به کارگیری فنون بلاغت در اثر
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
نویسندهها احتمالاً از فنون بلاغت به طور طبیعی و جوششی استفاده می.کنند دلیلش هم این است که خود ما از این ساختارها بی اختیار و بدون فکر قبلی در زندگی روزمره خود استفاده میکنیم؛ مثلاً تاکنون چند بار بی اختیار گفته اید در مورد فلان موضوع خدادتا کتاب خوانده ام؟ یا ماشینها لاکپشتی جلو میروند؟ یا انگار در اتاق بچه ام بمب ترکیده؟ ما همه هر روز از این شکلهای مجازی گفتاری یا صنایع ادبی برای بیان نکته ای رساندن احساسی یا جلب توجه مخاطبانمان به یک واقعیت استفاده میکنیم و این روشی انسانی برای بیان مفاهیم است ،مقایسه اغراق، تشخیص انسانوار دیدن همه چیز و استفاده از طنز و موسیقی کلام
برای رساندن پیام نیز بسیار دلنشین است.
نكات :واقعی فن بلاغت هنر به کار بردن مؤثر زبان برای ترغیب و تشویق دیگران به چیزی هنگام سخن گفتن و نوشتن است؛ فن بلاغت کنار هم گذاشتن هنرمندانه واژگان است برای تأکید روی چیزی یا رسیدن به تأثیری خاص.
منظور من این نیست که باید بلافاصله با صنایع ادبی به نثر خود ادویه .بزنید استفاده سنجیده از تصویرسازی کار شما را درخشان میکند؛ گو اینکه استفاده بیش از حد آن را خراب خواهد کرد.
وقتی از زبان برای تصویرسازی استفاده میکنید سعی کنید از هر پنج حس انسانی خود استفاده کنید میتوانید در توصیف مسافرتی که به ساحل دریا داشته اید از همۀ این موارد استفاده کنید: آنچه میبینید بچه های لنگ دراز لحاف زمستان را به آتش
میکشیدند، آنچه میشنوید رادیوها بع بع میکردند آنچه میبویید بوی تابستانی هات داگ ها و کرم های ضد آفتاب، آنچه می:چشید لیمونادی که یک بار سرد شده بود و درش را که باز میکردی دیگر پقی صدا نمیکرد و آنچه احساس میکنید پوستهای آفتاب سوخته ای که به کاغذ سوخته میمانست. استفاده از واژههای احساس برانگیز به شما کمک میکند به جای ،گفتن نشان دهید و به خواننده ها کمک میکند تا تابلوهای نقاشی زیادی را در ذهن خود بکشند شاید هم بتوانید با مطالعه شعرهای دیگران ببینید تا چه حد به کارگیری زبان به این شیوه مهم و تأثیرگذار است.
استفاده از زبانی خلاق و به یاد ماندنی وقت و تمرین زیادی می طلبد اما یقیناً ارزش تلاشی را که در این مورد میکنید .دارد استفاده از زبان مجازی عمق معانی و قدرت واژههای شما را بیشتر میکند.
📚همه چیز درباره نویسندگی خلاق
✍کرول وایتلی/ چارلی شولمن
@shahrzade_dastan
نوشتن به سبک اولویا هترید
قسمت پنجم
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
برای هر شخصیتی که در اثرتان وجود دارد عنوانی بگذارید، تاریخچه زندگی فضای درون خانه کار سرگرمی عادتها ،بدن چهره و آرزوهایش را بنویسید. در زیر هر عنوان این اطلاعات را قرار دهید اگر نیاز داشتید از اینترنت و کتابخانه نیز برای گسترش اطلاعات خود استفاده کنید. در این مرحله از تحقیق در مورد شخصیت از گفت وگو با مردمی که
می توانند به بهتر مجسم شدن شخصیتها کمک کنند، یاری بگیرید. به طور مثال اگر شخصیت شما جزء گروهی بوده که با اعتیاد مبارزه می کرده اند افراد این گروهها میتوانند در مورد او اطلاعات بسیاری به شما بدهند. اما همواره به خاطر داشته باشید که نیاز به دانستن اطلاعات فراوانی دارید تا بتوانید از میان آنها جزئیات و تصاویری را که میخواهید، انتخاب کنید.
اگر با نوشته ای خلاق در هر زمینه ای روبرو شدید بدانید که کیمیاگری ذهن نویسنده ای توانسته است یک ذره را به این متن چشمگیر و واقعی مبدل سازد. در راستای نوشتن خلاق هنگامی که از محتوا و شخصیتهایتان اطمینان یافتید، اجازه دهید تا تخیلتان پرواز کند. نویسنده همواره باید میان تحقیقات و نیازهای داستانش تعادل ایجاد کند. یعنی ابتدا باید مرتب پرسش کند و اطلاعات را گسترش دهد. اما در مرحله بعد باید به نوعی همه آنها را به فراموشی سپارد و اجازه دهد که شخصیتها داستان خودشان را پیش ببرند.
📚چگونه مینویسم
✍کاظم رهبر
@shahrzade_dastan
#چالش_هفته
نوشته زهرا زارع
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
تازه پشت لبش سبز شده بود. به جبهه رفت. در جبهه دوستان زیادی پیدا کرد. خیلی زود با همه آنها دوست شد. با یکی از آنها که صحبت میکرد. فهمید که او نویسنده هست. خیلی به نویسندگی علاقه داشت. اما هیچوقت نتوانسته بود. کتاب بنویسد .با او صحبت کرد .و قرار شد او کتابهایش را در جبهه بیاورد. تا همه همرزمانش هم از او استفاده کنند .با فرمانده لشکر صحبت کرد. و قرار شد کتاب خانه ای سیار در همانجا درست کنند. تا همه استفاده کنند .یک پلاستیک ضخیم بر داشتند .و با کمک همدیگر شروع به ساختنش کردند. تمام کتابهای نویسنده هم که به کمک فرمانده تهیه کرده بودند در کتابخانه گذاشتند .و شد یک کتابخانه سیار، که همه میتوانستند از او استفاده کنند.
@shahrzade_dastan
یک قاچ کتاب📚📚📚
تکتکِ اعضای خانوادهاش را به من سپرد؛ خانوادهی خودش که تمام شد، شروع کرد به سفارش اعضای خانوادهی من. از من خواست حواسم به همه باشد؛ منتظر بودم بین همهی این حرفها، سفارشی هم برای خودم داشته باشد؛ ولی چیزی نگفت. همه را که به من سپرد، از روی صندلی بلند شد؛ با همان چشمهای اشکبار به مرتضی گفتم: تو که خیلی بامعرفت بودی، همه را سپردی، پس من چی؟ لبخند آرامی زد و گفت: نگران نباش، خودم هواتو دارم...»
📚هواتو دارم
✍محمدرسول ملاحسنی
@shahrzade_dastan
شاعرانه
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما
نه بر لب، بلکه در دل گُل کند لبخندهای ما
بفرمایید هر چیزی همان باشد که می خواهد
همان، یعنی نه مانند من و مانندهای ما
بفرمایید تا این بی چراتر کار عالم؛ عشق
رها باشد از این چون و چرا و چندهای ما
سرِ مویی اگر با عاشقان داری سرِ یاری
بیفشان زلف و مَشکَن حلقه ی پیوندهای ما
به بالایت قسم، سرو و صنوبر با تو می بالند
بیا تا راست باشد عاقبت سوگندهای ما
شب و روز از تو می گوییم و می گویند، کاری کن
که «می بینم» بگیرد جای «می گویند»های ما
نمی دانم کجایی یا که ای، آنقدر می دانم
که می آیی که بگشایی گره از بندهای ما
بفرمایید فردا زودتر فردا شود، امروز
همین حالا بیاید وعده ی آینده های ما
✍ قیصر امین پور
@shahrzade_dastan
#چالش_جمعه
سلام دوستان آدینه بخیر.
برای تصویر بالا تنها یک جمله کنشی و یا توصیفی داستانی بنویسید.
@Faran239
#کنش
#توصیف
عکاس: سید هانی هاشمی
@shahrzade_dastan