eitaa logo
شهرزاد داستان‌📚📚
2.1هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
61 ویدیو
246 فایل
پاتوق دوستداران داستان نویسی استفاده از مطالب با حفظ لینک کانال آزاد است. مدیر کانال: فرانک انصاری متولد ۱۴۰۱/۷/۱۱🎊🎊🎉🎉 برای ارتباط با من @Faran239 لینک ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17323748323533
مشاهده در ایتا
دانلود
طنزنویسی
طنزنویسی 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 مسلماً نصیحت معروف جورج اورول در مقاله اش به نام سیاست و زبان انگلیسی در مورد طنز نیز مصداق دارد. اورول در این مقاله میگوید از کلمات کوتاه و ساده جملات کوتاه و افعال در حالت معلوم استفاده کنید از کلیشه ها کلمات و جملات تکراری استفاده نکنید و اگر میتوانید مطلب را کوتاه کنید، کوتاه کنید.» کلام شکسپیر در این باره حتی موجزتر از نصیحت اورول است. به نظر شکسپیر: «اختصار، روح طنز است.» خیلی از چیزها ممکن است باعث شود که ما احساس کنیم مطلبی طنز است؛ عواملی مثل سن، سوابق ،اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و غیره .ما. حال آنکه تراژدی اثر یا اتفاق غم انگیز از این نظر با طنز فرق دارد. چیزی را که بیشتر ما فکر میکنیم تراژدی است اتفاق تا حدودی خنثی است اما میشود با فنون طنزنویسی مثل فن تکرار اتفاق غم انگیز را به اتفاقی خنده دار تبدیل کرد؛ مثلاً در مرد ،اوراقی نوشته ناتانیل وست قهرمان داستان پیتکین اعضا و جوارح خود را یکی یکی از دست میدهد تا اینکه بالاخره چندان چیزی از بدنش باقی نمیماند اگر کسی یک دفعه یکی از اعضا یا همه اعضا و جوارحش را از دست بدهد اتفاقی غم انگیز رخ داده است. اما اگر نویسنده درباره کسی که کم کم اعضای بدنش مثل چشم و دندان و مو و... را از دست میدهد بنویسد منطق را به بازی گرفته است و با عبور از منطق مردم بدون اینکه خودشان بخواهند و یا اینکه احساس کنند قضیه کمی وحشتناک است میخندند. به زبان ساده تر اتفاق غم انگیز [تراژدی] پیامدهای جدی و منطقی دارد؛ یعنی همان رابطه علی و معلولی برقرار است. اما اتفاق خنده دار کمدی] معمولاً پیامد جدی ندارد. اگر در اثری خنده دار شما کسی را از ساختمان بلندی پایین بیندازید این آدم روی هوا ورجه ورجه میکند اما در یک اثر تراژدی نباید توقع ورجه ورجه از این آدم داشته باشید. ارسطو نیز در بوطیقای خود به خوبی متوجه این نکته شده که مینویسد: علت خنده ما همان اشتباهات و نقایصی در زندگی است که ما را زجر نمیدهد و نمیچزاند؛ مثلاً صورتک های خنده دار بیریخت و کج و معوج هستند، ولی غم انگیز نیستند.» 📚اسرار و ابزار طنزنویسی ✍محسن سلیمانی @shahrzade_dastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوشته فاطمه سیروش 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 سلام فاطی عزیزم چطوری ؟ کار و بار چطوره ؟ زندگی باب دلته؟ یا هنوزم رو دلت حسرت چنبره زده ؟ آه نباید یه نامه خوب رو اینجوری شروع کنم میدونم متاسفم ... ولی میدونی چیه ؟ تو خیلی سختی کشیدی . خیلی زمین خوردی . خیلی قلبت شکست.خیلی شبا تنها گریه کردی اما .. اما صدات در نیومد بگی تنهایی ! تو تنها بودی . کسی رو دور و برت نداشتی که بهش تکیه کنی . تو آرزو هاتو همیشه داشتی ، همیشه به سمتشون دست دراز کردی ، اما اون آرزو ها مثل یه ستاره ، اونقدر دور بودن که با دست دراز کردن بهش نمیرسیدی. پس چکار کردی ؟ آفرین ! تو دست به کار شدی . تلاشت رو هزار برابر کردی . بال و پر گرفتی . بار ها و بار ها پریدی و بارها و بارها هم افتادی . متاسفم ... متاسفم که کسی نبود که دستتو بگیره و بلندت کنه . بگه : فاطی خانم نترس .. من کنارتم . تا آخرش باهاتم . تو مثل شازده کوچولو ، هیچکسی رو بجز سیارکت نداشتی . پس چکار کردی ؟ آفرین! یه گل کاشتی . یه گل رز قرمز زیبا . گلی از جنس عشق ، امید و زندگی ... تو به اون گل تکیه کردی . ولی حالا ... فاطمه خانم .. زحمت هات به کجا رسید ؟ به ستاره نورانیت رسیدی؟ رسیدی؟به بقیه نشون دادی که میشه؟ شد؟ خیلی خب خیلی خب ... باشه ! اگه نشده اشکالی نداره ! مگه زندگی به پایان رسیده؟ به عقب نگاه کن .. ببین چقد جلو اومدی .. خدایی دلت میاد الان همه چیزو ول کنی ؟ دلت میاد تسلیم شی؟ نه اینجوری نمیشه ! بلند شو بلند شو و دوباره تلاش کن . مثل قبلا .. تو میتونی! @shahrzade_dastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اصول طنزنویسی
اصول طنزنویسی 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 از همان زمانی که مردم برای اولین بار خندیدند درضمن شروع کردند به فکر کردن درباره طنز برای همین اصول آن را نیز دقیقاً مشخص کرده اند. البته دانستن اصول طنز با طنزنویسی فرق ،دارد، اما خیلی جالب است که آدم بداند مردم چه وقت به طور ناخودآگاه احساس میکنند چیزی خنده دار است. هنری برگسون مقاله معروفش ،خنده که در سال ۱۹۰۰ نوشت. در بعضی از اشکال طنزنویسی را مشخص کرده است که مهمترین آنها عبارت است از بهمن وار کردن طنز یا تشدید طنزا ،تکرار برعکس گویی، شیوه همیشه پرطرفدار تأثیر متقابل یک مجموعه و جابه جایی. اما طنز قضیه این است که نظریههای برگسون - با اینکه شاید خودش نابغه بود - زیاد هم عالی نیست. اگرچه باید گفت که هنوز هم برخی از نظریات او منبع مهمی برای طنزنویسان تازه کار است. دختر شش ساله ،من ،ایزابل الآن دو سال است که دائم برای لطیفه گویی از لطیفههای سؤال وجوابی نوعی قالب لطیفه گویی آهنگین و پنج سطری به صورت سؤال وجواب استفاده میکند، اما هنوز هم کاملاً فوتوفن آن را یاد نگرفته است. هروقت داریم با ماشین جایی میرویم ایزابل از روی صندلی عقب میگوید - تق و تق و تق! و من با رعایت آداب بیان این گونه لطیفهها میگویم: «کیه کیه؟!» درخت کدام درخت؟! درخت آهای یارو نمیدانی داری راه را عوضی میروی و بعد با اینکه اصلاً خنده ،ندارد قاه قاه میزند زیر خنده. اما خنده دار این است که من هم میخندم البته نمیدانم چرا ولی فکر میکنم هریک از ما به دلیل متفاوتی میخندیم. اگرچه من واقعاً نمیدانم او چرا میخندد اما من به این علت میخندم که او شکل لطیفه گویی سؤال وجوابی را درک میکند اما محتوای آن را نمیفهمد و نتیجه کار اغلب چیز بسیار مسخره ای میشود. البته باید اعتراف کنم که گاهی این شوخ طبعی ایزابل آدم را کمی کلافه میکند؛ به خصوص موقعی که او هفت هشت بار پشت سر هم از این جور لطیفه های بی ربط باهم استفاده میکند و لطیفهها تروتازگی شان را از دست میدهند. گو اینکه ظاهراً این فقط من نیستم که گاهی از شنیدن لطیفه های این شکلی‌اش خسته میشوم. چند وقت پیش تعریف میکرد که یک پسر دیگر هم هست که در ایستگاه اتوبوس مدرسه شان هروقت او را میبیند فرار میکند چون میگوید از لطیفههایت بدم می آید.» البته او با افتخار این را میگوید نه با نگرانی من هم کیف میکنم که دخترم فهمیده لطیفه های بی مزه منبع قدرتی برای اوست کسی چه میداند شاید هم روزی او چند همایش درباره این موضوع برگزار کند ایزابل در واقع با لطیفه‌های سؤال و جوابی جفنگش از نظریه برگسون پیروی میکند که میگفت هرگاه حرف جفنگی را در یک عبارت جا افتاده و درست بگذاریم، بدون حاصل کار مفهومی خنده دار خواهد بود. 📚اسرار و ابزار طنزنویسی ✍محسن سلیمانی @shahrzade_dastan
درازنویسی
دراز نویسی 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻 به کار بردن واژگان یا عبارتهای پر تعداد درازگویی و پرگویی در نوشته، که متأثر از زبان محاوره و نثر منشیانه است. مثال : تیم فوتبال ایران بازی را به سود خود به پایان رساند. تیم فوتبال ایران بازی را برد. قانون کار در مجلس مورد تصویب قرار گرفت. قانون کار در مجلس تصویب شد. - شیخ نهایت احترام را در حق وی مرعی داشت و استقبال گرمی از وی به عمل آورد. شیخ در نهایت احترام از وی استقبال کرد. - دانشجویان از این موزه بازدید به عمل آوردند. (بازدید کردند) - شورای شهر تهران در این جلسه مشکلات شهری را مورد امعان نظر قرار داد. (بررسی کرد) و از این قبیل است به رشته تحریر در آوردن (نوشتن) مورد استفاده قرار دادن استفاده کردن به منصه ظهور رساندن ظاهر شدن) حضور به هم رساندن حاضر شدن) اطلاع حاصل کردن اطلاع یافتن) به موقع اجرا گذاشتن (اجرا کردن) به قتل رساندن (کشتن) - اقدام مقتضی به عمل آوردن اقدام کردن) - مورد تعقیب قرار دادن (دنبال کردن) در جریان قرار دادن (آگاه کردن) - به استحضار رساندن(اطلاع دادن) پشت سر گذاشتن (گذراندن) 📚مبانی درست نویسی زبان فارسی معیار ✍دکتر ناصر نیکوبخت @shahrzade_dastan
تبریک به استاد کوروش جعفرزاده بابت برگزیده شدن داستانشان در جشنواره نذر قلم‌. قلمتان سبز و نویسا👏👏👏👏 @shahrzade_dastan
یک قاچ کتاب📚📚📚 _وقتی متولد میشویم و پا به این دنیا می‌گذاریم، گویی قراردادی را برای تمام زندگی امضا می‌کنیم. اما یک روز می‌آید که از خودمان می‌پرسیم چه کسی آن را به جای ما امضا کرده است. _اگر نمی‌توانی دشمنت را شکست بدهی، به او ملحق شو. _حقیقت این است که خیلی باید مراقب افکار بود. چون بعضی اوقات با ظاهری کاملا بیگناه و حق به جانب وارد میشوند. اما در نهایت می‌فهمیم که بسیار بدذات و مخرب بوده‌اند. _ظاهرا راه را گم کرده‌اند. چه کسانی؟ _منظورم روزهای خوب است. _ به راستی زمان هم مانند انسانهاست. بعضی وقتها حال تکان خوردن ندارد. بعضی اوقات با سرعت یک گوزن یا چابکی یک بز می‌خرامد. 📚بینایی 🖋ژوزه ساراماگو @shahrzade_dastan