#چالش_هفته
#مادر_حس_مادری
#همسر_فداکار
سلام دوستان شهرزادی. فرا رسیدن ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) و هفته زن و روز مادر مبارکباد. با توجه به گرامیداشت این روز، موضوع این هفته چالش، موارد زیر میباشد. لطفا یکی از موضوعات را انتخاب کنید و برای آن داستان یا داستانکی بنویسید. از پذیرفتن دلنوشته و شعر و قطعه ادبی معذوریم. داستانها به نوبت نقد شده و در کانال منتشر میشوند.
_مادر و حس مادری
_همسر فداکار
آیدی ارسال آثار
@Faran239
🍀دوستان توجه داشته باشید، داستانهایی که دیرتر از موعد (سه شنبه) ارسال شوند نقد نخواهند شد.
@shahrzade_dastan
زاویه تک گویی درونی
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
گاهی داستان از طریق راوی به گونهای نقد میشود که انگار حدیث نفس یک نفر از درونش تخلیه شده و افشا میشود. تاکنون داستانهای زیادی با این زاویه نقل روایت شده است. آیا تا به حال کودک را دیدهاید که با خودش بازی میکند و حرف میزند؛ بدون آنکه مخاطبی داشته باشد؟ آدمهای پیر هم گاهی در خلوت با خودشان حرف میزنند. این شیوه که در آن گوینده و صحبت کننده پیرامون خود واکنش نشان میدهد، تک گویی درونی میگویند. او در حقیقت داستانی را نقل میکند که در پیرامونش شکل گرفته است. به بریدهای از رمان حرف و سکوت محمود کیانوش که با این شیوه روایت نوشته شده توجه کنید:
_ نه آقای عزیز، متاسفانه اینطور نیست. اگر میگویم نمیتوانم منظورم این نیست که تلاش خودم را کردم و نتوانستم. نه خودتان متوجه هستید که من آن مقداری از ته مانده آزادی اختیاری را که در مقام یک آدم برایم مانده برای خودم نگه نداشتم. زن دارم و دو تا بچه. تازه از آنها هم شرمسارم که اسم چیزی را که وقف آنها کردهام، ته مانده آزادی و اختیار گذاشتهام. اگر چیزی ته ماندهاش هم از نوع خودش باشد؛ در کمترین مقدار باز ارزش همان مقدار را دارد. مثلاً یک قطره آب آب است و یک دریا آب هم باز آب است.
@shahrzade_dastan
از آنجا که راوی برای نقل داستان صرفاً از ذهنیت فعال داستانساز خود استفاده میکند به هیچ مخاطب حادثه و کشمکشی را روبرویش وجود ندارد. به این زاویه زاویه من راوی ذهنی هم میگویند. من راوی ذهنی پرحرفی میکند. همین روده درازی او روایت داستان را به همین پیوند میدهد و داستان را به پیش میبرد. اگر بخشهایی که راوی ذهنی بر زبان میآورد به هم ارتباط نداشته باشد روایتی گسسته و شکسته ساخته میشود که دیگر به آن تک گویی داستان نمیتوان گفت.
📚 آموزش داستان نویسی
✍روح الله مهدی پورعمرانی
#تکگویی_درونی
@shahrzade_dastan
#چالش هفته
نوشته زهرا رستم زاده
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
زن جوان در کوپه نشسته بود، شازده کوچولویی در راه داشت و به قولی بار شیشه. نگاهش به شیشهی پنجره قطار افتاد. کودکی بازیگوش برچسب پلنگی را روی آن چسبانده بود. پرتقال در دستش را بو کرد. تبسمی روی لبهایش نشست.
دنیا همین است...
@shahrzade_dastan
#چالش_هفته
نوشته طاهره علم چی میبدی
❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️
شازده کوچولو از پنجره قطار به درخت های کاج پوشیده از برف اشاره کرد و گفت:« اینها پرتقال هستن؟»
پلنگ خندید.
@shahrzade_dastan
شهرزاد داستان📚📚
#چالش_هفته نوشته فاطمه تقوی ❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ خسته از درس و کتاب و مدرسه،، جزوه علوم رو میبندم و
👆👆👆
#نقد_داستان
داستان خانم تقوی را خواندم. ای کاش عنوانی داشت. نثر به شکل محاوره نبود و به شکل ادبی نوشته میشد. دیالوگ شخصیت و پلنگ برام جالب بود. کاش شازده کوچولو هم سهمی از داستان داشت و شخصیت پردازی میشد. گره داستان شاید غصه پلنگ از انقراض نسلش بود. اما غافلگیری پایانی داستان را دوست داشتم. نترس بودن راوی کاش بهتر نشان داده میشد. ممنونم از خانم تقوی عزیز 🙏
@shahrzade_dastan
شهرزاد داستان📚📚
#چالش_هفته نوشته ساره باقری خوب و بد ❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ ریل و جاده، جلوی چشم های لوکوموتیوران پیر
👆👆👆
#نقد_داستان
داستانک خانم باقری را خواندم. حسن این داستانک به پایان غافلگیرانه داستانک بود که نشان از شخصیت بیمار داستانک یعنی لوکوموتیوران میدهد. صدای قطار و شنیدن خبر شازده کوچولو و سیارهاش شاید نشان از توهم شخصیت باشد. هر چند میشد نویسنده بیشتر درباره ارتباطش با شازده کوچولو توضیح میداد. ممنونم از خانم باقری عزیز🙏
@shahrzade_dastan
تاریکی در پوتین۱_Karaoke_1.mp3
7.21M
داستان صوتی تاریکی در پوتین
نوشته بیژن نجدی
اجرا کامله منصوری
قسمت اول
@shahrzade_dastan