر یادمان سردار ایران و ۱۷۶ کبوتر مهاجر منتشر شد
🔗https://shahrestanadab.com/Content/ID/11457/
☑️ @ShahrestanAdab
🔻 اشتباه بزرگ
(یک شعر سپید زمستانی از #محمدتقی_عزیزیان در پروندۀ #برفیه)
▪️ب
ر
ف
وقتی
غلط های زمین را
لاک گرفت
زمین
تنها
اشتباه بزرگی بود
☑️ @ShahrestanAdab
🔻نظر دانشآموزان یک دبیرستان دربارۀ رمان «من پناهنده نیستم»
(ریویوی هشت دانشآموز پایۀ نهم دربارۀ رمان #رضوی_عاشور در پروندهکتاب #من_پناهنده_نیستم)
▪️«یک سال از عمر کلاس کتابخوانیمان میگذشت که برای تکمیل روند آموزشی بچهها تصمیم گرفتیم بعضی از قسمتهای کلاس کتابخوانی را با کلاسهای جامعهشناسی و پژوهش هماهنگ کنیم. مثلاً اگر در کلاس پژوهش مستندی در مورد موضوعی خاص میبینند، در کلاس کتابخوانی هم کتابی در همان مورد بخوانند. برای همین اولین کتاب سال جدید، کتابی در مورد فلسطین بود. رمانهای مختلفی در مورد فلسطین را سبک و سنگین کردم، اما درنهایت به «من پناهنده نیستم» رسیدم. حقیقتش این است که ابتدای کتاب به قدری من را جذب کرد که دیگر برای خواندن ادامهاش معطل نکردم و آن را در صدر لیست کتابخوانی سال جدید قرار دادم. این یک قمار عظیم بود، کتاب من پناهنده نیستم با همۀ خوبیهاش کتابی پرحجم با نثری سنگین بود. چیزهایی که نوجوانها از آن فراریاند و اگر از این کتاب خوششان نمیآمد، یعنی سال جدید را با شکست بزرگی شروع میکردیم، اما انتهای ماجرا به داستان متفاوتی ختم شد...»
🔗 ادامۀ این مطلب را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11460
☑️ @ShahrestanAdab
🔻بازگشایی پروندهپرتره «فردوسی» در سایت شهرستان ادب
(به مناسبت زادروز حکیم ابوالقاسم #فردوسی خالق شاهنامه)
▪️به مناسبت زادروز حکیم ابوالقاسم فردوسی، پروندهپرتره «فردوسی» را که پیش از این بیستوپنجم اردیبهشتماه روز گرامیداشتِ ایشان منتشر شده بود بازگشایی میکنیم.
گفتنیاست بعضی از پژوهشگران بر اینباورند که با توجه به این ابیات:
چو آدینه هرمزد بهمن بود / بر این کار فرّخ نشیمن بود
می لعل پیش آور ای هاشمی / ز خمّی که هرگز نگیرد کمی
چو شصت و سه شد سال شد گوش کر / ز بیشی چرا جویم آیین و فر
و بیت «شب اورمزد آمد از ماه دی / ز گفتن بیاسای و بردار می» که حدود ۸۰۰ بیت پیش از آنها در شاهنامه آمده است، فردوسی در سوم دی ماه سال ۳۰۸ یزدگردی برابر با اول بهمن زاده شده است.
در این پرونده جدا از گزارشها، اخبار و یادداشتهای تحلیلی خواندنی هیئت تحریریه، مصاحبهای اختصاصی با دکتر کزازی و کلیپی که شهرستان ادب بر اساس سخنان آیتالله جوادی آملی با موضوع فردوسی ساخته است را مشاهده میکنید.
🔗 صفحه این پرونده:
shahrestanadab.com/پرونده-پرتره-فردوسی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻وصف خرد
(خرد و خردورزی از مهمترین باورهای حکیم ابوالقاسم #فردوسی شاعر بزرگ ایرانی است. در زادروز این چهره بینظیر ابدیات پارسی و در تازهترین مطلب پروندهپرتره فردوسی شما را به بازخوانی بخش "وصف خرد" در آغاز #شاهنامه دعوت میکنیم)
▪️کنون ای خردمند وصف خرد
بدین جایگه گفتن اندرخورد
کنون تا چه داری بیار از خرد
که گوش نیوشنده زو برخورد
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
ازو شادمانی وزویت غمیست
وزویت فزونی وزویت کمیست
خرد تیره و مرد روشن روان
نباشد همی شادمان یک زمان
چه گفت آن خردمند مرد خرد
که دانا ز گفتار از برخورد
کسی کو خرد را ندارد ز پیش
دلش گردد از کردهٔ خویش ریش
هشیوار دیوانه خواند ورا
همان خویش بیگانه داند ورا
ازویی به هر دو سرای ارجمند
گسسته خرد پای دارد ببند
خرد چشم جانست چون بنگری
تو بیچشم شادان جهان نسپری
نخست آفرینش خرد را شناس
نگهبان جانست و آن سه پاس
سه پاس تو چشم است وگوش و زبان
کزین سه رسد نیک و بد بیگمان
خرد را و جان را که یارد ستود
و گر من ستایم که یارد شنود
حکیما چو کس نیست گفتن چه سود
ازین پس بگو کافرینش چه بود
تویی کردهٔ کردگار جهان
ببینی همی آشکار و نهان
به گفتار دانندگان راه جوی
به گیتی بپوی و به هر کس بگوی
ز هر دانشی چون سخن بشنوی
از آموختن یک زمان نغنوی
چو دیدار یابی به شاخ سخن
بدانی که دانش نیاید به بن
☑️ @ShahrestanAdab