eitaa logo
شاه سلام علیک ؛ حسین سلام علیک
158 دنبال‌کننده
32 عکس
75 ویدیو
0 فایل
Admin : نوكري كردنِ اين قوم مرا بالا بُرد با گداييِّ حسين مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خدا شكر ، عجب پشت و پناهي دارم. "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
تمام دلخوشیم اینکه نوکرت باشم تمام عمر غلامی چو قنبرت باشم به‌راه‌عشق‌توخواهم که بی‌کفن‌گردم غبارکوی تو پیشمرگ اکبرت باشم کنار علقمه با مشک تا سخن گفتم به یاد لعل لب خشک اصغرت باشم به خاک تربت تو سر نهادم و گفتم تمام عمـر عـزادار مـادرت باشم به تل زینبیه تاکه‌سینه زن شده‌ام نوا گرفته‌ام‌ و یادخواهرت‌باشم میان روضه یکی آب دست من میداد نخوردم آب حسین فکراصغرت باشم صدای نعره‌ی شمر آیدم بگوش،حسین فدای لعل لبت، یاد حنجرت باشم خدا کند که شب جمعه کربلا باشم بدرد عاشقی ات یا که مبتلا باشم : 💔 شب جمعه ست و کمی بر دل زارم بنگر مرغ دل، میل پریدن به حریمت دارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
جزرحمت چشمان تو، دنیا چه می خواهد تشنه به غیر آب، از دریا چه می خواهد حالا که موسایم شدی راهی نشانم ده غیرازنجات، این قوم ازموسی چه می خواهد شاید بپرسی از چه دنبال دَمت هستم دلمرده نوعاً از دَم عیسی چه می خواهد پیغام و پس پیغام یعنی یاد ما هستی مجنون جز این پیغام، از لیلا چه می خواهد پیراهنی بفرست شاید زنده ماندم من جز دلخوشی، یعقوب نابینا چه می خواهد تا کیسه ی ما پر شود احسان تو کافی است مسکین به جز خیرات از آقا چه می خواهد چیز مهمی نیست اینکه ما چه می خواهیم باید ببینیم آن جناب از ما چه می خواهد ای انتقام پهلوی پشت درِ خانه غیر از ظهور تو مگر مادر چه می خواهد : 💔 کاش میشدکه خبردارشوم این شب جمعه ساعت چندوڪجا روضه ی مــادر داری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
زیرباران،درشب ومهتاب،حس کردم تورا نوکری تادادزد ،حس کردم تورا صیدِدریای توام باریشه‌های پرچمت بین روضه درنخِ قلّاب،حس کردم تورا قبل ازآنی که بگویم آه، آقا بی کسم نوکربیچاره رادریاب،حس کردم تورا لحظه‌های تشنگی گفتم سلام ای تشنه لب قبل ازآنی که بنوشم آب،حس کردم تورا روی دیوارِ اتاقم شعبه‌ای از کربلاست زُل زدم هروقت،بر آن قاب،حس کردم تورا بالشم شدهرشب ازرویای خیسم خیسِ اشک گوشه‌ی شش‌گوشه‌ات درخواب،حس کردم تورا بوی سیبِ جانمازم مال مُهرتربت است بارها ارباب،درمحراب، حس کردم تورا بین صحنِ سینه‌ام داری مزاری،چونکه من درتپشهای دلِ بی‌تاب، حس کردم تورا : 💔 چون آب که رفع عطش از تشنه نماید آرامِ دلـم نام دل آرام است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
از عشق و مرام و معرفت آگاه است هرکس که پناهنده به این درگاه است هر کس که شود سائل سلطان نجف از یُمن گدایی به در او شـــــاه است زهراست اگر محور منظومه ی نور خورشید پیمبر است و حیدر ماه است هر کس ز علی و آل او گشته جدا بیراهه گرفته پیش رو گمراه است  هر کس بِکَند چاه برای شـــــــــیعه تا روز ابد خودش تَهِ آن چاه است  تا کور شود هر آنکه نتواند دید در مذهب حق علی ولی الله است : آنڪه ازڪفر در آوردمرا مِهر تو بود همه اش زيرسرتوست مسلمان شدنم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
مادرم در بستر است این روزها روزی ام چشم تر است این روزها مردمِ شهر مدینه کارشان ترک نهی از منکر است این روزها از زبان دوست و دشمن فقط طعنه سهم حیدر است این روزها ذکر من امن یجیب و پر زدن... آرزوی مادر است این روزها خواست تا حال علی بهتر شود گفت: حالم بهتر است این روزها هیچ کس باور نکرد این جمله را پهلویش گویاتر است این روزها چه بلایی بر سرش آورده اند مردم دنیاپرست این روزها نیمه شبها دردپهلو می کشد بازویش دردسر است این روزها دردها از دست مادر خسته اند دردش از پا تا سر است این روزها مجتبی هم پیر شد بس که فقط فکر مسمار و در است این روزها شانه زد موی مرا فهمیده ام روزهای آخر است این روزها : 💔 بانو حسن چه دیده که هی زار می زند؟ هی دست مشت کرده، به دیوار می زند؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
از سر عادت و تکرار نوشتیم بیا اصلا انگار به اجبار نوشتیم بیا توزمابندگی وترک گنه میخواهی با همین قلب گنهکار نوشتیم بیا کوفیان راهمه محکوم نمودیم، ولی مثل آن قوم جفاکار نوشتیم بیا از سرصدق نخواندیم تورا یکدفعه در عوض یکصدوده بار نوشتیم بیا شهرمان پرشده از بوی گناه و ماهم سر هر کوچه و بازار نوشتیم بیا غافل از آه یتیمان چقدر آسوده شکم سیر شب تار نوشتیم بیا عوض خانه ی ماها به بیابان رفتی شدی از قوم، دل آزار، نوشتیم بیا درد دین نیست دگر، درد گرانی داریم دل سپردیم به اغیار نوشتیم بیا نام تو برلب و دل جای دگر میگردد نشده طالب دیدار نوشتیم بیا آه مظلوم شنیدیم "به ماچه " گفتیم جای یاری تو بسیار نوشتیم بیا دلمان بنده ی دنیا شده و بیماریم با همین حال اسفبار نوشتیم بیا : همه دم چشم و دلم بر ره کاشانه دوست چه غریب است وندانم به کجامنزل اوست سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
اینجاست کـه هر دلبر و دلداده بیاید هم شخص گرفتار هم آزاده بیاید دراین حرم قدس که باغی زبهشت است هـرکس به توّلای تو دل داده بیاید پُر نور شود آینه ی بود و نبودش آنکس که چو آئینه دلان ساده بیاید اینجا میِ توحید به زوّار ببخشند هـر دل که بُوَد تشنه ی این باده بیاید پرواز ز خود تا به خدا از حرم توست از بهر سفر هر که شد آماده بیاید این گنبد و گلدسته نشانیست که گوید هرکس که بهشتی ست ازاین جاده بیاید بر سر در این کعبه ی امیّد نوشتند هرکس که به کارش گره افتاده بیاید : توکه سلطان جهانی بمن خسته بگو کی شودبازدلـم سوی تومهمان باشد؟ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع)
زیباترین ترانه ی روی لبم، حسین نامی که هست علّت تاب و تبم، حسین من در کلاس هیئت تو درس خوانده ام شاگرد پا رکاب همین مکتبم حسین من عهد کرده ام که به پایت بایستم سرباز لشکـر حـرم زینبم حسین گریه برای توست همان اصل دین ما با این حساب مؤمن این مذهبم حسین با یاد اربعینِ حرم گریه می کنم شکر خدا که خادم این موکبم حسین شیرین ترین عبادت من گریه بر شماست شیرین ترین عبادت روز و شبم حسین لطفی کن و دوباره به من کربلا بده رحمی کنید، کرببلا واجبم حسین تا وقت مرگ نام تو را جار می زنم زیباترین ترانه ی روی لبم حسین : 💔 شب‌جمعه‌ست و هوایت به سرم افتاده ای رفیق ابدی حضرت ارباب سلام ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
جمعه یعنی درسرت فکرنگارت آمده جمعه یعنی وقت ناب انتظارت آمده جمعه یعنی لحظه ای راباخیالش سر کنی جمعه یعنی باغم وفکروصالش سر کنی جمعه یعنی نام اوباشدفقط روی لبت جمعه یعنی عشق اوباشدفرآیند تبت جمعه یعنی حسرتت تنهانگاه روی او جمعه یعنی آرزوی مجعدگیسوی او جمعه یعنی عطرنرگس درهواسر میکشد جمعه یعنی قلب عاشق سوی او پر میکشد جمعه یعنی روشن ازرویش بگردداین جهان جمعه یعنی انتظار مَهدی صاحب زمان : 💔 من صدهزار جمعه طلب دارم از خدا این جمعه‌ها بدون تو آقاحساب نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
گفتیم کـربلا، دلمان بی هوا گرفت آری دل غریبه و هر آشنا گرفت یادش بخیر،یک دهه ازداغ روضه ها ناله زدیم پای تو تا این صدا گرفت ای خوش بحال آنکه نگاهت گرفتشو ای خوش بحال آنکه برات ازشما گرفت ای خوش بحال آنکه ز دستان فاطمه یک اربعین زیارت کـرببلا گرفت آمد به زیر قبّه و پائین پای تو آنقدر گریه کرد که آخر دعا گرفت ای خوش بحال آنکه زپاهای زائران تربت گرفت وبردومریضش شفا گرفت رحمت بر آنکسی که مرانوکرتو کرد لعنت بر آنکسی که مسیرتورا گرفت خوردی زمین چنان که دل مصطفی شکست افتادی و چنین دل خیرالنسا گرفت لعنت بر آنکسی که به سینه نشست و بعد موی عزیز فاطمه را از قفا گرفت آمد کسی که چشم به انگشتر تو داشت آمد کسی و زود ز جسمت عبا گرفت : 💔 هرشبی ازروضه‌ات یک تارمویم شد سپید در جوانی گیسوانی پیر دارم یاحسین سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
از دست روزگار تنم تیر می کشد جای مصیبت و محنم تیر می کشد ازمن نمانده جزدوسه تاتکه استخوان هرآنچه مانده از بدنم تیر می کشد رفتم حمایت ازتوکنم،بازویم شکست گفتم ، ببین دهنم تیر می کشد این سینه ای که شد سپردردهای تو وقت نفس نفس زدنم تیر می کشد از بعد روز کوچه و سیلی و صورتم هر روز صورت حسنم تیر می کشد ازبس که زینب ازغم من سینه میزند جسم کبود سینه زنم تیر می کشد وقتی حسین بی کفن افتدبه روی خاک در زیر خاکـها کفنم تیر می کشد : این غم کجا برم که تو را مردها زدند هر ضربه را برای زدند سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
آغاز شد تا ماجرا در آن دوشنبه بیچاره شد شیرخدا در آن دوشنبه در حین صحبت کردن بانوی حیدر یک مرتبه زد بی هوا، در آن دوشنبه بادست چپ زد،فاطمه باصورت افتاد روی زمین درکوچه ها در آن دوشنبه بادست دنبال حسن میگشت، ای وای له شد غرورمجتبی در آن دوشنبه تنها فقط را نکشتند کشتند اهل بیت را در آن دوشنبه خیلی مسائل باهمان سیلی عوض شد یعنی کفن شد در آن دوشنبه یعنی که حتی زینت دوش پیمبر افتاد زیردست و پا در آن دوشنبه با ضربه های خنجر شمر حرامی راسش جدا شدازقفا در آن دوشنبه اجناس خیمه یک به یک غارت شدو رفت گهواره و خلخال با، در آن دوشنبه : 💔 کوچه باید گذر نعش عدو میشد، حیف حیف آن روز علمـدار جمل کوچک بود سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،