شهرستان ادب
🔻بررسی فلسفه و اصالت نوحه و شعر #اربعین
(در گفتگو با #حسن_صنوبری)
▪️«شعر هنرش این است که نتایج تفکر را خلاصه کند و سعی کند با همه مخاطبان، تفکر را تقسیم کند. وظیفه ما این است که همه ابعاد اربعین را منتقل کنیم. هم بعد عرفانی و سیاسی و هم بعد همزیستی مسالمتآمیز و ارتباط فرهنگی را در شعرها بیاوریم و کاری کنیم مخاطب به آن فکر کند و نتیجه فقط احساس نباشد. دین احساسی صرف دینی درونتهی است، مثل دین عقلی صرف که هیچ ارزش و ماندگاری ندارد.
یکی از اتفاقهای مهمی که در حوزه شعر اربعین افتاده است، نوحه عربیای است که آقای میثم مطیعی خواندند. همان نوحه «انتم الشرفا، انتم الکرماء». آن سالی که خواندند جوابش نیامده بود ولی امسال آمد و ما دیدیم که چند مداح عراقی جواب آن را دادند. یعنی حالا که تو قدردانی میکنی ما هم از شما قدردانی میکنیم. این یکی از مهمترین کارکردهای هنر است که به هم بگوییم که دوست داریم همدیگر را..»
ادامهی این گفتگو را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9648
پرونده #ادبیات_عاشورایی
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻در اخبار نبشتهاست... | شماره پنجم
(گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات در ایران و جهان به روایت شهرستان ادب)
▪️در پنجمین مطلب ستون #در_اخبار_نبشته_است از شما دعوت میکنیم گزیده اخبار مهم هفته با موضوع کتاب و ادبیات را به روایت شهرستان ادب بخوانید.
در این هفته خبرهایی داریم از حواشی فهرست نهایی نامزدهای #جایزه_تی_اس_الیوت ، اتفاقی که در موضوع #قاچاق_کتاب افتاده است ، یک #راننده_تاکسی عجیب غریب و همچنین چهرههایی چون #کلر_ژوبرت ، #ناصر_ایرانی و #محمد_سرور_رجایی .
مطالب این هفته، از نوشتههای هفته گذشته خبرگزاری مهر، خبرگزاری فارس، گاردین، ایبنا و با همکاری #گروه_ترجمه_شهرستان_ادب گردآوری شده است.
این اخبار را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9647
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻شگفتا راه عشق است این!
▪️ستون شعر سایت شهرستان ادب را با غزلی خواندنی و زیبا از خانم #فاطمه عارف_نژاد با موضوع راهپیمایی با شکوه #اربعین بهروز میکنیم. عارفنژاد متولد زاهدان و از شاعران توانمند عضو دوره آفتابگردانهاست.
شگفتا راه عشق است این، که مرد جاده میخواهد
حریفی پاک باز و امتحان پس داده میخواهد
مسافر را پیاده، داغدیده، صاحب دردی
ورای دردهای پیش پا افتاده میخواهد
دلی آرام و پر غوغا، سری شوریده و شیدا
دلی سرمست جان دادن، سری دلداده میخواهد
مسلمان و مسیحی را به حریت فراخوانده
جدا از دین و ایمان، آدمی آزاده میخواهد
ندارد هیچ آدابی و ترتیبی اگر عشق است
نه محرابی و نه تسبیح، نه سجاده میخواهد
هلا جامانده از این راه! آخر تو چه کم داری؟
مگر این جاده غیر از شوق فوق العاده میخواهد؟
حسین بن علی تنهاست ای یاران به پا خیزید
که اینک وارث او لشکری آماده میخواهد
کشانده در بیابان اندک اندک جمع مستان را
بگو ساقی بیاید! میهمانش باده میخواهد
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻«ترکانِ پارسیگوی در #ادبیات_عاشورایی
(یادداشتی از #امیر_سلیمانی)
▪️«... چه سعادتی بالاتر از این که نام بزرگانی چون نیّر تبریزی، انور اردبیلی، سیدرضا حسینی تبریزی (سعدی زمان)، یحیوی اردبیلی، عاصم زنجانی، صراف تبریزی، منزوی اردبیلی، دلکش زنجانی، ذهنیزادهی تبریزی، غریق زنجانی، ناظم تبریزی و... امروز در هر جمع عزادار سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام زنده است و آثارشان متبرک از اشکهای خالصانهی خیل مشتاقان عاشوراست.
شاعران اهل تغزل و عاشقانهسرای خطهی آذربایجان هم از این قافلهی عشق دور نبودهاند و آزادگی خویش را با اشعار آیینی خویش فریاد کردهاند. اگرچه بخش اعظمی از سرودههای بزرگانی چون استاد شهریار و استاد حسین منزوی غزلیات عاشقانه است، اما خاکساری و ارادت خود بر آستان قدس اهل بیت علیهم السلام را پنهان نکردهاند. مرحوم استاد شهریار اشعاری فاخر به دو زبان ترکی و فارسی در مدح و مرثیهی اهل بیت(ع) سروده است که دو غزل «شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین» و «علی ای همای رحمت» از معروفترین آنهاست. زندهیاد استاد حسین منزوی نیز کتابی مستقل در مدح و مرثیهی حضرات معصومین (ع) با عنوان «فانوسهای آفتابی» منتشر کرده است.
شاعران شوریدهای هم عمر خود را وقف دلدادگی بر سید و سالار شهیدان کردهاند و جز برای مدح و ثنای اهل بیت پیامبر(ع) دست به قلم نبردهاند. در مجال کوتاه این نوشتار سعی بر این است پس از آشنایی مختصر، ابیاتی از ترکان پارسیگوی، استاد مرحوم رحیم منزوی اردبیلی، استاد عسگر شاهیزاده اردبیلی و استاد ولیالله کلامی زنجانی، که شهرتی درخور یافتهاند را بازخوانی کنیم...»
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9651
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 یک واقعهی فاجعهبار
(دهمین صفحه از #یک_صفحه_خوب_از_یک_رمان_خوب را به بازخوانی صفحهای از رمان #مرشد_و_مارگریتا اثر معروف #میخائیل_بولگاکفاختصاص میدهیم)
▪️ «...برای مدتی مردم را اینطوری دستبهسر میکردند که میگفتند لیخودیف در آپارتمانش است، ولی این کار سبب میشد تلفنکنندگان بیشتر عصبانی شوند؛ آنها اعلان میکردند که به منزل لیخودیف زنگ زدهاند و جواب گرفتهاند که به واریته رفته است.
یکبار خانم برافروختهای زنگ زد و مصرانه خواست که با ریمسکی صحبت کند، ولی به او پیشنهاد شد که با خانم ریمسکی در منزل تماس بگیرد، گوشی هقهقکنان جواب داد که خودش خانم ریمسکی است و اثری از آثار ریمسکی در منزل نیست. داستان عجیبی بر سر زبانها افتاد. یکی از زنان نظافتچی همهجا شایعه میکرد که وقتی برای نظافت وارد اتاق حسابدار شده، دیده که در باز است و چراغ، روشن است و پنجرۀ مشرف به باغ، شکسته و یکصندلی در اتاق، دمر افتاده و کسی هم در اتاق نیست... »
ادامهی این صفحه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9605
☑️@ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻بگذار بماند
(داستانی در حال و هوای پیادهروی #اربعین از #مهدی_کفاش)
▪️ «... آقااسماعیل هوس کرد از روی ویلچر پایین بیاید و پیادهروی کند. اول سختش بود و بعد پابهپای پیادهها میآمد. ویلچر شدهبود چرخ دستی و رویش ساک و کولهها بود. گاهی ابراهیم آن را هل میداد و گاهی سمیرا. آقااسماعیل دیگر صحبت نمیکرد. شده بود صمٌ بکم. اما وقتی که ابراهیم میخواست عکس بگیرد، میخندید و ابراهیم و سمیرا را به آغوش میکشید. عکسهای یکنفرهاش کمتر شده بود و بیشتر اشاره میکرد که سهنفره عکس بگیرند. صبح روز چهارم در هلالیات مهمان خانوادهی عربی بودند. وقتی سمیرا برای نماز صبح بیدار شد و رفت تا اتاق مردانه که ابراهیم را برای ادامهی مسیر از خواب بیدار کند، ابراهیم فریاد زد که پدر نیست. خانوادهی عرب نمیفهمیدند که چه اتفاقی افتاده است. مَبیت شان حاشیهی کانال آبی بود که میرسید به شعبهای از فرات. ابراهیم دوید تا لب کانال، چشم چرخاند به هر دو سوی کانال پرآب، شاید نشانی از پدر ببیند... »
ادامهی این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9653
☑️@ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 کورسوی امیدی دربرابر سیلهای زبانبرانداز
(یادداشت #محمدقائم_خانی در پروندهی #ادبیات_عاشورایی سایت شهرستان ادب)
▪️ «... یکی از تفاوتهای معنادار طبقات پایین با طبقهی متوسط شهری، تعداد هیئات عزاداری حاضر در این طبقات و فراوانی برگزاری جلسات عزاداری امام حسین (ع) است. هرچند که امروزه (تحت تأثیر ترانهها و موسیقی جدید)، عزاداریها هم دچار آسیبهای جدی زبانی شدهاند، اما هنوز که هنوز است بدنهی اصلی نوحهها و روضهها با ساختاری نزدیک به ساختار کهن و غنی زبان فارسی اجرا میشود و کلیت این محافل از فروپاشیدگی زبانی (که رسانهها و دانشگاهها و نهادهای سیاسی و... در ایران با آن درگیر هستند)، دور افتادهاند و جوهر درونی زبان را حفظ کردهاند... »
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9633
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 ادبیات متعهد در آثار علیاشرف درویشیان
(یادداشتی از #ندا_هاشمی به مناسبت روزهای درگذشت نویسندهی معاصر #علی_اشرف_درویشیان)
▪️ «... درویشیان در زمان پهلوی بهعنوان یکی از منتقدان حکومت در زمرۀ نویسندگان چپگرا قرار میگرفت و داستانهای او سرشار از مفاهیم سوسیالیستی است. یکی از این مفاهیم، تضاد طبقاتی است. وی تضاد طبقاتی را در داستانهایش با توصیف بالاشهر و پایینشهر و نیز تقسیم شخصیتهای داستان به فقیر و غنی نشان داده است. مثلاً در داستان «سه خم خسروی» این تضاد را چنین توصیف کرده است که بچههای بالاشهر از برف و سرما لذت میبرند و آن را وسیلهای برای سرگرمی خود میدانند ولی کودکان پایینشهر با لرز و اشک به مدرسه میرفتند. در داستان «دکان بابام» تضاد را با نور خانهها مشخص میکند، هرخانهای که پر نور بود و چراغ زنبوری داشتند یعنی وضعشان خوب بود! و در مقابل، خانههایی که نور ضعیفی در شبها داشتند، در اوضاع بد اقتصادی بهسر میبردند... »
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9655
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 موکب الرضا
(شعری از کتاب #سفرنامه_با_صاد سرودهی #سیدمهدی_موسوی در پروندهی #ادبیات_عاشورایی سایت شهرستان ادب)
▪️ آبشار رحمت و ملاطفت
در حریم جاده جلوه کرده است
ما به موکب رضا رسیدهایم
قلب بچهآهوی قریحهام چه تند میزند!
من به اتفاق طبع شاعرانهام
رو به مشرق وجود
از خیال خود حجابهای تیره را کنار میزنم
خاک طوس را
در مسیر اربعین شفیع عزم خویش میکنم
تن به آبشار میزنم.
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 مشکل آساننما
(اشارهای دربارهی #شعر_هیئت به قلم #علی_داودی در پروندهی #ادبیات_عاشورایی سایت شهرستان ادب)
▪️ «... این پشتوانه و این نقش بزرگ، حسّاسیتی دو چندان به شعر هیأت داده و سرودن آن به همین نسبت مشکلتر میشود شعری که در یکبار شنیدن منقلبکنندۀ عاطفی باشد، توامان حرفی تازه بزند که از طرفی متّصل و پیوسته به مکتب اهلبیت باشد و همچنین به زبانی قابل فهم باشد و موسیقی مناسب و قابل زمزمهای آنرا همراهی کند. انصافاً مشکل سادهنمایی است؛ از همینرو علیرغم تولید فراوان شعرهای هیأت، نمونههای ماندگار و مؤثّر چندان نیستند؛ چرا که تعادل بین این اصول، هنرمندی خود را میطلبد. در واقع، ربط چند بُعدی شعر هیأت با زندگی باعث میشود که شاعر معمولی و تکبعدی ابداً نتواند نوحهسرایی کند و مجلسگردان باشد. این کار شاعری همۀ فنّ و ذیوجوه میخواهد... »
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9656
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻بازگشایی پروندهپرتره #قیصر_امین_پور در سایت شهرستان ادب
▪️فردا، هشتمآبانماه، یازدهمین سالگرد درگذشت قیصر شعر فارسی است؛ شاعری که از جنوب آمد و در قلب شعر فارسی نشست. قیصر امینپور از جمله شاعرانیست که آوازهی شخصیتش همراه با شعرش در تاریخ ادبیات فارسی جاودانه خواهد ماند.
با گرامیداشت یاد و خاطرهی قیصر امینپور، در سالگرد درگذشت او شما را به خواندن پروندهپرترهی این شاعر انقلابی، که پیش از این در سایت شهرستان ادب گشوده شده بود، دعوت میکنیم.
گزیدهای از مطالب این پروندهپرتره:
🔸گفتگوی #محمدمهدی_سیار با #دکتر_غلامحسین_دینانی دربارهی شعر و فلسفه و شعر قیصر امینپور
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7421
🔸 راهی که قیصر گشود | گفتوگوی Khamenei.ir با #علی_محمد_مؤدب در سالگرد درگذشت قیصر امینپور
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/6618
🔸 شعر ضدّجنگ و قیصر امینپور | یادداشتی از #علی_داودی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/6576
🔸 «ظهر روز دهم؛ منظومۀ خورشیدی قیصر امینپور» | یادداشتی از #نیلوفر_بختیاری
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/5943
🔸 عطا و لقای قیصر در شعر نیمایی | یادداشتی از #امیررضا_یزدانی
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/5942
🔸چهل شعر از زیباترین سرودهها در سوگ قیصر امینپور
🔗shahrestanadab.com/Content/ID/5940
🔸کلیپ سفر اهالی ادبیات به دیار قیصر امین پور ، گتوند
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/8965
صفحه این پرونده:
🔗 shahrestanadab.com/پرونده-قیصر-امین-پور
☑️@ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 قیصری که من میشناختم
( #محمدرضا_عبدالملکیان، دوست و همراه #قیصر_امین_پور، یادداشتی در صفحهی شخصی خود منتشر کرده است و به ذکر چند خاطره از قیصر پرداخته است. به مناسبت یازدهمین سالگرد درگذشت قیصر، این یادداشت را با هم میخوانیم)
▪️« ... قیصر در یکی از شعرهایش، میگوید «خواهرم فروغ» که نگاه من نیز همینگونه است؛ هر چند که این دو نگاه مشترک، با نوع نگاه طیفی از جماعت اهل سیاست (که البتّه کمترین شناخت را از فروغ و شعر فروغ دارند) دارای تفاوتی محسوس است .
در آن سالها، هر از گاهی به اتّفاق بر سر قبر خواهرمان میرفتیم و با قیصر گفتگو میکردیم.
حاصل آن دیدارهای فروغیاب، بیان این باور مشترک بود که کاش ارگانهای فرهنگی مسئول، توجّه بیشتری نسبت به آرامگاه مشاهیر شعر معاصر ایران داشتند و آنها را از این غربت و انزوا، در کشور خودشان درمیآوردند... »
ادامهی این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9666
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻 افسانهی جنگ
( امروز هشتم آبان، سالگرد شهادت #حسین_فهمیده است. به این مناسبت و در ادامه پروندهی #ادبیات_جنگ_و_دفاع_مقدس سایت شهرستان ادب، شعری میخوانیم از کتاب #تا_همین_غزل سرودهی #غلامعلی_مهدی_خانی)
▪️ «سروده شد یکهفته پس از شهادت شهید فهمیده»
نقش خون، طرح گل بود بر سنگ، بچهها یادتان مانده یا نه؟
با تبار گل لاله همرنگ، بچهها یادتان مانده یا نه؟
روزگاری علم بود بر دوش، روز و شبها قلم بود بر دوش
یارمان بود فرسنگفرسنگ، بچهها یادتان مانده یا نه؟
آنطرف جبهه بود و شط خون بوی باروت و دود و شط خون
اینطرف مادران با دلی تنگ، بچهها یادتان مانده یا نه؟
آنطرف گُرد نادیدهای بود سیزدهساله فهمیدهای بود
یار پیران صورت پرآزنگ، بچهها یادتان مانده یا نه؟
مردهای کفنپوش زخمی، نوجوانان خودجوش زخمی
یاس و داس و شب تار و نیزنگ، بچهها یادتان مانده یا نه؟
صوت تکبیر بود و شب رزم، غرش شیر بود و شب رزم
کاروان در مسیر شباهنگ، بچهها یادتان مانده یا نه؟
نغمهاش نام زهرا در آن بود، رمز «انّّا فتحنا» در آن بود
شروه میخواند مردی خوشآهنگ، بچهها یادتان مانده یا نه؟
شهرزاد شما آنچه گفته است نیست، افسانه حرفش درست است
آنچه امشب شنیدید از جنگ، بچهها یادتان مانده یا نه؟
☑️ @ShahrestanAdab