فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دستنوشته_شهید_نوید🌷
#خطاب_به_مادر_عزیزش
📝من منتظر شما هستم اما از شما جدا نیستم.
مادر بدان اگر من #شهید 🌷 شدم غصه ندارد
و افتخار برای خودم و شما دارد و من منتظرم
شما بیایید و همه چیز را برای شما مهیا میکنم
به شرط صبر و استقامت و ایمان و بدان هر
وقت #یک_سلام ✋ به سیدالشهدا علیه السلام
بدهی من کنار تو حاضر هستم.
#قرار_مادر_و_پسر💕
#یک_سلام_به_سیدالشهدا
مادرم گفته بگو اول ماه
السلام علیک یا اباعبدالله💛
#شهیدنوید_شهیدمادری
شهیدشاهرخضرغاموشهیدمغفوری
#شهید_شاهرخ_ضرغام #مادر (#راوی:) ✍چند روزي از #شــهادت #شــاهرخ گذشــت جلوي درمقرايستاده بودم🍃يك ي
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (69)
#مادر
(#راوی:)
✍من به همراه چند نفرديگربه محل حمله شانزده آذررفتيم🦋 داخل جاده خاكي به دنبال
نفربر سوخته 🍃 قبل ازاينکه من چيزي بگويم مادرش سنگري را نشان دادو
درپشــت سنگرنفربررا پيدا🍃اينجا #شــهيد شــده درسته⁉️با تعجب جلو رفتم ورو
كردم.گفتم: بله، شما از کجا ميدونستيد⁉️
همينطور كه به سنگر خيره شده بود گفت: من همينجارادر خواب ديدم🥰آن دو جوان نوراني همينجا به استقبالش آمدند❗️❗️ اصلا احســاس نميکنم که شهيدبعد ادامه داد🌻 باور کنيد بارها اوراديده ام. شده. مرتب به من سرميزند. هيچوقت من را تنها نمي گذارد❗️خانه اي مناسب در شمال مدتي بعد به همراه بچه هاي گروه پيگيري كرديم وتحويل داديمروزبعد مادر
خانواده اش مهيا كرديم. وتهــران براي اين مادرو
ازعلت اين سند خانه را پس فرستاد. باتعجب به منزلشان رفتم و#شاهرخ كليد وكار سوال كردم. خانم عبدالهي خيلي باآرامش گفت: شاهرخ به اينكارراضي نيست. مي گه من به خاطراين چيزها جبهه نرفتم! ماهم همين خانه برامون بسه.
ســالها بعد از جنگ هم که به ديدن اين مادررفتيم. ميگفت.
اصلا احساس دوری پسرش را نمیکند .میگفت مرتب به من
پسرش هم می گفت :مادرم را بارها دیده ام .بعدا از نماز سر سجاده می نشیند وبسیار عادی با پسرش حرف می زند .انگار #شاهرخ در مقابلش نشسته .
#پایان
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#معجزه ای از یک شهید .
وقتی نویسند در اتاق نشسته بوده و ناگهان صدای شهید در اتاق میپیچد که روایت زندگیش را نویسنده بنویسد ...و خودکار نویسند خود به حرکت در می آید و چند خط از زبان شهید مینویسد......
بشنوید.........
روایت بسیار بسیار بسیار شنیدنی از #شهید زنگی آبادی
یعنی محاله محاله این صوت را بشنوی و دلت زیرو رو نشه و در همون لحظه ظهور آقا صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف رو مسئلت بفرما و سلامتی پرچمداران آقا سید علی جان رو .
#پیشنهاددانلود
#ادمین🥀💔
♥️🕊
✨پندار ما این است که ما مانده ایم
وشهدا رفته اند، اما حقیقت آن است
که زمان ما را با خود برده است و
شهدا مانده اند.🌼
️ما نمک خورده اهل بیت و حضرت زینب(س) هستیم و از بچگی داخل هیئت ها بودیم و الان باید درس خود را پس بدهیم. از دوستان خواهش می شود هیچ وقت رهبرمان آقا سیدعلی را تنها نگذارید! من آبروی ارتش را در این میدان حفظ میکنم...
🔸 فرازی از وصیت نامه اولین #شهید مدافع حرم ارتش اسلام
#شهید_مدافع_حرم
#حاج_محسن_قوطاسلو
#شهیدانه
نامش عبدالمطلباَکبری
بود.😊
زمان جنگ توی محل ما مکانیکی🚘 میکرد و چون کر و لال بود، خیلیا مسخرهش میکردن.😞
یه روز رفتیم سر قبر پسرعموی شهیدش ” شهیدغلامرضا اکبری“
عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش #نوشت ”شهید عبدالمطلب اکبری“!🤗
ما هم خندیدیم ومسخرهش کردیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ #قبر کرد و با دست، نوشتهش رو #پاک کرد😶 و سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت…😞👤
🖇فردای اون روز عازم #جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد #شهید شد🥀 و پیکرش رو آوردن.
جالب اینجا بود که دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و #مسخرهش کردیم!😔
← #وصیتنامهش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود:👇🏼
..
” بسم الله الرحمن الرحیم “
یک عمر هر چی گفتم به من #میخندیدن!🙂
یک عمر هر چی میخواستم به مردم محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخرهم کردن!😞
یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم.💔
اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام #امامزمان (عج) حرف میزدم.😊
آقا خودش گفت: تو ✔️شهید میشی...
#شهید_عبدالمطلب_اکبری🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ #شهید یعنی...
کوچه ی خلوتی را میخواهم
بی انتها، برای رفتن..و آسمانی
برای پـرواز کردن🥰
عاشقانه اوج گرفتنرها شدن..🕊
#شهدایی
https://eitaa.com/shahrokhmahdi
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#دوربین_خدا
🌷سه روز، روزه گرفت. از او پرسیدم: چی شده؟ چرا غذا نمیخوری؟ گفت: دارم خودم را تنبیه میکنم. گفتم: مگر چکار کردی که خودت را تنبیه میکنی؟ گفت: یادت است آن روزی که بچههای تبلیغات لشکر، با دوربین، به گردان ما آمده بودند. گفتم: خوب. گفت: وقتی دوربین سمت من آمد، مرتب نشستم و موهایم را مرتب کردم. گفتم: خب، اشکالی دارد؟
🌷....آهی کشید و گفت: بعد از مصاحبه فکر کردم، با خودم گفتم: ابراهیم! این مصاحبهها را مگر چه کسی میبیند؟ آدمهایی مثل خودت. ولی با اینحال، تو خودت را مرتب کردی و درست نشستی و مواظب رفتارت بودی، اما میدانی که سالهاست در مقابل دوربین خدا قرار داری و هرطور که میخواهی زندگی میکنی و هیچ وقت هم خودت را جمع و جور نکردهای؟ این فکر مرا اذیت میکند که چرا بندههای خدا را به خدا ترجیح دادم؟ بنابراین خودم را تنبیه میکنم!
🌹خاطره ای به یاد #شهید ابراهیم محبوب فرمانده گردان حزب الله
#راوی: رزمنده دلاور غلامرضا سالم
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/shahrokhmahdi
●لحظهی آخر قمقمه را آوردن
نزدیک لب های خشکش ...
گفت : مگه مولایمان حسین (ع)
در لحظه شهادت آب نوشید ؟!
#شهید که شد
هم #تشنه بود ،
هم #بی_دست ...
#شهید_شاپور_برزگر
https://eitaa.com/shahrokhmahdi
سلام
مهمون امروزمون داداش شهروز هست🥰✋
*سَرتیم محافظ حاج قاسم،شهیدے ڪه پسرش را ندید*🥀
*شهید شهروز مظفری نیا*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۵۷
تاریخ شهادت: ۱۳ / ۱۰ / ۱۳۹۸
محل تولد: قم / ساکن تهران
محل شهادت: بغداد
*🌹برادرش← مثل فرمانده اش شجاع و با ایمان و با نیروی های تحت امرش مهربان بود🌙حتی وقتی که خسته از مأموریت و کار برمیگشت🥀اگر احساس میکرد کسی چه پدر و مادر و چه غریبه به کمکش نیاز دارند✨لباس از تن بیرون نمیآورد و به کمک و خدمت میشتافت✨از مدافعان حرم حضرت زینب(س) و سرتیم حفاظت حاج قاسم بود که از او دو دختر به یادگار مانده🌸 شهروز دوست داشت اگر فرزند جدیدش دختر بود نامش را «فاطمه» بگذارد و اگر پسر «علیرضا»🍃زیرا او را هدیه ای از جانب امام رضا(ع) می دانست💫پسری به نام علیرضا که پس از ۳ماه و ۱۸ روز که از شهادت پدرش میگذشت🥀قدم به دنیا گذاشت🍃بدون اینکه لحظه ای حضور فیزیکی پدرش را در این دنیا درک کرده باشد🥀شهروز آرزو داشت در حرم حضرت معصومه (س) دفن شود✨او به یکی از دوستانش گفته بود دوست ندارم بعد از حاج قاسم زنده باشم🥀 وچقدر هم به حرفش وفادار ماند✨ ۱۳ دی ۹۸ همراه با حاج قاسم و چند تن دیگر از همرزمانش🥀توسط پهپاد آمریکایی🚁 مورد حمله تروریستی قرار گرفت🥀به شهادت رسید و در حرم حضرت معصومه (س)✨به خاک سپرده شد*🕊️🕋
#شهید شهروز مظفری نیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تولدت مبارک عزیز برادرم😍
✅یہاخلاقیکہداشتازهیچکس
هیچانتظاری نداشت...
سعیمیکردکارخودشرو
خودشانجامبده
اعتقاد داشتچونانتظارندارم
ازدستکسیهمناراحتنمیشم.. :)
#شهید بابک نوری✨🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کپشن مهم ‼️
با هوش مصنوعی سلفی شهدا رو از بهشت براتون طراحی کردیم.
فکر کنید این عزیزان براتون از بهشت عکس فرستادن. چه حسی پیدا میکنین وقتی عکسشون به دستتون برسه؟😉
#شهدا #ایران #تاریخ #شهید #خرمشهر #شهید_همت #شهید_خرازی #هوش_مصنوعی #شهید_باقری #شهید_بروجردی #شهید_باکری
#کانالوقفنوکریمادرساداتهست!
#یازهراسلاماللهعلیها
https://eitaa.com/shahrokhmahdi
🌱🕊
💌#کلام_شهید🌹
اگر...
خدایی نکرده ذره ای از
"ولایت فقیه" فاصله بگیریم؛
نمیگویم شکست بلکه نابودی ما
حتمیست!
#شهید #اسماعیل_خانزاده🕊
#کانالوقفنوکریمادرساداتهست!
#یازهراسلاماللهعلیها
https://eitaa.com/shahrokhmahdi
🌹#توبه_نامه #شهید ۱۳ ساله علیرضا محمودی پارسا .بار #خدایا از کارهایی که کردهام به تو #پناه میبرم از جمله:
▪️از این که حسد کردم…
▪️از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی دانستم…
▪️از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم.
▪️از این که مرگ را فراموش کردم.
▪️از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم.
▪️از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم….
▪️از این که دیگران را به کسی خنداندم، غافل از این که خود خنده دارتر از همه هستم.
▪️از این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان نبودم….
▪️از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید.
▪️از این که ایمانم به بندهات بیشتر از ایمانم به تو بود….
▪️از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم، غافل از این که تو بهتر از دیگران می نویسی و با حافظه تری…..
▪️از این که در سخن گفتن و راه رفتن ادای دیگران را درآوردم….
▪️از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند….
▪️از این که کاری را که باید فی سبیل الله می کردم نفع شخصی مصلحت یا رضایت دیگران را نیز در نظر داشتم….
▪️از این که نماز را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم….
▪️از این که بی دلیل خندیدم و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا هر کسی را مسخره کردم….
▪️از این که ” خدا می بیند ” را در همه کارهایم دخالت ندادم….
▪️از این که کسی صدایم زد اما من خودم را از روی ترس و یا جهل، یا حسد و یا … به نشنیدن زدم…
سبحان الله
#کانالوقفنوکریمادرساداتهست!
#یازهراسلاماللهعلیها
https://eitaa.com/shahrokhmahdi
و سلام بر او که می گفت(:••
مبادا این دنیا را آنقدر جدی
بگیری که آخرتت را فراموش کنی...
«دنیا مثل شیشه ای می ماند
که یکدفعه می بینی از
دستت افتاد و شکست»
#شهید مهدی باکری🕊!
قرآن بخوان حتی شده شبی یک صفحه
✍ با حامد زیاد ماموریت رفتم. شاید نزدیک به یکسال باهاش زندگی کردم؛ هروقت که با هم همسفر میشدیم، میدیدم حامد هر شب بعد از اینکه از عملیات میآمدیم، قبل از خواب یکهو غیبش میزد!
میرفتم و میدیدم یک گوشه نشسته و دور از چشم بقیه با اون قرآنی که همیشه همراهش بود، مشغول خواندن قرآنه!
بهش گفتم: حامدجان! خیلی بهت دقت کردم تو این همه ماموریت، هرشب میری یه گوشه و قرآن میخوانی!
گفت: ببین داداش! قرآن رو بخوان حتی شده شبی یک صفحه.
اون وقت هستش که تأثیرش رو تو زندگیت میبینی.
این پیوسته قرآن خواندن مسیر آدم رو مشخص و عاقبت بخیرت میکنه.
نیازی نیست آنقدر بخوانی که خسته بشوی، تو بخوان، شبی یک صفحه ولی بخوان حتما.
#شهید حامد سلطانی...🌷🕊
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کانالوقفنوکریمادرساداتهست!
#یازهراسلاماللهعلیها
https://eitaa.com/shahrokhmahdi
#شهادت_با_لباس_رفیق_شهید
وقتی خبر شهادت #محمودرضا بیضائی به اکبر شهریاری رسید خودش را بالای سر محمود رساند و گفت: «باید #برگردانمش».
آن روز خیلی بی تاب شده بود. صبح فردای #شهادت محمودرضا بیضائی، به فرمانده گفت: «اگر اجازه بدهید من لباس های #رزم بیضائی را بپوشم.
فرمانده گفت: «اگر لباس شهید را بپوشی تو هم #شهید می شوی⁉️ گفت: هر چه #خدا بخواهد همان می شود. بعد از صبحانه زد به خط.
وقتی کمی از مقر فاصله گرفت یک خمپاره ۶۰ او را مورد اصابت قرار داد و پهلویش را شکافت. همرزمان بالای سرش که رسیدند نفس های آخرش بود...
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شهید_اکبر_شهریاری
#رفیق_شهید_شهیدت_میکند
🥀🌹🌴🕊🌴🌹🥀
🌹 #شناخت_لاله_ها 🌹
#معلم قرآن و اخلاق _شهيد_والامقام
#صادق_اشتاد
#طلوع :
🗓 1322/7/29 🗓
#نام پدر : علی اصغر
#محل تولد : همدان
#وضعیت تاهل : متاهل. سه دختر. دو پسر
#عروج :
🗓 1365/3/10 🗓
#همزمان با21 ماه مبارک رمضان
محل #شهادت : جزیره مجنون
مدت# عمر: 42 سال
#شغل : مسئول بایگانی اداره آموزش و پرورش استان همدان
مزار #شهید : گلزار شهدای همدان
#مهربانم _سالگرد
#آسمانی_شدنت_مبارک
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#علمدار_ فرزند💗
☀️شادی روح مطهرشان صلوات
https://eitaa.com/joinchat/3223323230C9c83166e19
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اے شهیــــــ🌷ــد
قانون پایستگے احوالم، خوب پا برجاست!!
دردهایم از بین نمیروند؛
فقط، از نوعے به نوع دیگر تبدیل می شوند!!
درد دورے ...درد دلتنگے ...درد جاماندن...
کاش هنوز بچه هاے تخریب بودند و از میان این همه مین ضد معنویت!معبرے به سوے سعادت؛به سوے هدایت؛به سوے #خـــــــــدا؛ برایمان می گشودند...
چه خیال خامــے!!براے من که پر پرواز ندارم؛
براے من که بال آسمانے شدن ندارم؛
براے من که لیاقت ندارم؛
براے من که هیـــــــــچ ندارم؛رسیدن به تو!
که آن همه بالایے ...اے #شهیـــــد ...
#باز_جمعه_و_یاد_شهدا_با_صلوات
شهید_شاهرخ_ضرغام
#اربعین
هدایت شده از شهیدشاهرخضرغاموشهیدمغفوری
🌹#توبه_نامه #شهید ۱۳ ساله علیرضا محمودی پارسا .بار #خدایا از کارهایی که کردهام به تو #پناه میبرم از جمله:
▪️از این که حسد کردم…
▪️از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی دانستم…
▪️از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم.
▪️از این که مرگ را فراموش کردم.
▪️از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم.
▪️از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم….
▪️از این که دیگران را به کسی خنداندم، غافل از این که خود خنده دارتر از همه هستم.
▪️از این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان نبودم….
▪️از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید.
▪️از این که ایمانم به بندهات بیشتر از ایمانم به تو بود….
▪️از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم، غافل از این که تو بهتر از دیگران می نویسی و با حافظه تری…..
▪️از این که در سخن گفتن و راه رفتن ادای دیگران را درآوردم….
▪️از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند….
▪️از این که کاری را که باید فی سبیل الله می کردم نفع شخصی مصلحت یا رضایت دیگران را نیز در نظر داشتم….
▪️از این که نماز را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم….
▪️از این که بی دلیل خندیدم و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا هر کسی را مسخره کردم….
▪️از این که ” خدا می بیند ” را در همه کارهایم دخالت ندادم….
▪️از این که کسی صدایم زد اما من خودم را از روی ترس و یا جهل، یا حسد و یا … به نشنیدن زدم…
سبحان الله
#کانالوقفنوکریمادرساداتهست!
#یازهراسلاماللهعلیها
https://eitaa.com/shahrokhmahdi
دنیاے مادرپسرے فقط دنیاے آن هاےاست
ڪه رفتند زیــــر آتـش دشمن و
قبل از گلوݪہ خوردنشان پݪاڪشان را
دور انداختند وگفتند 🥀
مادر ساداتــــ گمنام ست مانمے خواهیم
حالا بعد سال ها برگشتند
واسم شان را گذاشتند شهید گمنام
#شهید گمنام
•
تولدت مبارک آقا سید عزیز ♥️
۲۳ آذر ماه سالروز ولادت #شهید_خدمت
#شهید سیدابراهیم رئیسی
#شهید مغفوری
{از کرامات شهید مغفوری •°}
، «حسين انجم شعاع» از شهداي استان کرمان در دوران دفاع مقدس است و آنچه در زير ميخوانيد خاطرهاي از زبان مادر اين شهيد است که بازنشر داده می شود:
براي زيارت شهداء به گلزار شهداء رفتم. بر سر قبر شهيد «حسين انجم شعاع» که نزديک شهيد علي شفيعي و در همسايگي شهيد عبد المهدي مغفوري قرار دارد، نشستم و فاتحهاي خواندم. مادر شهيد شفيعي هم حضور داشت. مادر شهید «حسين انجم شعاع»به من گفت: ميبيني که مزار شهيد مغفوري چقدر شلوغ است؟
اول احساس کردم که ميخواهد از اين بابت گلايه کند و بگويد که چرا قبر فرزند من اين قدر شلوغ نيست. اما او در حالي که اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت: يک روز که اين جا نشسته بودم، نوهام نزد من آمد و گفت: ميگويند شهيد مغفوري حاجتها را برآورده ميکند. به شوخي گفتم: تو برو حاجتي طلب کن، اگر برآورده شد، من ۵۰۰ هزار تومان اينجا خرج ميکنم.
همان شب، حسين شهيدم را در خواب ديدم. من هيچ وقت خوابش را نديده بودم. اما آن شب و در حالي که بسيار ناراحت بود به خوابم آمد. زانوهايش را در بغل گرفته و سر بر زانو نهاده بود و حتي به من نگاه نمي کرد. به او گفتم حسين جان چرا ناراحتي؟ چرا قهر کردي؟
گفت: مادر! ديگر در مورد شهيد مغفوري اينگونه سخن نگو. از خواب بيدار شدم و با خود گفتم من که به شوخي اين حرف را زده بودم اما از آن به بعد بيش از پيش به زنده بودن شهداء و کرامت شهيد مغفوري ايمان آوردم.
***عبدالمهدي مغفوري درسال ۱۳۳۵ در شهر كرمان ديده به جهان گشود. خانواده تنگدست او از راه قاليبافي امرار معاش ميكردند. او كه از ابتدا با طعم تلخ فقر آشنا بود با سختكوشي و تلاش بسيار تحصيلات ابتدايي و متوسطه را به پايان رسانيد و پس از آن در دانشسرا پذيرفته شد و موفق به اخذ مدرك كارداني در رشته برق شد. با پايان تحصيل به سربازي فرا خوانده شد. آن روزها را با مبارزه عليه رژيم طاغوت سپري كرد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي با اينكه در دانشگاه پذيرفته شده بود اما تجاوزات ضد انقلاب و شرايط زمان او را به پاسداري از انقلاب واداشت و اينگونه بود كه از رفتن به دانشگاه صرف نظر كرده و به سپاه پاسداران پيوست. در موقعيتهاي گوناگون و در پستهاي مديريتي به خوبي درخشيد و سرانجام در حالي كه معاونت ستاد لشگر ۴۱ ثارالله را بر عهده داشت در عمليات كربلاي چهار به لقاء معبود شتافت.
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
@shahrokhmahdi